پاورپوینت کامل «نجات شناسی» از دیدگاه مسیحیت و اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «نجات شناسی» از دیدگاه مسیحیت و اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «نجات شناسی» از دیدگاه مسیحیت و اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «نجات شناسی» از دیدگاه مسیحیت و اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۷

چکیده

آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، بررسی مسئله نجات، فلاح و رستگاری و
عوامل و موانع آن از دیدگاه دو دین توحیدی بزرگ یعنی اسلام و مسیحیت است. مسئله
نجات از دیدگاه مسیحیت، نجات از گناه و مرگ ابدی است. مهم ترین عوامل نجات «ایمان»
و «فدا» و نیز از «گناه» و «شریعت» به عنوان موانع نجات، نام برده می شود.

اما مسئله نجات از دیدگاه اسلام، نجات از تمام آلام و عذابهای روحانی و جسمانی عالم
پس از مرگ است. عوامل آن «ایمان»، «عمل صالح»، «توبه» و «شفاعت» و موانع آن «گناه»،
«کفر»، «شرک» و «نفاق» است.

واژگان کلیدی: نجات، مسیحیت، اسلام، ایمان، عمل صالح، فیض، فدا، عذاب، گناه، شریعت،
توبه. شفاعت. کفر، شرک، نفاق.

مسئله فلاح و رستگاری و نائل شدن به حیاتی طیبه، سعادتمند و جاودان و نیز نجات از
هر گونه درد و رنج و فنا و نابودی، نه تنها یکی از دغدغه های مهم، بلکه از امور
فطری بشر در طول تاریخ حیات وی بوده است. هبوط در این دنیای فانی و پر از آفت و
شرور و مشاهده انواع آلام و رنجهای دنیای مادی و فکر رهایی از یک وضعیت نامطلوب و
یافتن راهی برای پاسخ به نیازهای روحی و معنوی و ناتوانی و عجز علم و تکنولوژی در
برآورده کردن این نیازها از یک سو و سؤالات اساسی بشر درباره مفهوم نهایی حیات،
رابطه انسان با خدا به عنوان سرچشمه حیات و اصل تمام کمالات متعالی و سؤالات اساسی
دیگر درباره هدف و غایت زندگی و چگونگی کسب حیات طیبه و جاودان و رسیدن به رستگاری
حقیقی از سوی دیگر، موجب شد اندیشه نجات برای ابنای بشر روز به روز اهمیت
فوق العاده ای پیدا کند.

به هر حال، انسان که موجودی است طالب کمال مطلق و همواره در پی رسیدن به کمال مطلوب
و رستگاری ابدی و فرار از فنا و نابودی، دست از تلاش و کوشش برنداشته و فطرتاً
ضرورت مسئله نجات و فلاح را در زندگی دنیوی و اخروی دریافته است. تمام تلاش انسان و
از جمله برگزیدن دینی خاص، گرایش به مذهب و مکتبی ویژه، پایبندی به اخلاق و یا
گوشه نشینی و عزلت، گواه صادقی بر علاقه و عطش او به یک زندگی جاودان و سعادتمند،
همراه با رستگاری ابدی است.

نوع انسانی که در میان مخلوقات الهی دارای جایگاهی ویژه و مقامی خاص است، برای
رسیدن به سرمنزل مقصود و هدف غایی آفرینش که همان سعادت حقیقی و فلاح واقعی است،
همواره از هدایتهای تکوینی و تشریعی پروردگار خویش از قبیل ارسال رسل و انزال کتب
بهره مند بوده است، اما جهل و بی خبری و غفلت از معرفت حقیقی خالق جهان هستی و عدم
شناخت گوهر ذات و شرافت انسانیت خویش و در نتیجه فریفتگی دنیا و مظاهر گوناگون آن و
تحیر و سرگردانی شدید درباره آینده پرمخاطره خویش، بزرگ ترین مانع او برای رسیدن به
این هدف بوده است.

