پاورپوینت کامل بنده یا آزاد؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بنده یا آزاد؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بنده یا آزاد؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بنده یا آزاد؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
همه چیز آماده است. تا لحظاتی دیگر میهمان ها از راه می رسند. از صبح یک لحظه هم
آرام و قرار نداشتم. باز ارباب چند نفر از دوستانش را دعوت کرده که دورهم خوش
باشند. ما هم طبق معمول از ساعاتی قبل مشغول نظافت خانه و آماده کردن بساط میهمانی
هستیم. ارباب هم مثل همیشه فکر همه چیز را کرده است؛ غذاهای متنوع، شراب های
خوش گوار، موسیقی های گوش نواز و… .
یادش به خیر قدیم ها به جای شراب، با شیر و شربت از میهمان ها پذیرایی می کردیم و
به جای صدای نوازندگان و رقاصان صدای خواندن اشعار و شوخی دوستان ارباب خانه را پر
می کرد. سال ها از آن زمان می گذرد. میهمان ها از راه می رسند. بیش تر از آن تعدادی
هستند که تصور می کردم. هر کس به کاری مشغول است. چند نفر دورهم مشغول صحبت هستند.
چند نفری پیاپی پیاله های شراب را می نوشند. دیگر نایی برایم نمانده، اگر مسئول
پختن غذا بودم تا حالا تمام شده بود، اما ارباب اصرار دارد که من از میهمانانش
پذیرایی کنم. ظرف خالی خرما را برمی دارم، یکباره تعادلم را از دست می دهم و ظرف به
زمین می افتد. به ارباب می نگرم و تکه های ظرف را از روی زمین جمع می کنم.
میهمان ها سرگرم تماشای نوازندگان و رقاصان هستند. بهتر است به بهانه بردن ظرف
شکسته لحظه ای از خانه بیرون بروم و نفسی تازه کنم!
حالم کمی بهتر می شود. باید زودتر برگردم. ارباب به کمک من نیاز دارد اما هنوز به
داخل خانه نرفته ام که کسی صدایم می زند. رویم را که برمی گردانم مردی چهارشانه جلو
من ایستاده است. اولین چیزی که توجهم را جلب می کند پیشانی پینه بسته و بعد صدای
گرمش است. در حضورش چیزی است که باعث می شود دهانم قفل شود.
ـ ای کنیز! این جا خانه کیست؟
ـ خانه ارباب من بِشر است. مرد نگاهی به خانه می کند و بعد سرش را پایین می اندازد
و می پرسد: صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟
از جسارت مرد متعجب می شوم. مگر او نام بِشر را نشنیده است! چینی به پیشانی
می اندازم و می گویم: البته که آزاد است! مرد آهی می کشد و سرش را به طرف آسمان
بلند می کند و می گوید: راست می گویی، اگر بنده بود از مولایش خجالت می کشید!
ـ مولایش! کدام مولا؟
مرد همین طور که به آسمان نگاه می کند می گوید: همو که مولا و ارباب همه است. دیگر
حرفی نمی زند و به راهش ادامه می دهد. یعنی چه! او چه می خواست بگوید؟ چطور جرئت
می کند درباره ارباب این طور صحبت کند! یکباره به خود می ایم. خیلی وقت است بیرون
از خانه ام. ارباب حتماً عصبانی شده است و تنبیهم خواهد کرد. دلیل تأخیرم را چه
بگویم؟
با نگرانی وارد خانه می شوم. ارباب اخم هایش درهم است. تا مرا می بیند می غرد:
کنیزک کجا بودی؟ چرا به هر بهانه ای از کار فرار می کنی؟ پیش تر مسئولیت هایت را
بهتر می فهمیدی! چرا این قدر بی توجهی؟ به جای پذیرایی از میهمانان من وقتت را
بیرون از خانه می گذرانی! می بینی که میهمانان من در وضعی نیستند که خودشان از
خودشان پذیرایی کنند. پس تو این جا چه کاره ای؟ خشم ارباب تمامی ندارد. اجازه
نمی دهد تو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 