پاورپوینت کامل نصیریه، علویان و شیعه اثنا عشری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نصیریه، علویان و شیعه اثنا عشری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نصیریه، علویان و شیعه اثنا عشری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نصیریه، علویان و شیعه اثنا عشری ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :

۲

یکی از فرق اسلامی که امروز در سوریه و برخی کشورهای اسلامی دیگر وجود دارد، فرقه
نصیریه یا علویان است. در این مقاله قصد داریم به سیری از دیدگاه­های مختلف درباره
این فرقه بپردازیم. اطلاعات صحیح درباره این فرقه بسیار کم است. تحقیقات درباره آن
نیز در دهه های اخیر شروع شده است. در ایران، حتی در حد گزارشی هم، این مباحث طرح
نشده است. بنابراین، هر بخش این موضوع، تحقیق دقیق و عمیق را طلب می کند، اما به
دلیل کمبود اطلاعات لازم است ابتدا مقالاتی گزارش­گونه نوشته شود و سپس تحقیقات
ویژه در قسمت­های مختلف دنبال شود.

در مقدمه لازم است به این نکته اشاره کنیم که در بررسی بسیاری از فرقه ها در جهان
اسلام، آنچه شرط انصاف است رعایت نمی شود.۱ با آن همه تأکید که اسلام در باب صداقت
و امانت فرموده است، گویا این صداقت و امانت فقط باید درباره افراد رعایت شود، ولی
اگر سخن از گروه­ها و فرقه های اسلامی در میان باشد، ضرورت رعایت صداقت و امانت از
بین می رود و هر کس هرچه را خواست به فرقه ها نسبت می دهد. گاه نظر غیر قابل قبول
یک فردِ نزدیک به فرقه را به همان فرقه نسبت می دهند و یا نظر تردید آمیز فردی را
که در فرقه پذیرفته نشده است، دیدگاه ضروری آن فرقه می شمرند، یا دیدگاه­های
مغرضانه دشمنان و مخالفان را دیدگاه­های مسلّم یک فرقه دیگر ذکر می کنند. اینان
کمتر حاضرند از خود سؤال کنند که اگر آنچه به یک جمعیت نسبت می دهند، غلط یا اشتباه
باشد یا مورد پذیرش نباشد، چه کسی پاسخگو خواهد بود. به هر حال، متأسفانه، این
وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد.

یکی از فرقه­هایی که این زهر به کامشان ریخته شده و شاید بیشترین ظلم­ها به آن­ها
رفته است، فرقه علویان اثنا عشری است که دوست و دشمن، خاورشناس و اسلام شناس،
مسلمان و غیرمسلمان، هرچه خواسته اند به آن­ها نسبت داده اند. ولی خوب بود با پژوهش
در این فرقه که هنوز در صحنه۲ کشورهای اسلامی فعال است، صحت و سقم این نسبت­ها
بررسی می شد.

البته ممکن است گفته شود که شاید آنچه در گذشته به آنان نسبت داده شده، مربوط به
پیشینیان این فرقه است که دارای عقایدی بوده اند، ولی امروزه علویان خود را از
عقاید پیشینیان رها ساخته اند. بر فرض که چنین احتمالی درست هم باشد، نویسندگانی که
در این زمینه تحقیق می کنند، عقاید کسانی را که دیروز زندگی می کردند، ذکر می کنند
و در نهایت علیه علویان امروز نتیجه گیری می کنند. از طرفی با توجه به
غرض­ورزی­هایی که در گذشته انجام شده، لازم است درباره آنچه در نوشته های پیشینیان
است نیز تجدیدنظر شود و همه آن­ها دوباره بازنگری شود.

ما در این نوشته، ابتدا دیدگاه­های ملل و نحل­نویسان را درباره نصیریه و علویان پی
می گیریم و سپس به دیدگاه­های نویسندگان جدید می پردازیم و در آخر، دیدگاه­های برخی
از نویسندگان علوی را یادآوری می کنیم. به نظر می رسد اگر خود این سه بخش بدون
داوری با هم مقایسه شود، روشن می گردد که در نوشته های راجع به علویان چقدر صداقت
وجود داشته است.

