پاورپوینت کامل جهان اسلام از نگاه شهید مطهری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جهان اسلام از نگاه شهید مطهری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جهان اسلام از نگاه شهید مطهری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جهان اسلام از نگاه شهید مطهری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :

۵۸

در منظر اسلام، عالمان دین، جایگاهی در خور اعتنا داشته و تکریم شده اند . شکی نیست که حرمت ها، حاکی از مسؤولیت ها بوده
و هر عالم دینی در قبال اسلام وامت عصر خود، ناگزیر از بیان حقیقت و ارایه طریق فلاح و سعادت این جهانی و آن جهانی است . از
سویی، ایمان به خداوند و پیامبر و ابدیت، عالم را وا می دارد تا احساس مسؤولیت نموده و در توصیه به حق و صبر، (۱) پیش قدمی
جوید و از سویی دیگر، علم و دانایی از قرآن و احکام و حدود الهی، تکلیف نجات بخشی امت را بر دوش او می نهد . بدین سان فزونی
و سنگینی رسالت عالم مسلمان، نسبت به یک مسلمان، آشکار می گردد . سکوت و سکون عالمان دینی در برابر کژاندیشی ها و
کژروی های زمانه و جامعه، با توحید و تقوا ناسازگار بوده و آنان را نزد حق و خلق، خوار می سازد . تردیدی نیست که در عرصه
فکری و فرهنگی، می بایست شاهد حضور زنده و زاینده عالمان دینی بود، چرا که دشمن همواره از رهگذر شبیخون فرهنگی نفوذ
کرده و از خواب آلودگی عالمان و مردمان سود جسته است . پیشینه حوزه های علمیه شیعه، به روشنی نشان می دهد که عالمان
بزرگ و تاثیرگذار بر حیات امت، پیوسته در زمان شناسی و شناخت تکلیف ها و پاسخگویی و واکنش معقول در برابر انحطاطها و
شبهات بوده اند . چنان که می نگریم، شیخ طوسی از ناموران حوزه علمی شیعی بدین نکته اشارت کرده است: علمای بزرگ چه
آنان که در روزگار کهن زیسته و چه آنان که بعد آمده و پیوسته اند، همه در جهت بهره گیری از دلیل های معقول و متناسب با زمان
کوشیده اند از آن جا که همواره شبهات مسایل تازه در رابطه با دین و ایمان طرح شده، عالمان مواضع آگاهانه ای در برابر آن همه
داشته اند . (۲)

عالمانی که از تاریخ نکته آموزی داشته و سرگذشت ادیان و اقوام و مخالفان را دانسته اند و نیز با زمانه و جامعه خویش آشنایی
ورزیده اند، بی گمان عرصه فراخی پیش روی خود می نگریسته اند . زیرا که جهل و جمود فکری سبب نمی شد تا آنان در تنگنای
اندیشه گرفتار آمده و خواسته و ناخواسته به طعن و لعن مخالفان پردازند و از احیاگری دین باز مانند . نگرش اجتماعی – تاریخی
عالم زمان شناس بستر ساز اقدام های حکیمانه گشته و روشنای آموزه های فراگیر دین را آشکار می گرداند . شهید مطهری از این
شمار بود . او از یک سو به گذشته کوچیده و جریان های فکری – مذهبی پیشین را بررسی کرده بود واز دیگر سو، به عصر حاضر
چشم دوخته بود .

