پاورپوینت کامل پژوهشی در روش تفسیر علمی قرآن ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پژوهشی در روش تفسیر علمی قرآن ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پژوهشی در روش تفسیر علمی قرآن ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پژوهشی در روش تفسیر علمی قرآن ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
۲
قسمت دوم
دلیل های مخالفان تفسیر علمی قرآن
برای رد ضرورت تفسیر علمی قرآن و اثبات بی اعتبار بودن این روش به دلیل های زیر استناد شده است:
۱ – قرآن برای بیان احکام و مسایل تعبدی و آن چه به آخرت مربوط است، نازل شده و برای بیان علوم نیامده است و آیات شریفه
هم که ظهور در این مطلب دارد مانند: نزلنا علیک الکتاب نبیانا لکل شی ء (۱) و ما فرطنا فی الکتاب من شی ء (۲) مربوط به تعبد و
تکلیف است، بلکه منظور از کتاب در آیه دوم لوح محفوظ است . (۳)
۲ – تمام علوم در قرآن وجود داشته باشد، اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و تابعان آن را متذکر می شدند، در حالی که
کسی از آنان این مطلب را ادعا نکرده است . پس وجود همه علوم در قرآن اثبات نمی شود (۴) .
۳ – علوم تجربی قطعی نیست و نظریه های آن ها متزلزل است و بعد از مدتی تغییر می یابد و صحیح نیست که قرآن را با علوم
متزلزل و غیر قطعی تفسیر کنیم; زیرا بعد از مدتی که آن نظریه ها تغییر کند، مردم در مورد بیانات قرآنی شک می کنند و ایمان
آنان متزلزل می شود .
۴ – تفسیر علمی در بسیاری موارد به تفسیر به رای منجر می شود; زیرا افرادی که در صدد تفسیر علمی قرآن هستند، به دلایل
متعدد، دچار این مساله می شوند که عبارت اند از:
الف: بعضی افراد تخصص کافی در قرآن و تفسیر آن ندارد و بدون داشتن شرایط یک مفسر، اقدام به تفسیر علمی قرآن می کنند و
این یکی از مواردی است که افراد به دام تفسیر به رای می افتند .
ب: ممکن است بعضی افراد مغرض با استفاده از آیات علمی قرآن، بخواهند نظریه های خود را ثابت کنند که گاهی این نظریه ها
انحرافی و حتی الحادی است، ولی این کار را با استفاده از تفسیر علمی انجام می دهند که از مصداق های بارز تفسیر به رای است .
۵ – تفسیر علمی، به مادیگری و دهری گری (اصالت طبیعت و ماده، و نفی خدا) منجر می شود . چنان که بعضی از ملحدان و
منکران خدا و گروه های انحرافی که دارای چهره نفاق بودند، با تفسیر آیات علمی، نظریه های خود را اثبات می کردند و جوانان را
به طرف الحاد فرا می خواندند .
۶ . تفسیر علمی قرآن به تاویل غیر جایز منتهی می شود . چنان که بعضی افراد برای تفسیر علمی قرآن، از حدود ظواهر الفاظ و
آیات می گذرند و هر یک از آیات را که با یک نظریه، یا قانون علمی (که مورد نظر آن هاست) منافات و تعارض دارد، تاویل می کنند
تا بتوانند آن نظریه را به قرآن نسبت دهند (۵) .
۷ – تفسیر علمی، امری ذوقی است و هیچ معیار مشخصی ندارد و نمی توان قرآن را با چیزی که معیار ندارد، تفسیر کنیم; زیرا هر
کس طبق میل و ذوق خود به تفسیر آیات می پردازد و به این ترتیب تفسیر از طریق صحیح خارج می شود .
۸ – تفسیر علمی قرآن و آوردن مطالب علمی زیاد، در لابه لای تفسیر قرآن، موجب می شود که مقصد اصلی قرآن که تربیت، تزکیه
و هدایت است، فراموش شود . چنان که بعضی از تفسیرهای جدید مانند طنطاوی این گونه عمل کرده اند .
۹ – قرآن کتاب هدایت، نور و بیان است، ولی اگر تفسیر علمی کنیم، موجب می شود که قرآن در تفسیر خود، محتاج غیر شود و به
جای این که بیان و نور باشد، از دیگران نور، بیان و هدایت طلب کند . در حالی که غیر قرآن محل اختلاف است و مرجع و
پناهگاهی ندارد تا هنگام اختلاف، نجات یابد . پس نمی تواند هدایت کننده باشد .