دیدگاه­های ملل و نحل­نویسان قدیم درباره نصیریه

از نخستین کسانی که به معرفی فرقه نصیریه پرداخته، سعدبن عبدالله اشعری قمی است. وی
در کتاب المقالات و الفرق آن­ها را این­گونه معرفی می کند:

عده ای از قائلان به امامت علی­بن محمد به نبوت فردی به نام محمدبن نصیر غیری معتقد
شدند. او ادعا می کرد که نبی و رسول است و علی­بن محمد عسگری او را فرستاده است. وی
قائل به تناسخ بود و در حق ابوالحسن غلو نمود و قائل به ربوبیت او شد. او محرمات را
مباح می دانست و نکاح مردان با مردان را جایز می شمرد و تصور می کرد این کار از روی
فروتنی است.۳

با کمی تفاوت، همین مطالب در فرق الشیعه نوبختی آمده است. برخی از عبارات نوبختی
نیز صحیح تر به نظر می رسد؛ از آن جمله در المقالات و الفرق به دنبال اسم امام هادی
(ع)، «عسگری» آمده است. اما عسگری از القاب امام یازدهم است و به­درستی در کتاب
نوبختی نیامده است.۴

ابوالحسن اشعری، بنیان­گذار فرقه اشاعره، در یک سطر چنین آورده است که فرقه ای از
رافضه که به آن­ها نمیریه گفته می شود، اصحاب غیری اند که معتقدند خداوند در نمیری
حلول کرده است.۵

بغدادی، نویسنده الفرق بین الفرق می نویسد:

شریعیه و نمیریه از حلولیه اند که گفتند روح خدا در پنج کس اندر آمد که پیغمبر و
علی و فاطمه و حسن و حسین باشند و آن پنج تن خدایان اند.۶

آورده اند که شریعی روزی دعوی نمود که خدای در وی حلول کرده است. پس از او مردی از
پیروانش که نمیر نام داشت و می پنداشت که خدای به کالبد وی اندر آمده است، جانشین
او شد.۷

شهرستانی ضمن ذکر نصیریه و اسحاقیه در کنار هم می نویسد: نصیریه بیشتر معتقدند که
جزء الهی (در امام علی) وجود دارد و اسحاقیه معتقدند که امام علی (ع) در نبوت با
پیامبر شریک بود.۸

صاحب الفصل معتقد است:

یکی از فرق سبئیه گروهی هستند که ادعای الوهیت امام علی می کنند و در زمان ما بر
منطقه خبه الاردن در شام، مخصوصاً شهر طبریه، غلبه یافته اند. از گفته های ایشان
است لعن ]حضرت[ فاطمه، دختر پیامبر، و ]امام[ حسن و ]امام[ حسین، فرزندان علی ـ رضی
اللَّه عنه ـ و یقین به اینکه آن­ها شیاطینی به صورت انسان اند. این گروه معتقدند
عبدالرحمن­بن ملجم مرادی، افضل اهل زمین و بزرگوارترین آن­ها در آخرت است؛ چون او
روح لاهوت را از تاریکی جسد رها ساخت.۹

در تبصره العوام آمده است:

در مقالت اصحاب اهل دوم از فرق اسلام که ایشان را شیعه خوانند؛ بدان که در این زمان
از قومی که خود را شیعه خوانند چهار فرقت بیشتر نماند… چهارم نصیریان. و فرقت اول
از نصیریان… سبأئیه اند و فرقت دوم کاملیه اند… فرقت سوم بیانیه اند… فرقت
هشتم شریعیه اند و ایشان گویند خدای تعالی بر نبی و علی و فاطمه و حسن و حسین فرود
آمد و ایشان اله اند. و نُمیری گوید: خدای تعالی در وی فرود آمد ـ یعنی به علی ـ و
او اله است۱۰… جمله فرق که ایشان دعوی شیعیت­گری کنند، در زمان ما چهار فرقت بیش
نباشند؛ اول نصیریان و بیان کفر ایشان کردیم.۱۱

