پاورپوینت کامل دین حنیف؛ ماهیتی مستقل یا روح ادیان الهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دین حنیف؛ ماهیتی مستقل یا روح ادیان الهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین حنیف؛ ماهیتی مستقل یا روح ادیان الهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دین حنیف؛ ماهیتی مستقل یا روح ادیان الهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۱
چکیده
در زمان ظهور اسلام، مردم جزیره العرب با ادیان مختلفی چون یهودیت، مسیحیت، حنیف و
بت پرستی آشنا بودند. در این زمینه پرسشی مطرح است که آیا حنیف نیز یک دین فراگیر و
جهانی بوده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیش از اسلام بر چه دینی بوده اند؟
اگر دین مسیحیت پیش از اسلام به عنوان دینی جهانی مطرح بوده، آیا پیامبر نیز پیرو
دین مسیحیت بوده است یا خیر؟
با توجه به اهمیت و جایگاه دین حنیف و پرسشهای مطرح شده در این زمینه، تلاش این
نوشتار بر آن است تا با بررسی معنای لغوی و اصطلاحی آن در آیات، روایات و منابع
دیگر و همچنین بررسی منابع تاریخی و حدیثی به پژوهش درباره دین حنیف، ماهیت آن و
پاسخ به برخی از پرسشهای مرتبط با آن بپردازد.
واژه های کلیدی: حنفاء، حنیف، ابراهیم(علیه السلام)، مستشرقان، دین،
پیامبر(صلی الله علیه و آله).
۱. سخن آغازین
پیروان دین حنیف پیش از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جزیره العرب دارای
جایگاه دینی ممتازی بودند که به توحید و دوری از اموری همانند شرک و بت پرستی و
انجام آدابی چون حج شهرت داشت. در آن زمان بت پرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج
فراوانی داشت و پایبندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت
نیز که پرچمدار توحید بودند، در آن جامعه حضوری آشکار داشتند و پیروان آن خود را از
بت پرستی دور می دانستند، اما یکی دیگر از ادیان مطرح دین حنیف بود که در مکه و
برخی مناطق دیگر پیروانی داشت.
علی(علیه السلام) وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیره العرب پیش از اسلام را چنین
ترسیم میفرمایند:
پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند،
محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث گرداند و چرخش رسالت را به پایان رساند و وعده
حق را محقق گرداند، طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور، و نشانههای او در کتاب
آنان مذکور و مقدم او بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به
کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را
همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از
خدای گسسته بودند. پروردگار آنان را بدو از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی
نادانی رهانید.۱
و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نااستوار و
پایه های ایمان ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیدهای حقیقت بینی کور، همگی به خدا
نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایه های دین ویران، شریعت
بی نام و نشان، راههایش پوشیده و ناآبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و
چون گله که به آبشخور رود پی او گرفتند… .۲
و نیز درباره بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و وضعیت مردم آن زمان فرمودند:
او را هنگامی فرستاد که پیامبران نبودند و مردمان در خوابی دراز می غنودند، اسب
فتنه در جولان، کارها پریشان، آتش جنگها فروزان، جهان تیره، فریب دنیا بر همه چیره،
باغان افسرده، برگ آن زرد و پژمرده، از میوههایش نومید، آبش در دل زمین ناپدید،
نشانههای رستگاری ناپیدا، علامتهای گمراهی هویدا… .۳
بتان همه جا برپا، پای تا سر آلوده به خطا، تا آنکه خدای،
محمد(صلی الله علیه و آله) را برانگیخت تا مردمان را بترساند و فرمان خدا را
چنان که باید برساند.۴
این گزارش اجمالی از باورهای عصر جاهلی چنان می نمایاند که توحید و باورهای الهی از
میان مردمان این منطقه رخت بربسته و باورهای نادرست و شرک آلود فراگیر بوده است. در
این حالت خداوند برای اصلاح مردمان و هدایت آنان به رستگاری، پیامبری فرستاد.
