پاورپوینت کامل تذکره الاشقیاء;اندر احوالات صدراعظم ملت جرمان ۱۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تذکره الاشقیاء;اندر احوالات صدراعظم ملت جرمان ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تذکره الاشقیاء;اندر احوالات صدراعظم ملت جرمان ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تذکره الاشقیاء;اندر احوالات صدراعظم ملت جرمان ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۳۳

آن نامرد مکارتر از مردان، آن صدراعظم ملت جرمان، آن زاغ خوش پوش، آن رفیقه جرج
بوش، آن از مردان سیاست سر. آن مصداق دیو و دلبر، آن همکاسه بوش و بلر، آن نواده
آدولف هیتلر، نه ظاهر و نه باطنش خوشگل آنگلا مرکل لعنه الله علیها

کنیت وی را «ام الفساد» بگفتندی کثرت فساد و جنایاتی را که از وی حاصل شدی و به
تواتر منقول است وی را دو صورت و سیرت متضاد بودی و هر آنکه جذب ظاهر آرام و خندان
وی شدی پس از لختی مصاحبت و معاشرت چنان عجایبی از سیرت وی بدیدی که حیران بماندی و
نقل است به همین دلیل مردی وی را عقد نکاح نبستی الا آنکه در کمتر از یک ماه طلاق
بِستَدی و یا راهی بیمارستان گشتی یا تیمارستان و حکیمی این راز بگشود که به همین
سبب مرکل را از جمیع مردان کینه ای در دل بودی بی حساب و با خود عهد نمودی که درجات
مرتبت سیاسی خویش بدانجا بالا بردی که از خیل رجال کینه دل بگشایدی…

گفته اند پدر وی کشیش بودی کلیسای بزرگ شهر را و امید داشتی وی نیز راهبه ای گردد
نیک، خدمت کلیسا را. لیک جهد پدر راه به جایی نبردی و وعظ های یکشنبگان وی نیز سودی
نکردی و دختر خلاف آمال پدر به افعال و عادات قبیحه مشغول گشتی تا بدانجا که روزی
پدر وی را بخواستی به عتاب که «نگویمت عزلت گزین و به رهبانیت بنشین لیک لااقل چون
دیگر دختران باش و این گونه پرده دریده و از حیا رمیده این یک جو آبروی مرا در نزد
خلائق به حراج مگذار!» وی نگاهی عاقل اندر سفیه بر پدر بینداخته بگفت: «عاقبت
گرگ زاده گرگ شود» پدر از همین کنایت دریافت که این دختر را ذکاوتی دیگر است و وی
را از اسرار اندرون وی حکایت ها برملاست و صلاح آن باشدی که پا پی وی نگرددی…

*

نقل است وی را پرسیدند از خیل رجال چه کس را بیشتر می پسندی محض رفاقت؟ بگفتا تنها
یک کس آن هم «جرج بوش ثانی» که از حماقت های کبیر و جنایت های کثیرش خوشم همی اید.
وی احمقی است که هیبت و عظمت حماقت هایش هر عاقلی را به خضوع همی کشاند!

ثقه ای جلیل نقل نمودی که بین وی و بوش از دوران جوانی تا ختام کار طرح مودت و شرح
محبتی عمیق بودی و هر چند تلاش می نمودندی این راز بر ملا نگرددی و لیک از شواهد و
قرائنی این خفیه بر اهل نظر آشکار آمدی. نمونه آن اینکه