پاورپوینت کامل تلویزیون تک محله ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تلویزیون تک محله ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تلویزیون تک محله ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تلویزیون تک محله ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

تظاهرات، حکومت نظامی، انقلاب…

این کلمات را با خودم بلند تکرار می کنم. تا حقیقتی قشنگ را با ذهنم به تور بزنم!
مردم، امام، آزادی…

مامانم از زیر عینکش نگاهم می کند و می خندد.

ـ چیه؟ یک شکلی انقلاب، انقلاب می کنی که انگار آن موقع ها صف اول تظاهرات ایستاده
بودی؟!

ـ نه، ولی اگر من بودم حتماً الان می توانستم خیلی خوب بنویسم. مثل یک دختر شجاع
انقلابی، و خیلی حرف برای گفتن داشتم.

مامانم دوباره بافتنی هایش را دست می گیرد و شروع می کند به حرف زدن:

نزدیکی هایی که انقلاب پیروز شود برای این که از تظاهرات شهرها با خبر شویم و امام
را ببینیم و حرف هایش را بشنویم، به خانه همسایه مان می رفتیم. آخر در محله ما فقط
یکی تلویزیون داشت. همه محله می رفتیم خانه مهری خانم و می نشستیم پای تلویزیونشان.
آن هم فقط به شوق دیدن آقا.

مهری خانم می شد مهماندار و کلی مهمان برایش می آمد. که باید از همه شان پذیرایی
می کرد. البته بنده خدا هیچ اعتراضی هم نداشت و گاهی اوقات هم اشک شوق توی چشمانش
جمع می شد و می گفت: خیلی خوش آمدید.

خلاصه، عشق و علاقه به آقا هر شب همه اهل محل را یک جا جمع می کرد. جالب این بود که
سرنشستن جلوی تلویزیون بحث پیش می آمد. یکی می گفت: قد شما بلند است نمی گذارد ما
خوب ببینم و یا دیگری بهانه می آورد که گوش هایش سنگین است و صدای آقا را از دور
نمی شنود. همه کار هر شب شان این شده بود که با عجله خودشان را به خانه برسانند و
شام را زود بخورند تا به خانه مهری خانم بروند و از خبرهای تازه درباره امام،
تظاهرات و چیزهایی از این دست با خبر شوند.

همه خانم هایی هم که بچه کوچک داشتند آن ها را به هر سختی بود، زود می خواباندند تا
سروصدا نکنند. بعد از برنامه تلویزیون هم، رفتار اهل محل دیدنی بود؛ یا دست آخر با
چشم گریان بیرون می رفتند؛ از این که جایی تظاهرات شده و عده ای کشته شدند، یا دست
جمعی با هم می خندیدند و احساس غرور می کردند که امام مثل همیشه با پاسخ های
دندان شکن اش دل همه را شاد کرده بود.

جالب تر از همه رفتار مهری خانم بود؛ با این که رفت و آمد این همه همسایه برای او
کلی زحمت داشت دلش نمی آمد که تنهایی پای تلویزیون بنشیند. به محض پخش شدن تصویر
امام، در خانه همسایه ها را می زد و با خبرشان می کرد تا دور هم جمع شوند تا در
اشک ها و لبخندها با او شریک و همراه باشند.

نام نویسنده؟

یک عهدنامه بدون نقص بین اعضای یک گروه مبارز دبیرستانی

سه روز با بچه ها رفتیم اردو. هم زیارت بود هم سیاحت. عجب سفری بود. توپ توپ! سیر
فی الارض یک طرف و سه روز هم سفر بودن با رفقای قدیمی هم از طرف دیگه! جای همه
آنهایی که نبودند سبز.

شروع سفر بازدیدی بود از تشکیلات کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی یا به
تعبیری همان موزه عبرت؛ یک شوک ۱۰۰۰ ولتی در اول سفر به همه! تکان دهنده! زلزله!
واقعه! قارعه! اصلاً هرچی بگم کمه! شنیدن کی بود مانند دیدن.

کمیته ضد خرابکاری یعنی آخر دنیا برای همه مخالفان رژیم ملعون پهلوی. یک جهنم واقعی
که فقط قرارگرفتن در اون و دیدن و شنیدن جنایاتی که اون جا اتفاق افتاده مو را به
تن آدم سیخ می کنه. به واسطه خاطراتی که بزرگ ترهامون از ساواک تعریف می کردند یک
چیزهایی شنیده بودیم. با خواندن چندتا کتاب هم بیش تر به صحنه های تاریخی این
جنایات نزدیک شده بودم اما فکر نمی کردم این قدر تکان دهنده باشه.

هنگام بازدید چندبار بغضم رو با فشار قورت دادم. خیلی زشت بود جلوی این همه آدم
بزنم زیر گریه. چندبار هم از بچه ها فاصله گرفتم و خواستم توی اون سلول های انفرادی
بشینم و زار زار… اما نتونستم.

شروع بازدید پخش فیلمی ده دقیقه ای بود که صحنه های بازدید و ذکر خاطره بعضی از
انقلابی ها را از این شکنجه خانه به تصویر کشیده بود. یک درام حقیقی به تمام معنا!
وقتی راوی از کنار عکس منوچهری و آرش ـ شکنجه گرهای معروف ساواک ـ می گذشت یا
هنگامی که از کنار در سلول های انفرادی عبور می کرد، لاال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.