هدف این نوشتار، تبیین مناسبات پیامبر(صلی الله علیه و آله) با پیروان دین حنیف
است. یکی از مسائل مطرح، ارتباط پیامبر(صلی الله علیه و آله) با حنفا و تأثیرپذیری
ایشان از آیین و افکار آنان است. مسئله دیگر دین پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیش
از اسلام است و اینکه آیا بر دین حنیف بوده اند یا خیر؟ آیا چون دین پیش از اسلام
مسیحیت بوده، پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز (بر اساس تکاملی بودن ادیان و اینکه
همه انسانها میبایست پیرو آن دین باشند) مسیحی بوده اند؟ و در غیر این صورت، مسئله
تکامل ادیان چگونه تبیین خواهد شد؟
پاسخ این پرسشها و بسیاری دیگر از این نوع، نیاز به پژوهش گسترده تری دارد و این
نوشتار در پی دست یافتن به تبیین مختصری در این باره است. گرچه کتابهای تاریخی و
منابع مربوط به دوران پیش از اسلام جزیره العرب، از منابع مهم و ضروری پژوهش در
این باره است، اما یکی از منابع مهم قرآن می باشد؛ زیرا آیات چندی درباره حنفا و
ابراهیم خلیل(علیه السلام) نازل شده که دقت در شأَن نزول و معنای آنها تأثیر قابل
توجهی در تبیین این مسئله خواهد داشت.
نکته درخور توجه این است که معنای کلمه « حنیف» در زمان مورد بحث چه بوده است؟ آیا
معنای آن با درک امروزی تفاوت داشته است؟ برآنیم که در این نوشتار، با توجه به
معنای لغوی و اصطلاحی و بر اساس گزارشهای موجود در منابع تاریخی، روایی و تفسیری،
نگاهی اجمالی به این مسئله بیفکنیم.
۲. معنای حنیف
نخستین مسئلهای که در این باره مطرح است، تبیین معنای حنیف است. آنچه بیش از همه
سزاوار دقت است، شناخت معنای عرفی این کلمه در زمان مورد بحث است. آیا از این کلمه
همین معنای ارائه شده در منابع تاریخی و تفسیری به ذهن مردمان آن روزگار خطور
می کرده و یا تفاوت معنا داشته است؟ اکنون به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی این کلمه
با توجه به مشتقات آن خواهیم پرداخت.
با تتبع فراوان در منابع، معانی مختلفی برای کلمه حنیف و حنفا مشاهده گردید که در
ذیل می آید:
اسم برای «اشخاص به ویژه برخی زنان، مانند الحنفاء بنت ابی جهل بن هشام».۵
نام «صابئان ابراهیمی» که خود را پیرو ابراهیم(علیه السلام) می دانستند و صحفی به
او نسبت می دادند و در روم زندگی می کردند.۶
نام برای کسانی که به «سنتهای ده گانه ابراهیم(علیه السلام)» عمل می کردند.۷
نام برای «ماء بنی معاویه».۸
نام برای «فرس».۹
صفت برای «خشب مصرعه».۱۰
صفت برای «سبعه املاک» در حدیث.۱۱
مسلمانی که از ادیان دیگر به حق می گراید.۱۲
صفت برای «ابراهیم(علیه السلام)».۱۳
نام برای «وثنیهای عرب جاهلی».۱۴
به معنای «دوری از شرک» و رجوع به توحید.۱۵
به معنای «حجاج خانه خدا».۱۶
به معنای «استقامت بر دین ابراهیم(علیه السلام)».۱۷
به معنای «استعداد قبول حق و اعتدال در دین».۱۸
کسانی که به «سنت ختنه» پایبند هستند.۱۹
به معنای «طهارت از معاصی و گناهان».۲۰
به «پرستندگان نجوم» اطلاق می شود.۲۱
به معنای «اخلاص»؛ « مُخلِصینَ لَه الدّینَ حُنَفاءَ».۲۲
اگر تنها بیاید، به معنای « اسلام » است و اگر با کلمه اسلام همراه گردد، به معنای
«حجاج خانه خدا» است.۲۳
همان طور که مشاهده می شود، ظاهراً معانی ۱، ۴، ۵، ۶ و ۷ از بحث خارج اند و سایر
معانی در مورد دینداران و نوع دین آنان است.
۲. ۱. معنای لغوی
فراهیدی آورده که «الحنف میل فی صدر القدم» است و به کسی که قدم او انحراف داشته
باشد، «احنف» می گویند.۲۴ همچنین در لغت به کسی که در پایش کژی باشد «حنیف» گویند.
