پاورپوینت کامل یادداشت های تو;بانو ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یادداشت های تو;بانو ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادداشت های تو;بانو ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یادداشت های تو;بانو ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۴
باد می آمد و چنگ می انداخت به ساقه های ترد و تازیانه می زد به نخل ها و درها و
دریچه ها. غباری که به هوا برخاسته بود، هوای نشستن نداشت. صداهایی که در باد
می پیچیدند و گم می شدند، تو را به این سو و آن سو می کشاندند. در یکی از خانه های
شهر بانویی مبهوت سوگی سترگ نشسته بود.
همسرش با تنی چند، پیامبر روزهای مبادا را برای مهاجرتی ابدی مهیا می کردند و
بسیاری از دیگران بی خیال، در باد به سمت ناکجایی شوم می دویدند. سقیفه در باد
می پیچید و خود را به در و دیوار آن خانه مغموم می کوفت و هرازگاهی از افراد خانه
می کاست. همهمه ای گوش هایت را می آزرد. ایستاده بودی روبه روی همان خانه سوگوار که
مردان رفته باز آمدند و دست هر که در راه را، به دست پیر خویش ساییدند.
تازه فهمیدی شهر آبستن، یار خویش را بر زمین نهاده است. فریاد زدی ای! شما ایا همان
افراد روزهای گذشته اید؟ یا امروز خدایتان را قبل از پیامبرتان به خاک سپردید؟ ایا
پیمان نزد شما این قدر بی بنیاد است؟ آن مرد کیست که این چنین بی پروا از او دم
می زنید و سینه شتر خلافت را برای دوشیدن به دستش می دهید؛ سینه ای که پس از این،
از آن خون خواهد جوشید. صدایت به کسی نرسید که همه مست آمدند و رفتند. تو ماندی و
هنوز باد می آمد. پلک زدی. چند سوار از دور رسیدند که ما را خلیفه از فدک رانده
است. کلمات سقیفه، خلیفه و فدک، مثل پتک بر سرت فرود آمدند. یاد بانویی افتادی که
زیر آوار اندوه مانده بود. امامش را کنار گذاشته بودند و اموالش را به یغما برده
بودند که در خانه باز شد. بانو با تنی چند از زنان قبیله اش به سمت مسجد رفت. صدای
ناله اش را همه شنیدند که در ثانیه های متراکم از درد و رنج به آسمان قد کشیده بود.
مردم با صدای ناله او گریستند و شیون کردند. و تو پی سخنان بانو رفتی که زبان به
شکر و ثنای خداوند گشوده بود. گویا پیامبر رفته باز آمده بود یا روزها به عقب رفته
بودند. بانو اما همچنان حرف می زد تا رسیدی به این فراز: بر شتر دیگران داغ زدید و
جهان مداری را بدون استحقاق، مرکب سواری خود کردید، در حالی که لایق سواری آن
نبودید و نیستید.» اهل مسجد سنگ شده بودند و خلیفه سنگ خود را به سینه می زد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 