۱۰ – تفسیر علمی موجب می شود که حقایق قرآنی مجاز شود و معانی اصلی خود را از دست بدهد و قرآن بر اساس لغت عرب صدر
اسلام معنا نشود . پس تفسیر علمی صحیح نیست .
دکتر ذهبی در این باره نوشته است: «از نظر لغوی تفسیر علمی معقول نیست; زیرا الفاظ در طول قرون و اعصار، معنایشان تغییر
می کند و معانی لغوی، شرعی و اصطلاحی پدید می آید و بسیاری از این معانی جدید است و در صدر اسلام نبوده است . با این حال،
آیا می تواند معقول باشد که خداوند با همان الفاظ، این معانی را که نسل های بعد، پیدا شده اراده کرده باشد؟ این مطلب را کسی
قبول نمی کند مگر آن که عقل خود را انکار نماید . (۶)
۱۱ – اگر تفسیر علمی را بپذیریم، بلاغت قرآن مخدوش می شود; زیرا بلاغت عبارت از مطابقت کلام، با مقتضای حال است در
حالی که طبق تفسیر علمی باید بگوییم که خداوند، معانی و مفاهیمی را که از الفاظ قرآن اراده کرده، اعراب به آن معانی جاهل
بوده اند و این موجب می شود که یکی از خصایص مهم قرآن (بلاغت و مراعات حال مخاطب را) از آن سلب کنیم (۷) .
۱۲ – راه های زیادی، برای اثبات اعجاز قرآن وجود دارد . بنابر این، از اعجاز علمی با این پیامدها بی نیاز است (۸) .
۱۳ – تفسیر علمی، با اعجاز قرآن و تحدی آن منافات دارد; زیرا قرآن خطاب به عرب های صدر اسلام که اغلب خواندن و نوشتن
نمی دانستند، می گوید:
«اگر می توانید سوره ای مانند قرآن بیاورید» اگر بنا باشد قرآن مطالب و کشفیات عالی علمی را بیان کند، مسلم است که مردم آن
زمان، به دلیل عدم پیشرفت علمی، از آوردن مثل قرآن، عاجز بوده اند . با این مبنا تحدی قرآن باطل شود; چرا که اگر مردم
پیشرفت علمی داشتند، شاید می توانستند مانند قرآن را بیاورند . از این رو کسانی که همه علوم را به قرآن نسبت می دهند، توجه
ندارند که اعجاز تحدی قرآن را باطل کرده اند، در حالی که قصد آنان این بوده که اعجاز قرآن را اثبات کنند .
بررسی دلیل های مخالفان تفسیر علمی
در مورد دلیل اول می گوییم این که قرآن برای بیان مسایل آخرت و احکام آمده باشد، با این مطلب که قرآن بعضی مطالب علمی
را قبل از کشف آن به وسیله علوم تجربی، خبر داده باشد، منافاتی ندارد، بلکه دلیل عظمت قرآن و علم غیب نازل کننده آن است .
هدف اصلی قرآن، بیان علوم طبیعی و ذکر فرمول های فیزیک، شیمی و امثال آن ها نیست، ولی می توان گفت که قرآن اشارات
علمی دارد که در راستای اهداف هدایتی و تربیتی خود از آن ها استفاده کرده است . اگر قرآن تنها برای بیان احکام وسایل تعبدی
آن چه به آخرت مربوط است، پس مثال های علمی قرآن و مطالب آن ها چه می شود؟ آیا آن ها از قرآن نیست و احتیاج به تفسیر
ندارد؟
علاوه بر آن، نظر شاطبی، رد استخراج همه علوم از قرآن (یک قسم خاص تفسیر علمی) است که این مطلب صحیحی است و ما
هم این قسم از تفسیر علمی را صحیح نمی دانیم .
دلیل دوم مخالفان نیز ناظر به وجود همه علوم بشری در قرآن و استخراج آن ها از قرآن است که این مطلب مردود است و ناظر به
قسم خاصی از تفسیر علمی (یعنی استخراج علوم از قرآن) است .