در لسان العرب آمده است: «حنف الحنف فی القدمین اقبال کل واحده منهما علی الاخری
بابهامها وکذلک هو فی الحافر فی الید والرجل».۲۵
راغب در مفردات غریب القرآن آورده است: «الحنف هو میل عن الضلال الی الاستقامه
والجنف میل عن الاستقامه الی الضلال… وجمعه الحنفاء وتحنف فلان ای تحری طریق
الاستقامه»؛ بر این اساس، حنیف کسی است که از ضلالت به استقامت، استواری و هدایت
میل کند.۲۶
یکی از معانی «الحنف» استقامت است و به همین خاطر دین ابراهیم(علیه السلام) را حنیف
نامیدند. فردی را که پاهای منحرفی (کج) دارد نیز به دلیل استقامت بر چنین پایی
«احنف» نامیدهاند.۲۷
در مورد ریشه کلمه حنیف نظریه های مختلفی وجود دارد. برخی از نویسندگان مانند
مسعودی، حنفا را همان صابئان برشمرده و آن را کلمه ای سریانی از ریشه «حنیفو»
می داند که به شخصی به نام صابی بن متوشلخ بن ادریس یا صابی بن ماری می رسد که در
زمان ابراهیم خلیل(علیه السلام) می زیسته است.۲۸
از پژوهشگران معاصر، برخی آن را غیر عربی و نولدکه آن را سریانی میداند. آرتور جفری
مینویسد این کلمه در اغلب شعرهای عربی مقارن صدر اسلام به معنای «مسلم» به کار رفته
است و در معدودی از شعرهای پیش از اسلام به معنای مشرک است. مونتگمری وات هم مانند
نولدکه، احتمال سریانی بودن این کلمه را میدهد.۲۹
کلمه حنیف در آرامی (کنعانی) معنای منافق و کافر داشته و مسیحیان نیز آن را به همین
معنا به کار می بردند؛ به گونه ای که حتی پادشاه عیسوی اسپانیا در حدود سال ۵۹۰م در
نامه ای که به سلطان المهاد می نویسد، همین اصطلاح را به کار برده است.۳۰
در میان مستشرقان آقای هرشفلد معتقد است که «تحنت» به معنای نماز خدا و عبرانی
است. لیال و داچ هم آن را مشتق از عبری دانسته اند. ولهاوزن آن را به معنای یک
عیسوی زاهد، دخویه به معنای کافر، مارگلیوث به معنای یک مسلمان و نولدکه و بوهل آن
را مشتق از «تحنث» می دانند و ریشه عبری آن را به کلی رد می کنند.۳۱
در میان نویسندگان مسلمان، طبری آن را به معنای تبرر (فرمان بردن) می داند. به گفته
ابن اثیر در نهایه و طریحی در تفسیر غریب القرآن و نیز ابن منظور در لسان العرب،
به حج، ختان، مخلص و استقامت بر دین ابراهیم(علیه السلام)، حنیف گفته می شود.۳۲
همچنین در برخی منابع به کسی که از دین باطل به اسلام ( دین مستقیم) تمایل یابد،
حنیف گفته شده است.۳۳
ابن هشام «تحنث» را از «تحنف» می گیرد و در این باره استدلالی به کار می برد و
می گوید:
در تلفظ عربی بسیار اتفاق می افتد که حرف «ث» به «ف» تبدیل شود؛ همچنان که به
«جدث» به معنای قبر «جرف» هم گفته می شود و یا اینکه گاهی عرب به جای «ثم» تعبیر
«فم» را به کار می برد. بنابراین «تحنث» همان «تحنف» به معنای حنیف شدن و از حنفا
قرار گرفتن است.۳۴
اما ابوذر خشنی شارح سیره ابن هشام، نظر او را رد کرده و گفته است:
بهتر است تحنث را چنین معنا کنیم که به معنای خروج از حنث می باشد همان طور که
«اثم » به معنی گناه و «تأثم » به معنای خروج از گناه است؛ زیرا باب تفعل برای خروج
از معنای فعل می آید؛ از این رو «حنث» هم که به معنای گناه است، وقتی به باب تفعل
برود، به معنای بیرون رفتن از گناه است و نیازی به استدلال ابن هشام برای توجیه
معنای تحنث نیست.۳۵
نتیجه چنین است که در حنیف معنای میل به حق و خیر و دوری از کژی و ناراستی همراه با
استقامت بر این رویکرد، نهفته است.