مطهری و انحطاط مسلمانان

استاد مطهری، افزون بر آگاهی از مشکلات و مسایل فرهنگی و اجتماعی مسلمانان کشور و کوشش در جهت رفع آن همه، از وضع
حاکم بر جهان اسلام رنج می برد . در حقیقت، مطهری در مقام بسترسازی اصلاح فراگیر زندگی و جامعه جهانی مسلمان بود، و
یک متفکر احیاگر مسلمان، باید این آرزو و شیوه را داشته باشد . او در این باره، چنین می نویسد:

«این جانب، درست به یاد ندارد که از چه وقت با مساله انحطاط مسلمین آشنا شده است؟ و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در
این مساله علاقمند گردیده و درباره آن فکر می کرده است؟ ولی می تواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که
این مساله، نظر او را جلب کرده و کم و بیش در اطراف آن فکر می کرده است و یا نوشته های دیگران را در این زمینه می خوانده
است . (۳)

استاد مطهری در جای دیگر سیمای یک متفکر و مصلح را می نمایاند که فقط به حقیقت پرداخته و به دور از هر گونه
مصلحت اندیش جاهلانه، در مقام تبیین مسایل فرهنگی و چاره اندیشی برای همه مسلمانان است:

«یافتن راه اصلاح اوضاع حاضران جهان اسلامی، بستگی زیادی دارد به پیدا کردن علل و موجبات انحطاط آن ها که در گذشته
وجود داشته است و یا اکنون نیز موجود است . برای این کار لازم شد که اولا نظر دیگران را اعم از مسلمان و غیر مسلمان – تا آن جا
که دسترسی دارم بررسی کنم – ثانیا موضوعاتی که از این نظر قابل طرح و گفت و گوست، هر چند تا کنون از این نظر طرح نشده
است، بدون اغماض و پرده پوشی طرح کنم .» (۴)

در میان عالمان حوزوی، کمتر می توان نظیری برای شهید مطهری سراغ گرفت که به سان او نگرش فرامرزی داشته و نسبت به
جهان اسلام، احساس مسؤولیت کرده باشد . از این منظر، باید از دوست دیرینه و سخت کوش وی; امام موسی صدر یاد کرد، که
نقش به سزایی در اصلاحات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جنوب لبنان داشته و زمینه سربلندی تشیع را در جهان عرب پدیدار
ساخت .

مرحوم مطهری در پاریس، به هنگام یاد کرد از امام موسی صدر، در حالی که از ناپدید شدن وی سخت متاثر بود، اظهار می دارد:
«اگر آقا موسی الان بود، چون دنیا را دقیقا می شناخت، می توانست کسی باشد که وضع جهان را برای امام تشریح کند و به عنوان
یک کارشناس قوی، موضوعات و نیازها را بگوید . احکام واضع هستند و اشکال همه ما در عدم شناخت موضوع است . آقا موسی
در دنیا عمل و اجرا، نیازها را درک کرده بود، مسایل و مشکلات [جهان اسلام و] حرکت [کنونی] را می دانست و لمس کرده بود و
برای اغلب موضوعات حکم فقهی داشت .» (۵)

عالمان و متفکرانی که اسلام را در بستر جاری تاریخ نگریسته و شناخته اند، به آسانی می توانند از راهبردهای تاثیر گذار سود برند
و کارآمدی دین را در تمامی عرصه ها نشان دهند . گسست های تاریخی و فرهنگی و عاطفی، عالمان را از مردم و مطالبات معقول
آن بیگانه ساخته و مسیر تهاجم ضد فرهنگی استعمار را هموار می کند . بدین سان به دست می آید که بینش فراگیر و واقع بینانه و
حاکی از کلیت جهان اسلام، به تدریج موجب تفاهم و تعاون فرهنگی و علمی و عملی عالمان اسلام گشته و تقریب عینی و تعیین
کننده مسلمانان را بشارت می دهد . و پیداست که ملی گرایی های منفی و بیگانگی از سرنوشت جهان اسلام، سبب ساز تفرقه و
اتهام و خشونت فرقه ای خواهد گشت و در نهایت کمترین حساسیت در برابر تجاوز پیشگی و صهیونیسم را نخواهیم داشت . وضع
اسف بار فلسطین مثال بارز این فاجعه است که بر اثر بی تفاوتی ها و بیگانگی مسلمان ها از یکدیگر پدید آمده است .

