پاورپوینت کامل سجده بر خاک از دیدگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سجده بر خاک از دیدگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سجده بر خاک از دیدگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سجده بر خاک از دیدگاه فریقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۷۶

چکیده

سجده به معنای خضوع و تذلل است، و بالاترین خضوع و تذلل، گذاشتن پیشانی بر زمین
است. سجده در اصطلاح اسلامی عبارت است از نهادن پیشانی بر زمین در حال نماز. طبق
شهادت سعید بن جبیر، مالک و دیگران،این از اوصاف مومنان در قرآن است.

«ارض» در لغت به معنای زمین یا جرم و جسمی است که در مقابل آسمان قرار دارد. ارض
مصادیق مختلفی دارد، اما قدر متیقن آن خاک است. سجود بر ارض را از معنای لغوی نمی
توان استفاده کرد، بلکه سجده امری شرعی است ودر آن فعل و قول پیامبر معیار است. پس
برای تعیین معنای ارض و سجده نمی توان به معانی لغوی آن تمسک جست. سجده بر خاک اصل
است و از روایات متواتر و صحیح فریقین هم همین مطلب ثابت شده است. مزید بر آن، سیره
عملی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع)،اصحاب، تابعین و بزرگان دین هم بر همین اصل
استوار است.

پیامبر (ص) بر خمره که به اندازه سجده گاه کوچکی از شاخ خرما است سجده می کرد. همین
سیره ائمه(ع) نیز بوده است. برخی از اصحاب مانند حذیفه حتی در بیماری لوح می
گذاشتند و بر آن سجده می کردند. علی بن عبدالله بن عباس سخن ویژه ای درباره این امر
دارد. مسروق بن اجدع، امام کوفی که از تابعین به شمار می آید، حتی در کشتی، خشتی با
خود حمل می کرد تا در وقت نماز بر آن سجده کند!

اکثریت فقهای اهل سنت، سجده بر بینی را مستحب می دانند. فقهای شیعه نیزاین امر را
مستحب می شمارند و شیخ طوسی دراین باره ادعای اجماع کرده است. در این زمینه روایات
فریقین مضامین یکسان دارند. برخی از فقهای اهل سنت، بینی را بر خاک نهادن واجب می
دانند. سعید بن جبیر، اسحاق، ابی خیثمه و ابن ابی شیبه از آن جمله اند.

برخی از احادیث اهل سنت، بر جواز سجده بر لباس و پارچه دلالت می کند. این احادیث
اسنادی ضعیف دارند و قابل اعتنا نیستند. در مقابل این احادیث ضعیف و مرسل، احادیث
متواتر و صحیحی یافت می شوند که این نظریه را ابطال می کنند. به علاوه، سیره عملی
پیامبر (ص)، ائمه اهل البیت (ع)، اصحاب، تابعین و بزرگان دین نیز بر این دلالت
دارند.

برخی از بزرگان دین، مانند علی بن ابی طالب، ابن عمر، عباده بن صامت، ابراهیم، ابن
سیرین، میمون بن مهران، عمر بن عبدالعزیز و جعده بن هبیره و دیگران، سجده برعمامه
را ممنوع دانسته اند.

از برخی روایات فریقین فهمیده می شود که سجده بر پارچه تنها در سرما یا گرمای شدید
به علت معذوری شخص بر انجام آن، اجازه داده شد است، نه در حالت عادی. بزرگان اهل
سنت هم همین سخن را گفته اند. عطا، طاووس، نخعی، شعبی، اوزاعی، مالک، اسحاق و اصحاب
الرای، شوکانی و ابن حجر از آن جمله اند.

مفهوم سجده

سجده در لغت به معنای « تذلل، خضوع و اظهار فروتنی » [۱] آمده است. طبرسی (ره) گفته
است: سجود در لغت خضوع و تذلل است و در شرع عبارت است از گذاشتن پیشانی بر زمین.[۲]

راغب گفته است: « اصل سجود، آرامش و فروتنی و اطاعت است و عبارت از فروتنی برای
عبادت خدا و پرستش اوست. سجود واژه عام و فراگیری است که در انسانها و حیوانات و
جمادات به طور عموم هست و بر دو نوع است:

۱. سجود از روی اختیار. این سجود اختیاری تنها برای انسان معنا دارد و او به وسیله
آن استحقاق ثواب می یابد. آیه « فاسجدوا الله واعبدوا » (نجم،(۵۳): آیه۶۲) به این
نکته اشاره دارد.