۲. ۲. معنای اصطلاحی
اخفش می گوید: حنیف مسلم است و در زمان جاهلیت به هر کسی که به سنت ختنه و حج خانه
خدا عمل می کرد «حنیف» گفته می شد؛ زیرا عربها به سنتهای دیگر ابراهیم(علیه السلام)
عمل نمی کردند؛ از این رو به عمل کننده این دو سنت حنیف می گفتند.۳۶
گفته دیگر چنین است: هر کسی استقبال به خانه خدا را قبول کند و بر دین
ابراهیم(علیه السلام) باشد حنیف است. سخن دیگر نیز این است: هر کس در امر خدا تسلیم
باشد و هیچ مخالفتی نکند، حنیف است.۳۷
باور و عمل به دستورهای دین ابراهیم(علیه السلام) سنجه حنیف بودن است و اگر حاجیان
و پایبندان به سنت ختنه را نیز حنیف نامیدند، برای اشاره به این است که این اشخاص
به دین ابراهیم(علیه السلام) معتقد هستند. اما پایبندی به دو سنت ختنه و حج نمی
تواند دلیلی بر حنیف بودن باشد؛ زیرا ختنه در میان یهود نیز رواج داشت و سنت حج نیز
در میان مشرکان عمل می گردید؛ پس در این صورت می بایست این دو گروه نیز از حنفا
باشند، ولی کسی به آن قائل نیست.۳۸
در نزد عرب هر کس بر دین ابراهیم(علیه السلام) بود به او حنیف می گفتند و بت پرستان
نیز در زمان جاهلیت خود را حنیف و پیرو دین ابراهیم(علیه السلام) می انگاشتند. اما
پس از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مطرح شدن دین اسلام، پیروان اسلام حنیف
نامیده شدند. اما اینکه «حنیف» بر عربهای بت پرست نیز اطلاق می شد، به این دلیل بود
که آنان از دستورهای آیین ابراهیمی فقط به دو سنت ختنه و حج پایبند بودند و آن را
برای حنیف بودن کافی می دانستند.۳۹
برخی معتقدند که عمرو بن لحی عرب را به پرستش بت دعوت کرد، در حالی که پیش از این
به نام حنفا شناخته می شدند و پس از این نیز همین نام بدون مفهوم بر آنان باقی ماند
و حنیف نامی برای بت پرستان گردید. اینان به برخی سنتهای صابئان مانند غسل جنابت و
برخی از افکار برهمیه مثل قول به انواء و دهر باور داشتند همان گونه که به سنتهای
ختنه و حج ابراهیمی نیز عمل می نمودند.۴۰
در پی خواهد آمد که در یکی از آیات شریف قرآن نیز آمده است: «مُسْلِماً غَیْر
مشرکین به». به تعبیری آیه شریفه این معنا را می رساند که به دلیل حنفا نامیدن
بت پرستان، اتهام شرک را از مسلمانان می زداید و حنیف واقعی را مسلمانان می داند.
گفته دیگر درباره کاربرد «حنفاء» این است که اگر کلمه «الحنیف» و «المسلم» با هم
ذکر شوند به معنای حج کننده است و اگر جداگانه آمدند به معنای مسلمان می باشد.۴۱
یعقوبی در کتاب تاریخ خود نیز در داستان شاؤل (طالوت) آورده که او داود را به جنگ
حنفای ستاره پرست می فرستاد و او همیشه پیروز بود.۴۲ او می گوید:
برخی پادشاهان یونانی و رومی بر دین صابئان بودند که به آنان حنفا گفته می شد و
آنان به خدا و پیامبرانی مانند «اورانی»، «عابیدیمون» و «هرمس» باور داشته اند.۴۳
ابن العبری می گوید:
یونانیها صابئی بودند که ستاره ها را بزرگ می داشتند و بر بت پرستی بودند.۴۴
او در جای دیگر می گوید:
قسطنطینوس دین مسیح را برپا داشت و دین صابئه را ترک کرد و شهر بیزانس را تأسیس
نمود.۴۵
وی در جایی دیگر تعبیر «حنفه سریانی» را در مورد صابئان به کار برده است.۴۶
یکسان تلقی کردن «حنفاء» و «صابئان» نیز در منابع بسیار دیده می شود که معنای
اصطلاحی آن را در آن زمان آشکار می کند. همان طور که گفته شد، مردم یونان و روم را
با
نام صابئان ذکر می کرده اند و همچنین آمده است که مردم ایران پیش از آیین زرتشت بر
رأی حنفا که همان صابئان هستند، بودند و این مذهبی است که توسط بوذاسب برای طهمورث
آورده شد.۴۷
مسعودی می گوید:
چهل نفر از شاهان روم، پیش از نصرانیت بر دین صابئی که همان حنفاست بودند و قسطنطین
نخستین شاه آنان بود که نصرانیت را رسمی ساخت و دین حنیف را ترک کرد. اما زمانی که
یولیانوس، برادرزاده او، حاکم گردید بر پیروان نصرانیت سخت گرفت و مردم را با اجبار
به دین حنیف برگرداند.۴۸
این گزارش مسعودی می رساند که دین یهود پیش از مسیحیت رسمی نبوده، بلکه دین حنیف
(صابئی) رواج فراوان داشته است.
