پاورپوینت کامل نظریه انسجام اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظریه انسجام اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظریه انسجام اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظریه انسجام اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۹۵

چکیده

به لحاظ فراوانی کاربرد الفاظ در زبان امام خمینی(ره)، واژه وحدت و انسجام اسلامی،
مهم ترین کلید واژه، در مباحث سیاست خارجی و روابط بین الملل اسلامی است، تا جایی
که امروزه از ایشان به عنوان بزرگ ترین منادی وحدت اسلامی یاد می شود. اما آنچه در
این مباحث مهم است، بازخوانی و بازسازی این الفاظ در قالب مدل نظری و ساختارمند
نمودن آن بر اساس مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) است. این نوشتار می کوشد
تا نظریه انسجام اسلامی را از میان عبارات امام خمینی(ره) استخراج و الگو سازی
نماید.

واژه های کلیدی: نظریه انسجام اسلامی، امام خمینی(ره)، مبانی مفهومی.

۱. ضرورت و اهمیت

برای درک ضرورت و اهمیت وحدت و انسجام اسلامی، کافی است نیم نگاهی به تحولات اخیر
نظام بین الملل از یک سو و اختلافات و تعصبات کور فرق و مذاهب اسلامی از سوی دیگر
بیفکنیم. در سطح مناقشات بین الملل که چندین دهه پیاپی مبتنی بر بلوک بندی
ایدئولوژی لیبرالیسم در برابر مکتب کمونیسم بوده است، کمونیسم در آستانه قرن بیست
و یکم فرو پاشید. در پی آن، مناسبات نظام جهانی بر اساس نظریه نظریه پردازان
خوش بین، «تک قطبی لیبرالی» و طبق اندیشه نظریه پردازان واقعگرا، «نزاع چند قطبی
تمدنی» پیش بینی شده است. در این میان، آنچه بیش از همه برای دنیای اسلام اهمیت
دارد، درک صحیح شرایط جدید هژمونی سلطه است. بی ­شک امروز نظام سلطه دوران گذار و
فترت را تجربه می­کند و لذا با خلق مفاهیمی از قبیل «تروریسم»، «پایان تاریخ»، «جنگ
تمدنها» و «نظم نوین جهانی»، به دنبال پیدا نمودن الگوی جدیدی از بلوک بندی سلطه
جهانی است. بدین لحاظ تحولات جدید خاورمیانه، بازگشت نئومحافظه کاران آمریکا به
استعمار قدیم و نیز اشغال نظامی مناطق ژئوپلتیک جهان اسلام، به طور آشکار و پنهان
در مرزبندی جدید نظریه جنگ تمدنها نهفته است، که بدون رمزگشایی آن، ضرورت و اهمیت
انسجام اسلامی قابل فهم نیست.

اما در سطح مناقشات فرقه­ای جهانی اسلام، با کمال تأسف در سالهای اخیر، تعصبات کور
و تحریک گروههای افراطی توسط سازمانهای مخوف اطلاعات، فرق و مذاهب اسلامی را عملاً
به منازعات سازمانی کشانیده است. هم اکنون این مرزبندی سخت افزارانه، ظرفیتهای
نرم افزارانه بالقوه مسلمانان را به تحلیل برده و موجب قتل، ترورهای متعدد و دست
جمعی شده است. بدین لحاظ مسلمانان به جای همبستگی مذهبی در برابر دشمن مشترک، به
دلائل برداشتهای عوامانه فرقه­ای، سیاسی و ملی، در مقابل هم صف کشیدند. در چنین
موقعیتی چه باید کرد؟ بی­تردید توجه به انسجام اسلامی نه تنها حکایت از عمق چالشهای
مذکور دارد، بلکه تنها نسخه بیماری مزمنی است که به تکرار توسط فریادگر بیداری
اسلامی، امام راحل(ره)، طنین انداز شد و هم اکنون با توجه به تحولات منطقه­ای و
جهانی اهمیت آن، دو چندان شده است.

۲. طرح مسئله

از منظر امام خمینی(ره)، مهم ترین و کلیدی­ ترین اصل در سیاست خارجی درباره جهان
اسلام، اصل وحدت و انسجام اسلامی است. به لحاظ فراوانی کاربرد الفاظ در لسان امام
خمینی(ره)، بی­ تردید واژه وحدت اهمیت بسیاری دارد، تا جایی که امروزه از ایشان به
عنوان یکی از بزرگ ترین منادیان وحدت و انسجام اسلامی یاد می شود. کثرت آثار
محققانی که وحدت را از منظر امام خمینی(ره) بحث نموده­اند شاهد بر مدعاست.