۲. اما سجودی که قهری و طبیعی است؛ هم برای انسان و هم برای حیوانات هست. این آیه
بر همین معنا دلالت می کند: « ولله یجسد من فی السموات والارض طوعاً و کرهاً و
ظلالهم بالغدو و الاصال » (رعد(۱۳): آیه۱۵).[۳]

سجده در شرع و اصطلاح اسلامی عبارت است از « گذاشتن پیشانی بر زمین در حال
نماز».[۴] لذا دانشمندان اسلامی تصریح کرده و توضیح داده اند که سجده به معنای
خضوع است: « و منه سجود الصلاه و هو وضع الجبهه علی الارض و لا خضوع اعظم
منه؛[۵] سجده کردن به معنای خضوع کردن است و از همین خضوع، سجده نماز است و آن
به معنای نهادن پیشانی بر زمین است، و خضوعی بزرگ تر از این نیست.

در قرآن سجده از اوصاف مؤمنین شمرده شده است: « سیما هم فی وجوههم من اثر
السجود».[۶] سعید بن جبیر و مالک تصریح کرده اند: این مربوط به کسانی است که در حال
سجود پیشانی شان را بر زمین می گذارند.[۷] عکرمه هم گفته است:« اثر السجود» در این
آیه،«هو اثر التراب»[۸]؛ یعنی اثر تراب و خاک است.

طبق نقل فریقین، گذاشتن پیشانی بر خاک در حال سجود، دستور دین و شریعت است:« تمسحوا
بالارض فانها بکم برّه».[۹] مراد حدیث، گذاشتن پیشانی بر خاک در حال سجود، آن هم
بدون مانع و حائل شدن چیز دیگر بین پیشانی و خاک است.[۱۰] پس بالاترین مدارج سجده،
گذاشتن پیشانی بر زمین است.

مفهوم ارض

ارض در لغت بدین معناست:« زمین یا جرم و جسمی که مقابل آسمان قرار دارد و جمع آن
ارضون است. زیر و پایین هر چیز را نیز به ارض تعبیر کرده اند؛ همان گونه که بالا و
فوق هر چیز را هم سماء نامیده اند.»[۱۱] در تعریف دیگر آورده اند:

ارض مونث است و اسم جنس « و کل ما سفل فهو ارض؛[۱۲] هر چیز زیر و پایین را ارض می
گوید.»

هر چیز پایین و در مقابل آسمان و زمینی که ما بر آن هستیم ، ارض گفته می شود.[۱۳]
معنای حقیقی کلمه ارض، چیزی است که پایین و در مقابل آسمان است. وقتی ارض در مقابل
سماء گفته می شود، چیزهایی مانند جماد، نبات و حیوان را در برمی گیرد:« له ملک
السموات والارض ».[۱۴] اما وقتی که ارض مطلق گفته شود دلالت بر کره زمین می
کند.[۱۵]

ارض دارای مصادیق مختلف و از مقوله تشکیکی است. سجود بر ارض را نمی توان از مفاهیم
لغوی استفاده کرد. مراد احادیثی که سجده بر زمین را واجب می دانند، به هیچ وجه از
معنای لغوی دریافته نمی شود. سجده امری شرعی است و پیامبر(ص) نیز در مورد نماز
فرموده است:« صلوا کما رایتمونی اصلی؛[۱۶] شما باید همان گونه که من نماز می خوانم،
مانند من، نماز بخوانید.» آن حضرت بر تراب سجده می نمود و گاهی هم بر نبات. فعل آن
حضرت برای ما حجت است و قدر متیقن «ارض» هم تراب است. اگر ما شک کنیم که اآیا سجده
بر غیر تراب هم جایز است یا نه، باید دلیلی داشته باشیم و نمی توانیم آن را از
معانی لغوی استنباط کنیم. همین گونه برای خود سجده را هم نمی توان از معانی لغوی
صریحاً استفاده و استنباط کرد. زیرا شارع مقدس، مصادیق ارض و سجده و مانند آن را
معین می کند.

