پاورپوینت کامل تاریخ و علوم قرآناز منظر امام خمینی(ره) و دیگران ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ و علوم قرآناز منظر امام خمینی(ره) و دیگران ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ و علوم قرآناز منظر امام خمینی(ره) و دیگران ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ و علوم قرآناز منظر امام خمینی(ره) و دیگران ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۴۳
چکیده
در این مقاله تلاش شده است تا نظرات حضرت امام خمینی(ره) پیرامون تاریخ و علوم قرآن از
میان سخنان پراکنده آن معظم له جمع آوری و با نظرات دیگران مقایسه و بررسی شود.
علی رغم نظرات مختلفی که درباره بعضی از مسائل تاریخ قرآنی از قبیل وحی، نزول قرآن
و کیفیت نزول آن ابراز شده است، اندیشه های حضرت امام(ره) از جهات مختلف قابل دقت است
که نگارنده در این نوشتار به تحلیل و بررسی آن پرداخته و ضمن مقایسه آن با
دیدگاه های دیگران، نظر خود را همراه با ادله ذکر نموده است.
واژه های کلیدی: تاریخ، قرآن، وحی، بیت المعمور، بیت العزه، حروف مقطعه، تحریف.
آشنایی با تاریخ و سرگذشت قرآن از اهمیت و ویژگی خاصی برخوردار است، زیرا قرآن
اساسنامه و قانون اساسی و پایه گذار یک ملت اصیل اسلامی است. از این رو دانشمندان و
محققان اسلامی، این مسائل را مورد توجه قرار داده و کتابهای متعدد و سودمندی را در
زمینه های وحی، کیفیت نزول قرآن، زمان نزول و مدت آن، چگونگی تدوین مصاحف اولیه
و… به رشته تحریر درآورده و اندیشه های مختلفی را نیز پیرامون این مسائل ابراز
کرده و مورد نقد و بررسی قرار داده اند.
یکی از آرای مهم و اساسی در این بخش اندیشه های حضرت امام(ره) است که راقم این سطور از
سخنان و یا مکتوبات و آثار حضرت امام(ره) استخراج کرده و سپس به تبیین و تحلیل آن
پرداخته است.
توجه به این نکته لازم و ضروری است که دیدگاههای حضرت امام(ره) در زمینه تاریخ قرآن در
یک اثر مستقل وجود ندارد، زیرا حضرت امام(ره) در این بخش بیشتر درصدد بیان حقیقت قرآن
و اسرار آن بوده است و از این جهت بسیاری از مطالب تاریخی قرآن از قبیل جمع آوری و
تدوین قرآن، اعراب و رسم الخط، تعداد آیات و سوره ها و… در مکتوبات و سخنان حضرت
امام(ره) به چشم نمی خورد.
یکی از مسائل زیربنایی و مهم تاریخ قرآن را وحی تشکیل می دهد که بر اساس آیات،
نزول قرآن هم تنها از همین راه صورت گرفته است.
وأوحی إلیّ هذا القرآن لأنذرکم به.
و وحی شده است به سوی من این قرآن تا انذار کنم شما را به وسیله آن.
وإنه لتنزیل رب العالمین نزل به الروح الأمین علی قلبک لتکون من المنذرین بلسان
عربی مبین.
مسلماً این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است، روح الامین آن را نازل
کرده است بر قلب پاک تو، تا از انذارکنندگان باشی آن را به زبان عربی آشکار
(نازل کرد).
از این رو اکثر محققان که درصدد تحقیق و تألیف پیرامون تاریخ قرآن هستند، بحث از
وحی و حقیقت آن را از مباحث آغازین خود قرار داده اند. ما نیز در این بحث ابتدا
مسئله وحی را مطرح و سپس بحث از کیفیت نزول و نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و نزول
آن به بیت المعمور و معنای حروف مقطعه و در پایان بحث شبهه تحریف قرآن را دنبال
خواهیم کرد و در هر بخش نظر حضرت امام(ره) را مورد دقت و توجه خاص قرار خواهیم داد.
معنای وحی در لغت و اصطلاح
معنای لغوی
وحی در لغت به معانی مختلفی چون اشاره، کتابت، نامه، الهام، سخن پوشیده و مخفی و هر
چه که به دیگری القا و تفهیم گردد، به طوری که از دیگران مخفی بماند، آمده است.
لسان العرب آورده است:
الوحی الاشاره والکتابه والرساله والالهام والکلام الخفی… ووحی الیه أی کلّمه
بکلام یخفیه من غیره. وحی به معنای اشاره و کتابت و نامه و الهام و کلام مخفی آمده
است… و به او وحی کرد، یعنی با او طوری صحبت کرد که از دیگران مخفی ماند.
راغب در مفردات می گوید: «اصل الوحی الاشاره السریعه؛ وحی در اصل به معنای اشاره
سریع می باشد.»
ابن فارس در مقاییس اللغه آورده است:
و ح ی اصل یدلّ علی القاء علم فی خفاء أو غیره والوحی الاشاره والوحی الکتابه
والرساله وکلّما ألقیته إلی غیرک حتی علمه فهو وحی کیف کان وکلّ ما فی باب الوحی
راجع إلی هذا الاصل.
