پاورپوینت کامل کوثر رخشان ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کوثر رخشان ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کوثر رخشان ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کوثر رخشان ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۳

ای آسمان! چه در قلب لاجوردی ات پنهان کرده ای؟ آشکار کن.

ای آسمان! چه در چشمان نیلی ات نهفته ای؟ نمایان کن.

باشد که دیگر روز خورشیدی از نو بتابد بر این گیتی و همه جهان را به یک باره روشن
کند.

ای آسمان! برخیز و چون همیشه بر فراز زمین بایست و خاطراتت را بازگو تا جماعت زمین
تصویر لحظه هدیه نور بر زمین را در ذهن خود مجسم کند؛ آن گونه که ذهنش بدرخشد و
هرگز روی تاریکی را نبیند. بگذار جماعت جان دار زمین بداند آن لحظه که دینی تکمیل
شد و جهانی ستاره باران گشت، همگی از آسمان بود.

آسمان هماره می گوید که راحتی از پس سختی می اید و صبح روشن، از پس یلدای تاریک. آن
صبح، امروز بود و آن یلدای تاریک، شبی که چون طوفانی که از کنار دشت می گذرد،
گذشت.

سختی آن روزها را خدیجه بهتر می داند. زنان قریش از او روی برتافتند که چرا همسری
محمد امین را پذیرفته است. تنهایی آن روزهای سخت را خدیجه بهتر می داند که هیچ کسی
را در کنار خود نمی دید، جز رسول خدا، و همین حضور طلایی بود که تلخی تمام
دشواری ها را برای او شیرین تر از عسل می کرد. حضور رسول خدا در آن روزها، از عذاب
یاوه های کافران می کاست و خدیجه می توانست لب به سرخی لبخند، زیبا سازد؛ هرچند
اندوهی سیاه بر چشمانش نشسته بود.

زنان نابخرد قریش، او را در دریای بی کسی خود تنها رها کردند؛ ولی به حکمت آفریدگار
حکیم، خدیجه تنها نماند. در هنگامه دردناکی که درد، همه وجود خدیجه را می لرزاند و
حتی به اشک، مجال جاری شدن نمی داد، چشم گشود و دید که خانه اش چون پروانه ای، خود
را به در و دیوار می کوبد گویی که از انتظار بی قرار شده است.

خدیجه، مبهوت از بی قراری سنگ و خاک خانه، ناگهان دید که ساره، آسیه، مریم و کلثوم،
سرود تسبیح می خوانند و به گردش حلقه زده اند. آنان خدیجه را به میلاد نور بشارت
دادند، آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.