پاورپوینت کامل ویروسی به نام کوئیست ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویروسی به نام کوئیست ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویروسی به نام کوئیست ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ویروسی به نام کوئیست ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

* تازه از سفر حج آمده بودند. رفته بودم به دیدن شان. وقتی به خانه برگشتم، سوغاتی ها را نشانش دادم. خوشحال نشد. با اکراه نگاهی کرد و رفت آشپزخانه. تعجب کردم. جویای قضایا شدم. خبر داشتم که به غیر از رانندگی آژانس، مشغولیات جدیدتری پیدا کرده و اتفاقا از همین مشغولیات، پول و پله ای به هم زده.

قرعه سفر حج که به اسمش افتاد، گذاشت به پای برکت همین مشغولیات. دائم خدا را شکر می کرد، با همین دانسته های قبلی خودم، او این ها را اضافه کرد که؛ همان مشغولیات مبارک، توسط دولت ممنوع اعلام شده و مراجع تقلید هم درآمدهای حاصل از این مشغولیات را حرام دانستند. چند بار تذکر دادیم، تو کَتش نمی رفت. با همین درآمدهای حرام، رفت خانه خدا، سوغاتی خرید داد به شماها من طبق وظیفه ام، صله رحم را به جا آوردم، اما نه یک جرعه شربت خوردم و نه حتی تکه ای شیرینی. لقمه حرام تا به حال از گلویم پایین نرفته، حالا تو خوش باش با این سوغاتی ها!

* پسر دایی جانی بود و دنیایی! تمام خاطرات کودکی مان، تمام شادی ها و غم هایمان، تمام سختی ها و راحتی هایمان، همگی مثل یخ، نه کوه یخی. مثل کوه یخی پر ابهت در برابر خورشید بی انصافی مادی پرستی و پول دوستی، ذوب شد. آه…! حسرت را می شد در چهره اش خواند و غم سنگین این حسرت را در آه بلند آخرش، عمیق حس کردم. تا آن زمان نمی دانستم که چقدر همدیگر را دوست دارند. وقتی جریان گلدکوئست مثل تب، فشار همه را بالا برده بود و از فرط هیجان توهم پولدار شدن و کسب درآمدی بالا، تن شان داغ بود، یکی از این همه، همین پسر دایی جان بود که به نظر می رسید درجه قلبش از همه بالاتر هست. کم تر از هفت ـ هشت ماه، خانه فسقلی و آپارتمانی اش در مولوی شد خانه ویلایی و ویودار با حیاطی دلباز و باغچه ای با باربیکیو کنار آلاچیق در لواسانات. نمی دونم اسم ماشین خارجی ای که سوار میشد، چی بود، ولی می دونم که اگر چهل سال هم حلال و حرام را رعایت کرده باشی و در آمدت ماهانه یک میلیون خالص بود، نمی تونستی این ماشین رو بخری. از تیپ و ظاهر و لباس پوشیدن که بگذریم، تغییر رفتار تشریفاتی و جنتلمنی اش حرص آدم را درم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.