استفتایی از ابن تیمیه نقل شده است که او در آن نظر خود را درباره نصیریه بیان
داشته است. متن استفتا و فتوا چنین است:

نظریات علما و پیشوایان دین که خداوند از ایشان خشنود باد و آنان را در اظهار حق
مبین و فرو نشاندن آتش فتنه های مخالفین توفیق دهاد، درباره نصیریه چیست؟ کسانی که
به حلال بودن شراب، تناسخ ارواح، قدم عالم، انکار وجود رستاخیز و قیامت و بهشت و
دوزخ در غیر این دنیا معتقدند، و می گویند نمازهای پنج­گانه عبارت از پنج اسم یعنی
نام­های علی، حسن و حسین و محسن و فاطمه است و ذکر نام این پنج تن، آنان را از غسل
جنابت و وضو و سایر شرایط و واجبات نماز بی نیاز می سازد. روزه نیز نزد آنان عبارت
از نام سی مرد و سی زن است که در کتب خویش از آنان نام می برند و اینجا جای ذکر
اسامی آنان نیست. به عقیده این گروه، خالق آسمان­ها و زمین، علی بن ابی طالب – رضی
اللَّه عنه ـ است و هم او در آسمان و زمین امام است… .

متن فتوای ابن تیمیمه هم این است:

جماعتی که از آنان یاد شد و نصیریه نام دارند و نیز سایر فرقه های قرامطه باطنیه،
از یهودیان و مسیحیان و بلکه از بسیاری از مشرکان کافرترند و ضرری که متوجه امت
محمد (ص) می سازند، از ضرر کافران محارب از قبیل کافران ترک و فرنگ و همانند آنان
بیشتر است؛ زیرا این گروه در نزد مسلمانان ناآگاه به تشیع و موالات اهل بیت تظاهر
می کنند، در حالی که در حقیقت نه به خدا ایمان دارند و نه به رسول او، نه به کتاب
او، نه به امری و نه به نهی ای، نه به ثوابی و نه به مجازاتی، نه به بهشتی و نه به
دوزخی، و نه به هیچ کدام از پیامبران پیش از محمد (ص) و نه به دینی از ادیان پیشین؛
بلکه در برخورد با کلام خدا و سخن رسول او که نزد همه مسلمانانش شناخته شده است،
آن را بر طبق آنچه بدان عقیده دارند تأویل می کنند.۱۲

این­ها بخشی از عبارات ملل و نحل­نویسان تا دوره ابن تیمیه است که به عقاید نصیریه
غیریه و شریعیه پرداخته اند. در برخی از نوشته ها، نظیر اشعری قمی و نوبختی، اسم
«نصیر» و «غیر» به عنوان بنیان­گذار آمده است، اما برخی نیز نظیر ابوالحسن اشعری به
هیچ وجه به بنیان­گذار اشاره نکرده اند. این امر که نمیر و نصیر یکی هستند یا
شریعیه در اصل نمیریه بوده و مطالبی از این قبیل، از نوشته های ملل و نحل­نویسان به
دست نمی آید.

از سوی دیگر، عقاید نسبت داده شده نیز بسیار متفاوت و گاهی در حد تناقض اند. در یک
جا گفته شده خدا در روح «غیر» حلول کرده و گاهی گفته شده در روح پنج تن حلول نموده
است. گاهی حضرت زهرا در اوج قرار گرفته و گاهی بدترین توهین­ها به آن حضرت روا
داشته شده است. به هرحال، عبارت­ها چنان متفاوت است که به آسانی نمی توان آن­ها را
به دیدگاه قابل قبولی برگرداند.