شاهد دیگری که معنای این کلمه را در سده های اولیه نشان می دهد گفته ابن ندیم است
که:
احمد بن عبد بن سلام، مولی هارون الرشید، گفت من این کتاب را از کتاب «الحنفاء»
ترجمه کرده ام و حنفا همان صابئان ابراهیمی بودند که به ابراهیم(علیه السلام) ایمان
داشتند و صحف نازل شده ای را به او نسبت می دادند.۴۹
این تعبیر نشانگر کاربرد کلمه حنفا در قرن دوم و پیش از آن بر صابئان ابراهیمی است.
ابن خلدون می گوید:
نمرود بر دین صابئان بود و فرزندان سام نیز از حنفا بودند که همان توحید کلدانیان
را باور داشتند.۵۰
کاربرد دیگر کلمه حنفا، گفته خداوند تعالی به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله)
است که می فرماید « خلقت عبادی حنفاء».۵۱ برخی از نویسندگان آن را چنین معنا
کردهاند که خداوند بندگان را همراه با ایمان به او، خلق کرده است.۵۲ ممکن است این
سخن به معنای ضمانت شناخت خداوند، دوستی با او و خداپرستی بندگان باشد و این همان
معنای «لا اله الا الله» است.۵۳
در برخی روایات نیز آمده که جمله « خلقت عبادی حنفاء» به این معناست که بندگان
آماده پذیرش حق اند و به تعبیری ولادت آنان بر فطرت است و از گناهان پاک اند نه
اینکه همه آنان مسلمان آفریده شدهاند.۵۴
با توجه به گزارشهای بالا چنین به نظر میرسد که کلمه «حنیف» بر شش گروه و مصداق
اطلاق شده است.
کسی که به سنتهای ابراهیمی عمل میکند.
بت پرستان که خود را حنیف و عمل کننده به سنتهای ابراهیمی میدانستند.
مسلمانان. این معنا پس از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیدا شد.
یونانیها و رومیها (به این افراد صابئان نیز گفته شده است).
نمرود و فرزندان سام.
اشخاص با ایمان و پاک و حق جو.
محور اساسی در همه این اصطلاحات همان معنای آخر است. به احتمال قوی، اگر این نام بر
مردمان یونان و روم و غیره نیز به کار رفته، در آغاز همین معنا را اراده
می کرده اند و همانند کاربرد حنفا در مورد مشرکان، این واژه به تدریج مفهوم نخستین
خود را از دست داده و مفهومی دیگر را میرسانده است.
۳. حنیف در ادبیات عرب
در ادبیات عرب پیش از اسلام، حنیف دارای معنایی با بار مثبت بوده است. بنابراین
می توان گفت این کلمه در صورتی که از جای دیگر به میان عربها راه یافته، دچار تغییر
معنایی گردیده، ولی نمی توان به این دلیل که در فرهنگهای دیگر گاهی کافر و منافق
معنا می دهد و در فرهنگ عربی معنایی متفاوت دارد، آن را عربی اصیل دانست؛ و
پذیرفتنی است که این واژه در میان عربها معنای کافر و منافق را به ذهن نمی رساند.
در سطور بالا در باره معنای لغوی و اصطلاحی این کلمه سخنانی به قلم آمد. اما پی
بردن به معنای کلمه حنیف در اشعار عرب پیش از اسلام نیز شایسته دقت است و ممکن است
در تبیین معنایی این واژه در آن زمان کمک قابل توجهی بنماید. از این رو به سرودههای
برخی از شاعران عرب پیش از اسلام نگاهی می افکنیم.
