پاورپوینت کامل ماه در پشت ابر نقد و معرفی رجزهای عاشورایی راست قامتان کربلا ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ماه در پشت ابر نقد و معرفی رجزهای عاشورایی راست قامتان کربلا ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماه در پشت ابر نقد و معرفی رجزهای عاشورایی راست قامتان کربلا ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ماه در پشت ابر نقد و معرفی رجزهای عاشورایی راست قامتان کربلا ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
حکایت سرخ عاشورا، روایت کرب» و بلا»ی مشتاقی و جانبازی عشّاق سینه چاکی است که
گویی از همان عهد الست» جام قالوا بلی» را سرکشیده بودند؛ همان چهره های درخشانی
که با فضیلت آفرینی و احیای ارزش ها به قله های بلند شرف و شهادت صعود کردند.
حماسه با صلابت وارستگان و راست قامتان کربلا آدمیان را از لاک غفلت و عافیت طلبی
بیرون می آورد و با ایجاد تحرک در انگیزه ها، مقصدها و اهداف، آنان را به گذشتن از
پل خود، توصیه می کند. با ارج نهادن و احیای یاد مقدس کربلاییان و بهره مندی از
پرتوهای پر فروغ عاشوراییان دل ها طراوت می یابند و قلب ها از جرعه های جاوید معرفت
سرشار می شوند.
آن گل واژه های عشق با آن که در دشت کربلا چون نگینی در محاصره طوفان های عطش و زخم
قرار گرفتند با اراده ای مصمم و صلابتی چون کوه در گرمای سوزان و فرساینده کربلا با
لب های تشنه و بدن های گلگون از زخم، شهادت را با آغوش باز پذیرا شدند. فریاد
فرح زای این مبارزان در خون نشسته تا کرانه های تاریخ پیش رفت و از دیوارهای زمان
گذشت و سروش رهایی از اسارت های فکری و اجتماعی و سیاسی را به گوش انسان های شیفته
مکارم رسانید.
از نکته های درس آموز سیره این اسوه های صبر و صلابت، رجزخوانی های آنان در برابر
خصم است؛ سروده هایی که سرشار از مضامین عالی بوده و ندای عزت، سربلندی، اصالت و
عظمت را نوید داده اند؛ ولی متأسفانه، توجه صرف به جریان عاطفی حادثه کربلا ما را
از توجه به ابعاد الهی و حماسی آن دور داشته است. در این مختصر قصد داریم با
بازخوانی رجزهای عاشورایی تنی چند از اصحاب امام که بزرگ ترین غفلت ها و ظلم های
تاریخی در حق شان صورت گرفته، در اینه ای دیگر چهره باشکوه شان را تماشا کنیم.
شیر بیشه رشادت
حضرت علی اکبرعلیه السلام نخستین شهید هاشمی است که برای نبرد با دشمنان لحظه شماری
کرد و چون در مقابل امام حسین آمد و از آن وجود مقدس رخصت رزم خواست، حضرت بدون
درنگ او را اذن میدان داد.۱
آن گاه امام با دستان مبارک سلاح جنگ را بر علی اکبر پوشانید و مرکبی را که عقاب
نام داشت در اختیارش نهاد و برایش رکاب گرفت.
بدین گونه علی اکبر چون ماه درخشان از افق میدان نبرد طالع شد، پاها را بر دو پهلوی
مرکبش فشرد و عرصه پیکار را زیر پایش به لرزه درآورد و دل های دشمنان را به هراس
واداشت. نفس ها در سینه ها حبس بود و تمامی چشم ها نگران این سوار، چنانچه گویی سر
و گردن خصم به طنابی بسته و در دست علی اکبر بود و با گردش او سرها و گردن ها
می چرخید، گاهی نگاه ها حیران تر می گشت و این همان لحظاتی بود که باد نقاب را از
صورتش برمی افکند و بخشی از شمایل او را آشکار می ساخت، گویی ماه در آسمان می درخشد
و ابر و باد با چهره اش بازی می کنند. ناگهان نقاب بالا رفت و قرص ماه عیان گردید،
در این حال، حیرت، سپاه کوفه را فراگرفت؛ زیرا چهره ای شبیه سیمای
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله دیدند و تصور کردند رسول خدا به جنگ با آنان آمده
است، تا آن که ابن سعد فریاد زد: این که پیش روی شماست کسی است که برای کشتنش
جایزه های کلان معین شده و او جز علی اکبر نیست. ابهت معنوی، صلابت مرتضوی و شجاعت
حیدری این جوان هاشمی دشمن را به هراس وا داشته بود.
علی اکبرعلیه السلام از زبان خود
حضرت علی اکبر گاه خود را معرفی می کرد و در مواقعی از شجاعت و هدفش سخن می راند؛
منم علی فرزند حسین فرزند علی، سوگند به خداوند که ما با پیامبر سزاوارتریم از
شیث بن ربعی و شمر که مرد فرومایه ای است، آن قدر ضربات شمشیر بر پیکرتان فرود
می آورم که خم گردد؛ ضربت یک جوان هاشمی علوی. اکنون وقت آن رسیده که از پدرم حمایت
کنم و به خداوند قسم که فرزند زنازاده نباید درباره ما داوری کند و تصمیمی بگیرد».