فرش مساجد در زمان پیامبر اکرم(ص)

عن ابی الولید قال: سالت ابن عمر عما کان بدء هذه الحصباء التی فی المسجد قال: غمّ
مطر من اللیل فخرجنا الصلاه الغداه فیجعل الرجل یمر علی البطحاء فجعل فی ثوبه من
الحصباء فیصلی فیه. قال: فلما رای رسول الله (ص) ذاک قال: ما احسن هذه البساط فکان
ذلک اول بدئه؛[۱۷]

ابن ولید می گوید: از ابن عمر در باره فرش مسجد که از سنگریزه بود سؤال کردم. او
گفت: در یک شب بارانی برای نماز صبح از خانه بیرون آمدیم. پس مردی بر بطحاء
(سنگریزه) راه می رفت. او سنگریزه ها را در لباس خود گذاشت و با آن ( در مسجد) نماز
خواند. وقتی که پیامبر خدا (ص) آن را دید فرمود: چه نیکوست این فرش. پس این (ماجرا)
ابتدای آن است (یعنی پس از این قصه دیگر مساجد با سنگریزه فرش می شد).

سمهودی هم در کتاب خود نظیر روایت بالا را از ابن عمر نقل کرده و سپس گفته است:

و هو صریح فی جعل الحصباء فی المسجد فی زمانه (ص)؛[۱۸]

این روایت صراحت دارد که در زمان پیامبر(ص) مسجد را با سنگریزه فرش می کرده اند.

این روایت نیز بر همین نکته دلالت دلالت می کند :

و روی یحیی عن بعض السلف انه کان اذا خرج بالحصاه من المسجد فی ثوبه او نعله امر
بردها الی المسجد؛[۱۹]

یکی از پیشینان وقتی سنگریزه ها با لباس یا کفش او به بیرون از مسجد آورده می شدند،
دستور می داد آنها را به مسجد باز گردانند.

در سیره حلبیه آمده است:« ان تحصب کان بامر سول الله (ص)؛ مسجد را به امر پیامبر
(ص) با سنگریزه ها فرش کرده بودند.» سپس افزوده شده است:

اول من فرش الحصر فی المسجد عمر بن خطاب و کان قبل ذلک مفروشاً بالحصباء ای فی زمنه
(ص)؛[۲۰]

نخستین کسی که فرش مساجد را از سنگریزه به حصیر تبدیل کرد، عمر بن خطاب بود. سجده
بر سنگریزه و سنگ و غیره در زمان آن حضرت معمول بود و اینها جزء زمین به حساب می
آمد.

در جای دیگر آمده است:

و قد کان یعد فرش البواری فی المسجد بدعه کانوا لا یرون ان یکون بینهم و بین الارض
حائل. هذا کلام الاحیا، ای والحصباء لا تعد حائلاً؛[۲۱]

فرش بوریا در مسجد بدعت شمرده می شود. اصحاب بین خود و زمین چیزی را حائل نمی
دیدند. این کلام احیاء است، یعنی سنگریزه حائل نمازگزار و زمین نمی شود.

۱. دانشمندان اسلامی معتقدند که سجده بر زمین واجب است و در این زمینه احادیث
متواتر و صحیحی درکتب فریقین یافت می شود. از آن جمله این حدیث با چند طریق در کتب
معتبر فریقین نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود:

جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً؛[۲۲]

زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی قرار داده شده است.

مراد از مسجد در این حدیث سجده گاه است و سجده مختص به زمین خاص نیست، بلکه همه
زمین سجده گاه است.[۲۳]

طبق این حدیث سطح زمین، اعم از خاک، سنگ، ریگ و گیاه آن، اصل در سجود است. همچنین
از کلمه « جعل» روشن می شود که که این حکمی خدایی برای پیروان مکتب اسلام است، زیرا
کلمه « جعل» در این حدیث به معنای تشریع و قانونگذاری است.