از این رو از شاخصه های مهم ادیان، خصوصاً ادیان توحیدی که همواره مدعی نجات بخشی
بشر بوده اند، طرح مسئله فلاح و رستگاری و معرفی ماهیت، عوامل و موانع آن است.
فلاسفه دین نیز به این ویژگی مهم ادیان اشاره کرده اند. فیلسوف شهیر مسلمان،
صدرالمتألهین، در این باره می گوید:

غرض و هدف کلیه شرایع الهی، سوق دادن بندگان به جوار الهی و سعادت لقای پروردگار و
ارتقا از حضیض نقص به ذروه کمال و از ذل و دنائت هبوط در دار دنیا به شرف فضیلت
عالم آخرت است.۱

جان هیک، فیلسوف دین در مغرب زمین، می گوید:

در کلیه ادیان بزرگ و متکامل جهانی به نوعی، اعتقاد به رستگاری و مبحث نجات شناسی
وجود دارد. در این ادیان عقیده به انتقال از یک حیات اساساً مصیبت بار به وضعیتی
کاملاً امیدبخش و بهتر در کار است و هر یک از این ادیان به طرق مختلف از هستی کنونی
انسان که دارای سرشتی گمراه کننده، تحریف کننده، تحریف شده و ناصواب است، سخن
می گویند.

حیات کنونی، حیاتی است «هبوط یافته» و بیگانه از خدا، حیاتی است گرفتار آمده در وهم
جهانی. هر یک از این ادیان بر اساس اصل نجات شناسی خود، طریق خاصی را برای دست
یافتن به وصال هستی مطلق پیشنهاد می کند، از طریق ایمان و در پاسخ به رحمت الهی، از
طریق فنا شدن در ذات باری تعالی و یا از راه اخلاص روحی و اخلاقی، به نجات و اشراق
راه می برند.۲

در بین ادیان توحیدی، اسلام و مسیحیت به طور گسترده ای به طرح مسئله فلاح و رستگاری
و حیات جاودان (که ناظر به بعد اخروی نجات و حیات پس از مرگ است) پرداخته و عوامل و
موانع آن به تفصیل برای پیروان خود تشریح کرده اند.

از این رو در این مقاله تلاش می شود به بعد اخروی نجات از دیدگاه این دو دین توحیدی
که همواره مدعی نجات بخشی بشر بوده اند، به طور خلاصه اشاره شود.

الف) نجات در آیین مسیح

مسئله نجات به عنوان یکی از آموزه های عمده کتاب مقدس و یکی از مسائل مهم در حوزه
کلام و فلسفه دین، همواره مورد توجه متفکران کلامی و فلاسفه مسیحی بوده است.

نجات شناسی در مسیحیت بر این امر مبتنی است که تمام انسانها به دلیل «گناه
نخستین»۳یا گناه موروثی، ذاتاً فاسد و در حضور خداوند گناهکار و محکوم به مرگ ند و
مرگ عیسی بر صلیب و رستاخیز او، تنها عامل نجات انسان است. بنابراین، نجات از گناه
و مرگ ابدی، از مسائل بنیادین این بحث در اندیشه کلامی مسیحیت است. در زمان مسیح
این اعتقاد وجود داشت که گناه آدم و حوا در بهشت بر همه فرزندان و نسلهای بعدی آنان
اثر گذاشته است و تمام انسانها از روزی که آدم از بهشت رانده شد، گناهکار متولد
می شوند و عیسی نیز اعلام کرد که آمده است تا افراد بشر را از گناه نجات دهد و یا
«بازخرید»۴کند. برای بخشایش و نجات انسان از گناه و مرگ، پدر که در آسمان است، به
دلیل مهر پدری به ابنای بشر، با قربانی کردن پسر خود و مصلوب شدن او، بشریت را از
گناه رها ساخته و نجات داده است. این امر به نام «بازخرید گناه بشر با خون عیسی»
معروف است:

خدا برای نجات شما قیمتی پرداخته تا شما را از قید روشهای پوچ و بی فایده زندگی که
از اجداد خود به ارث برده بودید، آزاد کند. قیمتی که خدا برای آزادی از این اسارت
پرداخت، به طوری که می دانید، طلا و نقره نبود، بلکه خون گران قیمت مسیح بود که
همچون بره ای بی گناه و بی عیب و لکه قربانی شد.۵

به اعتقاد الهی دانان مسیحی، از آنجا که نجات، کار مهم و روحانی خداوند در مورد
انسان است، خداوند نجات بشر را اراده کرده و آن را در تاریخ محقق ساخته است و در
این مورد دارای نقشه، برنامه و روشی مشخص است. هنری تیسن در کتاب الهیات مسیحی نقشه
نجات را این گونه بیان می کند:

