پاورپوینت کامل سور عزرائیل، به افتخار چهارشنبه سوری ۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سور عزرائیل، به افتخار چهارشنبه سوری ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سور عزرائیل، به افتخار چهارشنبه سوری ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سور عزرائیل، به افتخار چهارشنبه سوری ۱۵ اسلاید در PowerPoint :
۳۱
اخطار: از آنجائیکه قرار نیست همیشه و همه داستان ها خوب و خوش تمام شود، خواندن این متن به افراد (۱۸-) و کلهم اجمعین جماعتی که از ناراحتی های قلبی و قبلی رنج می برند توصیه نمی شود!
شنبه:
همان طور که می دانم و می دانید امروز شنبه است و تا چهارشنبه معروف (چهارشنبه سوری) چهار روز باقی مانده. قلیدون چشم بازار را کور کرده از بس ترقه جات خریده و کنج زیر زمین منزل شان جاسازی کرده!
یکشنبه:
سه روز مانده تا چهارشنبه معروف و همان طور که می دانم و می دانید، قلیدون دیروز چشم بازار را ترکانده، از بس که ترقه جات خریده!
امروز هم مظفر جهت رو کم کنی از قلیدون چند فقره نارنجک خریده و برای ضمانت پرداخت هزینه های نارنجک، شناسنامه اش را گرو گذاشته. زیر زمین منزل مظفرانیا، از امروز حسابی خفن شده!
دوشنبه:
دو روز مانده تا چهارشنبه معروف و همان طور که می دانم و می دانید، قلیدون چشم بازار را درآورده که هیچ، مظفر هم یک چنین کاری (و بلکه بدتر از آن) انجام داده.
کامران که دید «ای دل غافل… از غافله عقب مانده!» به هر ترتیبی که بود شناسنامه خودش و تیر و طایفه اش را برای ضمانت پرداخت هزینه یک دو جین [راکت دوربرد!] گرو گذاشته و در ازای شناسنامه الباقی تیر و طایفه اش هم یک مقدار خرت و پرت ترکیدنی و ترکاندنی دیگر دست و پا کرده و به این ترتیب، چشم که هیچ، پدر بازار را درآورده!
زیرزمین منزل کامران اینا از امروز بیش تر یک زاغه مهمات است تا زیرزمین!
سه شنبه:
تا چهارشنبه معروف یک روز باقی مانده و همان طور که می دانم و می دانید، قلیدون و مظفر و کامران دَمار از روزگار بازار درآورده اند!
امروز کسی خرید نرفته و نه چشمی از بازار درآورده و نه پدر بازار را درآورده و نه دَمار از روزگارش! تمام دوستان به شدت و حدّت مشغول نگهبانی از زیرزمین هایشان هستند و چشم از زیر زمین منزل شان برنمی دارند.
همه چیز امن و امان است… فقط… فقط… قلیدون آمده بود ترقه ها را آزمایش کند و از صحّت و سلامت ترقّه ها خاطر جمع شود که ترقّه های بازار چشم قلیدون را درآوردند! (ایضاً پدر و دَمارش را!) خدا رحم کرد که جناب عزرائیل بی خیال قلیدون شد!
سه شنبه (اوایل شب):
امشب، شب چهارشنبه سوری است و تا چهارشنبه معروف چیزی نمانده. (ذکر توضیحات لازم توسط نگارنده: در مورد این که مراسم پر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 