۲. خالد حذاء نقل می کند:

رای النبی صهیباً یسجد کانه یتقی التراب فقال له النبی (ص) ترّب وجهک یا صهیب؛[۲۴]

پیامبر اکرم (ص) مشاهده فرمود که صهیب به هنگام سجود، از خاک پرهیز می کند، بنا
براین به وی فرمود: ای صهیب، صورت خود را بر خاک بگذار.

آن حضرت همین امر« ترّب» را به چند نفر دیگر، من جمله ام سلمه[۲۵]، معاذ[۲۶]، رباح
و افلع و غیره[۲۷] هم فرمود. این حدیث « ترّب وجهک یا رباح»، حدیثی صحیح
است.[۲۸]

از این حدیث دو نکته روشن می شود:

الف. انسان در هنگام سجود باید پیشانی خود را بر روی خاک و تراب بگذارد.

ب. « ترّب » از ماده تراب به معنای خاک و به صورت صیغه امر بیان شده است و امر نیز
دلالت بر وجوب می کند.

۳. از ابن عباس نقل شده است:

من لم یلزق انفه مع جبهته الارض اذا سجد لم تجز صلاته؛[۲۹]

هر که هنگام در سجده، بینی خود را همراه پیشانی اش بر زمین نچسباند، نمازش مجزی
نیست.

مانند همین حدیث از عکرمه هم نقل شده و در آن که لفظ « لا صلاه» به کار رفته.[۳۰]
بنا براین، سجده بر خاک اصل می باشد و همین هم سیره مستمر پیامبر، ائمه و اصحاب
بوده است.

سیره عملی پیامبر (ص)

۱. ابو سعید الخدری گوید:

رایت رسول الله (ص) یسجد فی الماء والطین حتی رایت اثر الطین فی جبهته؛[۳۱]

پیامبر خدا (ص) را دیدم که بر آب و گل سجده می نمود، در حالی که اثر گل را بر
پیشانی اش دیدم.

باز هم از ابو سعید الخدری چنین نقل شده است:« فصرت عینای رسول الله علی جبهته
اثرالماء والطین.»[۳۲]

۲. براء بن عازب گوید:

کنا نصلی خلف النبی… حتی یضع النبی (ص) جبهته علی الارض؛ [۳۳]

ما پشت سر پیامبر نماز می خواندیم… تا اینکه پیامبر(ص) پیشانی خود را بر زمین
گذاشت.

۳. این نیز گزارشی دیگر است:

ان رسول الله (ص) صلی فی بنی عبدالاشهل و علیه کساء متلفّّف به یضع یدیه علیه یقیه
بردالحصی؛[۳۴]

پیامبر اسلام (ص) در مسجد بنی عبدالاشهل نماز خواند، در حالی که ردایی پوشیده بود و
دو دست خویش را (به هنگام سجده) بر آن می نهاد و به این طریق، خود را از سردی
سنگریزه ها در امان نگاه می داشت.

سیره مستمر آن حضرت سجده بر خاک است.

سجده بر خمره

درباره معنای خمره گفته اند:« الخمره شبیهه بالسجاده الصغیره؛[۳۵]خمره مانند سجده
گاه کوچکی است.» ابن اثیر می گوید:

الخمره هی مقدار ما یضع الرجل علیه وجهه فی سجوده… و لا تکون خمره الا فی هذا
المقدار؛[۳۶]

خمره به آن مقداری گفته می شود که انسان در حال سجود صورتش را بر آن می گذارد و
خمره جز به همین مقدار نیست.

خمره حصیر کوچک یا سجده گاه کوچکی است[۳۷] و اگر به اندازه طول انسان باشد، به آن
حصیر گفته می شود نه خمره.[۳۸] مسلم می گوید:

الخمره هی السجاده الصفیره مقدار ما یسجد علیها؛[۳۹]

معنای خمره، سجده گاه کوچکی به اندازه سجده کردن است.

