پاورپوینت کامل جرعه ای از زلال دریایی! ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جرعه ای از زلال دریایی! ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جرعه ای از زلال دریایی! ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جرعه ای از زلال دریایی! ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

جوانی از اهل شام در جلسات علمی امام باقر(ع) ، زیاد حاضر می شد. روزی پس از پایان جلسه از میان جمع برخاست و گفت: سوگند به خدا من به جهت محبت شما در جلسه حاضر نمی شوم بلکه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست که در این محفل حاضر می شوم. امام لبخند زد و سکوت کرد. چند روز گذشت و خبری از جوان نشد. حضرت جویای حال او شد. یکی از یاران گفت: جوان شامی به شدت بیمار است.

در این هنگام مردی وارد شد، فریاد زد: ای فرزند رسول خدا، جوان شامی دار فانی را وداع گفته و وصیت کرده شما بر جنازه اش نماز بخوانید. امام به سرعت برخاست و فرمود: «وقتی او را غسل دادید بگذارید روی سریر بماند، کفنش نکنید تا من بیایم.»

امام(ع) وضو گرفت، دو رکعت نماز خواند و دعا کرد. سپس سر به سجده گذاشت و سجده را طولانی کرد. سپس برخاست و ردای رسول خدا را بر تن کرد و به سمت خانه جوان رفت.

زمانی که امام وارد خانه شد، غسل پایان یافته بود، جوان آرام روی سریر خفته بود. امام بالای سر او زانو زد و او را به نام خواند: ناگهان جوان سر بلند کرد و نشست و ندای امام را لبیک گفت، امام دستی بر سر و روی او کشید و گفت: برای جمع بگو بر تو چه گذشت؟

جوان در میان چشمان حیرت زده ناظران لب به سخن گشود:

تردیدی ندارم که قبض روح شدم، وقتی روح از بدنم خارج شد صدای دلنشینی را شنیدم که تا به حال نیکوتر از آن را نشینده ام که گفت: روح او را باز گردانید زیرا محمدبن علی او را از ما خواسته است.

جوان دست بر سینه فشرد، قلبش از نور محبت امام باقر(ع) روشن شده بود. (الثاقب فی المناقب، ۳۶۹، ج۲)

*

همه می دانستند یکتاپرست و دوستدار امام باقر(ع) است. روزی نزد امام آمد و از پدر ناصبی اش شکآیت کرد و گفت که پدرش هنگام مرگ تمام اموالش را پنهان کرده تا دست او به آنها نرسد. امام به او فرمود: دوست داری پدرت را ببینی و از مکان اموالش بپرسی؟ مرد با شعف گفت: آری ای پسر رسول خدا، من فقیر و نیازمندم.

امام با دست مبارکش نامه ای در ورق سفیدی نوشت و آن را مهر کرد آن گاه فرمود: امشب با این نامه به قبرستان بقیع برو و صدا بزن: یادرجان (نام فرشته ایست که مسئول عذاب دادن انسان های فاسق است.)

مرد نامه را گرفت و به دستورات امام عمل کرد. ناگهان مردی در میان قبرستان ظاهر شد، نامه را گر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.