پاورپوینت کامل رجعت نور ۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رجعت نور ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رجعت نور ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رجعت نور ۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۱
پدر با رفتنت، بهشت کوچکم اسیر جهنمی سوزان شد
ای پدر به کجا رفتی؟
از تو عشقی در سینه دارم که هم آرام دل است و هم اندوهی گران بر جان. آن زمان که
نوای عشق تو درون سینه ام می تپد، به یاد روزگاری می افتم که نه تنها آسمان، بلکه
زمین نیز از جهل جاهلان، روی روشنایی نداشت و خورشید از شرم، نقاب بر چهره کشیده
بود. خاک، همچو آتش از درون، شعله می کشید و می سوخت و شن، چون خاکستری به جای
مانده از آتش، بر تن کویر می نشست. کویر از جهل خود می سوخت و خاکستر می شد.
آن روزگاران، نه قصه است و نه رویا؛ حقیقتی است که چون دردی سنگین، بر قلب عاشقان
برجای مانده است. آنان که بیدارند و آنان که از یادآوری آن دوران می گریزند، روایت
جنگ دیو و آدم و روایت صلح بشریت را به خوبی به یاد دارند.
و من نمی گویم که از بیدارانم؛ اما به سرگردانی دچارم. به دنبال چیزی می گردم که
خودم نیز نمی دانم چیست. شاید به دنبال راه گریزی باشم تا پناهم شود و سایبان
آسایشم و شاید به دنبال کسی که امین بدانمش و از بغض کهنه دل برایش بگویم و خود را
خلاص کنم.
می دانی چرا؟ آخر از تو عشقی در سینه دارم که هم آرام دل است و هم اندوهی گران بر
جان.
آخر انسان هست و رسول خدا صلی الله علیه وآله، در کارزار جهل و انسایت. آخر رسول
هست و پیغامی بر لب و ایمانی در دل در میان جماعتی خواب زده چگونه می توانم شاهد
حضور پرفروغت باشم و خود را به خواب بزنم؟ چگونه می توانم صدای «اقرا باسم ربک الذی
خلق» را که تو شنیدی، بشنوم و دست بر دست جبریل امین نگذارم؟!
دیدی که بار این امت به خواب رفته تا چه اندازه سنگین است و کمر خمیده ات را تا چه
اندازه می تواند بیازارد؟ دیدی که این جماعت جاهل چه می کنند با رسول خدا؟ دیدی که
کافرانی در پیش هستند و مسلمانانی در پی؟ دیدی که جنگی در صحرایی گرم برپاست و
حضوری در جنگ چه خوش می درخشد؟
اگر جنگ است و پیکار، اگر گرد است و غبار، چه باک؛ زیرا که نوری از آسمان، میهمان
زمین است. تو در زمین خدا هستی که ستاره در آسمان شب، راحت و آسوده می تواند لبخندی
به لب بنشاند. تو در زمین خدا هستی که ماه بی هراس از دیو شب، پرده از رخ
برمی دارد.
ای کاش زمان لختی درنگ می کرد! می دانی چرا؟ آخر از تو عشقی در سینه دارم که هردم
نوگلی در آن می شکفد و من به گلستان می اندیشم.
یادم هست همه آن سال هایی را که سخت گذشت؛ سال های سخت مکه و جنگ با کفار و
سال های سخت تر پس از هجرت را که چگونه پدری کردی این امت را و چگونه از نامردهای
جاهل، مردان عاشق ساختی.
یادم هست همه آن لحظه های خدایی را، پدر!
به یاد دارم زمانی را که تو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 