خمره را از شاخ درخت خرما و مانند آن درست می کردند.[۴۰] از این رو، خمره سجده
گاهی است که مصلی بر آن سجده می کند.[۴۱] پیامبر نیز بر سجده گاه نماز می
خواندند. از ابن عمر روایت شده که گفت:

کان رسول الله(ص) یصلی علی الخمره و یسجد علیها؛[۴۲]

پیامبر (ص) بر خمره نماز می خواند و سجده می کرد. پیامبر بر سجده گاه نماز می
خواند.

این روایت از امهات المومنین عایشه[۴۳] میمونه[۴۴]، ام سلیم[۴۵]، ام سلمه[۴۶] و ام
حبیبه[۴۷] نقل شده است. همچنین از اصحاب، جابر، انس[۴۸] و ابن عباس،[۴۹] از
تابعین هم ابن عمر این روایت را نقل کرده اند.

بررسی سند روایات

روایت ابن عباس را حسن صحیح دانسته است.[۵۰] همچنین روایات ام سلیم، ام سلمه و ام
حببیه را نیز صحیح شمرده است.[۵۱] بقیه روایات هم در صحاح سته آمده است. روایات
ابن عمر را هم صحیح دانسته اند.[۵۲] دستور پیامبر (ص) به امهات مومنین نیز از
عایشه نقل شده است:

قال لی رسول الله (ص) ناولینی الخمره من المسجد. قالت: فقلت : انی حائض. فقال: ان
حیضتک لیست فی یدیک؛[۵۳]

عایشه – رضی الله عنها- گفت: رسول خدا(ص) به من فرمود: سجده گاه (مهر مرا) از مسجد
بیاور. گفتم : من در حال حیض هستم. فرمود: حیض تو در دست تو نیست.[۵۴]

همچنین آن حضرت به ازواج دیگر خود مانند ام ایمن [۵۵]، ام سلمه[۵۶] و دیگران دستور
می داد تا سجده گاه آن حضرت را از مسجد بیاورند.

ابن بطال می گوید:

لا خلاف بین الفقها الامصار فی جواز الصلاه علیها؛[۵۷]

میان فقها درباره جواز نماز بر خمره اختلافی وجود ندارد.

اصحاب هم بر خمره نماز می خواندند. این گزارش از آن جمله است:« عن ابی ذرّ انه کان
یصلی علی الخمره.»[۵۸] ائمه اهل بیت(ع) نیز بر خمره (سجده گاه) نماز می
خواندند؛ چنان که در حدیث آمده است که امام زین العابدین (ع) بر خمره سجده می
کرد.

کان ابی علی بن الحسین(ع) یصلی علی الخمره یجعلها علی الطنفسه و یسجد علیها فاذا لم
تکن خمره جعل حصی علی الطنفسه حیث یسجد؛[۵۹]

امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) روایت کرده است: پدرم علی بن حسین (ع) بر خمره نماز
می خواند و خمره را بر روی « طنفسه» قرار می داد و بر خمره سجده می نمود. هر وقت که
خمره نمی بود، سنگریزه را به جای آن بر « طنفسه» قرار می داد و سجده می کرد.

امام صادق (ع) فرموده است:

السجود علی الارض فریضه و علی الخمره سنّه؛[۶۰]

سجده بر زمین فریضه است و بر خمره، سنت پیامبر اکرم (ص).

در کتب اهل سنت هم بر این نکته تاکید شده است. از سعید بن مسیب روایت شده که گفته
است:

الصلاه علی الخمره سنه؛[۶۱]

نماز بر خمره سنت است.

معلوم شد که خمره به آن اندازه است که در نماز بر روی آن پیشانی گذارند و از شاخ
خرما درست می شده است. آیا سجده گاهی که ما به کار می بریم، با این اندازه
تفاوت دارد؛ خمره از شاخ خرما بوده و ما از اصل خاک آن را درست می کنیم و بر آن
سجده می کنیم.

سیره عملی اصحاب، تابعین و بزرگان دین

۱. ابوبکر همواره بر زمین سجده می کرد.