کمتر کسی در صحرای کربلا این گونه زیبا رجز خواند، این سرود شورانگیز همه را به
جست و جو در حافظه ها کشانید، آنان در سکوتی محض فرو رفتند تا این فصاحت و بلاغت را
درک کنند اما علی اکبر بعد از این که با چنین سروده هایی خود و هدف خویش را مشخص
کرد، به سپاه خصم یورش آورد و عده ای از جفاکاران را چون برگ درختان خزان دیده بر
زمین ریخت و در نبردهای تن به تن، تعدادی از ستمگران را که در شجاعت و قهرمانی شهره
بودند، در خاک هلاکت فرو غلتانید و سرانجام با ضربه ای که منقذبن حرّه از پشت سر
بر وی وارد کرد، مجروح گشت و به حالت زخمی، مرکبش او را در میان اشقیا برد و آن
شقاوت پیشگان، هر کدام ضربه ای بر پیکرش وارد ساختند تا آن که به لقای حق رسید و
ردای شهادت را دربر گرفت.۲
علی اکبرعلیه السلام از زبان برخی تعزیه ها!
در شبیه نامه های عاشورا بخش هایی از رجزهای علی اکبر به درستی ترسیم گردیده است
اما برخی سروده هایی که از زبان این جوان هاشمی خوانده می شود یا واقعیت ندارد و یا
آن که با شخصیت و مقام او سازگار نیست و احیانا منابع تاریخی مستند هم تایید
نکرده اند که اینک به هر دو نمونه اشاره می شود:
نمونه اول خطاب علی اکبر به ظالمان اموی:
ایا ظالمان ز حق بی خبر
برون رفته از دین خیرالبشر
منم آن که جدم رسول خداست
که سرخیل و سرحلقه انبیاست
منم آن که بر سروران سرورم
شبیه پیمبر علی اکبرم…
اما در نمونه دوم زبان حال علی اکبر در میدان رزم و در برابر خصم این گونه وصف شده
است:
به دل داشتم آرزو ای خدا
شب عیش و بندم به دستم حنا (!)
حنایم ز خون گلویم شده
مهیا اجل روبه رویم شده
دل پر ز حسرت روم زین جهان
بگریید بر حالم ای دوستان!
جوانان شما چون عروسی کنید
ز ناکامی من به یاد آورید!
در حالی که از روح بلند و رزم جویی چون علی اکبر این شیوه و این گونه درخواست ها
درست نیست افزون بر این که در هنگام جدال آن قدر ناگواری ها شدت دارد که فکرکردن به
این امور امکان پذیر نیست. از سوی دیگر کتاب های مقاتل معتبر به این واقعیت اشاره
دارند که علی اکبر ازدواج کرده و همسر داشته و از او چند اولاد باقی مانده است.۳ و
این شهرت که گفته اند وی با وجود ۲۸ سالش مجرد مانده، افتراست و با سنت اهل بیت
هم خوانی ندارد.۴
شکوفه خونین امام مجتبی
شهادت علی اکبر، قاسم را بی طاقت کرد، دیگر موسم آن رسیده بود که وی هم رخصت رزم
بگیرد، و جان خویش را برای دفاع از ارزش های الهی و قرآنی فدا کند. او در شب عاشورا
به نوید کشته شدن از سوی عمویش مسرور گردید زیرا حضرت امام حسین علیه السلام پس از
آن که از وی درباره شهادت پرسید و قاسم در خون غلتیدن در راه حق را شیرین تر از عسل
دانست، امام فرمود ای قاسم تو در زمره کشته شدگان فردا خواهی بود ولی بعد از آن که
به بلایی عظیم مبتلا گردیدی، ابتلایی که سخت است و مشقت زیادی دارد.
سرانجام قاسم با اصرار و الحاح فراوان از عمویش اجازه میدان گرفت تا به خرمن اشقیا
شرر افکند.
از آن جا که حضرت قاسم، نوجوان بود و به تناسب سن، اندامی بزرگ نداشت زرهی متناسب
با اندامش نیافتند از این رو به جای کلاه خود عمامه بر سرش نهادند. چکمه های رزم
نیز بزرگ تر از پایش بود. با این وجود حضرت قاسم، جان بر کف سوار بر اسب رو به روی
دشمنان ایستاد و این چنین رجزخواند:
ای مردم! اگر مرا نمی شناسید، فرزند امام حسن مجتبی هستم، سبط پیامبر مختار موتمن
و این امام حسین عموی من است که هم چون اسیر در میان مردمی گرفتار است که [الهی] از
آب باران سیراب نشوند.»۵
در برخی منابع تاریخی و روایی آمده است یکی از اشقیا که به دلاوری معروف بود به قصد
شهادت قاسم بر اسبش سوار شد و تاخت کرد تا به او رسید ولی یادگار امام حسن چون
آذرخش آسمان بر او یورش برد و با شمشیر از مرکبش نگون ساخت، آن گاه چون خورشیدی که
روی در ظلمت شب اندازد خود را در میان ان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 