ابوقیس، صیفی بن اسلت انصاری و رئیس قبیله اوس در شعری چنین می سراید:
اعیذکم بما عاذ به ابراهم مستقبل الکعبه وهو قائم
ولی امریء فاختار دیناً فلا یکن علیکم رقیب غیر رب الثواقب
اقیمـوا لنا دیناً حنیفاً فانتـــم لنا غایه قد یهتدی بالذوائب۵۵
ابوقیس در زمان هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مدینه شعری چنین سرود:
فلولا ربنا کنا یهودا وما دین الیهود بذی شکول
ولولا ربنا کنا نصارا مع الرهبان فی جـیل الجلیل
ولکنا خلقنا اذا خلقنا حنیفاً دینـنا عن کل جــیل
نسوق الهدی ترسف مذعنات مکـشفه المـناکب فی الجلـول۵۶
عمرو بن لحی پس از اینکه به شام رفت، بت پرستی رایج در آنجا را پسندید و بتی به مکه
آورد و آن را در کعبه نصب کرد. این مسئله سبب رواج بت پرستی در مکه گردید و از
این رو یک مرد جرهمی که پیرو دین حنیف بود چنین سرود:
یا عمرو لاتظلم بمکه انّـها بلــد حـــرام
سائل بــعادٍ این هــم وکذاک تُخــتَرَم الانـام۵۷
امیه بن ابی الصلت ثقفی، اهل طائف و یکی از شاعران دوره جاهلیت بود و کتابهای
یهودیان و مسیحیان را خوانده بود. در برخی از گزارشها آمده که وی از بعثت پیامبری
در میان عربها خبر می داده است. او دین حنیف را تنها دین رستگار روز رستاخیز معرفی
می کرد. امیه به بازرگانی و تجارت نیز اشتغال داشته است. یکی از شعرهای او در وصف
حمله اصحاب فیل و دین حنیف ابراهیمی چنین است:
کل دین یوم القیامه عندالله اِلا دیــن الحنــیــفه زور۵۸
تعبیر حنیف و حنفا پیش از اسلام برای دین ابراهیمی و پیروان آن در ادبیات عرب مشهود
است. پس از اینکه اسلام نیز رواج یافت، مردمان عرب همین تعبیر را برای مسلمانان به
کار می بردند که نمونه هایی از آن در اشعار عرب شاهدی بر این مطلب است.
پس از کشتن ابوعفک یهودی شعری سروده شد که یک بیت آن چنین است:
جباک حنیفا آخر اللیل طعنه اباعفک خذها علی کبر السن۵۹
عبدالله بن انیس در یکی از جنگها چنین سرایید:
وقلت له خذها بضربه ماجد حنیف علی دین النبی محمد۶۰
حسان بن ثابت در روز فتح مکه درباره هجو پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین خواند:
هجوت محمدا واجبت عنه وعندالله فی ذلک الجزاء
هجوت مبارکاً براً حنیفـاً امین الله شیـمته الوفاء
امن یهجو رسول الله منکم و یمدحه و ینصره سواء۶۱
عامربن حارث، شاعر کافر قبیله هوازن در نجد (که اسلام را درک کرده بود)، در شعری از
عابدی متحنف سخن می گوید که نماز می خواند: «اقام الصلوه العابد المتحنف». در شعر
صخر نیز از عیسویانی که شراب می نوشند و در اطراف یک حنیف جنجال به پا می کنند، سخن
رفته است.
هر چند بوهل در مقاله «حنیف» مختصر دائره المعارف اسلام اصرار دارد که عبادت را
مناسب زاهدی بداند که از نوشیدن شراب خودداری می کند، اما شارح در شعر خویش حنیف را
مسلم معنا می کند و در بررسیهای خود چنین نتیجه می گیرد که حنیف به طور کلی مسلمان
معنا می دهد.۶۲
همان طور که از اشعار ذکر شده پیداست ، پیش از اسلام کلمه حنیف در نزد عربها به
معنای پیروی از سنت ابراهیم(علیه السلام) و دوری از بت پرستی بود. اما با بعثت
پیامبر(صلی الله علیه و آله) و آوردن دین اسلام که بر سنتهای الهی و یکتاپرستی و
دوری از شرک تأکید داشت، همان معنای حنیف در نزد آنان تداعی گردید و بر مسلمانان
اطلاق گردید. پس از لحاظ مفهومی، معنای این کلمه پیش از اسلام و پس از آن یکسان
بود، اما از لحاظ مصداقی پیش از اسلام به پیروان آیین ابراهیمی و پس از آن به
پیروان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام اطلاق می گردید.
۴. حنفا پیش از اسلام
با توجه به آنچه ذکر شد و آنچه از سرگذشت تاریخی جزیره العرب به دست می آید، پیش
از اسلام عده ای را جزو گروه حنفا قلمداد می کردند، اما چنین نبوده که اینان گروهی
دارای رهبری مشخص، با تشکیلاتی برخوردار از دانشمندان روحانی، کتاب و پیشینه تاریخی
روشن باشند. حتی برخی از نویسندگان مانند ابن منظور می نویسند: «بت پرستان عرب
جاهلی خود را حنیف یعنی پیرو دین ابراهیم می دانستند».۶۳ همچنین گفتیم که هر کس
سنتهای ده گانه مانند حج، ختنه و غیره را انجام می داد، او را حنیف می پنداشتند.۶۴
ابراهیم(علیه السلام) پس از هجرت به مکه و پایه گذاری خانه کعبه به همراه
اسماعیل(علیه السلام)، مراسم حج و برخی از آداب را برای عرب و ساکنان جزیره به
ارمغان آورد. این امر پس از سپری شدن مدت زمانی به صورت خاطراتی در ذهن عرب جزیره
العرب باقی ماند و پیروان دین حنیف را با آن می شناختند.