اسلام و تمدن اسلامی

شهید مطهری که سالیان دراز در اندیشه و تحقیق پیرامون وضع مسلمانان عصر حاضر کوشیده است، در حقیقت نگران از دست
رفتن واپسین سرمایه هایی بوده است که پدید آورنده تمدن بزرگ اسلامی است . در نگاه مطهری، بعد فرهنگی حرکت باز گشت به
خویشتن مسلمانان، بیش از بعد نظامی و سیاسی آن – که در کشور گشایی با دیگر فاتحان وجه اشتراک می یابد – شایان اعتناست .
چرا که اسلام، مکتب حیات بخش است و فراتر از سلطه و سیطره بر منابع مادی، روشنای ذهن ها و فراخ نای فضلیت و عدالت و
عزت بشری را می طلبد . . .

«این مطلب جای تردید نیست که مسلمین، دوران عظمت و افتخار اعجاب آوری را پشت سر گذاشته، نه از آن جهت که در برهه ای
از زمان حکمران جهان بوده اند و به قول مرحوم ادیب الممالک فراهانی «از پادشاهان باج و از دریا امواج گرفته اند» ، زیرا جهان
حکم رانان و فاتحان بسیاری به خود دیده است که چند صباحی به زور خود را بر دیگران تحمیل کرده اند و طولی نکشیده که
مانند کف روی آب، محو و نابود شده اند بلکه از آن جهت که نهضت و تحولی در پهنه گیتی به وجود آوردند و تمدنی عظیم و با
شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعل دار بشر بود، اکنون نیز یکی از حلقات درخشانی تمدن بشر به شمار می رود و
تاریخ تمدن به داشتن آن می بالد . مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالی اجتماعی بر همه
جهانیان تفوق داشتند و دیگران از خرمن فیض آن ها توشه می گرفتند . تمدن عظیم و حیرت انگیز جدید اروپایی که چشم ها را
خیره و عقل ها را حیران کرده است و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد، به اقرار و اعتراف محققین بی غرض غربی، بیش از هر
چیز دیگر از تمدن با شکوه اسلامی مایه گرفته است .» (۶)

استاد مطهری، به جای ستایش های بی حاصل یا غفلت های زیان بار، در کنار تعلیم معارف گران سنگ اسلامی، واقعیت تمدن
مسلمانان را به تصویر می کشد و ذهن را به تکاپو به منظور نجات از خود باختگی و اسارت بر می انگیزد در همان روزگار، در آثار
مذهبی تصویرهای فخرآمیز از دوران بالندگی و تاثیر گذاری تمدن و فرهنگ اسلامی به دست داده می شد، بی آن که موقعیت
کنونی اسلام در میان مسلمانان بررسی گشته و چاره اندیشی شود . شهید مطهری این گونه به تبلیغ دین و فرهنگ و تاریخ دینی
نمی پرداخت و یک سر در اندیشه و دردمندی و ارایه نابسامانی ها و راه کارهای خروج اسلام از انزوا و خاموشی بود .

«قدر مسلم این است که پدیده ای درخشان و چراغی نور افشان به نام تمدن اسلامی قرن ها در جهان وجود داشته و سپس این
پدیده نابود و این چراغ خاموش شده است . امروز مسلمانان با مقایسه با بسیاری از ملل جهان، و با مقایسه با گذشته پر افتخار
خودشان در حال انحطاط و تاخر رقت باری به سر می برند . طبعا این پرسش پیش می آید که چطور شد مسلمانان پس از آن همه
پیش روی و ترقی در علوم و معارف و صنایع و نظامات به قهقرا برگشتند؟» (۷)

