پاورپوینت کامل ما امت پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ما امت پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما امت پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ما امت پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
اشاره:
ما امت پیامبر خدا بودیم. بعد از نبی خدا، این مرد پدر ما بود. پدرِ امتِ رسول الله.
کتاب ها می گویند ثلثی از شب گذشته بود که ما بی پدر شدیم. پدر ما، لحظه آخر، گفته بود: رفیق اعلا و صحبت انبیا و اوصیا بهتر است برای دوستان خدا از دنیای بی بقا.
گفته بود بیایید بپرسید از علی، پیش از آن که از میان تان برود.
گفته بود: علی راه های آسمان را بیشتر از راه های زمینی می شناسد.
سرّ خدا توی دستان خیبر شکنِ علی بود.
علی… یعنی همان پدر ما… همان که تا رفت، بخشی از سرّ خدا را هم با خودش برد. همان که تا رفت، ندایی از عرش پیچید: به خدا سوگند که ارکان هدایت از هم پاشید…
شهادت، کمترین چیزی بود که می توانست از این دنیا، نصیب پدر ما شود.
هزار درهم خرج شمشیرش کرده بود و هزار درهم خرج زهر شمشیر. گفته بود اگر ضربه ای که به علی زدم، به زمین می زدم، هیچ یک از اهل زمین زنده نمی ماند. پدر ما ولی دو روز پس از همان ضربه زنده بود. هنوز هم زنده است. مگر می شود کسی اهل آسمان باشد و مرگ، او را فنا کند؟ او تازه به وطن خودش باز گشته. وطنش، آسمان… جایی که آشناتر بود با آن.
پدر ما، بابِ علم و دانش بود. خزانه عظیمی از گنجینه های مخفی. مرگ، هیچ گاه باب علم را نمی بندد.
هنوز هم بپرسید از علی. شبانه برایتان کیسه ای از نان و خرمای معرفت می آورد.
عرق روی پیشانی اش شُرّه کرده بود. زهر پاهایش را سست کرده بود. ایستاده نماز خواندن نمی توانست. لرزش خفیف شب ضربت، حالا دیگر در تمام بدنش نمود داشت. سخت بود برای فرزندانش. برای حسن، برای حسین، برای امّ کلثوم و زینب که ببینند شیر خدا دارد می لرزد. علی، یکبار همه عمرش لرزیده بود، آن هم شب دفن پنهانی مادر بود و حالا اجل دست از این خزانه انبوه اسرار الهی برنمی داشت.
با این حال زبان به وصیت کردن گشود:
ـ حذر کن از مجلسی که گمان بد به اهل آن مجلس می برند و محلّ تهمت است.
ـ فاسقان را به دل دشمن دار و از اعمال شان کناره بگیر تا مثل شان نباشی.
ـ با کسی که عقل و علم ندارد، منازعه نکن.
ـ در معیشت خود میانه رو باش که نه تنگ بگیری و نه اسراف کنی.
ـ خاموشی را پیشه خود کن تا از بلاهای زبان در امان باشی.
ـ پیوسته با نفس خود در حذر باش.
ح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 