اما از سوی، دیگر بت پرستی، خرافه پرستی، زنده به گور کردن دختران، آداب و رسوم
غیرانسانی و غیرعقلایی و بسیاری دیگر از امور نیز در جزیره العرب ریشه دوانید و
آداب و اعمال ساکنان این منطقه را متحول ساخت. گرچه گروهی بدون سازمان مشخص در عمل
به سنتهای ابراهیمی می کوشیدند، اما در باره سنتهای شرک آلود و غیرانسانی همداستان
و همرنگ نبودند و اینان همان حنفا هستند.
در کنار برخی عربها که بر شرک و بت پرستی بودند، مسیحیان و یهودیان نیز در شبه
جزیره زندگی می کردند. یهودیان در مدینه و شمال جزیره العرب و معمولاً جدا از
عربها زندگی می کردند و مسیحیان نیز در یمن و نجران (جنوب و جنوب غربی شبه جزیره)
سکونت داشتند. اما حنفا جداگانه و در محل یا منطقهای مشخص از جزیره العرب زندگی نمی
کردند.
با توجه به نمونههایی از شخصیتهای مهم حنفا که در ذیل میآید، این مسئله روشن
می شود. پیش از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) چهار نفر به نام ورقه بن نوفل،
عبیدالله بن جحش، عثمان بن حویرث و زیدبن عمرو بن نفیل از پرستش بتان دوری جستند و
مردمان را در گمراهی و انحراف از دین ابراهیمی یافتند و پس از گفت وگویی که با هم
داشتند، برای جست وجوی دین حنیف از یکدیگر جدا شدند و هر کدام به سرنوشتی رسیدند.
آنان در مناطق مختلف در جست وجوی دین حق بودند تا آن را بیابند. مردم اینان را حنفا
می گفتند.۶۵
البته احتمال نام گذاری این افراد به «حنفاء» توسط تاریخ نگاران مسلمان پس از
اسلام نیز وجود دارد. مونتگمری وات در این باره می نویسد:
حنیف نامیدن «حنفاء» کار متکلمان و مدافعه گران مسلمان بعدی است.۶۶
اما با توجه به وجود این کلمه در آثار شاعران پیش از اسلام و متون تاریخی که
نمونههایی از آن ذکر گردید، به نظر می رسد شک و تردید او پایه و اساسی نداشته باشد.
گرچه این نظر وی برخاسته از تردید در نوشتههای موجود است، زیرا کتابی مربوط به دوره
پیش از اسلام به دست نیامده و همه این گزارشها برگرفته از نویسندگان پس از اسلام
است.
در هر صورت، تاریخ و سرگذشت حنفیان ابهامات زیادی دارد که گاهی به صورت افسانه
درآمده است; به گونهای که تشخیص واقعیت از غیر آن را با مشکل روبه رو کرده است.
بیشتر اینان در نزدیکی زمان ظهور اسلام زندگی می کردند و برخی نیز دوران اسلام را
درک کردند. در میان آنها افراد مختلفی از قبیل شاعر، خطیب، عامی و آگاه به کتب
مذهبی نیز یافت می شدند و حتی ادعا می کردند که به آخرین پیامبر که به زودی در
همین مناطق ظهور می کند، خواهند گروید، اما پس از بعثت از اسلام رویگردان شدند و
ایمان نیاوردند.
آنچه از گزارشهای پیشین در باره حنفا برداشت می گردد این است که پیروان دین حنیف
همانند یهودیان و مسیحیان دارای موقعیت جغرافیایی و سیاسی نبودند؛ گرچه عنوان حنفا
در جزیره ویژگی خاص خود را داشت. این مسئله برخاسته از مشکلات خود آنان بود که به
گونه مختصر ذکر میشود.
نخست آنکه حنفا رهبری دینی که آنان را هدایت کند نداشتند و به همین دلیل دین حنیف
از تحریف مصون نماند. دلیل دوم این بود که آنان دارای موقعیت جغرافیایی ویژه نبودند
و در مناطق مختلف پراکنده زندگی می کردند. دلیل سوم هم این بود که دین آنان دینی
اخلاقی بود و در مسائل سیاسی و اجتماعی دیدگاهی نداشت؛ از این رو پیروان آن همانند
دیگر ادیان جایگاهی نداشتند. مردم نیز به عنوان دینی که سفارشهای اخلاقی دارد به آن
می نگریستند و بسیاری از بت پرستان به دلیل انجام برخی سنتها خود را حنیف
می دانستند.