۱. خداوند انسان را خلق فرمود. ۲. اجازه داد تا سقوط کند. ۳. نجات مسیح را که برای
همه کافی بود فراهم ساخت. ۴. عده ای را برای نجات برگزید. ۵. روح القدس را فرستاد
تا کار نجت برگزیدگان را اجرا نماید.۶

عوامل نجات در مسیحیت

مهم ترین عوامل نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت عبارت اند از:

۱.فدا

مرگ مسیح بر صلیب و کفاره شدن او برای گناهان جهت محقق ساختن نجات بشر به عنوان
تنها راه نجات حقیقی و رسیدن به حیات ابدی، از اصول بنیادین اعتقاد مسیحی است، به
نحوی که تنها تمایز اساسی بین مسیحیت و سایر ادیان شمرده شده است:

اساس سایر ادیان بر تعالیم بنیان گذاران آنها قرار دارد، مسیحیت با تمام ادیان این
تفاوت را دارد که بر اساس مرگ، بنیان گذار خود قرار گرفته است. اگر مرگ مسیح را به
کناری بگذاریم، مسیحیت به سطح سایر ادیان نزول خواهد کرد. در این صورت هر چند هم
اخلاقیات عالی خواهیم داشت، فاقد نجات خواهیم بود. اگر صلیب را برداریم، قلب مسیحیت
از بین خواهد رفت.۷

رهیافت مسیحیان به مرگ عیسی

مسیحیان برای فهم معنا و مفهوم مرگ عیسی از سه طریق وارد می شوند که هر یک از این
سه راه، بازگوکننده احساس نیاز آنان به نجات است:

الف) آزادی از گناه و مرگ

از دیدگاه مسیحیت، تأثیر «گناه اصلی»، محیط آلوده به گناه و همچنین گناهان اجتماعی،
همگی باعث شقاوت، بدبختی و اسارت انسان و محروم شدن او از سعادت واقعی می گردند.
معنا و مفهومی که مسیحیان از مرگ مسیح به دست آورده اند، این است که با مرگ او
انسان از نیروهای گناه و مرگ رهایی می یابد. به اعتقاد مسیحیان، خدا مسیح را از
مردگان برخیزاند و او را بر گناه و مرگ پیروز گرداند که این پیروزی با توکل بر خدا
و خضوع و اطاعت از او تا هنگام مرگ بر صلیب حاصل شد. پیروزی عیسی بر مرگ و رستاخیز
او از مردگان از دیدگاه مسیحیان، نشان دهنده آن است که خدای توانا قدرت دارد زندگی
را از بدترین گونه مرگ و موفقیت را از شدیدترین شکست ظاهری، پدید آورد و
جانکاه ترین درد و رنج را به شادی و سعادت متحول کند.

ب) کفاره گناهان

اثر اجتماعی گناه، جهان آفرینش و نظام اخلاقی و تمام نژاد بشر را آلوده می سازد و
بنابراین، موجب می گردد انسان احساس آلودگی کند و خود را نیازمند پاک شدن مجدد
بداند.

در مسیحیت نادیده گرفتن زیانی که گناه بر نظام اخلاقی وارد می کند و تأکید بر جنبه
شخصی و فردی گناه، کوچک شمردن آمرزشی است که خدا عطا می کند و نیز می تواند به
منزله سبک شمردن گناه تلقی گردد، همان طور که همه مردم در آسیب وضعی گناه شرکت
دارند، یک نماینده از سوی بشریت می تواند کفاره این گناه باشد. به عقیده مسیحیان،
عیسی کفاره آن آسیب را یک باره و برای همیشه محقق ساخت و با تسلیم شدن کامل به خدا،
دیواری را که گناه بین خدای بی نهایت شایسته و انسان متمرد قرار داده بود، منهدم
کرد. این کفاره شدن را کسی نمی تواند انجام دهد، مگر آن کس که خود بی گناه و با
حکمت الهی کاملاً متحد باشد. بر اساس تعالیم مسیحیت، عیسی رنجها و مرگ خود را با
آزادی کامل پذیرفت تا با نمایندگی از بشر، کفاره تمام گناهانی باشد که مردم مرتکب
شده اند و بر اثر آن به خدا بی احترامی کرده اند.