از دیر باز در تبلیغات استعماری که پیش تر از زبان کلیسا شنیده می شد – این گونه وانمود می شد که اسلام و قرآن، عامل انحطاط
مسلمانان بوده وآنان ناگزیر از روی کرد به مسیحیت یا مکتب های سیاسی – اجتماعی امروزین اند . حال آن که واقعیت ها به دست
می دهد که حساب اسلام از حساب تمدن اسلامی جداست و هنوز این آیین فراگیر، توانمندی طرح حیات شایسته و بالنده و
متناسب با شرایط عصر حاضر را دارد . حرکت های فکری و خیزش های سیاسی سده های اخیر در جهان اسلام، آشکارا از حضور
اسلام جوان و پویا و پاسخ گو به ضرورت های زندگی امروز حکایت دارد . خاموش شدن تمدن اسلامی یا تمدن مسلمانان را باید در
رابطه با حاکمیت های خود کامه و غفلت زده جست و جو نمود، که فقط دغدغه حفظ مصالح و منافع خود را داشته و دارند .
مطهری، مصلحی است که اسلام را در حیات و جنبش می نگرد و نجات بخش مسلمانان را در سایه آموزه های آن ممکن می شمارد .
» با آن که تمدن اسلامی نابود شده، اسلام به صورت نیرویی زنده و فعال و گسترش یابنده باقی مانده است و با نیرومندترین
نیروهای نو اجتماعی و انقلابی رقابت می کند .» (۸)

آن چه سبب ساز انحطاط مسلمانان شده است، بی گمان برداشت های ناصواب از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی اسلام
است که ذهنیت بیمار گونه ای را پدید آورده است، عوامل دیگر; استبداد داخلی و استعمار خارجی در همین بستر نامساعد رشد
کرده و مانع پیشرفت اسلام و ترقی مسلمانان گشته است . مطهری در تحلیل خود، ضرورت پژوهش در مقوله های زیر را خاطر
نشان می سازد; اسلام و مقتضیات زمان; سرنوشت و قضا و قدر; تاثیر معاد در ترقی یا انحطاط جامعه; شفاعت; انتظار فرج;
سیستم اخلاقی اسلام; حکومت از نظر اسلام; قوانین جزایی اسلام; حقوق زن در اسلام، قوانین بین المللی اسلام; جعل و تحریف
و وضع حدیث; اختلافات شیعه و سنی; جمود و اجتهاد ; فلسفه و تصوف; روحانیت ; فعالیت ها ی تخریبی اقلیت ها در جهان اسلام;
سقوط اندلس و استعمار، (۹) تامل در این عنوان های پژوهشی به دست می دهد که افزون بر بد زخمی هایی که مسلمانان نسبت به
اصول و مفاهیم عقیدتی خود داشته و از شناخت درست ناتوان مانده اند، در عمل نیز دچار تعصب و فرقه گرایی و تن آسایی شده اند
. احیا گرایی اسلام در عصر حاضر، همچون شهید مطهری در طی دوران مجاهدت های فرهنگی و تبلیغی، از سویی در پیراستن
اسلام کوشیده و از سویی دیگر سعی در تفاهم و تقریب میان مسلمانان داشته اند و آنان را در جهت حماسه و حیات طیبه
برانگیخته اند .

