پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
از سر شب تا صبح خوابش نبرد. عرق کرده بود. خاطره ها یکی پس از دیگری از ذهنش می گذشت؛ خاطره خوش مسلمان شدن، ثعلبیه و اولین دیدارش با امام. چه قدر زود گذشت. انگار همین دیروز بود که امام به خیمه آن ها آمده بود. به خودش اندیشید و این که ایین مسلمانی را چه قدر بهتر و کامل تر از نصرانیت می دید.
عرق صورتش را پاک کرد. پرده را کنار زد. به عمود خیمه تکیه داد. هُرم گرما به صورتش خورد. به آسمان نگاهی انداخت. شب غریبی بود. سایه ای را دید که به او نزدیک می شد. صورتش را پوشاند. هر که بود از او دور شد. با خود گفت «نمی دانم در خیمه بانو چه خبر است؟! فکر کنم این چندمین بار است که امام به آن جا می روند.»
به صحرا خیره شد. از خیمه های کوچک و به هم پیوسته، صدای ناله و نجوا می آمد. هر کس در گوشه ای سرگرم تلاوت قرآن بود. آهی کشید.
الله اکبر.
به سمت صدا برگشت. وهب، دوباره قامت نماز بسته بود. می شد رد اشک را در گوشه چشمانش دید. از آغاز زندگی اش با وهب فقط هفده روز می گذشت. چه قدر او را دوست می داشت. دوباره به بیرون خیمه نگاه کرد. صدای پایکوبی و هلهله دشمن، دلش را می گداخت. این سو دعا و نیایش و آن طرف…
با بی قراری به دستان وهب که مقابل صورت گرفته بود نگاه کرد و گفت «وهب! فردا چه خبر است؟ چرا امشب این قدر طولانی شده، همه در حال وداعند! حال همه غریب است! حتی بانویم زینب نگران است. این را از رفت وآمد مولایم حسین می فهمم.»
وهب، همان طور که عبا را بر دوشش جابه جا می کرد با لبخند از او خواست تا استراحت کند. او می دانست که فردا برای او و پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint روز سختی خواهد بود.
*
آفتاب بر زمین داغ سیلی می زد. در روبه رو سیاهی لشکر دشمن با شمشیرهایی که در نور خورشید برق می زد پیدا بود. وهب، تلاش کرد تا پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint را آرام کند اما او بی تاب بود و اشک می ریخت. مرد، لباس رزمش را پوشید، قبضه شمشیرش را محکم کرد و از خیمه بیرون آمد. پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint با رنگی زرد و با بغضی که گلویش را می فشرد او را تا خیمه ام وهب همراهی کرد. وهب بر دستان مادرش بوسه زد و به اذن امام به میدان رفت. بر روی اسب چندین بار سرش را چرخاند طرف خیمه ها، طرف پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint تا این که کاملاً از او دور شد، اما پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint هنوز اشک می ریخت.
گرما چشمانش را می سوزاند. گونه هایش افروخته شده بود، اما نمی خواست به خیمه برگردد. منتظر وهب همان جا نشست. به لب های خشکیده و پوست پوست شده اطرافیانش نگاهی انداخت. زبان خشک اش را در دهان به سختی چرخاند. با هر شهیدی که می آوردند زنان را می دید که با پای برهنه صیحه زنان از خیمه ها بیرون می دویدند. دلش آشوب شد. لباس های خونین و پاره پاره از مقابلش می گذشت. تاب نیاورد، به نزدیکی خیمه ام وهب آمد. قدری صبر کرد، دست هایش را درهم فشرد، چندبار قدم زد، اما دوباره به دوردست ها خیره شد. ناگهان دست های گرم کسی را بر شانه خود احساس کرد. مادر وهب بود، در چشم های پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint نگرانی می دید. به او گفت: «پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint جان! مضطرب نباش راضی باش به رضای خدا. او برای فرزند رسول خدا می جنگد. اگر من هم می توانستم، در رکاب مولایم حسین می جنگیدم.»
آفتاب خودش را به وسط آسمان نزدیک می کرد.
از جا برخاست سیاهی را دید که به آن ها نزدیک می شود. دستش را سایه بان چشمانش کرد. وهب را شناخت و با خوشحالی به سویش دوید.
وهب اندکی آرمید. احساس کرد مادرش نگران است. رو به او کرد و گفت «مادرجان! ایا از من راضی هستی؟!»
ام وهب قدری پسر رشیدش را برانداز کرد و گفت «وهب، فرزندم! تو ثمره ۲۵ سال عمر منی. بدان وقتی از تو راضی می شوم که در رکاب مولایت حسین بجنگی و کشته شوی.»
با این حرف، پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint از جا بلند شد و چشم در چشم وهب دوخت، بغضش ترکید. لب هایش لرزید. به آرامی گفت «به خدا قسم من نمی توانم دوریت را تحمل کنم. دلم را به درد نیاور.» ام وهب در میان گریه های پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint ادامه داد: «فرزندم وهب ! از خواهش همسرت چشم پوشی کن، به میدان برو و در رکاب امامت بجنگ تا از شفاعت جدش در روز قیامت بهره مند شوی.» پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint بریده بریده گفت «پس مرا خدمت امام ببرید. شرطی دارم.» ام وهب و وهب به هم دیگر نگاه کردند.
وهب نمی دانست در ذهن همسرش چه می گذرد، به آهستگی گفت «پاورپوینت کامل هانیه ۲۶ اسلاید در PowerPoint! ببی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 