ان ابابکر الصدیق کان یسجد او یصلی علی الارض؛[۶۲]

ابوبکر صدیق همواره بر زمین سجده می کرد یا بر زمین نماز می خواند.

۲. ابن مسعود نیز جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمی کرد یا نماز نمی خواند. [۶۳]

۳. عبدالله بن عمر وقتی برای سجده خم می شد، سنگریزه را به پیشانی خود مسح می
کرد.[۶۴] در روایت دیگر آمده است که او هنگام سجده، دستار خود را بر می داشت تا
پیشانی خود را بر زمین بگذارد.[۶۵]

۴. از جابر بن عبدالله روایت شده است:

کنت اصلی الظهر مع رسول الله (ص) فآخذ قبضه من الحصی لتبرد فی کفی اضعها لجبهتی
اسجد علیها لشده الحر.[۶۶]

با رسول خدا (ص) نماز ظهر می خواندم. یک مشت از سنگریزه را در دست خود نگه می داشتم
تا خنک شود و از شدت گرما آن را زیر پیشانی خود قرار می دادم و بر آن سجده می کردم.

همین حدیث با کلمه« کنا» از جابر[۶۷] از انس[۶۸] رویات شده است.

۵. خباب بن الارت می گوید:

شکونا الی رسول الله(ص) حرالرمضاء فی جباهنا و اکفنا فلم یشکنا ای لم یزل
شکوانا؛[۶۹]

از شدت گرمای رمل و سوزش پیشانی و کف دستهایمان به پیامبر خدا (ص) شکایت کردیم. ولی
آن حضرت، شکایت ما را نپذیرفت،یعنی شکایت ما را بر طرف نکرد.

این حدیث از ابن مسعود[۷۰] و نیز خود خبّاب هم با الفاظ مختلف در کتب معتبر[۷۱] نقل
شده است. د ر این احادیث « شده الرمضا» یا « حرّالرمضا» آمده و « رمضا» نیز به
معنای «رحل» آمده[۷۲] است.

۶. ابن سیرین می گوید:

ان مسروقاً کان یحمل معه لبنه فی السفینه یسجد علیها؛

مسروق بن اجدع همراه خود خشتی را می برد تا که در کشتی هنگام نماز بر روی آن سجده
کند.

در حدیث دیگر آمده است که « کان مسورق اذا خرج یخرج بلبنه یسجد علیها فی
السفینه؛[۷۳] مسروق بن اجدع به هنگام سفر، خشتی را با خود بر می داشت تا در کشتی بر
آن سجده نماید.»

در این حدیث کلمه « لبنه» آمده است و« لبنه» از « لبن» به معنای آجر و خشت خام می
آید.[۷۴]

۷. رزین می گوید:

کتب الی علی بن عبدالله بن عباس – رضی الله عنه-– ان ابعث الی بلوح من احجار المروه
اسجد علیه؛[۷۵]

علی بن عبدالله بن عباس به من نوشت: لوحی از سنگهای کوه مروه را برای من بفرست تا
بر آن سجده نمایم.

۸. ابراهیم بر بردی می ایستاد و بر زمین سجده می کرد.[۷۶]

۹. مره بن شراحیل همدانی: حارث الغنوی می گوید: مره همدانی این قدر سجده کرد که آخر
کار خاک پیشانی اش را خورد. [۷۷]

۱۰. عروه الزبیر و عده ای دیگر نیز سجده بر غیر زمین را مکروه می دانستند.[۷۸]

۱۱. عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی، حتی سجده بر خمره را کافی نمی دانست و همراه خود
خاک می آورد و بر خمره می گذاشت و بر خاک سجده می کرد.[۷۹]

۱۲. حذیفه بیمار بود. وقتی نماز می خواند، برایش زیر اندازی می انداختند و لوحی می
گذاشتند و او بر آن سجده کرد.[۸۰]

۱۳. هشام نیز می گوید: پدرش سجده بر غیر خاک را دوست نمی داشت، بلکه مکروه می
پنداشت.[۸۱]

سنت پیامبر اکرم (ص)، ائمه(ع) و تابعین این بوده است که مستقبماً بر خاک یا بر چیزی
که سجده بر آن جایز است. مانند خمره که از شاخ درخت خرما درست شده بود سجده می
نمودند. اصحاب نیز به این امر مقید بودند و بر آن امر پافشاری می کردند. اگر امروز
کسی به همین شیوه پیامبر و اصحاب عمل کند، به معنای حقیقی کلمه به سیره آنها عمل
کرده است.