دلیل سوم از یک جهت صحیح و از جهتی غیر صحیح به نظر می رسد . اگر قرآن را با نظریه ها ثابت نشده علمی تفسیر کنیم،
همین اشکال راهیابی تضاد علوم در قرآن (تردید در ایمان مردم و) . . . به وجود می آید، ولی اگر قرآن را با علوم تجربی قطعی
تفسیر کنیم، این اشکال به وجود نمی آید .
دلیل چهارم و پنجم به صورت جزئی (موجبه جزئیه) صحیح است . یعنی در بعضی موارد، افراد با حسن نیت یا سوء نیت دچار
تفسیر به رای می شوند و یا از تفسیر علمی سوء استفاده می کنند و به کژ راهه می روند و خود را مستحق آتش الهی می سازند . اما
تفسیر علمی همیشه این گونه نیست، بلکه اگر فردی با دارا بودن شرایط یک مفسر قرآن و با رعایت ضوابط تفسیر معتبر، آیه ای از
قرآن که ظاهر آن، با یک مطلب قطعی علمی موافق است، تفسیر کند، نه تنها تفسیر به رای نیست، بلکه موجب روشن شدن
مفهوم و تفسیر آیه نیز می شود به عبارت دیگر، این اشکال به مفسر است نه روش تفسیری . یعنی کسانی که تفسیر قرآن به قرآن یا
تفسیر روایی نیز می کنند ممکن است گرفتار تفسیر به رای شوند ولی این مطلب موجب محکومیت روش تفسیر قرآن به قرآن یا
تفسیر روایی نمی شود، بلکه خطای مفسر را اثبات می کند .
دلیل ششم (به صورت موجبه جزئیه) در بعضی موارد صحیح است . یعنی بعضی افراد ممکن است بدون قرینه نقلی یا عقلی، به
تاویل آیات قرآن بپردازند، تا نظریه های مورد قبول خود را بر قرآن تحمیل کنند و این خطای افراد است . یعنی اگر تاویل (ارجاع
لفظ به معنای خلاف ظاهر) با داشتن قرینه قطعی باشد، اشکال ندارد و اگر بدون قرینه قطعی باشد، صحیح نیست، ولی در همه
موارد، تفسیر علمی قرآن به تاویل غیر صحیح منجر نمی شود، بلکه اگر مفسر با رعایت ضوابط تفسیر معتبر، آیه ای از قرآن را، با
مطلب قطعی علمی تفسیر کند و از تاویل ناصواب بپرهیزد، نه تنها اشکالی پدید نمی آید، بلکه معنای آیه و تفسیر آن روشن
می شود و همین طور است اگر با قرینه قطعی، تاویل صحیح کند (۹) .
دلیل هفتم صحیح نیست; هر گاه یک مفسر با دارا بودن شرایط تفسیر و از کانال تفسیر معتبر (با رعایت شرایط تفسیر معتبر)
اقدام به تفسیر علمی کند، نه تنها عمل ذوقی و بی ملاک انجام نداده، بلکه به یکی از طریق تفسیر عمل کرده و معانی قرآن را
روشن ساخته است .
در مورد دلیل هشتم باید گفت که برخی مفسران در تفسیر علمی افراط کرده اند و از اهداف هدایتی و تربیتی قرآن غفلت کرده اند
(همچون طنطاوی در الجواهر) ولی ممکن است در یک تفسیر قرآن، هم مطالب علمی آن بررسی شود و هم مقاصد عالی آن مانند
هدایت، تربیت و . . . فراموش نشود . اگر مفسر، دچار خطا شود، دلیل خطا بودن شیوه تفسیری نخواهد بود، بلکه او افراط کرده
است ولی تفسیر علمی، به نحو معتدل و همراه با استفاده از روش های دیگر تفسیر و توجه به اهداف عالی قرآن بلا اشکال است .
دلیل نهم برای رد تفسیر علمی کافی به نظر نمی رسد; زیرا این که قرآن نور، هدایت و بیان است، با این مطلب که برای تفسیر
آیه ای، یا روشن کردن مفاد جملات آن (که برای ما روشن نیست) از علوم مختلف، مانند نحو، صرف، معانی بیان، اصول و مطالب
قطعی علوم تجربی، کمک بگیریم، منافاتی ندارد و بدان معنا نیست که قرآن نور و هدایت نباشد; زیرا قرآن هدایت کننده است اما
فهم ما ناقص است و ما به وسیله این علوم، از مطالب عالی قرآن بهره مند می شویم . پس در حقیقت، ما به کمک گرفتن از علوم
برای فهم قرآن، نیازمندیم و قرآن نیازمند چیزی نیست .