ج) محبت تحول آفرین

سومین رهیافت مسیحیت درباره مرگ عیسی عبارت است از نیروی محبت؛ یعنی همان چیزی که
می تواند در دل مردم اثر کند و آنها را تغییر دهد و زندگی شخص را متحول سازد.
مسیحیان عیسی را اسوه الهام و فیضی برای پیروی از وی و تحول یافتن به وسیله او
می دانند.

طبق تعالیم کتاب مقدس، حقایقی که در مرگ مسیح به انجام رسید، عبارت ند از:

۱. او به جای گناهان مردم مُرد:

وقتی مسیح روی صلیب جان خود را فدا می کرد، بار گناهان ما را به دوش گرفت تا ما
بتوانیم از چنگ گناه آزاد شده، زندگی پاکی داشته باشیم.۸

۲. مرگ او رهایی از گناه را فراهم کرد:

آن روزهای ناپاک سابق ما با مسیح روی صلیب میخکوب شد. آن قسمت از وجود ما که دوست
داشت گناه کند، دیگر درهم شکسته شد، به طوری که بدن ما که قبلاً اسیر گناه بود،
دیگر در چنگال گناه نیست و لزومی هم ندارد که اسیر و برده گناه باشد؛ چون حالا که
ما نسبت به گناه مرده ایم، از تمام جذبه و قدرت آن هم آزاد شده ایم.۹

۳. مرگ او باعث مصالحه و آشتی با خداوند گردید. اکنون حالت جدایی و بیگانگی خداوند
و انسان تغییر کرده و حال انسان قادر است نجات یابد:

پیغام عجیبی که خدا به ما داده تا به مردم دنیا برسانیم این است که خدا در مسیح بود
و مردم دنیا را با خود آشتی داد تا پس از آن نه فقط گناهانشان را به حساب نیاورد،
بلکه لکه های گناهشان را هم پاک کند.۱۰

۴. مرگ مسیح باعث فرونشاندن غضب خدا گردید. بنابراین، بر هیچ کس لازم نیست برای
خشنود ساختن خداوند عملی انجام دهد؛ زیرا خداوند قبلاً با مرگ مسیح، راضی و خشنود
شده است و راضی کردن مجدد او غیرضروری است:

اگر آن موقع که ما گناهکار بودیم، مسیح با ریختن خون خود این فداکاری را در حق ما
کرد، چقدر بیشتر حالا که خدا ما را بی گناه می داند، کارهای بزرگ تری برای ما انجام
خواهد داد، مخصوصاً چون مسیح ما را از تمام خشم و غضب آینده خدا نجات داده است.۱۱

۵. مرگ او پایان شریعت را به همراه داشت:

با دانستن قوانین مذهبی از چنگال گناه نجات پیدا نکردیم؛ چون نه می توانیم آن را
رعایت کنیم و نه می کنیم، ولی خدا نقشه دیگری برای نجات ما کشیده بود. او فرزند خود
عیسی مسیح را در بدنی مثل بدن انسانی ما به این دنیا فرستاد… .۱۲

۲. ایمان

یکی از عوامل مهم نجات در مسیحیت «مسئله ایمان» است. کتاب مقدس نیز بر آموزه ایمان
به عنوان یکی از عوامل مهم کسب نجات و رستگاری تأکید بسیار کرده است.

ایمان عهد جدید، به طور خلاصه بر اساس این اعتقاد قرار دارد که خدا به وسیله زندگی
و رستاخیز مسیح، به نحو قاطعانه ای وارد زندگی بشر گردید. در قرن اول اگر کسی
رستاخیز عیسی را قبول نمی کرد، مسیحی نبود. در واقع پایه ایمان مسیحی همان رستاخیز
مسیح بود. به هر حال در اعتقاد مسیحی، ارکان ایمان، موضوع آشکار ایمان را تشکیل
می دهند که در سنت طولانی کلیسا به صورت اعتقادنامه های مختلفی خلاصه شده اند که
«اعتقادنامه رسولان» و «اعتقادنامه نیقیه» از آن قرار است.