اصل وحی دلالت بر القای علم یا چیز دیگری به صورت مخفی دارد، و به معنای کتابت و
نامه هم آمده است، و هر چیزی را به دیگری القا کنی تا بفهمد وحی گفته می شود، و
تمام معناهایی که برای وحی بیان شده به همان اصل بر می گردد.
صاحب کتاب التحقیق درباره معنای وحی چنین می گوید:
انّ الاصل الواحد فی الماده: هو إلقاء أمر فی باطن غیره، سواء کان الالقاء بالتکوین
أو بإیراد فی القلب وسواء کان الأمر علماً أو ایماناً أو نوراً أو وسوسه أو غیرها،
وسواء کان إنساناً أو ملکاً أو غیرهما وسواء کان بواسطه أو بغیر واسطه ویفید العلم
والیقین.
وحی یک معنا بیشتر ندارد و آن افکندن چیزی در باطن دیگری است، خواه به صورت تکوینی
صورت گیرد و یا به وارد کردن در قلب، خواه آن چیزی که به طرف القا می شود. علم،
ایمان، نور، وسوسه یا غیر آن باشد. و خواه طرف مقابل انسان باشد یا فرشته باشد و یا
غیر آن، و خواه این افکندن با واسطه و یا بدون واسطه انجام گیرد، و این وحی مفید
علم و یقین است.
می توان گفت تمام این معانی که اهل لغت بیان کرده اند به یک معنا باز می گردد. آن
معنا این است که مطلب طوری به مخاطب القا شود که از دیگران مخفی بماند و اگر راغب
اصفهانی سرعت را نیز در معنای وحی دخیل دانسته از این جهت است که معمولاً اگر چیزی
با سرعت تحقق پیدا کند از نظر دیگران مخفی می ماند.
وحی در قرآن نیز به معانی مختلفی چون اشاره پنهانی، هدایت غریزی حیوان، الهام و
مهم ترین آنها وحی رسالی آمده است.
معنای اصطلاحی
وحی در اصطلاح دانشمندان و محققان اسلامی به معنای آگاهی باطن است که بر اثر سروش
غیبی انجام می گیرد. به عبارت دیگر، وحی همان پیام تابناک الهی است که گاهی به صورت
مستقیم و گاهی به واسطه جبرئیل(ع) به انبیای الهی(ع) می تابد و منشأ آن نیز بر انبیا و
اولیای الهی(ع) کاملاً روشن است.
بعضی از محققان در فرق بین الهام و وحی گفته اند: منشأ الهام گاهی روشن نیست، ولی
منشأ وحی همیشه روشن و واضح است. از این جهت پیامبران الهی(ع) هرگز در گرفتن وحی و
پیام آسمانی دچار حیرت و شک و تردید و اشتباه نمی شوند و به آنچه به آنها رسیده
است، اطمینان دارند.
در روایتی راوی از امام صادق(ع) سؤال کرد که چگونه پیامبر(ص) مطمئن شد که آنچه به او
می رسد وحی الهی است. حضرت پاسخ داد:
انّ الله إذا إتّخذ عبداً رسولاً أنزل علیه السکینه والوقار فکان الذی یأتیه من قبل
الله مثل الذی یراه بعینه.
زمانی که خداوند بنده ای را به عنوان رسول انتخاب می نماید، چنان سکینه و وقاری به
او می دهد که آنچه از جانب خداوند به او می رسد مانند چیزی است که به چشم خود
می بیند.
نظر حضرت امام(ره) درباره حقیقت وحی
حضرت امام(ره) درباره حقیقت وحی می فرماید:
این (وحی) از لطایف معارف الهیه و از اسرار حقائق دینیه است که کم کسی می تواند به
شمه ای از آن اطلاع پیدا کند به طریق علمی، و جز کمل از اولیاء که اول آنها خود
وجود مبارک رسول ختمی۶ است و پس از آن به دستگیری آن سرور، دیگر از اولیاء و اهل
معارفند، کسی دیگر نمی تواند به طریق کشف و شهود از این لطیفه الهی مطلع شود، زیرا
که مشاهده این حقیقت نشود جز به وصول به عالم وحی و خروج از حدود عوالم امکانی.
از کلام حضرت امام(ره) استفاده می شود که وحی از سنخ مادیات نیست، بلکه از اموری است
که کسی نمی تواند حقیقت آن را درک کند، مگر خود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع). تمام آنچه
محققان درباره وحی گفته اند، از باب شرح الاسم است نه بیان واقعیت و فقط انسان
می تواند تا حدودی آثاری را که در بعضی از روایات به آن اشارت رفته است، درک کند.
حضرت امام(ره) حقیقت وحی را قابل درک ندانسته اند، زیرا وحی از اسرار و حقائق است و
انسان باید از این عالم مادی خارج گردد تا بتواند شمه ای از آن معنا را به دست آورد
و این همان مطلبی است که در کلام بسیاری از بزرگان و محققان معاصر وجود دارد.
