پاورپوینت کامل مدرس در یک نگاه ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدرس در یک نگاه ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرس در یک نگاه ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرس در یک نگاه ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

نام: سیدحسن

نام پدر: سیداسماعیل

تاریخ ولادت: ۱۲۸۷ه ق مقارن با: ۱۲۴۹ه ش

محل ولادت: روستای کچو از توابع اردستان اصفهان

نسب: از سادات طباطبایی که با ۳۶ واسطه با امام حسن مجتبی(ع) می رسد

تحصیلات:

از ۶ سالگی تا ۱۴ سالگی در شهرضا به آموختن مقدمات فارسی و عربی پرداخت

از ۱۴ سالگی تا ۲۳ سالگی در اصفهان به ادامه تحصیلات پرداخت

اساتید در اصفهان: آیت الله سیدمحمدباقر درچه ای، ملامحمد کاشانی، جهانگیرخان قشقایی و…

در سن ۲۳ سالگی برای ادامه تحصیل علوم دینی عازم نجف اشرف و عتبات عالیات شد

اساتید در عتبات عالیات: آیت عظام حاج میرزا حسن شیرازی، سیدمحمد فشارکی، سید کاظم یزدی، شریعت اصفهانی، آخوند اصفهانی و…

نایل شدن به درجه اجتهاد: در ۳۰ سالگی

بازگشت به اصفهان: در ۳۷ سالگی

ورود به مجلس شورای ملی به عنوان یکی از پنج مجتهد معرفی شده از طرف مراجع تقلید نجف اشرف: در سن ۴۰ سالگی در سال ۱۳۲۸ه ق

نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی در دوره های سوم تا ششم

ممانعت از راهیابی به مجلس شورای ملی توسط رضاخان و تبعید و زندانی شدن در منطقه دور افتاده خواف نزدیک مرز افغانستان: در بهمن ۱۳۰۷ه ش

شهادت: پس از حدود ۱۰ سال تبعید و زندان سرانجام در سال ۱۳۱۶ه ش مقارن با بیست وهفتم ماه مبارک رمضان در کاشمر، مظلومانه و هم چون اجداد طاهرینش مسموم و به شهادت رسید.

مدرس از نگاه امام خمینی(ره)

در زمانی که قلم ها شکسته، زبان ها بسته و گلوها فشرده بود او از اظهار حق و ابطال باطل دریغ نمی کرد. این عالم ضعیف الجثه با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان، صفا و حقیقت با زبانی چون شمشیر حیدر کرّار رویاروی باطل ایستاد و فریاد کشید و حق را گفت، جنایات را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان کذایی تنگ و روزگارش را سیاه کرد. «اقتباس از صحیفه نور، ج۱۹، ص۶۶)

مدرس از نگاه مرحوم نخودکی اصفهانی

من و مدرس هم حجره بودیم. روزی طلبه ای به اتاق ما آمد. در حالی که سردرد شدیدی داشت و مدت یک هفته بود که تب او قطع نمی شد. مدرس دست بر پیشانی او گذاشت و ایه نور را تلاوت کرد. با تمام شدن ایه، تب و سردرد تمام شد.

مدرس اهل تهجد و نمازشب بود. تمام ایامی که من با او بودم نماز شبش ترک نشد. او اهل نماز و دعا و مطالعه بود.

صراحت لهجه

زمانی که آقا به ذات الریه شدیدی مبتلا بودند دکتر امیر اعلم که نماینده مجلس و موافق اکثریت مجلس بود، او را معالجه می کرد. در آن زمان، من شاگرد مدرسه طب دارالفنون بودم. آقا به دکتر امیر اعلم گفت:

جناب دکتر! به این عبدالباقی ما نصیحت کنید طب نخواند. دکتر امیر اعلم گفت: چرا آقا؟ طب رشته خوبی است.

مدرس با لحنی جدّی گفت:

می ترسم او نیز مثل شما طمّاع و ترسو شود.

بزرگ ترین افتخار

سید اسماعیل فرزند شهید مدرس می گوید: به پدرم گفتم: پدر! افتخار بزرگی است که از میان ۲۰ مجتهد، شما برای نمایندگی مجلس برگزیده شدید، ولی او گفت: بزرگ ترین افتخار من خدمت به اسلام، مردم و کشور است و سپس این شعر را خواند:

گر بر سر نفس خود امیری، مردی

ور بر دگران خرده نگیری مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن

گر دست فتاده ای بگیری مردی

روشنفکر واقعی

طلاب علوم دینی و محصلین مدارس جدید باید همه علوم را بخوانند. طلبه و آخوند اگر چند زبان خارجی را نداند علمش ناقص است. زبان عربی زبان قرآن و دین ماست، باید بلد باشیم و من حسرت می خورم که چرا یکی دو زبان خارجی را تحصیل نکردم. علم همه ملل برای ما مفید است و علم ما نیز برای همه ملل مفید است. همه جامعه یک خانواده است. من صدای همه بزرگان دانش جهان را می شنوم یا خواهم شنید و باید الفاظ آنها را بفهمم. شاید حرفشان برایم سودمند باشد. سخن بد آنان را رها می کنم و سخن خوبشان را می پذیرم.

دست ارادت

استاد ملک الشعرای بهار می گوید: عشقی (یکی از شاعران) جوانی با استداد بود، ولی هدف مشخصی نداشت.

او در مجلس چهارم، علیه مدرس اشعاری گفت و چاپ کرد اما سپس متوجه اشتباه خود شد و نزد من آمد و گفت: آقا بهار! من می خواهم از مدرس عذرخواهی کنم، ولی خجالت می کشم. گفتم: تو مدرس را نشناخته ای، او اهل کینه و انتقام نیست، بیا با هم به خانه مدرس برویم تا عذرخواهی حاصل شود. عشقی به محض ورود خواست اظهار ندامت و شرمندگی کند که مدرس فرمود:

بیا که نوبت صلح است و دوستی و سلامت

به شرط آن که نگویی از گذشته حکایت

عشقی همان جا به شهید مدرس دست ارادت داد و در مبارزات جمهوریت مقالات تندی نوشت تا این که او را ترور کردند و مدرس در مدرسه سپهسالار برای او مجلس ختمی تشکیل داد.

این میدان جرأت می خواهد

چند نفر از رجال تهران به مدرس اعتراض کردند که تو همه جا در صف مبارزه پیشقدم هستی و مجالی به ما نمی دهی.

مدرس جواب داد: اولا ً شما بفرمایید جلو، من پشت سر شما هستم. ثانیاً این میدان جرأت می خواهد.

سربازی برای اسلام

در جریان لایحه «نظام اجباری» که در مجلس طرح شده بود عده ای از علما و مردم مخالفت می کردند.

شهید مدرس که موافق این لایحه بود می گفت: آنها متوجه نیستند، بگذارید جوانان ما به فنون نظام و سپاه گیری و اسلحه آشنا شوند. این مردم مسلمانند و اینها بچه مسلمان، مطمئن باشید که روزی کار خودشان را خواهند کرد. به علاوه اگر یک کشور همسایه به ما حمله کند من و شما به میدان آنها می رویم؟ یا باید سربازانی مجهز و کارآزموده و مسلح داشته باشیم تا جلوی تجاوز را بگیرند؟

پول و نوکری

شهید مدرس در تابستان و زمستان لباس کرباس می پوشید و می گفت:

پوست بدن از پوست صورت لطیف تر نیست. بدن را هر طور عادت دهی همان طور عادت می کند.

جوراب، شلوار و پیراهن پشمی،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.