آثار ایمان:

ایمان به عنوان یکی از عوامل نجات دارای آثار متعددی در زندگی دنیوی و اخروی است.
به نظر آگوستین قدیس، ایمان صحیح آغاز نوعی حیات طیبه است و حیات جاودانه نیز در
گرو این ایمان است. یکی از مهم ترین آثار «ایمان» در مسیحیت «عادل شمردگی» است. به
عبارتی ایمان آوردن باعث «عادل شدن» می گردد. بنا به گفته نویسنده الهیات
مسیحی،۱۳مفهوم اصلی عادل شدن این است که خداوند به عنوان داور عادل اعلام می دارد
هر انسانی که به مسیح ایمان می آورد، هر چند گناهکار باشد، عادل است؛ یعنی عادل
شمرده می شود؛ زیرا در مسیح با خدا رابطه ای عادلانه برقرار کرده است. به گفته وی،
نتایج عادل شدن به این شرح است:

۱. از بین رفتن مجازات گناه که همان مرگ است.

۲. حاصل شدن رضایت خداوند.

۳. محسوب شدن عدالت مسیح؛ به این معنا که فرد مؤمن عدالتی را در بر می کند که از
آنِ خودش نیست، بلکه به مسیح تعلق دارد و به همین دلیل در مصاحبت الهی پذیرفته
می شود.

۴. وارث حیات ابدی شدن.

۵. داشتن زندگی عادلانه.

۳. فیض(لطف الهی)

یکی دیگر از عوامل مهم نجات که در مسیحیت همواره مورد تأکید متکلمین و فلاسفه مسیحی
واقع شده است، «فیض» و یا «لطف الهی» است.

یکی از نویسندگان مسیحی درباره مفهوم «فیض» می گوید: «در واقع فیض را نمی توان
توصیف کرد، فقط می توان از راه تجربه آن را دریافت.» وی با ذکر این مطلب که «فیض
رابطه شخصی، خدا با ماست»، تصریح می کند: «نزدیک ترین معادل معنای فیض، مهر و عشق
پایدار است.»۱۴

فیض دارای منابع و ابزارهایی است که به وسیله آنها در نفس ایجاد می شود و به اعمال
انسان ارزش می دهد. طبق تعلیمات کلیسای کاتولیک، دعا و آیینهای مقدس دو وسیله اصلی
برای به دست آوردن فیض ند. از بین آیینهای مقدس نیز دو آیین اصلی عبارت ند از:
«تعمید» و «عشای ربانی». مسیحیان کاتولیک و ارتدکس پنج آیین دیگر را بر اینها
می افزایند و مجموع آیینها را به هفت می رسانند.

موانع نجات از دیدگاه مسیحیت

در آیین مسیحیت از «گناه» و «شریعت» به عنوان دو مانع مهم نجات و رستگاری بشر یاد
شده است که به اختصار به تشریح آن می پردازیم.

یکی از نظرهای مهم قدیس اگوستین، بزرگ ترین پدر راست دینی مسیحی در مغرب زمین،
اعتقاد به «گناه اولیه» است. وی تأکید می کرد انسان به این صورت آزاد نیست که
بتواند بین نیکی و بدی، یکی را انتخاب کند. میراث انسان گناه آلود است و به همین
دلیل وی به گناه تمایل دارد و این تمایل آن قدر شدید است که اگر لطف و فیض الهی کمک
نکند، نمی تواند بر گناه غلبه کند. انسان به جای اینکه آزاد باشد، در اسارت گناه به
سر می برد و فقط با لطف الهی می تواند از این بند آزاد شود.

طبق تعالیم کتاب مقدس، نتیجه قطعی گناه «مرگ» است. بابهای دوم و سوم «سفر پیدایش»
چنین تعلیم می دهد که مرگ در نتیجه گناه وارد جهان شد. والدین نخستین ما قادر به
داشتن حیات ابدی بودند، ولی پس از اینکه از فرمان خدا سرپیچی کردند، مجازات گناه؛
یعنی مرگ، شامل حال ایشان گردید. گناه آدم و حوا سبب مرگ جسمی آنان نشد، ولی آنها
را دچار مرگ اخلاقی کرد؛ یعنی طبیعت آنها گناهکار شد و از آن زمان به بعد همه
انسانها با طبیعت گناه آلود به دنیا می آیند.

