پاورپوینت کامل سخن سردبیر;بادکنک هایی که ترکیدند! ۱۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخن سردبیر;بادکنک هایی که ترکیدند! ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخن سردبیر;بادکنک هایی که ترکیدند! ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سخن سردبیر;بادکنک هایی که ترکیدند! ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۲

سخن گفتن از جام جهانی فوتبال، در زمانی که بازی به نقطه اوج خود رسیده و تیم های
برتر به مرحله یک هشتم و یک چهارم می رسند، برای من نویسنده شاید پرهیجان و جذاب
باشد، اما برای شما که این سطرها را در لحظاتی می خوانید که ـ احتمالا ـ تکلیف
قهرمان جام معلوم شده، اصلا جذاب نیست! اما به احتمال قریب به یقین در همان روزها
هم تب بحث درباره جام جهانی و به خصوص علت شکست تیم ملی فوتبال کشورمان هم چنان داغ
خواهد بود…

در این نکته شک نداریم که ما هم مثل همه کشورهای دیگر برای تیم کشورمان خرج های
میلیونی کردیم (البته به دلار نه به ریال) و چندین و چندان به ستاره های مان
نازیدیم و به ساق طلایی این و جادوی بازی آن کلی دل بستیم. این بازیکن را جادوگر
آسیا خواندیم و آن را موشک و دیگری و دیگران را چه و چه… خوب، به شانس بود یا
تلاش بازیکنان و مربیان ، تدبیر بود یا هردمبیل و به هر دلیل دیگر، خلاصه به
جام جهانی پیوستیم و بر کلکسیون افتخاراتمان افزودیم. و بالاخره دیدیم که چه شد.
تحلیل های این و آن را هم شنیدیم؛ جام جهانی به زعم عده ای تمام شد و رفت اما به
اعتقاد راقم این سطور، نتیجه تلخ بازی ها فقط دو باخت و یک مساوی به شکل باخت
نبود… که اگر بود می شد مثل گذشته دوباره از نو شروع کرد برای فوتبال بهتر…

بله باید گفت باخت ما به شکل های متعدد بود، دوام یافت و هنوز هم این باخت ادامه
دارد! نه فقط کادر فنی، که بازیکنان، روسا و مسئولان فوتبال و خیلی های دیگر اسیر
این باخت ها بوده اند و باز هم شدند! باخت به زندگی، باخت به هدف و انگیزه و از همه
مهم تر باخت به مردم، اخلاق و فضیلت که دارایی های اصلی و ماندگار این مردم است…

اکنون هزار و یک دلیل فنی و اجتماعی مدیریتی و… برای شکست جوانان و پیروان
تیم ملی مطرح می شود اما باید پذیرفت که بازنده واقعی آن ستارگان کاغذی و مسئولان
بی تدبیر نبودند؛ باخت اصلی را باید برای جوانان این مرز و بوم در نظر گرفت که دل
به این ستارگان پولکی و صدف های توخالی بستند. به ماهیانی گران قیمت، خوش قدوبالا،
آنکارد کرده اما بی مصرفی دل خوش کردند که عرصه جلوه گری شان آکواریم های کوچک بود
و قرار بود در میان دریایی طوفانی شنا کنند!

آری بازنده واقعی، جوانان این مرز و بومند که الگوهای شان هنوز هم فوتبالیست هایی
است از نوع سوپر استار و فوق ستاره که نسخه بدلی فیگوی پرتغالی و پله برزیلی شمرده
می شدند و خودشان هم باورشان شده بود اما وقتی محک تجربه واقعی پیش رویشان نهاده شد
فهمیدند و به همه فهماندند که همه سخت در اشتباه بوده اند.

خوش بود گر محک تجربه اید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!

نمی خواهم دل جوانان عزیز و عاشق فوتبال را بشکنم و به تمسخرشان بگیرم. می خواستم
اهمیت توجه به اخلاق و فضیلت را که مجموعه فرهنگ ما را