پاورپوینت کامل طلبه های انقلابی ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طلبه های انقلابی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طلبه های انقلابی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طلبه های انقلابی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
نام: حسین غفاری
ولادت: ۱۳۳۵ق. / ۱۲۹۳ ش
شهادت:۶|۱۰| ۱۳۵۳
«در مجالس مذهبی به هنگام بیان احکام اسلامی از فرصت استفاده و اعمال خلفای بنی امیه را با وضع روز تشبیه نموده و بدین ترتیب، اقدامات و اصلاحات حکومت پهلوی را تخطئه و با توسل به شواهد تاریخی مردم را نسبت به هیات حاکمه بدبین و علیه دولت تحریک نموده است.» این بخشی از گزارش ساواک درباره اوست.
از نوادگان حاج ملامحسن، از شخصیت های علمی و دینی آذرشهر تبریز بود که توسط روس ها به شهادت رسید.
هفت نفر از اجداد مادری اش هم در مبارزه با بیگانگان شهید شدند که آرامگاه همگی در مسجد حسنلوی آذرشهر است.
***
مبارزات سیاسی شهید غفاری از نیمه دوم سال ۱۳۴۱ آغاز شد. سخنرانی هایی علیه تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی ایراد کرد و به همراه علمای تهران اعلامیه هایی را نیز امضا نمود.
پس از سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) در عصر عاشورای سیزدهم خرداد ۱۳۴۲، همزمان با دستگیری امام، ساواک حدود هشتاد روحانی فعال، از جمله آیت الله غفاری را نیز دستگیر و زندانی کرد. تا چند روز پس از دستگیری، هیچ کس از وضعیتش خبری نداشت. سرانجام پس از چهل روز به همراه سایر روحانیان آزاد شد و پس از آزادی، به علمای مهاجر در شهر ری پیوست که از سراسر ایران، در حمایت از آزادی امام خمینی(ره) تجمع کرده بودند.
پس از شدت گرفتن فعالیت های انقلابی اش، سرانجام در تیرماه سال ۱۳۵۳ ساواک او را دستگیر، و در بازرسی از منزلش به تعداد زیادی اعلامیه دست یافت.
شهید غفاری پس از دستگیری، نوشته ای به این مضمون برای خانواده اش نوشت: «علت این همه گرفتاری ها، زندانی شدن ها، مبارزات با دولت جنایتکار خائن به دین اسلام و دخالت بی مورد او در مقدسات مذهبی و اجرای برنامه های ضد دینی دستگاه حاکمه است….»
***
با این که شصت سال سن داشت و شکنجه های وحشتناک فراوانی را متحمل شده بود، اما در زندان کارهای افراد مسن تر را انجام می داد. در اثر همین رفتارهای او، دو نفر از کمونیست های زندانی، مسلمان شده و گفته بودند: حالا فهمیدیم دین یعنی چه!
***
گفتند: تو به امام ناسزا بگو تا آزادت کنیم!
اما او ناسزاها را به شاه گفت. مشتی به سینه اش زدند و محاسنش را تراشیدند. با وجود آن همه شکنجه ای که شده بود، این برایش بدترین شکنجه بود.
وقتی از ایشان سؤال شد: نظر شما درباره (آیت الله) خمینی چیست؟ جواب داد: «من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات بدهد، آیت الله خمینی است.» و زمانی که بازجوی ساواک از او خواست تا نظر صریح خود را درباره امام خمینی اعلام کند، ایشان در برگه بازجویی خود نوشت:
«دشمن خمینی کافر است.»
***
پسر ایشان در مورد آخرین ملاقات با پدر می گوید: «او را در آخرین ملاقات، کشان کشان، با پاها و دست های شکسته و در حالی که بیش از یکی دو دندان در دهانش باقی نمانده بود و سراسر صورت و اندامش زیر شکنجه های وحشیانه در هم کوبیده شده بود، پشت میز ملاقات آوردند. بیش از یکی دو جمله بین ما رد و بدل نشد. پدرم گفت: تصور نمی کنم دیگر همدیگر را ببینیم…»
دختر شهید غفاری نیز در مورد پدر بزرگوارشان می گوید: «اشک در چشمان آقا حلقه زده بود. همین طور که به ما نگاه می کرد، دیدم با دست هایش نمی تواند اشک هایش را پاک کند. از بس به آرنج هایشان زده بودند، آرنج هایشان بالا نمی رفت. سرش را آورد پایین، با زانوانش اشکش را پاک کرد… آمدند آقا را ببرند، دیدم که از بس آقا را با باطوم زده بودند جای ضربات به صورت تورفتگی روی سرشان دیده می شد.
هفته بعد اعلام کردند بیائید ملاقات… رفتیم بهداری، دیدیم آقا را نیاوردند. بعد دیدیم زیر بغل آقا را گرفته اند و می کشند و می آورند.
ایشان را به زور نشاندند. دیدیم گردن افتاد که آن جا من فریاد کشیدم. آن ها مرده پدرم را آورده بودند!… به خاطر شکنجه بود. حتی با مته سرش را سوراخ کرده بودند؛ منتها مته را تا آخر فرو نمی کردند. تمام پاهای او را تا زانو در روغن زیتون سوزانده بودند. وقتی گفتند، ما باور نکردیم تا این که جنازه را دیدیم.»
**
اداره ساواک از خانواده ایشان خواست که بی سروصدا و بی آن که به کسی چیزی بگویند، برای تحویل جنازه به دادستانی ارتش مراجعه کنند. از خانواده غفاری خواستند تا امضاء کنند که آیت الله غفاری به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 