وقتی حضرت آدم گناه کرد، گناه او تمام انسان را آلوده ساخت، گناه او حتی باعث
انتشار مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه همه چیز دچار فرسودگی و نابودی گشت؛ چون
مردم همه گناه کردند.۱۵

راه نجات از گناه

از دیدگاه مسیحیت، گناه نه تنها مرگ انسان، بلکه خشم و غضب همیشگی خداوند را به
همراه دارد و هیچ کس نمی تواند خدا را خشنود و راضی کند و انسان را با او آشتی دهد
و هیچ کس شایسته این نیست که بتواند برای گناهان تمام مردم و یا حتی برای گناه خودش
کفاره شود. از این رو خدا به وسیله مرگ مسیح، کیفر تمام کسانی را که به عیسی ایمان
آوردند، پرداخته است، مرگ عیسی بر صلیب هم باعث آمرزش گناهان بشر و هم باعث خشنودی
کامل خداوند و مصالحه و آشتی او با بشریت گردید. مرگ او انسان را از مرگ روحانی به
حیات روحانی و از قدرت گناه به قدرت خدا و از تسلط شیطان به حاکمیت خداوند و ارتباط
شخصی و تازه با او وارد کرد و از اسارت و مجازات گناه آزاد ساخت.

چون آدم با گناه خود باعث مرگ عده زیادی شد، ولی عیسی مسیح از روی لطف عظیم خدا
باعث بخشش گناهان بسیاری گشت. آدم با اولین گناه خود باعث شد عده بسیاری محکوم به
مرگ شوند، در حالی که مسیح گناهان بشر را به رایگان پاک می کند و باعث می شود که
خدا عده بسیاری را بی گناه بشناسد.۱۶

«شریعت» دومین مانع نجات انسان، در مسیحیت معرفی شده است. در بخشهایی از عهد جدید
به شدت علیه «شریعت» سخن گفته شده و شریعت به عنوان یکی از موانع مهم نجات بشر
معرفی گردیده است.

به اعتقاد مسیحیان، شخصی که گرفتار مرض گناه است، احتیاجش با شریعت و قوانین و
دستورهای نیکوی اخلاقی و امر و نهی برآورده نمی شود، بلکه به یک پزشک روحانی احتیاج
دارد که قادر باشد او را دگرگون سازد و در او فکر و قلب و اراده جدیدی بیافریند تا
بتواند آنچه را که خدا از او می خواهد، انجام دهد. بنابراین، انجام اعمال و مناسک
مذهبی نمی تواند هیچ نقشی در رستگاری و نجات انسان ایفا کند. منظور مسیحیان از
عبادت، تحصیل نجات و بخشش گناهان نیست؛ زیرا به اعتقاد آنان نجات را نمی توان به
وسیله کارهایی که انجام می گیرد، به دست آورد، بلکه بخشش از طرف خدا رایگان به
انسان عطا می شود، به شرطی که به مسیح ایمان آورد. از این رو عبادت خدا نه جهت
تحصیل نجات، بلکه به منظور ابراز محبت و قدردانی به خدا برای نجات رایگانی است که
به انسان بخشیده است.۱۷

همین مفهوم در کتاب مقدس چنین طرح شده است:

ولی گناه از این شریعت که علیه خواهشهای ناپسند من بود، استفاده کرد و به یاد من
آورد که این خواهشها نادرست ند و در من همه نوع خواهشهای ناپسند را بیدار کرد. چون
فقط در یک صورت کسی دیگر گناه نمی کند و آن موقعی است که هیچ شریعتی نباشد. به این
دلیل است که من تا وقتی که نمی دانستم شریعت واقعاً از من چه می خواهد، زندگی
آسوده ای داشتم، ولی وقتی به واقعیت پی بردم، متوجه شدم که قانون مذهبی را زیر پا
گذاشته ام و گناهکار و محکوم به مرگ هستم.۱۸

مهم ترین ادله مسیحیت در رد شریعت و قوانین مذهبی به عنوان عاملی جهت نجات و
رستگاری عبارت اند از:

۱. اجرای قوانین شریعت جهت دریافت اجر و پاداش، مذهب را به وسیله ای جهت تجارت و
داد و ستد تبدیل می کند.

