پاورپوینت کامل گفت وگو با چند جوان حافظ قرآن(بخش پایانی) ۵۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت وگو با چند جوان حافظ قرآن(بخش پایانی) ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو با چند جوان حافظ قرآن(بخش پایانی) ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو با چند جوان حافظ قرآن(بخش پایانی) ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

آیا با حفظ قرآن یک جریان معنوی در جامعه ایجاد کرده ایم؟!

اشاره:

در شماره پیشین، بخشی از گفت وگو «دیدارآشنا» با حافظان قرآن را خواندید و با
دغدغه های آن ها در حفظ قرآن، تأثیرات معنوی آن بر روح و جانشان. و حتماًً متوجه
شدید که در لابه لای کلمات صمیمانه شان، اندوهی نهفته و بغضی پنهان از بی توجهی
برخی مردم نسبت به قرآن وجود دارد.

در آخرین بخش این گفت وگو که جذاب تر از بخش پیشین است.

از کارکرد اجتماعی و تأثیرات قرآن بر جامعه سخن به میان آمده است و نیز حضور و
کوتاهی که برخی قرآن پژوهان و حافظ قرآن در این میان داشته اند …

دیدارآشنا:

خوب، به جنبه های اجتماعی هم بپردازیم. ببینید، دو سه نفر قاریان خوب با اجرای
قرآن، تجربه خوبی در جامعه مان داشتند. از قاریان نوجوان جواد فروغی، و از حافظان
خوب سید محمد حسین طباطبایی که موج ایجاد کرد، آیا شما هم این جور تجربه ها را بین
جوان ها در اجتماع داشته اید که انگیزه ای ایجاد کند؟!

محمد هاشم پور

کسی که حافظ قرآن است همین که دارد با هم سن و سال های خودش صحبت می کند اگر به
قرآن استناد کند، خود این حرکت، جریان ساز است: خیلی معقول و بدون افراط.

دیدارآشنا:

ببینید، دوستان حافظ کل، وارد اجتماع شدند که تأثیر بگذارند یا نه؟ سؤالم این است.
همیشه باید تلویزیون، فیلمی از یک حافظ کل بگذارد و تأثیر گذارد؟ یا خود افراد هم
به نوبه خود می تواند تأثیر بگذارند؟ اصلاً آیا آموزشی برای این کار بوده است؟

محمدابراهیم پیرعباسی

من و برادرم هر دو حافظ هستیم. رفت و آمدهای خانوادگی که داشته ایم بر فامیل تأثیر
زیادی داشته است. نکته مهم این که، بعضی حافظ قرآنند و با خیلی از خانواده ها رفت
و آمد دارند اما بعد از چند سال می فهمند که این آقا حافظ قرآن است! اما پدر این
جور نیست. هر کجا می رویم می گویند این ها حافظ هستند و این گونه حفظ کرد ه اند.
خود این حرکت، تأثیراتی داشته است.

دیدارآشنا:

قبول دارید، حافظان نتوانسته اند به صورت عمومی و فراگیر در جامعه موج ایجاد کنند؟

محمدابراهیم پیرعباسی

این طور نیست که حافظ برود در جامعه بگوید من حافظ هستم و می خواهم برنامه اجرا
کنم!

دیدارآشنا:

اگر جامعه بیاید سراغتان، چه؟ اگر مدیر دبیرستان بیاید سراغتان و بگوید در میان
دانش آموزان، یک ساعت تلاوت قرآن داشته باشید و سؤال های بچه ها را جواب دهید، همه
قبول می کنید؟ بحث تکلیف اجتماعی است…

محمد هاشم پور

من زیاد دیدم، بعضی با اکراه قبول می کنند. برای شان وظیفه تلقی نمی شود. شاید خیال
می کنند که اهمیت ندارد و اهمیتش را درک نکرد ه اند. بعضی هم فکر می کنند خودنمایی
می شود!

دیدارآشنا:

در جمع خودتان آیا در این زمینه به تکلیف ایمان دارید یا نه؟!

محسن ابراهیمی

جامعه ما با گذشته فرق کرده، قبلا جوان ها کم تر به خودشان اتکا داشتند.
اطلاعاتشان، تجزیه و تحلیلشان کم تر بود، اما الان اتکا به خود در جامعه امروزی
بیش تر شده است. قبلا جوان های ما خودشان می رفتند از بزرگ ترها و علما حرف
می شنیدند؛ اما الآن طرف می نشیند پای کامپیوتر و اینترنت، خیلی راحت مغزش پر
می شود. اگر در چنین جامعه ای راهنما و دستگیر نداشته باشد، حتماً زمین می خورد.