مطلب چهارم نیز این بود که این دین به تدریج تحریف شده و اصالت خود را از دست داده
بود. البته این در صورتی است که آن را به عنوان یک دین بپذیریم و در غیر این صورت
باید گفت آنان از حالت فطری یعنی یکتاپرستی دور شده بودند. پیروان آن از یهودیان،
مسیحیان و صابئان متأثر شده بودند و به همین دلیل برداشتهای متفاوتی از دین حنیف
وجود داشت.
در نتیجه نمی توان حنفا را گروهی متشکل و مشخص که دارای کتاب دینی خاص باشند،
قلمداد کرد. با این حال، وجود یک جنبش مخالف با مراسم و سنتهای جاهلی عرب را
نمیتوان انکار کرد. پیروان این جنبش در پی یافتن دین حنیف بودهاند. البته برخی از
مستشرقان معتقدند که حنفا عقیده خاص و منظمی داشتند.۶۷
اینکه برخی در عنوان حنفا برای آنان تردید دارند درست نیست. تردید در گزارش
نویسندگان متون تاریخی باید براساس شواهد و گمانه های قوی صورت گیرد، نه اینکه فقط
یک ادعا و تشکیک باشد. اگر وات بر این دیدگاه خود شواهدی ذکر می کرد و انگیزه
تحریف کنندگان نیز قابل اثبات بود، این تردید می توانست به عنوان یکی از احتمالات
قوی قلمداد شود.
برخی گفته اند که شرق شناسان حنفا را از پیروان دین مسیحیت و گروهی از عرب پارسا
می دانند که تغییراتی در دین نصرانیت داده و بعضی از تعالیم غیرمسیحی را در آن وارد
کرده بودند. آنان می گویند که از اشعار جاهلی نیز بر می آید که مراد از حنفا،
پیروان نصرانیت باشد، اما برای گفته خود در نسبت دادن چنین سخنی به شرق شناسان و
دلیل آنها دلیل نمی آورند و شاهدی از اشعار جاهلی نیز ذکر نمی کنند.۶۸
نویسنده مذکور سپس با این گفته که قرآن به صراحت مسیحی بودن حنفا را رد کرده، نظر
شرق شناسان را مردود می داند، در حالی که می توان گفت شرق شناسان نیز نمی خواهند
حنفا را مسیحی بدانند، بلکه بر این نکته تأکید دارند که آنان از اندیشه های مسیحی
متأثر بوده اند که مسئله ای پذیرفتنی است.
این نویسنده در جای دیگری آورده است: « برخی از نصارا همچون قیس بن ساعده الایادی،
ورقه بن نوفل و عثمان بن الحویرث از حنفا شمرده شده اند. اینان خودشان اعتراف کردند
که از عرب نصارایند؛ در حالی که اهل اخبار آنان را جزو حنفا ذکر می کنند». اما برای
این گفته خویش هیچ مدرک و سندی ارائه نمی کند. در حالی که سیره ابن هشام و المنمق و
برخی دیگر از منابع آورده اند که این اشخاص به دلیل نارضایتی از وضعیت دینی و
فرهنگی زمان خود به مناطق مختلف می رفتند و در پی دین حنیف می گشتند.
احتمال دیگر درباره حنفای پیش از اسلام این است که آنان به سبب ناراحتی از وضعیت
دینی و فرهنگی و از سوی دیگر آگاهی از بعثت پیامبری در این مناطق که دین حنیف را
می آورد، در جست وجوی این پیامبر حنفی به جاهای دیگر مهاجرت کردند تا او را بیابند.
آنان در واقع در پی یافتن دین حنیف ابراهیمی نبودند، بلکه یا در پی یافتن پیروان
راستین دین حنیف بودند تا از این راه به دین تحریف نشده ابراهیمی دست یابند و یا
درصدد آگاهی از پیامبر موعود بودند تا به او ایمان آورند. به نظر می رسد گزینه دوم
درست باشد و آنان در انتظار پیامبری بودند که دین ابراهیمی را زنده می کند.
البته باید در نظر داشت که به گروههای دیگری در سرزمینهایی چون ایران، یونان و روم
نیز واژه «حنفاء» اطلاق میشده است. مثلاً برخی از شاهان یونان و روم که به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 