۲. افراد مذهبی را به افرادی منافق و خودپسند و ریاکار تبدیل می کند.

۳. باعث ایجاد یأس و نومیدی انسان جهت تحصیل اجر و پاداش کامل در صورت عدم توانایی
در انجام شریعت و نهایتاً سرخوردگی او می شود.

۴. به علاوه، کسب نجات، هدیه و بخشش مجانی و رایگان از طرف خدا است و هیچ انسانی
نمی تواند آن را با اعمال خود به دست آورد؛ زیرا انسان عاجزتر از آن است که بخواهد
نجات و رستگاری را با عمل خویش کسب کند.

به گفته ویلیام هوردرن:

پولس رسول که بزرگ ترین مفسر مسیحیت در عهد جدید است، اولین نبرد مسیحی را که علیه
شریعتی بودن انجام شد، رهبری کرد. تمام مذاهب و از جمله مسیحیت متمایل به شریعتی
بودن هستند. شریعتی بودن عبارت است از اعتقاد به این عقیده که با اجرای بعضی از
قوانین و مقررات می توان رضایت خدا را جلب نمود و اجر اخروی دریافت کرد. هم عیسی و
هم پولس علیه شریعتی بودن مبارزه کردند. عیسی فرمود: «وقتی انسان آنچه در قدرت
دارد، انجام می دهد باید خود را غلام بی منفعت بخواند؛ یعنی نباید در انتظار اجر و
پاداش باشد.» به علاوه، عیسی می فرماید: «خدا باران خود را بر عادلان و ظالمان
می باراند.»۱۹و۲۰

به اعتقاد الهی دانان مسیحی، هدف خداوند از اعطای شریعت این نبود که مردم به وسیله
آن نجات یابند؛ چون انسان در اسارت کامل به سر می برد و قادر نیست شریعت را اجرا
کند. در نتیجه شریعت نمی تواند به انسان حیات و عدالت ببخشد، تنها فایده شریعت در
این است که انسان را متوجه گناه خود کند و قدوسیت خدا را نشان دهد و گناهکاران را
به سوی مسیح رهبری می کند. مرگ عیسی بر صلیب ایمان داران را نه فقط از لعنت شریعت،
بلکه از خود شریعت نیز آزاد کرد.

همچنین کسانی که می خواهند به وسیله حفظ دستورات مذهبی نجات پیدا کنند، زیر لعنت
خدا قرار دارند؛ چون در تورات نوشته شده: لعنت بر کسی باد که حتی یکی از دستورهای
کتاب شریعت را بشکند. پس معلوم می شود که هیچ کس نمی تواند از راه حفظ قوانین مذهبی
نجات پیدا کند.۲۱

ب) بررسی مسئله نجات از دیدگاه اسلام

موضوع نجات و رستگاری و حیات طیبه و جاودان در اسلام، یکی از مسائل مهم و عمده ای
است که توجه تمام فرقه ها و نحله های مسلمانان در طول تاریخ بدان معطوف بوده است.
نقل روایات متعدد و مهمی از پیامبر عظیم الشأن اسلام که مستقیماً به موضوع «نجات»
پرداخته، به شدت افکار مسلمانان را درباره مسئله نجات به خود مشغول کرده است. حدیث
«افتراق امت»، حدیث «سفینه» و حدیث «ثقلین»، سه روایت مهم و عمده ای است که مورد
عنایت ویژه دانشمندان مسلمان قرار گرفته و آنان به طور مفصل به بحث و بررسی سند و
محتوای آن احادیث پرداخته و در تفسیر آن سخنان بسیاری گفته اند.

به هر حال، مکتب رهایی بخش اسلام که بنیان گذار عظیم الشأن آن، دعوت خود را با پیام
فلاح و رستگاری (قولوا لااله الاالله تفلحوا) برای بشر آغاز نمود، تا آنجا برای
سعادت حقیقی و فلاح واقعی بشر اهمیت قائل است که از جزئی ترین امور زندگی انسان در
عرصه های مادی و معنوی تا رسیدن به مقصد و مقصود اصلی و کمال مطلوب و حقیقی و هدف
نهایی آفرینش را مورد عنایت ویژه قرار داده و برای لحظه لحظه آن برنامه و روش خاصی
در نظر گرفته است. گرچه بررسی مسئله نجات از دیدگاه اسلام مستلزم تحقیق و تفحص کامل
در حوزه علومی مانند فلسفه، عرفان، اخلاق، تفسیر و کلام است و از توان یک مقاله
مختصر خارج می نماید، در این مقاله تلاش می شود دیدگاه کلی اسلام با عنایت به آیات
قرآن و به طور خلاصه و اجمال، مورد اشاره قرار گیرد.