سجده بر اعضای هفت گانه

بین شیعه و سنی اختلافی نیست که سجده بر هفت عضو مشروع است. علمای اهل سنت هم قائل
به این مدعا یند: « و اتفقوا علی ان السجود علی سبعه اعضاء مشروع». [۸۲] اما اختلاف
در این مسئله است که سجده بر کدام یک از این اعضای هفت گانه واجب است.

ابو حنیفه معتقد است از اعضای هفت گانه، فقط پیشانی یا بینی است که سجده با آن فرض
است.[۸۳] وی سجده نمودن بر بقیه اعضا را واجب نمی داند. ابو حنیفه سجده نمودن بر
بینی را کافی می داند و در این حال سجده بر پیشانی لازم نمی داند.[۸۴]

دیدگاه اهل البیت (ع) و امام شافعی چیز دیگری است. شوکانی می گوید:

فذهبت العتره والشافعی فی احد قولیه الی وجوب السجود علی جمیعها للاوامر؛[۸۵]

اهل بیت و امام شافعی – در یکی از دو قول خود- قائل به وجوب سجود بر اعضا ی هفت
گانه اند. زیرا در احادیث اوامر زیادی یافت می شود.

حدیث ابن عباس از آن جمله است:« امر النبی ان یسجد علی سبعه اعضا… الجبهه
والیدین و الرکبتین و الرجلین.» در حدیث دیگر چنین آمده است: « امرت ان اسجد
علی سبعه اعظم.» مفسر معروف بیضاوی می گوید:

و عرفت ذلک بالعرف و ذلک یقتضی الوجوب؛[۸۶]

سجده بر اعضای هفت گانه توسط عرف شناخته می شود و این مقتضی وجوب است.

شوکانی گفته است: این حدیث دلالت می کند که سجده بر همه اعضای هفت گانه واجب است.
[۸۷] سپس ادامه می دهد که ناصر، مرتضی، ابو طالب، و شافعی- در یکی ار دو قول
خود-قائل به « کشف جبهه» اند. اما بقیه اعضا لازم نیست در حال سجود مکشوف باشد.

امامیه هم قائل اند که پیشانی باید مکشوف باشد وبین پیشانی و خااک چیز دیگری حائل
نباشد. اما بقیه اعضا لازم نیست مکشوف باشد. پس امامیه و اکثر اهل سنت قائل اند
که در حال سجود پیشانی باید مکشوف باشد و سجده بر اعضای هفت گانه انجام گیرد.
اما ابو حنیفه گفته است: سجده بر اعضای هفت گانه واجب نیست. حتی او سجده بر
پیشانی را هم واجب نمی داند. در نظر او اگر کسی بر بینی اش سجده نماید، به جای
پیشانی کفایت می کند! او همچنین مکشوف بودن پیشانی را هم واجب نمی داند و بلکه
سجده بر کنار عمامه را هم جایز می شمارد.[۸۸]

سجده بر اعضای هفت گانه واجب و بر هشتمین عضو( بینی)، سنت و فضیلت است. شیخ طوسی
(ره) گفته است:

وضع الجبهه علی الارض فی حال السجود فرض، و وضع الانف سنه. ثم قال: دلیلنا: اجماع
الفرقه و حدیث حماد و زاراره.[۸۹]

شیخ در این زمینه ادعای اجماع کرده است. نتیجه اینکه اکثر فقهای اهل سنت و همه
فقهای شیعه، سجده بر بینی را مستحب می دانند و روایات وارد شده در این زمینه از هر
دو فرقه، تقریباً مضامین یکسان دارند. علی(ع) فرموده است:

لا تجزیء صلاه لا یصیب الانف ما یصیب الجبین.[۹۰]