در موارد اختلاف در علوم نیز معیار ما خود قرآن است که هر چه موافق قرآن بود، صحیح و هر چه مخالف بود، باطل است .
دلیل دهم در مورد برخی انواع تفسیر علمی مانند استخراج و تحمیل و تطبیق نظریه های علمی بر قرآن، صادق است . برای مثال
هنگامی که عبدالرزاق نوفل «نفس واحده » را به پروتون تفسیر می کند، معنای لغوی و اصطلاحی آیه خارج شده است و این روش
صحیح نیست . اما در تفسیر علمی به صورت استخدام علوم در فهم قرآن این گونه نیست . برای مثال هنگامی که آیه «رفع
السموات بغیر عمد ترونها» (۱۰) عمد را به همان معنای ستون تفسیر می کنیم اما نیروی جاذبه یکی از مصداق های آن است که علوم
جدید کشف کرده است . یا الفاظ قرآنی (مثل زوجیت) با یافته های علمی، کاملا موافق است و لازم نیست الفاظ را مجازی معنا
کنیم .
در پاسخ دلیل یازدهم می توان گفت: قرآن برای یک نسل خاصی، نازل نشده است و این که با مرور زمان، معانی و مصادیق تازه ای
از آیات قرآن فهمیده یا کشف شود و تفسیرها و تبیین های جدیدی از آن ها ارائه شود، دلیل عظمت قرآن است و این اوج بلاغت
است که کسی طوری سخن گوید که هر کس و هر نسل به اندازه فهم و علم خود از آن برداشت کند . البته معانی الفاظ قرآن بر
اساس همان لغت صد اسلام معنا می شود و معانی دیگری از الفاظ اراده نشده است، ولی آیا همه آیات قرآن و معانی بلند آن را عرب
صدر اسلام متوجه می شد؟ مگر در مورد آیات اول سوره حدید و سوره توحید روایت نشده که معارف بلند آن ها را مردم آخر
الزمان می فهمند آیا برخی از صحابه نسبت به لغات و تفسیر آیات با مشکل روبه رو نمی شدند و از پیامبر صلی الله علیه وآله و علی
علیه السلام و ابن عباس نمی پرسیدند؟
در مورد دلیل دوازدهم می گوییم: این که راه های مختلفی برای اثبات اعجاز قرآن وجود دارد، مانع استفاده از طریق علمی، برای
اثبات اعجاز قرآن نمی شود و اشکالی ندارد که با پیشرفت علم و آگاهی انسان، ابعاد تازه ای از اعجاز قرآن برای ما معلوم شود .
دلیل سیزدهم مخالفان تفسیر علمی شبیه به یک مغالطه است; زیرا اعجاز علمی قرآن از صدر اسلام که مردم پیشرفت علمی
نداشتند، تا امروز که مردم در اوج پیشرفت علمی هستند، پا برجاست و هنوز هم قرآن تحدی می کند، ولی کسی نمی تواند
سوره ای مانند آن بیاورد علاوه بر آن این که مردم نسبت به واقعیات قطعی علمی جاهل باشند، موجب باطل شدن اعجاز علمی
قرآن نمی شود، بلکه همین مطلب خود دلیل اعجاز قرآن است که آوده اند قرآن از قطعیات علوم اطلاع داشته و دانشمندان حتی
در زمان حاضر، اطلاع کافی ندارند و هر چه علم پیشرفت می کند، مطالب علمی قرآن روشن تر می شود .
نتیجه:
از مجموع دلیل هایی که برای رد تفسیر علمی آورده شده بود، به این نتیجه می رسیم که بیشتر آن ها، برای رد قسم خاصی از
تفسیر علمی (مانند استخراج همه علوم از قرآن یا تطبیق علوم بر قرآن) بود . مطلب دیگر آن که بسیاری از اشکالات، در مورد سوء
استفاده از تفسیر علمی، برای اثبات افکار انحرافی یا تفسیر به رای بوده است که این اشکال به افراد است، نه به شیوه تفسیری
خاص! که این اشکال کم و بیش به همه روش های تفسیری وارد است; زیرا هر کس ممکن است از هر شیوه تفسیری سوء استفاده
کند .
دلیل های دیدگاه های تفصیل در تفسیر علمی
بسیاری از مفسران به خصوص متاخران ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 