پاورپوینت کامل دخترانه;آفتاب پاییزی ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دخترانه;آفتاب پاییزی ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دخترانه;آفتاب پاییزی ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دخترانه;آفتاب پاییزی ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

«آفتاب پاییزی همه جا را روشن کرده بود…» خانم معلم بلندبلند از روی درس
می خواند. آفتاب پاییزی از پنجره کلاس می تابید توی کلاس و همه جا را روشن می کرد.
در کتاب هم آفتاب پاییزی را کشیده بودند؛ زرد زرد. از جملات درس فقط همین جمله یادم
مانده. صدای خانم معلم هنوز در گوشم است. امروز هم که در بالکن خانه در آفتاب دراز
کشیده بودم یکدفعه صدای خانم معلم در گوشم پیچید. چقدر دراز کشیدن در آفتاب پاییزی
مزه می دهد. گرمایش مثل گرمای سشوار است وقتی بعد از حمام، می گیری روی موهایت تا
خشک شود. نمی دانم چرا امسال مثل دوران کودکی ام دوباره عاشق پاییز شدم. من پائیز
را فراموش کرده بودم. مثل رنگ زرد که آن را هم فراموش کرده بودم. آن وقت ها همیشه
مداد زردم کوچک ترین مداد بود، اما بعدها یادم رفت که رنگ زرد هم می تواند
قشنگ ترین رنگ باشد.

چقدر نزدیک های اول مهر یکی از آن سال ها، اصرار کردم که آن کوله پشتی زرد را بخرم
و مادرم مخالفت می کرد. می گفت: زود چرک می شود اما من به هر زوری بود آن را خریدم.
مامان راست می گفت. کیفم فقط هفته اول قشنگ بود و بعد رنگ زردش چرک شد؛ سیاه و چرک.
ولی هنوز رنگ زرد را دوست داشتم، مثل فصل پاییز. خانم معلم موضوع انشاء داده بود:
«کدام فصل را دوست دارید؟» و من نوشتم: پاییز.

پاییز برای من انارهای رسیده باغ روبه روی خانه مان بود. صاحب باغ هر پاییز انارهای
باغ را حراج می کرد و من به جای این که پول تو جیبی ام را برای قارقوروت و تمر هندی
بدهم، می دادم انار می خریدم. انارها را دانه دانه می کردم، رویشان نمک می ریختم و
می بردم مدرسه برای زنگ تفریح. آخ زنگ های تفریح هایی که آدم انار دانه کرده داشت
بهترین زنگ تفریح های دنیا بود. توی انشایم نوشته بودم: «پاییز یعنی صف طولانی نان
سنگک در پیاده رو. پائیز برای من بوی نان سنگک بود. بوی پیاده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.