اما آنچه این قلم را وادار به نگارش نموده است، این سؤال اصلی است که آیا تأکیدات
ایشان بر وحدت، از مبنای نظری منسجمی نیز پیروی می­کند. آیا مفهوم همگرایی و انسجام
اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره)، مبتنی بر مبادی و بنیانهای نظری است؟ آیا اساساً
می ­توان فراوانی عبارات امام خمینی(ره) در مورد مفهوم انسجام اسلامی را در قالب
الگویی نظری ارائه نمود؟ سؤالات فوق و نظائر آن، مهم ترین دغدغه نظری این مقاله
است.

فرضیه اجمالی این نوشته این است که امام خمینی(ره) در طرح شعار انسجام اسلامی، صادق
بوده و نیز هیچ گاه وحدت تاکتیکی، ملی و یا ایدئولوژیکی را مدنظر نداشته و لذا در
طول تلاشهای وحدت گرایانه خود دچار سطحی­نگری و کلی گویی نشده است و آن را به عنوان
گونه ای راهبرد از متن مبانی دینی طرح کرده است که از میان سه مفهوم اسلام، استقلال
و بیداری اسلامی قابل ردیابی است.

این نوشتار می­کوشد تا ضمن توجه به مبانی و مبادی مفهومی بحث، نظریه و الگوی انسجام
اسلامی از منظر امام خمینی(ره) را معماری و جست وجو نماید و در ضمن مباحث راهکارهای
عملی امام خمینی(ره)، جهت تحقق آن را تحلیل کند.

۳. مفهوم انسجام اسلامی از منظر امام(ره)

واژه انسجام اسلامی در برابر واگرایی اسلامی به معنای همبستگی، همراهی، هم­آهنگی،
وفاق و وحدت اسلامی است. کما اینکه همبستگی را به مشارکت، احساس تعلق و وابستگی دو
یا چند چیز[۱] و همراهی را به همراه بودن در انجام کاری به طور هماهنگ[۲] و هماهنگی
را به تناسب و سازگاری اجزای یک پدیده با پدیده دیگر و وفاق را توافق جمعی بر سر
مجموعه­ای از اصول و قواعد[۳] معنا کرده­اند. مقصود از انسجام اسلامی، عبارت است
از:

همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلّم و مشترک اسلامی و اتخاذ
موضع واحد برای تحقق اهداف عالیه امن اسلامی و موضع گیری واحد در برابر دشمنان
اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هر یک از مسلمانان به مذهب خود.[۴]

بنابراین، انسجام اسلامی به معنای همگرایی پیروان مذاهب مختلف در عین وجود اختلافات
مذهبی است، چرا که حذف اختلاف و تنوع فکری و مذهبی نه ممکن است و نه مطلوب. آنچه
مطلوب و شدنی است، یافتن راهبردهای نظری و عملی برای مدیریت صحیح پدیده تعدد
باورهای مذهبی و جلوگیری از آسیبها و پیامدهای زیانبار واگرایی اسلامی است.

بنابراین، پذیرش حضور دیگری و به رسمیت شناختن اختلاف و تنوع افکار را باید نخستین
و چه بسا مهم ترین گام و مبنای اندیشه وحدت به شمار آورد[۵] بررسی آثار امام
خمینی(ره) بیانگر این مطلب است که تأکید وی به وحدت چنین مبنایی دارد. وی با نگاهی
به اوضاع اجتماعی حاکم می­فرماید: «رمز تمام گرفتاریهای کشورهای اسلامی، اختلاف و
عدم هماهنگی است و رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی.»[۶] ایشان ضمن پذیرش
اختلافات مذهبی آن را مانع همبستگی در برابر دشمن خارجی نمی­دانند: «البته سنی و
شیعه در عقاید، در بسیاری از عقاید، مختلف اند… آزادند… عقاید مختلف اسباب
اختلافات خارجی چرا بشود.»[۷] بدین لحاظ از منظر ایشان «طرح اختلاف بین مذاهب
اسلامی از جنایاتی است که قدرتمندان… دامن می­زنند»[۸] و به طور کلی «وحدت را
برای حفظ کیان اسلام، گسترش اسلام عزیز و قدرتمند کردن جهان اسلام امری حیاتی
می­دانند.»[۹]

۱. از این رو، از منظر امام خمینی(ره) وحدت ایدئولوژیکی وحدتی آرمانی و مطلوب است
که در سطح مذاهب اسلامی، نه عملی، نه مطلوب و نه مطابق سیره علوی است. آنچه مطلوب و
شدنی است، وحدت استراتژیکی به معنای وحدت عملی و همبستگی بر اساس اصول مشترک اسلامی
در برابر دشمن مشترک جهان اسلام است که کیان اسلام، منابع و ذخایر کشورهای اسلامی
را مورد هدف قرار داده است.

