پاورپوینت کامل تاریخ، مربی انسان ها;با تاریخ زندگی کنیم ۳۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاریخ، مربی انسان ها;با تاریخ زندگی کنیم ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ، مربی انسان ها;با تاریخ زندگی کنیم ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ، مربی انسان ها;با تاریخ زندگی کنیم ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

فایده تاریخ

کشتی چو به دریا ز کران می گذرد

ما نپنداریم نی ستان می گذرد*

ما می گذریم زین جهان گذران

می پنداریم کاین جهان می گذرد

تاریخ، علمی است که به بودن ها تعلق دارد؛ آشنایی با احوال و حوادث جوامع و ملت ها
در اعصار گذشته در این قلمرو قرار می گیرد. تاریخ، ما را یاری می دهد که هویت
فرهنگی خود را بهتر بشناسیم و با آگاهی افزون تری در حفظ میراث علمی و تکاپوی فکری
دانشمندان کوشا باشیم. در حقیقت، با خواندن یا شنیدن نکته های تاریخی می توان
افق های دید را گسترش داد و چراغی فراروی حرکت به سوی اینده و پیمودن راه پرپیچ و
خم زندگی روشن کرد.

تاریخ چون اینه ای درخشان کارنامه ناریان و نوریان را پیش روی ما قرار می دهد. پس
اگر بگوییم شرکت در کلاس تاریخ، توانایی های نهفته ما را آشکار می کند و انگیزه های
درونی ما را برای ساختن جامعه ای پویا و رشد یافته تقویت می کند، و با تاریخ، خود
را بهتر می شناسیم سخنی بی جا نگفته ایم.

حضرت علی به فرزندش امام حسن مجتبی می فرماید: «فرزندم اگرچه من به اندازه همه
آنان که قبل از من می زیسته اند، زندگی نکرده ام اما چنان در کارهایشان نظر
افکنده ام که هم چون آنان شده ام، بلکه چندان بر امورشان آگاهی یافته ام که گویی با
اولین تا آخرینشان زندگی کرده ام، پس در این سیر و درنگ در وقایع گذشتگان، کردار
پاکیزه را از اعمال آلوده بازشناخته و سود را از زیان دریافته ام.»

امام خمینی، تاریخ را معلم انسان ها دانسته است. شهید مدرس عقیده دارد
تاریخ نگاران می توانند جامعه را از خطر دانش بدون تقوا و تعصب جاهلانه نجات دهند.
دکتر عبدالحسین زرین کوب می گوید: تاریخ برای نسل جوان این فایده را دارد که آن ها
را زودتر از معمول به سطح عصر خویش می رساند، پنجره ها را بر روی آن ها می گشاید و
به آنان اجازه می دهد تا عواملی را که بر جهان حاکم بوده و هنوز هم هست بهتر
شناسایی کنند و آن چه را در خور ترک و دور افکندن است، از امور شایسته که می توان
در حفظشان کوشید تمییز دهند.

عبور از عبرت ها

تاریخ چون پنجره ای گشوده رودرروی ماست تا با تامل در حوادث آن ایینه عبرتی بسازیم.
در رویداد های تاریخی میدان های امتحان افراد به روشنی ترسیم شده اند؛ گویی خداوند
متعال رفتارها را در بسترهای تاریخی محک می زند؛ یکی در پی هدایت انسان هاست اما
عوامل گوناگونی او را در شرایط سختی و دشواری قرار می دهد. دیگری اهل خلاف و منکر
است اما ناگهان دست انتقام الهی از آستین روزگار بیرون می اید و او را به شدت
مجازات می کند. اقوامی که راه خطا و لغزش را پیش گرفته اند یا به وسیله قوم های
دیگر از بین رفته یا مخاطرات طبیعی چون سیل، خشک سالی، طوفان، زلزله و آتشفشان به
شدت تنبیه شان کرده است. تاریخ، از این صحنه های عبرت انگیز و آموزنده بسیار دارد.

