پاورپوینت کامل گفت وگو با استاد فلاح زاده ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت وگو با استاد فلاح زاده ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو با استاد فلاح زاده ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو با استاد فلاح زاده ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

فعالیت شرکت های بازاریابی زنجیره ای؛ حلال یا حرام؟

درباره شرکت های نتورک و جواز یا حرمت فقهی آن چه توضیحی دارید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

«یا ایها الذین آمنوا لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض
منکم»

فقه، مجموعه قوانین عملی اسلام است که وظیفه افراد رو نسبت به کارهاشون مشخص می کنه
و افراد مؤمن، مقید هستند به هر حال نظر دین رو نسبت به کارهاشون ببینند و مطابق آن
عمل کنند، از این روی، دانستن مسئله فقهی این گونه تجارت ها و فعالیت های این چنینی
لازم است.

پیش از بیان نظر صریح فقها و حکم فقهی این مسأله، با اجازتون یک مقدمه در این باره
عرض کنم:

دین اسلام نه تنها با سودآوری پول و یا دستیابی افراد به سود و سرمایه مخالف نیست،
بلکه با بیکاری، تنبلی، رخوت و سستی به شدت مخالفت کرده است. در حقیقت همان گونه که
بیکار موندن بازوی کار رو ناپسند می دونه، راکد موندن سرمایه رو هم نمی پسنده.

دین اسلام سودآوری سرمایه و به طور کلی درآمد را قانونمند کرده است و از اول هم
اعلام کرده، اگر از این طریق پیش بروید به درآمد مشروع و سود حلال خواهد رسید.
درآمدهای نامشروع رو هم مشخص کرده است که ما تحت یک عنوان کلی می تونیم درآمدها رو
به درآمدهای مشروع و نامشروع تقسیم کنیم، که اگر این بحث به طور واضح مشخص بشه،
افراد خودشون می تونن تشخیص بدن که این گونه درآمدها مشروع است یا نامشروع. از طرف
دیگر، برای هرکار مزد قرار داده است؛ (لیس للانسان الا ما سعی) و درآمد رو هم برای
کار، خدمت و فعالیت قرار داده. حالا فعالیت ممکن است، تجاری یا تولیدی باشد.

به هر حال افراد باید در مقابل کاری که انجام میدن به سود و درآمد برسند. اگر غیر
از این باشد، به تعبیر دین «اکل مال به باطل» است. قرآن هم می فرماید: اموالتان را
به باطل و بیهوده تصرف و مصرف نکنید (لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل) اینجا «اکل»
معنای عام دارد. یعنی هرگونه تصرفات تصرف باطل و بیهوده نباشد. بعد به دنبالش
می فرماید: «الا ان تکون تجاره عن تراض منکم؛ مگر آنکه تجارت و داد و ستد و بر اساس
رضایت از طرف شما باشد».

دو اصل مهم در تجارت حلال

دو اصل و قاعده مهم رو اینجا بیان کرده: یکی، تجارت و دوم، رضایت؛ یعنی اگر کسی
درآمد یا پولی از شخصی به دست آورد که رضایت نباشد، اما تجارت باشد، معلوم نیست
حلال باشد. اگر تجارت بود و رضایت نبود، باز معلوم نیست درآمد مشروع باشد. اما اگر
تجارت همراه با رضایت باشد، این درآمد حلال و مشروع است.

برخی تصور می کنند دقت های احکام دینی فقط در مسائل عبادی است؛ مثلا وضو را چگونه
بگیرید. در حالی که در مسائل اقتصادی هم همین دقت ها هست، اما متاسفانه افراد کمتر
به آن توجه می کنند. مثلاً درباره همین بحث «تجاره عن تراض» اگر شخصی مثلاً خواست
مغازه ای رو خریداری کنه، به دفتر بازارچه مراجعه می کنه، اونجا می نویسن که یکی از
مغازه های این بازارچه را به این مبلغ به شما فروختیم. دین می گه این معامله باطل
است. چرا؟ به این دلیل که مغازه مشخص نیست و خریدار هم مغازه رو ندیده است. اگر
افراد واقعاً همین دقت هارو در مسائل اقتصادی داشته باشند، به این مشکلات برخورد
نخواهند کرد.

خیلی ها می گن آقا، در این چرخه اقتصادی ما پولی داریم، جنسی می خریم، دلالی
می کنیم، افرادی را بازاریابی می کنیم برای این شرکت و به سودی می رسیم. اشکالش
کجاست؟

دین با اصل سودآوری پول و سرمایه مخالف نیست، ولی طریق را مشخص کرده است. می گه از
چه راهی باید باشد و طریقش هم خیلی مهم هست. چون در اسلام گاهی نحوه سخن، مطلب را
عوض می کند؛ حتی نیت ها، مقدمه یا مقصد را تغییر می دهد. در برخی از قراردادها حتی
تلفظ سخن تأثیر دارد، که چه مطلبی رو بگویند. به عنوان نمونه اگر شما دو دختر و پسر
جوان را در خیابان ببینید که دارند با هم تردد می کنند، از نظر احکام دینی این
ارتباط، ممکن است مشروع باشد، و یا غیرمشروع، چرا؟ ممکن است یکی صیغه نکاح رو خونده
و دیگری نخوانده. همین الفاظ تاثیر دارد. ممکنه بگید، آقا، این چند جمله چه تاثیری
داره؟ حداقلش ما می تونیم بگیم، این قانونمند کردن کار هست.