دیدارآشنا:

ما اعتقاد داریم جوان ها دنبال تحقیق هستند و عطش دارند، این وسط ما مقصر هستیم یا
نه؟ منِ حافظ قرآن آیا با این جوان مراوده داشته ام یا نه؟ به جای قرآن چه چیزهایی
بر ذهن و فکرش اثر گذاشته است، این ها درست است یا نه؟ و من وظیفه ام چیست؟ ما
کاری کرده ایم یا نه؟ بزرگ ترها هم همین طور، به جوان می گوییم این سی دی را نبین،
به جایش این سی دی خوبِ مداحی یا قرآن را بهش داده ایم یا نه؟ وقتی بهش می گویی
ترانه گوش نده، آیا جایش یک نوار تلاوت بسیار قشنگ قرآن به دستش داده ایم یا نه؟ ما
چه کار کرده ایم؟

محسن ابراهیمی

خیلی ها جوان را ماکت فرض می کنند و می گویند، ما رویش کار نکردیم! اصلا این حرف ها
نیست، جوانی، یعنی راه زندگی پیدا کردن و احساس مسئولیت کردن. جوانی که استقلال
دارد و مهم ترین نکته زندگی اش راه زندگی پیدا کردن است، چرا باید بایستد تا انواع
اطلاعات بیاید روی سرش بریزد؟! من می خواهم بگویم درصد بسیار زیادی از مشکل جوان ها
قابل حل است. یک دریای عمیقی داریم به اسم قرآن، می تواند بهترین راهنما و دستگیر
باشد. از طرف دیگر، فطرت پاک جوان هیچ موقع خاموش نمی شود، همیشه جست وجو می کند.
اما این را باید گفت که ما برای جوان چه کار کردیم؟ فقط او را متهم نکنیم.

محمد مادرشاهی

من فکر می کنم متولیان علوم قرآنی، مخصوصاً در حفظ، هشتاد درصد کارشان را انجام
داده اند. حافظانی مثل جواد فروغی و علم الهدی در این چند سال، قرآن را به جوان ها
معرفی و عرضه کردند. ما هم باید بگوییم این به شما عرضه شده، شما دو روحیه دارید،
یک روحیه تأثیرپذیری و یک روحیه برتری و استقلال خواهی، آزادی خواهی. چرا شما از
این امتیاز استفاده نمی کنید…؟! اگر این دیدگاه را برای جوان عرضه کنیم که از
خودت رفع مسئولیت نکن، از آن طرف کار خودمان را هم بکنیم به نتیجه مطلوب می رسیم.
مشکلی که در این زمینه برای جوان ها داریم، ایجاد زمینه است.

سیدمحمدحسین حسینی

چون کم کاری کردیم و پا پس کشیدیم، کسانی دیگر پا پیش می کشند. وقتی چیزهایی که
هیچ فایده ای ندارد ذهن او را پر کرد، نتیجه اش چه می شود؟ جوان، حالت خمودگی پیدا
می کند. مثلاً بر سر سفره، انواع غذاها را روبه روی شما بگذارند از هر غذایی یک
قاشق بخورید بعد از چند دقیقه یک سیری کاذب به شما دست می دهد! فکر می کنید یک شکم
سیر خورده اید در حالی که اصلاً غذایی نخورده اید! جوان امروز چنین بلایی به سرش
آمده؛ هر چه داشته ایم به او داده ایم هرچه را دیده تجربه کرده و حالا یک
بی اشتهایی کاذب در او ایجاد شده … با این حال، توقع از او داریم که به همه
آن چه داریم توجه کند و دلش جای دیگر نباشد.

دیدارآشنا:

ببینید، ما از ابزار روز چه قدر استفاده کردیم؟

یکی از ابزارها این است که برویم در دبیرستان و برای صد تا دانش آموز صحبت کنیم،
وجد ایجاد کنیم، بعد از این به عهده مدیر و مشاور دبیرستان است که وجد را به یک
زمینه فرهنگی تبدیل کند. کلاس بگذارند و از شما دعوت کنند برای آن ها کلاس بگذارید
من در مجله خودم هم همین طور ، می آیم یک انسان موفق در زمینه قرآن را معرفی می کنم
می گویم: آقای جوان ۲۲ ساله! یک ۲۲ ساله دیگر عین تو زحمت کشیده به این جا رسیده،
ناامید نباش. او ذهنش را با قرآن پر کرده، تو چه کرد ه ای؟! تلویزیون ما هم به کمک
ما می آید. ضمن این که ما باید با ابزارهای جدید هم معرفی کنیم. از اینترنت استفاده
کنیم. آیا سایت های قوی داریم که بچه ها شبهه ها و سؤال های قرآنی شان را پیدا کنند
و جواب بگیرند؟

جوان ها با ما در ارتباطند، الان نشریه ما را که خواندند، خواستند وارد حیطه قرآن
شوند، عکس شما پنج نفر را دیدند، بعد در خیابان بگویند آقای سردبیر دیدار! این
حرف ها را که زدید من با این افراد کار دارم، آدرس شان را به من بدهید. اگر من آدرس
و تلفن شما را بدهم، از نظر اجتماعی برای امثال این جوان وقت می گذارید؟ یا فقط
قرآن را حفظ کرده اید برای استفاده علمی و معنوی خودتان؟! خواهش می کنم حسی جواب
دهید. کلی نگویید. یک مثال می زنم: به آقایی گفتند دزدی نیمه شب رفته دزدی. گفته:
اِ، نصف شب رفته دزدی نماز شبش را کی خوانده است؟! حالا چون آقا اهل نماز شب بوده،
فکر کرده نصف شب فقط باید نماز شب خواند!

ببینید، از حیطه کاری خودمان بیاییم بیرون. جوان ها دغدغه هایی دارند، که
نمی توانند به قرآن فکر کنند، حالا باید زمینه هایی ایجا