نویسندگان جدید و نصیریه و علویان

نویسنده کتاب الفرق و الجماعات الاسلامیه، درباره نصیریه از چند منبع مطالبی نقل
می کند که بیشتر همان مطالب فرق الشیعه نوبختی است. وی در صفحه ۱۱۸ کتاب خود از
فرقه نمیریه و در صفحه ۱۲۳ از فرقه نصیریه سخن می گوید و نصیریه و علویون را یکی
می داند و بنیان­گذار نصیریه و نمیریه را یکی می شمارد. وی در ضمن بحث از نمیریه،
بنیان­گذار این فرقه را محمدبن نصیر نمیری می داند و در دومی هم از محمدبن نصیر
بصری نمیری نام می برد که کلمه بصری در دومی اضافه است. وی در ادامه درباره نصیریه
می نویسد: «سخنانی درباره این فرقه وجود دارد که امام علی را خدا می دانند و
گفته اند که ظهور نورانی آن حضرت با جسد جسمانی بوده است؛ نظیر جبرئیل که به صورت
بعضی از افراد در می آمد.» پس از این، نویسنده اظهار می دارد که نمی خواهد از هیچ
فرقه ای دفاع کند، ولی در پیش آن­ها بوده و در پاسخ به سؤالاتی که از آن­ها کرده
است، هرگز چنین چیزی نگفته اند. به عقیده وی، برخی از جاهلان این طایفه که اندیشه
این گروه را نمی شناسند، سخنانی می گویند که با افکار طایفه منافات دارد. در پایان،
نویسنده آورده است که این گروه در کشورهایی نظیر ترکیه، ایران، فلسطین و… زندگی
می کنند.۱۳

در کنار این اظهارنظر، نویسنده تاریخ المذاهب الاسلامیه درباره آن­ها این­گونه
اظهارنظر می کند که برای این گروه جز اسمی از اسلام باقی نمانده است و اینان معتقد
به الوهیت حضرت علی هستند.۱۴

در دایره­­المعارف مصاحب آمده است:

نصیریه، اصحاب نصیر نمیری بودند که در حق امام علی­بن محمد النقی غلو کرد و خود را
پیامبر خواند. شرح عقاید این فرقه که هنوز بقایای ایشان در جبال سوریه ساکن هستند،
به تفصیل در کتب ملل و نحل آمده است. این فرقه را نمیریه نیز خوانده اند.۱۵

معین در فرهنگ خویش چنین اظهارنظر می کند:

نصیریه یا علویه یا علویین: متکلمان شیعه و سنی درباره نصیریه و عقاید آنان مطالب
متناقض نوشته اند. از نوشته بعضی از قدما و متکلمان چنین بر می آید که این فرقه از
پیروان عبدالله­بن سبا هستند و بعضی آنان را از فرق زیدیه به شمار می آورند. بعضی
نوشته اند فرقه ای از غلاه هستند و معتقدند که حق تعالی در ذات امیرالمؤمنین علی
(ع) حلول کرده و گویند ظهور روحانی در جسمانی، مطلبی است غیر قابل انکار؛ مانند
ظهور جبرئیل به صورت دحیه کلبی؛ و چون علی و اولادش از سایر معصومان برترند و
وابسته به اسرار ربانی و مؤید به تأیید الهی می باشند، حق به صورت علی ظهور کرد.
بعضی نوشته اند نصیریه، تابع محمدبن نصیر نمیری اند و او امام علی النقی را رب و
خود را مُرسَل از طرف او خواند. بعضی گویند نام فرقه ای است که به نبوت محمدبن نصیر
معتقد هستند. امروز گروهی از نصیریه در شمال سوریه سکونت دارند. بعد از کشتاری که
ترک­ها از علویین کردند، نام علویین به نصیریه بدل شد و بعد از ۴۱۲ سال، یعنی پس از
پایان جنگ جهانی (۱۹۱۸)، دوباره این فرقه نام علویین به خود نهادند.۱۶

از نکات مثبت در نوشته معین، توجه او به تناقضات نوشته های متکلمان شیعه و سنی است
و نیز توجهی که به کشتار آن­ها نموده و اینکه نام آن­ها در دوره ای از تاریخ به
نصیریه و سپس به علوی برگشته است. اگر همین دو نکته در تحقیقات درباره علوی­ها مورد
تأمل قرار گیرد، این پژوهش­ها یا به نتایج دلخواه علویان خواهد رسید یا لااقل به
توقف می انجامد و از تکرار تهمت­های ناروا بدان جلوگیری می شود.