بنابراین، الفاظ در بیع و اجاره و مضاربه تاثیر داره. بالاتر از آنچه که در قوانین
جاری جهان مطرح است، در فرهنگ اسلامی حتی نیت و قصد افراد نیز مؤثر است.

تأثیر نیت

اگر دو تا جوان که هر دو بر عهده شون غسل هست، با هم رفتن داخل استخری، دو ساعت تو
یک استخر شنا کردن و با هم اومدن بیرون، یکی شون در اثنای شنا کردن نیت غسل کرد و
حتی چیزی هم به زبون نیاورد، ولی دیگری نیت نکرده وقتی که این دو آمدن بیرون، دین
می گه یکی طاهر و دیگری طاهر نیست. یکی غسل کرده و دیگری غسل نکرده است. ممکنه شخصی
که به ظاهر مسأله نظر دارد، بگوید: این دو با هم داخل استخر رفتند و به مقدار مساوی
هم داخل استخر بودند، چی شد که یکی طاهر است و دیگری طاهر نیست. دین می گه به دلیل
همون نیت. بنابراین حتی نیت ما بر این گونه درآمدها اثر دارد.

درباره فعالیت های تجاری مورد بحث، از فتاوای فقها به دست می آید که تمام آن ها با
تعابیر مختلف اما با حکم واحد، این گونه فعالیت ها را غیرجایز و غیرمشروع
دانسته اند و درآمد آن را حرام و «اکل مال به باطل» گفته اند و حتی به کسانی که
پول هایی دریافت کرده اند، فرموده اند: در صورتی که صاحبانشان را می شناسند، باید
برگردانند، وگرنه حکم مجهول المالک را پیدا می کند، که یا باید به حاکم برگردانند
یا با اجازه حاکم شرع به فقیر صدقه بدهند.

اما دلیل این حکم را به صورت مختصر تحت عنوان چند سؤال مطرح می کنم. ان شاء الله
که عزیزان با توجه به این سؤال ها و جواب ها تا حدودی اشکال کار را بیابند.

آیا این فعالیت ها تجارت شرعی است؟

دین می گوید اگر می خواهید درآمدتان «اکل مال به باطل» نباشد یعنی تصرفات شما
تصرفات باطل و حرام نباشد، و آنچه که به دست می آورید، درآمد مشروع باشد، باید
تجارت شرعی کنید حالا سؤال اول ما این است: آیا گلدکوئست واقعاً تجارت است یا نه؟
حالا ممکنه کسی بگه، آقا بعضی از این شرکت ها واقعاً جنس می فروشند و طرف می رود
جنس خریداری می کند. خب، از نظر احکام شرعی در خرید و فروش باید طرف واقعاً قصد بیع
داشته باشد و با همون قصد، کالای مورد نیازش را انتخاب کند و قیمت رو بپردازد. سؤال
ما این است: فردی که در این گونه فعالیت ها شرکت می کند، واقعاً قصد خرید و فروش
دارد؟ اگر می خواهد سکه یا الماس یا کالای دیگر بخرد که در بازار فراوان هست، چرا
آنجا نمی رود؟ در حالی که طبق اطلاع اهل خبره گاهی کالاهایی که اینها می فروشند، از
جمله سکه ای که این شرکت عرضه می کند، قیمتی بالاتر از قیمت ارزش واقعی اش دارد.
اگر واقعاً طرف قصد خرید دارد، چرا می رود سراغ گران فروش! پس معلوم می شود در اصل
تجارت بودن این معاملات اشکال هست، چون قصد، قصد خریدو فروش عرفی نیست. نکته دیگر
این که: اگر مبلغی را که به عنوان پورسانت یا بازاریابی و امثال اینها به حساب
اشخاص ریخته می شود، بردارند و چنین چیزی در کار نباشد، چند نفر از این افراد به
سراغ خرید این سکه ها و الماس ها می روند؟! پس معلوم می شود که در قصد و نیت افراد
اشکال هست. به همین دلیل، دین میگه فرد خریدار باید قصد بیع داشته باشد، نه قصد
به دست آوردن سرمایه های آن چنانی!

معامله یا هدیه؟!

این اشکال اول. ممکنه افراد بگن، آقا، بیع نیست، اما هبه و هدیه است؛ در بعضی
شرکت ها این گونه اعلام می کنند! ما می گوییم آیا واقعاً تمام این افراد قصد بخشش
دارند؟ ممکنه بگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.