عوامل نجات از دیدگاه اسلام

۱.ایمان و عمل صالح

در قرآن کریم، ایمان و عمل صالح از مهم ترین عوامل سعادت و رستگاری بشر و سرمایه
اصلی نجات و کلید درهای بهشت معرفی شده است.

تعبیر «ایمان» و «عمل صالح» چنان گسترده است که تمام مراحل ایمان به خدا و سایر
مبانی اعتقادی (اعم از اصول و فروع دین) از یک سو و انجام هر گونه کارهای شایسته
فردی، اجتماعی و سیاسی و عبادی (اعم از مستحب و واجب) و ترک تمام کارهای زشت و
ناپسند(اعم از حرام و مکروه) را از سوی دیگر شامل می شود. بنابراین، تمام تکالیف و
اوامر و نواهی شرعی و کلیه دستورهای اخلاقی شریعت ناب محمدی(ص) در حیطه عمل صالح
قرار می گیرد.

بنا به گفته دانشمندان مسلمان:

قرآن به صراحت تعریفی از عمل صالح ارائه نداده است، بلکه تنها بر مصادیق آن تکیه
می کند. لیکن در یک بیان کلی می شود گفت هر عملی که وحی الهی یا عقل سلیم و فطرت
سالم به آن فرمان دهد، عمل صالح است؛ چنان که ترک آنچه وحی یا عقل و فطرت سلیم از
آن نهی کرده است نیز عمل صالح است؛ اما برای تعیین مصادیق عمل صالح، عقل کفایت
نمی کند؛ زیرا عقل فقط بخش محدودی از خوبی ها و بدی ها را، آن هم به نحو کلی،
می تواند مشخص کند، اما بخش عمده خوبی ها و بدی ها و جزئیات احکام کلی عقل را تنها
وحی می تواند تعیین کند و وحی در تعیین جزئیات، اطاعت از اوامر و نواهی رسول خدا را
مطرح می کند و رسول گرامی(ص) عترت طاهرین را عدل قرآن معرفی کرده است.۲۲

مرحوم علامه طباطبایی(ره) نیز در تعریف عمل صالح می گوید:

صلاحیت عمل هر چند در قرآن کریم بیان نشده، که چیست، ولیکن آثاری را که برای آن ذکر
کرده است، معنای آن را روشن می سازد. از جمله آثاری که برای آن معرفی کرده است، این
است که عمل صالح، آن عملی است که شایستگی برای درگاه خدای تعالی داشته باشد. اثر
دیگر آن را این دانسته است که صلاحیت برای ثواب دادن در مقابلش دارد: «ثواب الله
خیر لمن امن و عمل صالحاً».۲۳اثر دیگرش این است که عمل صالح کلمه طیب را به سوی
خدا بالا می برد: «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه».۲۴پس، از این چند
اثری که به عمل صالح نسبت داده، فهمیده می شود که صلاح عمل به معنای آمادگی و لیاقت
آن برای تلبس به لباس کرامت است.۲۵

رابطه ایمان و عمل صالح

به اعتقاد اندیشمندان مسلمان، ذکر عمل صالح در کنار ایمان در غالب آیات قرآن به این
دلیل است که:

صرف ایمان و اقرار به مبدأ و معاد و نبوت، اگر با عمل صالح همراه نباشد، برای انسان
سودمند نیست. به بیان دقیق تر، جدایی اعتقاد قلبی از عمل صالح نشانه آن است که آن
عقیده از کمال حقیقت برخوردار نیست؛زیرا عمل صالح از مظاهر و آثار اعتقاد کامل و
واقعی است.۲۶

بنابراین، همان گونه که از آیات قرآن و روایات مأثور استفاده می شود، علاوه بر
اقرار زبانی و تصدیق قلبی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.