پاورپوینت کامل یادداشت های یک زائر;اگر آقا بیاید ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یادداشت های یک زائر;اگر آقا بیاید ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادداشت های یک زائر;اگر آقا بیاید ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یادداشت های یک زائر;اگر آقا بیاید ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

نشسته ام، قلم و کاغذ در دست می خواهم یادداشت های یک زائر» را بنویسم.

پدر که سفر رفته بود قرار است برگردد. حالا، چند دقیقه دیگر، ساعتی یا ساعاتی دیگر،
همه به هول و ولا افتاده اند. مادر، خانه را جمع و جور می کند. ریخت و پاش نیست ولی
وسواس دارد. ریحانه خوشحال است. لباس های مهمانی اش را پوشیده است. هی جلوی در حیاط
می رود. در را باز می کند. سر کوچه را نگاه می کند. با دلخوری برمی گردد و می گوید:
مامان پس چرا نیامد؟»

اما نوید همه اش دور مادر می پلکد. این مدت که پدر نبود زیاد اذیت کرد. به قول
مادر: تا توانست آتش سوزاند» از دیشب که پدر تماس گرفته و گفته: فردا می اید. دور
مادر می چرخد و معذرت می خواهد. مادر می گوید: حالا بلند شو کتاب ها و
اسباب بازی هایت را جمع و جور کن تا فکری برایت کنم.»

هرچه فکر می کنم چیزی برای مطلب این شماره به ذهنم نمی رسد. نوید بغض کرده. با چه
زحمتی اسباب بازی هایش را جمع می کند. ریحانه دوباره به سراغ در می رود در را باز
می کند. نوید از آن سر خانه داد می زند: چه قدر در را باز می کنی؟»

ریحانه اخم می کند: می خوام بابام بیاد»

نوید می گوید: نه نیاد…» و حرفش را می خورد و لب می گزد، به اطراف نگاه می کند.
عرق کرده است. سرخ شده است. گریه در گلو می گوید: حالا نه، نیم ساعت دیگر، تو را
خدا…» و می زند زیر گریه و تند تند شروع می کند به جمع کردن باقی وسایلش.

ریحانه می گوید: اِ، اگر به بابا نگفتم»

خنده ام می گیرد. به ورق توی دستم نگاه می کنم هنوز سفید است. تایش می کنم و کناری
می گذارم. سر بلند می کنم و به در نگاه می کنم، منتظر.

از انتظار گفتیم و گفتیم؛ اما…

رضیه برجیبان

این انتظار، انتظار چیست؟ انتظار آمدن امام است یا انتظار این که مشکلات خودمان حل
شود؟! مثل خیلی ها که می گویند کاش امام می آمد اما اصلا برایشان مهم نیست که امام
بیاید یا یکی دیگر، اگر بدانند با آمدن کس دیگری هم مشکلاتشان حل خواهد شد، آمدن او
را انتظار می کشند.

اینان حتی ده دقیقه فکر نمی کنند تا بدانند نصف مشکلاتشان را خودشان ایجاد کرده اند
و کسی جز خودشان نمی تواند آن ها را حل کند. اگر من درس نخوانم و در کارم تعهد
نداشته باشم این مشکل من است نه جامعه، اگر تقلب کنم این من هستم که این مشکل را
برای جامعه پدید می آورم آن وقت می روم فلان جا می گویم چرا تقلب است، پارتی است
و… .

همین می شود دیگر، وقتی برایمان فقط حل مشکلات خودمان مطرح باشد و همه چیز را از
صدقه سر خودمان بخواهیم یک عده هم می ایند القا می کنند که اگر فلان کس بیاید
مشکلات مردم حل می شود آن وقت است که منتظر، نه منتظر امامش که منتظر فلان آدم
می شو