پاورپوینت کامل علی در آیینه اش… ۱۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علی در آیینه اش… ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علی در آیینه اش… ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل علی در آیینه اش… ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۳۱

با این که خودش گفته بود: مسلمان را چه باک مظلوم واقع شود آن هنگام که در دین خود
ثابت بماند۱، اما دیگر از حد گذرانده بودند. امیر، سوز دلش این گونه فریاد
می کرد:از کمک و عطایا کم نگذاشتم، اما یاری ام نمی کنید. پراکنده شدید و به
اختلاف روی آورده اید. نه به من راضی می شوید و نه علیه من شورش می کنید. اکنون از
مرگ بهتر آرزو ندارم.۲

*

از بزرگی شنیده بودم که در خطبه ها به صورتش سیلی می زد، اما ندانستم کجا نوشته
است. مرور مظلومیتش گفته آن عزیز را باورم داد: والله دوست دارم که خدا میان من و
شما جدایی اندازد و به پیامبرش ملحق سازد.۳

پیامبر هم تاب نیاورده بود. شبی که ضربت خورد، به خوابش آمد؛ تسلی اش این
بود:نفرینشان کن علی!۴

*

مردم سست تر از آن بودند که فکرش را بشود کرد. گفته بود:همانا ملت ها صبح می کنند،
در حالی که از ستم رهبرانشان در وحشتند؛ من اما صبح می کنم در حالی که از ستمگری
پیروان خود وحشت دارم…

شما را به مبارزه دعوت می کنم، هنوز سخنم به آخر نرسیده، متفرق می شوید و در لباس
پند و اندرز یکدیگر را فریب می دهید تا اثر سخنانم را از بین ببرید…

صبحگاهان کجی هایتان را راست می کنم، شامگاهان به حالت اول باز می گردید. بسان کمان
سختی که نه کسی می تواند راستش کند و نه راستی بردار است۵

در طلب حقش کوتاهی نکرد. وظیفه اش می دانست:همانا من تنها حق خود را مطالبه
می کنم. حقی که شما حائلش شدید و دست ردّ بر سینه ام زدید۶

دوستان دشمن شاد کن بیشتر آزارش می دادند. مثل خوارج:به خدا قسم، همیشه از حق خود
محروم بودم و پس از پیامبر آنچه شایسته اش بودم، به دیگری دادند.۷ پس از نهروان هم
گفته بودشان:شما در گرفتن حق من سستی کردید.۸

طلحه و زبیر از یاران پیامبر بودند، در حقشان فرمود:خدایا، این دو، مثلاً پیوند
مرا گسستند، بر من ستم کردند و بیعتم را شکستند. مردم را علیه من شوراندند. پیش از
جنگ از آنان خواستم تا بازگردند و تا شروع نبردم منتظرشان