کارنامه مسلمانان عصر حاضر نشان می دهد که آنان به رغم موانع یاد شده – که گاه جنبه نظری و گاه عملی داشته است –
تحرک هایی را آغازیده اند . استمرار آن همه، روشن بینی و گفت وگو پیرامون عوامل عقب ماندگی در عرصه های علمی و عملی را
ضرورت انکارناپذیر می نمایاند . چنان که امروزه رسانه های تبلیغی – فرهنگی در جهت تفکیک دین از سیاست و اندیشه و دانش و
اقتصاد و تربیت کوشش می کنند، در دهه های پیش از انقلاب اسلامی نیز ماتریالیسم و سوسیالیسم را مظهر ترقی خواهی تلقی
می نمودند . شهید مطهری در تجزیه و تحلیل سیاست دین زدایی از جهان اسلام، از یک سو پیشینه مذهب در غرب و تعلیم و تبلیغ
مذهبی کلیسا را زمینه ساز آن همه می داند و از دیگر سو، ناتوانی های مسلمانان در ارایه اسلام به عنوان یک مکتب فراگیر و تاثیر
گذار در اروپا و طبعا در جهان اسلام، نوعی ارتباط مصنوعی میان ایمان به خدا و مشروع شمردن استبعدادها و اختناق ها از یک
طرف، و میان بی خدایی و حق حاکمیت ملی و پیکار در راه کسب وحقوق از طرف دیگر برقرار شد این ها موجب شد که برخی
مصلحان اجتماعی و داعیه داران، برای این که خود را در راه مبازرات اجتماعی یکسره از این قیود آزاد کنند، از اساس منکر خدا و
هر معنی و مفهومی که از فکر خدا منشعب شود گشتند و به سوی ماتریالیسم رو آوردند . علت گرایش آن افراد به ماتریالیسم،
محاسن خود ماتریالیسم نبود، بلکه مفاسدی بود که در دستگاه های به اصطلاح مذهبی از جنبه های فکری و اخلاقی و عملی و
اجتماعی پدید آمده بود . نمی خواهیم ادعا کنیم که در حال حاضر ماتریالیسم توانسته است تمام سنگرهای انقلاب و نوجویی و
نوسازی و پرخاش گری را از دست الهیون بگیرد . مخصوصا در جهان اسلام این کلیت به هیچ وجه صادق نیست، تاریخ نیم قرن
اخیر مبارزات ضد استعماری در سرزمین های اسلامی بهترین شاهد مدعا است .» (۱۰)

ضرورت رویکرد فرهنگی مسلمانان

تردید نباید داشت که امروز جهان اسلام به نوسازی احتیاج دارد . رویکرد نظامی و سیاسی مسلمانان که رژیم را دگرگون ساخته و
در پاره ای از جوامع توفیقی به همراه نداشته است، به هر حال می بایست جنبه فرهنگی و اصلاح گرایانه پیدا کند . تهاجم فرهنگی
فزاینده غرب، خود دلیل آشکاری بر ضرورت پرداختن جهان اسلام به طرح اندیشه های زنده و راه گشای اجتماعی است، به
منظور دست یابی به این راهبرد، باید دستگاه های فکری و مذهبی متناسب با نیازهای زمانه و جامعه را پدید آورد . کوتاهی دست
اندرکاران عرصه و تبلیغ مذهبی و سرگرم ساز خود به نزاع های جناحی و سیاسی زود گذر و تردید کننده، جهان اسلام را با
دشواری های بسیار روبه رو خواهد ساخت . در این فقدان حضور و ابزارها و نیروهای انسانی است که تهاجم ضد فرهنگی استکبار
مجال می یابد و سیاست زدایی از اسلام را سبب می شود . استاد مطهری، در عین حال که به امور اجرایی و اجتماعی عنایت
می ورزید بر این باور بود که عناصر مستعد در سامان بخشی اندیشه و فرهنگ دینی، باید در این عرصه وقت نهاده و فعالیت کنند .
طرح و تحقیق ایشان درباره انحطاط و عظمت مسلمانان، هر چند بار سنگین آن را یک تنه و بی هیچ توقع و تکریمی بر دوش
کشید، این حاصل را داشت که روشنایی ذهن نسل جوان و جست و جو گر را سبب شود . امروز بر وام داران فکر و اجتهاد مطهری
است که در تعالی اندیشه و فرهنگ و نوسازی جامعه مسلمانان بکوشند، باید به این باور نایل آمد که بدون نگرش و کوشش برون
مرزی و بهره مندی از مجموعه کار آمد فکری فرهنگی نمی توان مرز بانی از اسلام و تشیع علوی را عینیت بخشید . و از طرفی برای
ایجاد مصونیت جوانان و دیگر گروه های اجتماعی، به ویژه زنان ناگزیر از گفت و گوهای تعیین کننده در جهان اسلام و تبادل
تجربه ها و دانسته های خود هستیم، هم فکری ها و هم کاری های فرهنگی و رسانه ای، به میزان بالایی از حجم و توسعه تهاجم
فرهنگی موجود خواهد کاست .

درست است که پا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.