امام صادق (ع) هم در این زمینه فرموده است:

لا صلاه لمن لم یصیب انفه ما یصیب جبینه.[۹۱]

این رویات نیز از ابن عباس است:

فقال النبی(ص) لاصلوه لمن لا یمس انفه الارض ما یمس الجبین.[۹۲]

همچنین آورده اند:

فقال النبی (ص) لا تقبل صلاه لا یصیب الانف الارض ما یصیب الجبین.[۹۳]

سجده بر بینی

دیدگاه فریقین در این زمینه به قرار ذیل است:

اهل سنت درباره این مسئله دیدگاه واحدی ندارند. ابو حنیفه سجده بر بینی را به جای
پیشانی کافی می داند. [۹۴] اما برخی از فقهای اهل سنت، سجده بر بینی را مانند
پیشانی واجب می دشمارند؛ از جمله سعید بن جبیر، اسحاق، ابی خیثمه، و ابن ابی
شیبه.[۹۵] برخی دیگر از فقهای اهل سنت، سجده بر بینی را مستحب می دانند.[۹۶] در
تمام روایات وارد شده در این زمینه، بینی مستقلاً ذکر نشده، بلکه از سجده بر
اعضای هفت گانه یاد شده و این اعضا پیشانی، دو کف دست و دو زانو و دو پا ذکر
شده اند. و اگر ما بینی را هم اضافه کنیم، در این صورت اعضا ی سجود از هفت می
گذرد و به هشت عضو می رسد.

علما و فقهای شیعه نیز معتقدند که سجده بر بینی مستحب و از سنن مؤکده است و واجب
نیست. علامه حلی فرموده است:

السجود علی السبعه الاعضاء فریضه والثامن سنه و فضیله؛[۹۷]

سجده بر اعضای هفت گانه واجب و بر هشتمین عضو( که همان بینی است) مستحب و فضیلت
است.

فقهای امامیه بر مستحب بودن سجده بر بینی اجماع کرده اند. علامه مجلسی فرموده است:

بدان که فقیهان شیعه بر مستحب بودن به خاک مالیدن بینی اجماع کرده اند… و به این
منظور هر جزء بینی را به خاک برسانی کافی است.[۹۸]

سجده بر پارچه و لباس

قائلین به جواز این امر ادله ای دارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود.

۱. ابوهریره گفته است:

کان رسول الله (ص) یسجد علی کورعمامته؛[۹۹]

پیامبر اکرم (ص) بر کنار عمامه اش سجده می کرد.

۲. عبدالله بن ابی اوفی می گوید:

رایت رسول الله (ص) یسجد علی کور العمامته؛[۱۰۰]

دیدم که پیامبر خدا(ص) بر کنار عمامه اش سجده می کرد.

۳. ابن عباس گفته است:

رایت رسول الله (ص) یصلی و یسجد علی ثوبه؛[۱۰۱]

پیامبر خدا (ص) را دیدم که نماز می خواند و بر لباسش سجده می کرد.

۴. جابر می گوید:

انه (ص) کان یسجد علی کور عمامته؛[۱۰۲]

آن حضرت بر کنار دستارش سجده می کرد.

۵. از ابن عباس نقل شده است:

ان رسول الله (ص) کان یصلی علی بساطه؛[۱۰۳]

همانا رسول خدا (ص) بر بساطش نماز می خواند.

۶. حسن گفته است:

لا باس بالسجود علی کور العمامه؛[۱۰۴]

سجده بر کنار دستار اشکال ندارد.

۷. ابی الضحی نقل می کند:

ان شریحا کان یسجد علی برنسه؛[۱۰۵]

شریح بر برنس سجده می کرد.

۸. همچنین آورده اند:

عبدالرحمن بن یزید کان یسجد علی عمامته؛[۱۰۶]

عبدالرحمن بن یزید بر دستارش سجده می کرد.

۹. انس می گوید:

ان رسول الله (ص) صلی علی حصیر؛[۱۰۷]

همانا رسول خدا(ص) بر حصیر نماز می خواند.

۱۰. نیز نقل شده است: <

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.