پاورپوینت کامل شهیدستان;خاطرات سوخته ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهیدستان;خاطرات سوخته ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهیدستان;خاطرات سوخته ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهیدستان;خاطرات سوخته ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اشاره

«خاطرات سوخته» عنوان گزیده ای از خاطرات یکی از شهدای جانباز شیمیایی است که
سال ها با تلخی و سختی این بیماری ساخت. این شهید بزرگوار که نامی هم در لابه لای
خاطرات باقی نگذاشته، با نگاهی دقیق و البته دردمندانه به نقل آثار و پیامدهای
بمب های شیمیایی و نیز توصیف مظلومیت جانبازان و شهدای این راه پرداخته است.

چندی پیش روزنامه همشهری این خاطرات را در قالب ویژه نامه ای منتشر کرد ما نیز جهت
تکریم این رفتار و بزرگداشت خاطره شهدای جانباز شیمیایی، به مرور این خاطرات را
برای شما روایت می کنیم.

برگه پنجم

امروز از گردان مرخصی گرفتم و همراه برادرم که در لشکر مسئولیتی دارد به یک روستای
مرزی در استان کردستان رفتیم. متأسفانه تا آخر سفر هم نفهمیدم نام این روستای کوچک
چیست؛ چون تمام مردم آن به شهادت رسیده اند. آن هم با گاز شیمیایی اعصاب. هنوز یک
ماه از حمله شیمیایی صدام به حلبچه با گاز اعصاب نگذشته است و برخی صحنه ها که در
فیلم ها و عکس ها از حلبچه دیده ام، برایم تداعی می شود.

گاز اعصاب بلافاصله پس از تأثیر بر انسان ها و حیوانات و مرگ آنی آن ها، در محیط
تجزیه می شود و اثری در آب و خاک محیط به جا نمی گذارد. تنها با بررسی کیفیت مرگ
افراد می توان نوع گاز را تشخیص داد.

در حلبچه، مردم هنگام فرار بر زمین افتاده و جان داده بودند و آثاری از زجر و درد
در آن ها دیده نمی شود، اما مردم این روستای کوچک که با ده بمب مورد حمله قرار
گرفته، پس از درد و زجر فراوانی به شهادت رسیده اند. چنگ زدن به موی خود، لباس یا
خاک را در اغلب آن ها دیدم.

ظاهراً گاز اعصابی که در حلبچه استفاده شده بود، اول مغز را از کار می اندازد؛ لذا
مرگ در آرامش رخ می دهد. در حالی که در این نوع گاز، تا آخرین لحظه جان دادن، مغز
هوشیار است و ریه در اثر واکنش طبیعی خود پر از آب می شود و خفگی با ریه پر از آب
خیلی دردناک است.

استقبال مردم حلبچه از ایرانیان وجود حقیر صدام را به خشم آورد و دستور استفاده از
گاز اعصاب با مرگ آسان را داد و معلوم نیست با چه خصومتی دستور بمباران وسیع این
روستا را داده است و از مرگ زجرآور آن ها لذت برده است.

برگه ششم

بنیاد می گوید تا درصد تعیین نشود، هیچ هزینه درمانی تعلق نمی گیرد. چند آزمایش ریه
داده ام هزینه اش ۱۲۰هزار تومان شده است. گفتند باید از بیمه بگیری. در سالن انتظار
بیمه در نوبت نشسته، روزنامه می خواندم. ناخواسته حرف های دو خانم پشت سری را
می شنیدم. معلوم است اغلب حرف ها درباره چیست!

ـ مهناز رو هفته پیش تو هفت حوض دیدمش. یه خواستگار براش اومده شیمیاییه! گفتم نری
زنش شی ها! این ها بچه دار نمیشن! خودش هم یک چیزهایی…

صدایم کردند و بلند شدم. خانمی از پشت کیوسک شماره شناسنامه خواست. اولش نشنیدم چه
می گوید سرم را جلوی پنجره شیشه ای بردم، بوی دهانم به او خورد با حالت چندش ناکی
عقب رفت. برگه ها را گرفتم و به اتاقی وارد شدم. خانمی برگه ها را وارسی کرد و
پرسید: حالش بده؟

لابد حدس زده بود کسی با چنین آزمایش هایی در این بعدازظهر گرم تابستان باید زیر
کولر اکسیژن ساز در حال استراحت باشد. نخواستم بگویم خودم هستم. گفتم: شیمیاییه!
بدون اینکه سرش رو بلند کنه گفت: آخ ای! این ها می میرند همه شان، نه؟!

هفته گذشته تلویزیون فیلم تکراری یک جانباز شیمیایی را پخش می کرد که سرطان داشت.
معلوم نبود چرا صورتش ورم شدید کرده بود. احتمالاً سیستم ایمنی بدنش از کار افتاده
بود. اسمش محمدرضا شاهرخ بود. عاقبت هم شهید شد.

مجید می گفت هر وقت شبکه خبر این جانبازهای شیمیایی دم شهادت را با آن وضع
رقت انگیز نشان می دهد دخترم می پره بغلم می گه: بابا تو هم این طوری می شی؟

می گفت هر شب که اخبار تشییع جنازه یک شهید شیمیایی را نشان می دهد، تا چند روز
خانواده من به هم می ریزد. با هر تماس تلفنی، منتظر یک خبر از من هستند. وقتی دخترم
از مدرسه می اید با نگرانی سراغ من را می گیرد و می پرسد: بابا کو؟!

برگه هفتم

امروز بالاخره قرار است کمیسیون پزشکی بنیاد مستضعفان و جانبازان تکلیف من را معلوم
کند. در کوران جنگ فکر می کردند مهم ترین مشکلی که گاز خردل ایجاد می کند مشکل
پوستی است، چون تاول های شدید روی بدن رزمنده ها ظاهر می شد. بعد فکر کردند مشکل
چشم حادتر از مشکل پوست است. چون پوست پس از مدتی بهبود پیدا می کند ولی چشم تازه
مشکلاتش شروع می شود. الان پس از گذشت سال ها از پایان جنگ دریافته اند مشکل اصلی
مصدومان شیمیایی، مشکل ریه است. کسی هم که ریه اش را از دست بدهد، درمانی ندارد.
احتمالاً چند سالی هم باید بگذرد تا بفهمند هر کس در منطقه آلوده بوده، باید تحت
آزمایش و درمان قرار بگیرد. از جمله آن رزمنده ای که الان دور از امکانات پزشکی در
روستایی مشغول دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی است که نمی شناسد.

نگاه مردم هم به شیمیایی ها بهتر از این نیست. ظاهر سالم را می بینند و نمی دانند
این آدم نه می تواند بدود، نه می تواند از پله بالا برود، نه در آلودگی شهر تردد
کند و نه نفس راحت ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.