در المنجد آمده است که نصیریه یا علویان که در جبل علویین و شمال سوریه ساکن اند،
منسوب به محمدبن نصیرند و بزرگ­ترین متکلم آن­ها المُصیبی است.۱۷

محمدرضا حکیمی، از روحانیون لبنان، در کتاب نهایه الفرق نهایه الملوک می نویسد:

این­ها اصحاب محمدبن نصیر نمیری اند و او از غلات بود و ادعا می کرد که از طرف امام
عسکری به نبوت مبعوث شده است. او قائل به تناسخ بود و در حق امام عسکری غلو نمود و
قائل به ربوبیت آن حضرت شد و معتقد به اباحه محرمات و جواز نکاح مردان با مردان
بود.۱۸

نویسنده کتاب العلویون النصیریون می نویسد:

نصیریان معتقدند که علی، محمد و سلمان، سه ذات الهی را تشکیل می دهند؛ و از دیگر
اعتقادات اینان، تناسخ است.۱۹

شیبی، نویسنده معروف عراقی، در موارد مختلف در کتاب الصله بین التصوف و التشیع به
این گروه پرداخته و معتقد است آن­ها فرقه ای هستند که امام علی را خدا می دانند۲۰ و
مسیحیت و اسلام را جمع نموده اند.۲۱

عبدالرحمن بدوی در کتاب مذاهب الاسلامیین معتقد است که نصیریه طایفه ای از غلات
شیعه اند که به الوهیت علی­بن ابی­طالب عقیده دارند.۲۲

مشکور، نصیریه را این­گونه معرفی می کند:

نصیریه که آنان را انصاریه و علویه نیز می گویند، منسوب به ابن نصیر نامی هستند و
در قرن پنجم هجری از شیعه امامیه منشعب شدند و بعدها در شمال غربی سوریه جای
گرفتند. تعالیم نصیریه عبارت است از التقاط عناصر شیعه و مسیحیت و معتقدات مردم پیش
از اسلام. به عقیده ایشان خدا ذات یگانه ای است که مرکب از سه اصل لا یتجزی به
نام­های معنا و اسم و باب است. این تثلیث به نوبت در وجود انبیا مجسم و متجلی گشته
است. آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شد و آن ذات یگانه در تثلیث لا یتجزائی در
وجود علی و محمد و سلمان فارسی تجسم یافت. بدین سبب، تثلیت مزبور را با حروف «عمس»
معرفی نمودند که اشاره به حرف اول سه اسم علی و محمد و سلمان است. نصیریه معتقد به
تناسخ اند و مانند دروز که به دو دسته روحانی تقسیم می شوند، به دو طبقه عامه و
خاصه منقسم می گردند؛ خاصه از خود کتب مقدس دارند و مضمون آن­ها را تأویل می کنند،
ولی برای عامه مکشوف نمی سازند.۲۳

آخرین نویسنده ای که به نقل دیدگاه او می پردازیم، یحیی امین در معجم الفرق اسلامیه
است. گویا او خواسته است بین نصیریه و نمیریه و علویان فرق بگذارد که هم سخن ملل و
نحل نویسان توجیه شود و هم وضعیت فعلی علویان از تهمت­ها مبرا گردد. البته نویسنده
تصریح ندارد که منظورش از تفکیک، چنین چیزی بوده است، ولی اگر به طور طبیعی این سه
بخش در کنار هم قرار گیرند، چنین نتیجه ای گرفته می شود.

او درباره نمیریه می نویسد:

اینان فرقه ای از غلات و پیرو فردی به اسم نمیری بودند. بعضی گفته اند که او ادعا
کرد روح خداوند در پنج نفر ـ بین پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین، که خدایان
پنج­گانه هستند ـ حلول کرده است. برخی گفته اند که او ادعا کرد خداوند در او حلول
کرده است.

این نویسنده درباره نصیریه نیز می نویسد: «فرقه ای از غلات بودند که از بین رفتند.»
سپس دیدگاه­های آنان را بیان می کند. سخنان این نویسنده نظیر سخنان نوبختی اشعری
قمی است.

وی درباره علویان نیز می نویسد:

بعضی ادعا کرده اند که اینان منسوب به نصیریه اند، ولی خود آن­ها می گویند که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.