خیر و شر هر عمل کز آدمی سر می زند

صبح فردا، آن عمل، در پشت در، در می زند

دیکتاتورهایی چون ناپلئون، هیتلر، پینوشه، محمدرضا پهلوی و صدام حسین سرنوشت هایی
درس آموز داشته اند. رضاخان، ضمن یورش به فرهنگ اسلامی و سنت های بومی مردم
می کوشید فریادهای آزادی خواهی و عدالت طلبانه مردم و شخصیت های برجسته ای که
دارای افکاری روشن بودند و پایگاهی مردمی داشتند را با ترور و تبعید و زندان در گلو
خفه کند. عالم استبدادستیز شهید مدرس از مخالفان بزرگ رضاخان بود. این دیکتاتور
وقتی نتوانست با حربه های تبلیغاتی و سیاسی شهید مدرس را حذف کند، ایشان را در قلعه
خواف زندانی کرد. رضاخان با آن قدرت و نیروی نظامی از پیرمردی چون مدرس هراس داشت.
روزی رضاخان برای وی پیغام فرستاد طوری تو را می کشم که بدنت را در میان کفار دفن
کنند. مدرس در پاسخش گفت: «قبر من هرجا که باشد زیارتگاه مردم می شود اما تو در
جایی می میری که نه آب هست و نه آبادی.» و دیدیم که گفته مدرس به واقعیت پیوست و
رضاخان در جزیره موریس در قاره آفریقا و در نقطه ای دور افتاده به هلاکت رسید، اما
وقتی مدرس در کاشمر توسط عوامل استبداد به شهادت رسید مردم حتی در عصر اختناق بر سر
مزارش رفتند و ضمن زیارت مرقدش، از روح او می خواستند آنان را در مشکلات و
گرفتاری ها یاری کند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به دستور امام خمینی بارگاهی
زیبا و باشکوه برایش ساخته اند که از نظر شکوه معماری و تنوع فضا دیدنی است.

اشاره هایی تاریخی

در سرزمین هایی که اکنون جنوب غربی ایران و نواحی غربی کشور عراق را تشکیل می دهد
پادشاهی به نام نمرود فرمانروایی می کرد. روزی جادوگران و ستاره شناسان، نزد او از
تولد پسری در اینده خبر دادند که به کیش او سر فرود نمی آورد و بت ها را شکسته و
دینی تازه رواج می دهد. پادشاه از نشانه های این پسر پرسید. گفته شد نامش ابراهیم
است و در ماه ششم سال اینده زاده می شود.

نمرود دستور داد زنان را در جایی نگاه دارند و چون یکی از آنان پسری به دنیا
می آورد، در دم فرزندش را بکشند!

«تارخ بن ناحور» که مردم او را به آزر می شناختند و کارش نجاری و پیکرتراشی بود،
کنیزکی داشت که کسی تصور نمی کرد او یک زن است. آزر از ترس پادشاه زن را در غاری
پنهان کرد تا کودک خویش را به دنیا آورد. حضرت ابراهیم فرزند این کنیز بود. از
این جا به بعد زندگانی حضرت ابراهیم خلیل شاید بی نیاز از بازگویی باشد. داستان
زندگانی پرحادثه این پیامبر توحیدگستر که در قرآن مجید، روایات و کتاب های اخلاق و
تاریخ به شکل های گوناگون سخن به میان آمده، سراسر درس و عبرت است. از شکستن بت ها
و گذاشتن تبر بر دوش بت بزرگ، رویارویی با نمرود و محکوم شدن به سوختن در آتش هیزم
غضبی که نمرودیان افروخته بودند و گذر با سلامت ابراهیم با سلاح ایمان و توکل از
میان آن آتش پرگداز، همراهی ظاهری و ابتدایی ابراهیم با ماه و ستاره و خورشیدپرستان
و سپس هدایت و آموزش آنان به شیوه ای زیبا و دلنشین، امتحان الهی ذبح فرزند و…