پاورپوینت کامل مسافر سبز;داستان دیدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسافر سبز;داستان دیدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسافر سبز;داستان دیدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مسافر سبز;داستان دیدار ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

آن تازیانه که بوی نرگس می داد!

ملاقات علامه حلی با امام زمان علیه السلام

شب بود و تاریک. ستاره ها در دل آسمان می درخشیدند. دل علامه هم روشن بود. شب
جمعه ای دیگر بود و او هم چون همیشه یکه و تنها در دل بیابان به شوق زیارت مولایش
حسین علیه السلام می رفت.

مبهوت آسمان بود و عظمت پروردگارش. نفهمید غربیه پیاده کی و چطور همراهش شد! به
خود که آمد دید دارد با او از هر دری می گوید. اما نه، کلام غربیه فراتر از آن بود
که این طور حیفش کند. عظمت از کلامش می بارید انگار! حسی غریب در وجود علامه چنگ
می زد. تصمیم گرفت از مسائل علمی بپرسد. هرچه می گفت غربیه بی درنگ پاسخ می داد.
همه آن مشکلات علمی ای را که جمع کرده بود تا روزی از عالمی جواب بگیرد حالا داشت
حل می شد. هنوز سوال علامه تمام نشده پاسخ غریبه حاضر بود. گویا همه آن سوالات را
از قبل شنیده و حال تنها آماده پاسخ بود.

دریایی در دل علامه به تلاطم افتاده بود: آخر چطور! مگر می شود!؟»

اما جوابی برای سوال خود پیدا نمی کرد. باز پرسید، پرسید و پرسید، چون تشنه ای که
به آب رسیده باشد. این بار غریبه نظری خلاف فتوای علامه داد و او با همه حیرتش
نتوانست سکوت کند. به نظرش این فتوا خلاف اصل و قاعده بود، گفت: من این را
نمی پذیرم، حدیثی طبق این فتوا نداریم.» غریبه لبخندی زد و گفت: شیخ طوسی در تهذیب
حدیثی در این باره آورده است.» علامه باز لجاجت کرد، گفت: نه، به یاد ندارم آن را
در تهذیب دیده باشم.» غریبه که سرشار آرامش بود پاسخ داد: از اول آن نسخه تهذیب که
داری فلان قدر بشمار، در فلان صفحه و فلان سطر حدیث را خواهی دید.»

علامه باز در شگفت ماند، توان حرف زدن نداشت. مات و مهبوت به چهره غریبه نگاه
می کرد. خیره شده بود به چشم های معصومش و زیر لب زمزمه می کرد: خداوندا! چه عظمتی
در این چشم هاست.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.