آنهایی که می­خواهند بین اصل سنت و اصل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند و نه
شیعه… اینها نیست جز اینکه قدرتهای بزرگی فهمیده­اند آن چیزی که آنان را عقب زده
است اسلام و وحدت مسلمین و برادری بین همه امت اسلامی است.[۱۰]

۴. مبانی و مبادی مفهومی نظریه انسجام اسلامی

قبل از ورود به بحث، تذکار چند نکته مهم خالی از فایده نیست. نکته اول اینکه در
اندیشه امام، نظریه وحدت از درون مفاهیم متضاد و متعارض قابل فهم و درک است. اندیشه
امام خمینی(ره) بر خلاف نظریه بسیاری از نظریه پردازان مختلف، از حالت تک بعدی و
افراطی یا تفریطی… فراتر رفته است. مثلاً اگر در فقه، عده­ای به فقه سنتی و
دیگران به فقه پویا معتقد بودند، نظریه امام «سنتی پویا» است. اگر در میدان عمل،
عده­ای به عملگرایی و عده دیگر به آرمانگرایی تمایل دارند، امام خمینی(ره)
«آرمانگرای عملگرا» است. اگر در میان گرایشهای دینی، عده­ای عرفانی بودند و
دغدغه­شان باطن دین بود و عده­ای دیگر به فقه و ظواهر و اخبار عنایت داشتند، امام
خمینی(ره) «فقیه عارف» است. و یا اگر در سیاست و حکومت، عده­ای بر جمهوریت و رأی
مردم تأکید داشتند و عده­ای دیگر بر اسلامیت، ایشان به «جمهوری اسلامی» تأکید
می­نمودند. در موضوع وحدت اسلامی هم اگر در جهان اسلام عده­ای برای وحدت، پیشنهاد
عدول از اصول تشیع را می­دادند و عده ای دیگر به بهانه دفاع از ولایت، به اختلافات
دامن می زدند، امام خمینی(ره)، ضمن دفاع از ولایت، منادی وحدت شیعه و سنی بود.
واقعیت این است که نظریه پردازی در لبه دو نظریه افراطی و تفریطی و از درون تضادها
بسیار دشوار و تنها کار شخصیتهای غیر معمول، خلاق، نقاد و فعال تاریخ است که امام
خمینی(ره) یکی از چهره­های شاخص آن است.[۱۱]

نکته دومی که به کشف مفاهیم و مؤلفه­های وحدت کمک مؤثری می­کند، اصول و قواعد سیاست
خارجی از منظر امام خمینی(ره) است. از دیدگاه ایشان این اصول عبارت اند از: اصل نفی
سبیل و سلطه بیگانگان؛[۱۲] اصل دعوت و تبلیغ و صدور اسلام؛[۱۳] اصل تولی و
تبری؛[۱۴] اصل پایبندی به پیمانها؛[۱۵] اصل تألیف قلوب؛[۱۶] اصل نه شرقی نه
غربی؛[۱۷] اصل حفظ کیان اسلام؛[۱۸] اصل احترام متقابل؛ اصل حفظ استقلال کشورها و
عدم مداخله در امور داخلی آنها و… .

از میان اصول فوق، اصل تولی و تبری، اصل تألیف قلوب، اصل نه شرقی نه غربی و نیز اصل
استقلال، به طور مستقیم و غیرمستقیم در مسئله انسجام اسلامی نقش حساسی را بازی
می­نمایند.

