پاورپوینت کامل قصه های دورآباد ;مبارک باد در دورآباد ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قصه های دورآباد ;مبارک باد در دورآباد ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه های دورآباد ;مبارک باد در دورآباد ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه های دورآباد ;مبارک باد در دورآباد ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
۴۲
در که زدند صفر روبه اهل و عیالش گفت: همه حاضرند؟ آنها سر تکان دادند. صفر رفت و در را باز کرد. صفدر، زنش گل اندام، ماشو، مه لقا و برزو با یک دسته گل بزرگ وارد شدند و بعد از کلی تعارف همگی نشستند. گل اندام رو به گلیدون گفت: حال عروس خانم ما چطور است؟ صفر با تعجب سر برگرداند: اِ، تو اینجایی؟ گلیدون جواب داد: پس کجا باشم پاپا؟ صفر داد زد: برو توی آشپزخانه تا صدآیت هم نکردند بیرون نیا.
آخه…
ساکت! گفتم برو! گلیدون دوید توی آشپزخانه. صفر دو سه لیوان آب خورد، حالش که جا آمد گفت: خُب، به سلامتی! خوش آمدید. صفدر گفت: ما مزاحم شدیم که اگر لایق بدانید این برزو را به غلامی قبول کنید. صفر گفت: اختیار دارید، شما گلیدون را به کنیزی قبول کنید. گلیدون از آشپزخانه داد زد: پاپا، این حرف های بورژوازی چیه می زنید؟ در ضمن گلایر خانم نه آن اسم قدیمیه.
صورت صفر سرخ شد، رو به گلنسا گفت: می روی این بی حیا را خفه می کنی یا خودم بلند شوم؟
گلنسا بلند شد و به آشپزخانه رفت. صفدر سینه صاف کرد و گفت: خب، کاکاجان اگر اجازه بدهی برویم سر اصل مطلب، گلنسا و پشت سر آن گلیدون (گلیدون: به شما هم باید بگوییم؟! شما که دیگر تحصیل کرده اید! مهندس میسیز گلایر) آمد. صفر گفت: مگر نگفتم… گلنسا جواب داد: چای دم کشیده بود، اگر می ماند سیاه می شد؛ خوبیت ندارد. گلیدون (گلیدون: اِهه) یک راست به طرف برزو رفت. برزو نیشش تا بنا گوش باز شد، نیم خیز شد و یک استکان چای برداشت. صفر داد زد: هوووی بزرگ تر! استکان چایی از دست برزو افتاد. مه لقا جیغ زد؛ صفدر دست برزو را کشید. گل اندام گفت: اشکال ندارد؛ چایی روشنایی است. گلیدون زد زیر گریه. نیم ساعت طول کشید تا همه آرام شوند. صفر سرفه ای کرد و گفت: خب، برویم سراصل مطلب. صفدر گفت: بله، به هر حال جوان ها باید ازدواج کنند. صفر گفت: این را که همه می دانند. این اصل مطلب نیست.
پس اصل مطلب چیه؟!
اصل مطلب «کی داده کی گرفته» است. خانواده صفدر به هم نگاه کردند. بالاخره صفدر گفت: خب، بفرمایید.
گلیدون گفت: من، بگویم؟ صفر نیم خیز شد به طرف دخترش. گلیدون پرید پشت گلنسا. صفر دوباره نشست، گلیدون از پشت گلنسا گفت: باشد پاپا تو بگو ولی یادت باشد ۲۴۰۰ سکه نه کمتر. بیش ترش اشکال ندارد. صداهای نامفهومی از گلوهای صفدر و خانواده اش درآمد. برزو گفت: دختر عموجان حالا چرا ۲۴۰۰ تا؟
گلیدون گفت: به تعداد سال هایی که دوست دارم زندگی کنم . ها ها ها.
صفدر گفت: کاکاجان اگر اجازه بدهی این دو تا بروند توی اتاق دیگر حرف هایشان را بزنند. این جا ماندن اینها بدآموزی دارد.
صفر گفت: بروند به جهنم. برزو و گلیدون رفتند توی اتاق دیگر. دوباره آرامش برقرار شد. این بار گلنسا شروع کرد: نه حرف مهندس گلایرجان، نه حرف شما؛ ۲۳۹۵تا چون فامیل هستید. گل اندام گفت: انگار تحفه… صفدر حرفش را قطع کرد: کوتاه بیا زن کاکا.
به هر حال ما هم جلوی اهالی آبرو داریم. صفر گفت: ۵ سکه هم بخاطر گل روی کاکا کم می کنم. ۲۳۹۰ سکه سر راست. صفدر گفت: اصلاً گلیدون جان می خواهد ۲۳۹۰ سال عمر کند که چه بشود. ما به همان ۶۰ ۷۰ سال راضی هستیم، برای هفت پشتمان هم بس است.
از آن طرف گلیدون به برزو گفت: خب، درباره چی صحبت کنیم؟ برزو فکر کرد و گفت: درباره برنامه های آیندهمان.
پس، از ماه عسل شروع می کنیم. من می گویم برویم آنجا که برجش کج است.
می دانی رفتن به آن جا چقدر پول می خواهد؟
هوم م م م . خب، اشکال ندارد. من از «کی داده کی گرفته» خودم بهت قرض می دهم، بعد که برگشتیم بهم پس بده. خوب فکری است، نه؟
از این طرف گلنسا گفت: خب، برویم سراغ شیربها. پنج سال، سالی سیصدوشصت وپنج روز البته دو سالش هم کبیسه بود. دو روز این جا اضافه می شود. روزی پنج وعده.
گل اندام گفت: بچه دو سال شیر می خورد نه پنج سال.
این مهندس گلایرجان کمی لوس بود، تا پنج سالگی شیر می خورد. به عبارتی می شود هزار سکه طلا. به سکه طلا حساب کردم که یکدفعه همراه «کی داده کی گرفته» تهیه کنید معطلیتان کمتر باشد.
از آن طرف گلیدون گفت: من ویلای مستقل می خواهم. با مادرشوهر زندگی نمی کنم، گفته باشم.
برزو نالید: اولِ زندگی من خانه از کجا بیاورم؟
اشکال ندارد از «کی داده کی گرفته»ام بهت قرض می دهم؛ سه ماهه بهم پس بده، خوب فکری است، نه؟
از این طرف صفدر گفت: پس به سلامتی تا رسم جدیدی اختراع نشده تمامش کنیم.
صفر به گلنسا نگاه کرد و گفت: چیزی جا نیفتاده. گلنسا فکر کرد و یکدفعه گفت: آها… خب شد یادم آمد.
اهکی… چه زرنگید؟!… خانواده صفدر با هم گفتند: دیگر چی؟ گلنسا گفت: زیر زبانی.
صفدر نالید: کاکا به مرحوم بابا قسمت می دهم به من و خانواده ام رحم کنید.
گلنسا گفت این دیگر دست ما نیست، هر چق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 