نکته سوم، ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) در سیاست داخلی، خارجی و جهان اسلام
این ارکان است. در عرصه داخلی عبارت اند از: ۱. شریعت؛ ۲. ولایت؛ ۳. ملت. در واقع
از منظر امام آنچه موجب پیروزی انقلاب اسلامی شده است، وحدت ارزشهای اسلامی، وحدت
رهبری و وحدت اُمّی بوده­است، کما اینکه عوامل شکست و اختلاف در نبودِ عناصر سه
گانه فوق است.[۱۹]

اما در عرصه سیاست خارجی، سه مفهوم جلوه بیشتری دارند: ۱. اصل نفی سبیل و سلطه؛ ۲.
اصل دعوت و صدور اسلام؛ ۳. اصل نه شرقی نه غربی.

در عرصه جهان اسلام نیز سه مفهوم کلیدی ذیل، اهمیت بسیاری دارند: ۱. اصل استقلال و
آزادی؛ ۲. اصل بیداری اسلامی؛ ۳. اصل وحدت اسلامی. اکنون می ­توان به لحاظ مفهومی
این سئوال مهم را طرح نمود: از منظر امام خمینی(ره) کلیدی ­ترین مبانی مفهومی
زمینه ساز نظریه انسجام اسلامی کدام اند؟ برای پاسخ به سؤال فوق یک بار دیگر به
کلمات و عبارات امام خمینی(ره) درباره وحدت و انسجام اسلامی مراجعه می­کنیم. آنچه
در برقراری انسجام اسلامی از دیدگاه ایشان محور و مبناست عبارت است از:

الف) توحید، قرآن و نبوت

بی­تردید سه مؤلفه فوق مبنایی­ترین و پرمایه­ترین عناصر معنوی انسجام اسلامی، در
آرای فکری­ ـ ­ فرهنگی امام خمینی(ره) است:

وحدت در قوی­ترین و صادق­ترین و پرمایه­ترین و حقیقی­ ترین مصادیق تحقق خود، «وحدت»
ذات اقدس الهی است… و بقیه مصادیق وحدت، جملگی با «کثرت» در آمیخته­اند.[۲۰]

بعد از توجه به این نکته پایه­ای درباره وحدت و انسجام اسلامی، باید اظهار داشت که
از منظر امام خمینی(ره)، «مذاهب اسلامی» در عین کثرت، تضادها و دشمنیهای تاریخی، در
اصول پایه­ای و نظری، مظهر و تجلی وحدت اند.

از منظر امام خمینی(ره) وحدت مسلمانان، تجلی توحید اعتقادی آنهاست. از این رو، یکی
از مقاصد بزرگ انبیا توحید کلمه و توحید عقیده بوده است که در پیشرفت مقاصد بزرگ
اسلامی و تشکیل مدینه فاضله و غلبه بر دشمن بزرگ نقش تعیین کننده­ای داشته است. در
حقیقت، مقصد بزرگ انبیا جز در سایه وحدت نفوس، اتحاد و الفت جوامع اسلامی محقق
نمی­شود[۲۱] و لذا «از مسائل مهم سیاسی قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف
است.»[۲۲] قرآن بعد از تأکید بر «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرّقوا»
می فرماید: «و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».[۲۳]

از این رو، نظریه وحدت امام خمینی(ره)، در چارچوب نظری وحدت در عین کثرت و کثرت در
عین وحدت قابل ترسیم است. لذا مرزهای کشورهای اسلامی صرفاً کثرت جغرافیایی است:

مسلمانان باید با هم ید واحده باشند… اینها باید دست واحد باشند، مجتمع باشند،
یکی باشند، خودشان را از هم جدا ندانند. مرزها را اسباب جدایی قلبها ندانند، مرزها
جدا، قلبها با هم.[۲۴] البته سنی و شیعه در عقاید [خود]… آزادند… عقاید مختلف،
اسباب اختلافات خارجی چرا بشود.[۲۵]

از این رو، «کلمه توحید و توحید کلمه»[۲۶] از منظر امام خمینی(ره) دو روی یک
سکه­اند. اگر کلمه توحید «لا اله الا الله» که روح و جان اعتقادات مسلمانان است با
توحید کلمه (انسجام اسلامی) که توصیه خداوند و پیامبر اکرم(ص) است، ترکیب گردد،
جامعه توحیدی شکل می­گیرد و زمینه احیای مجدد تمدن اسلامی فراهم می­گردد. از منظر
امام:

منطق انبیا این است که: اشداء باید باشد بر کفار و بر کسانی که بر ضد بشریت هستند
بین خودشان هم رحیم باشند[۲۷] خالقی که… به کتب مقدس آسمانی­اش… طریق برخورد با
مؤمنین و دوستان خود و ملحدین و مستکبرین و دشمنان خویش را آموخته [که] «محمد رسول
الله و الذین معه اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم»[۲۸] ما به حبل خدا و پیامبر…
چنگ زده­ایم و جداً باید از هر آنچه غیر رضایت آنان است متنفر باشیم.[۲۹] شما همه،
ملت اسلام و تابع پیامبر و پیرو دستورات قرآن مجید هستید.[۳۰]

از فقرات فوق می توان به خوبی استفاده کرد که مبنا و ملاک وحدت از منظر امام
خمینی(ره)، اصل توحید و تبعیت از دستورهای قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) به عنوان
مهم ترین اصول مشترک جهان اسلام است. در واقع در سایه ترکیب اصول و مؤلفه­های مذکور
که مبیّن وجود مبانی نظری و اعتقادی وحدت اسلامی از یک سو و تکثر مذهبی جهان اسلام
از سوی دیگر است، می توان وحدتی را پی­ریزی نمود که تجلی اخوت، برادری و رحمت
اسلامی در رفتار جمعی جوامع و ملل اسلامی در سطوح مختلف منطقه­ای و زندگی اجتماعی
مسلمانان باشد:

باید کوشش کنید، باید کوشش کنیم که این رحمت ادامه پیدا کند… تفرقه از شیطان است
و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است.[۳۱]

به همین دلیل، امام با تعجب از ندیده گرفتن این اصل بنیادین می­فرماید:

از مرکز وحی که رسول اکرم(ص) در آنجا مردم را دعوت به اعتصام به حبل­الله و وحدت
فرموده است، یک آخوند درباری صدای نفاق بر می دارد و فریاد نفاق انگیز می­کشد.[۳۲]

به عبارت دیگر، از منظر امام خمینی(ره) اختلافات فقهی و مذهبی آن قدر مهم نیستند که
از انسجام اسلامی جلوگیری کنند و موجب اختلاف شوند:

یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته­ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و
دسته­ای حنبلی و دسته­ای اخباری. اصلاً طرح این معنا، از اول درست نبود… اینها
دلیل اختلاف نیست.[۳۳]

اشعار عرفانی امام نیز ندای وحدت را از منظر نظام توحیدی هستی تکرار می­کند، بدان
حد که حتی فریاد اناالحق منصور را نشان انیت، ثنویت و تکثر می داند:

بر فراز دار فـریاد انـا الحق مــی زنی

فـریاد انـا الــحق ره منصــور بــود

مـدعی حــق طلب، انیت و انـا چـه شـد؟

یارب مـددی که فکـر راهـــی بکـنیم[۳۴]

ب) استقلال، آزادی و جمهوریهای آزاد

اگر سه مؤلفه کلیدی پیشین را مفاهیم هویت ساز و مبانی فکری­ ـ ­فرهنگی انسجام
اسلامی از منظر امام خمینی(ره) تلقی نماییم، آن گاه سه مفهوم فوق را می­توان
مهم ترین عناصر مؤثر سیاسی ـ اجتماعی برای درمان تفرق و تشتت جهان اسلام فرض نمود.
برای روشن شدن موضوع، این سه مفهوم در حد مجال مقاله تبیین می­شود.

استقلال از منظر امام، به معنای عدم وابستگی،[۳۵] نفی سلطه و دخالت خارجی،[۳۶] قطع
نفوذ بیگانگان،[۳۷] اداره مستقل مملکت[۳۸] و خروج از نفوذ استعمار[۳۹] است. از
دیدگاه امام، استقلال در دو حوزه درونی و بیرونی قابل تأمین است. استقلال در حوزه
درونی پیش شرط نیل به استقلال در حوزه بیرونی است.[۴۰] بدین لحاظ استقلال بر دو
پایه استوار است: اول: آزادی از قیود فکری و فرهنگی غرب و بازگشت به هنجارها و
ارزشهای اسلامی؛ دوم: استعمارزدایی از سرزمینهای اسلامی. ایشان ابعاد دوگانه
استقلال فوق را این گونه ترسیم می نماید:

بزرگ ترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابر قدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی
است که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل
نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. برای به دست آوردن استقلال فکری و
بیرون رفتن از زندان وابستگی، خود و مفاخر و آثار ملی و فرهنگی خود را دریابید.[۴۱]

فقره فوق، ضمن تأکید بر بعد خارجی استقلال، آن را مبتنی بر استقلال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.