کیفیت نزول وحی
یکی از مطالبی که در ارتباط با وحی مطرح می شود و فهم آن برای ما مشکل است، کیفیت
نزول وحی به پیامبر(ص) است. از روایات استفاده می شود که پیامبر(ص) قبل از بعثت گاهی از
راههای مختلف با عالم ملکوت ارتباط داشته اند.
علی بن ابراهیم(ره) می گوید: پیامبر(ص) در ۳۷ سالگی خوابهایی می دیدند که کسی به او خطاب
می کند: یا رسول الله، و پیامبر(ص) این مطلب را از مردم مخفی می کردند. و گاهی که
پیامبر(ص) برای چراندن گوسفندان ابوطالب(ع) به اطراف مکه می رفت، شخصی را می دید که به
او خطاب می کند: یا رسول الله. حضرت۶ سؤال کرد: تو کیستی؟ جواب داد: من جبرئیل
هستم. خداوند مرا فرستاده تا تو را به پیامبری انتخاب نمایم.
بعد از رسالت این ارتباطها به صورت قوی تر، بین پیامبر(ص) و خداوند وجود داشته است.
سیوطی می گوید: وقتی پیامبر(ص) به رسالت مبعوث شد، دائماً با جبرئیل(ع) در ارتباط بوده
است، ولی دو بار او را در صورت واقعی خودش دیده است. ۱. زمانی که خود رسول الله(ص)
درخواست کرد تا او را در چهره واقعی ببیند. ۲. در شب معراج نیز پیامبر(ص) جبرئیل(ع) را
به صورت واقعی خودش مشاهده نمود.
بعضی از محققان گفته اند: نظر صحیح این است که پیامبر(ص) یک مرتبه در غار حرا و مرتبه
دوم در شب معراج، جبرئیل(ع) را به صورت واقعی خودش دیده است. ولی می توان گفت: بین
این دو نظریه اختلاف اساسی وجود ندارد، یعنی ممکن است آن مرتبه اول که رسول الله(ص)
درخواست کرده جبرئیل(ع) را در چهره واقعی خود ببیند، در ارتباط با همان غار حرا بوده
است، زیرا درخواست رؤیت در کلام آنها به صورت مطلق ذکر شده است.
حالت پیامبر(ص) در هنگام نزول وحی
در هنگام نزول وحی، جان و روح پیامبر(ص) چنان تجلیگاه نور حق می شد که بدن مطهر آن
حضرت شروع به لرزش می کرد، و عرق سرد بر پیشانی اش می نشست، به طوری که او را
شست وشو می دادند و در پارچه ای می پوشاندند. گاهی نیز حالت التهاب و برافروختگی به
او دست می داد و رنگ رخسار مبارکش به سرخی و کبودی می گرایید و زمانی هم چنان سنگین
می شد که مرکبی که سوار بود، از راه رفتن می ایستاد. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند:
این حالات برای پیامبر(ص) هنگام وحی مستقیم رخ می داده است.
عن زراره قال جعلت فداک الغشیه اللتی تصیب رسول الله(ص) اذا نزل علیه الوحی؟ فقال:
ذلک اذا لم یکن بینه وبین الله احد، ذاک اذا تجلی الله له.
زراره نقل می کند: از امام صادق(ع) سؤال کردم: غشی که بر پیامبر(ص) عارض می گشت هنگام
نزول وحی بود؟ فرمود: این حالت زمانی بود که بین او و خداوند هیچ کس واسطه نبود، و
خداوند با عظمت و جلال بر او تجلی می کرد.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:
إن جبریل(ع) کان اذا أتی النبی(ص) لم یدخل حتی یستأذنه واذا دخل علیه قعد بین یدیه قعده
العبد.همانا جبرئیل(ع) وقتی بر پیامبر(ص) وارد می شد اجازه می گرفت و مانند بندگان در
مقابل او می نشست.
نظر حضرت امام(ره) در مورد کیفیت نزول وحی
حضرت امام(ره) درباره کیفیت نزول وحی می فرماید:
کیفیت وحی از اموری است که غیر از خود رسول خدا(ص) و کسانی که در خلوت با رسول خدا(ص)
بودند، یا اینکه از آن الهام گرفته اند، کیفیت نزول وحی را کسی نمی تواند بفهمد؛ و
لهذا هر وقت خواستند معرفی هم بکنند با زبان ما عامیها معرفی کردند چنانچه خدای
تبارک و تعالی با زبان آن بشر عامی، خودش را با شتر معرفی می کند، با آسمان معرفی
می کند، با زمین معرفی می کند.
حضرت امام(ره) در جای دیگر می فرماید:
این فشاری که از روح بزرگ به ایشان (پیامبر(ص)) وارد شده، این چه صنف فشاری بوده است
و چه حالی دست داده است در این باب؟ و کیفیت نزول وحی و نازل شدن روح اعظم برای
رسول خدا(ص) وضعیتش چه بوده است، دست ما کوتاه از آن است، و ما یک چیزی از دور، خیلی
از دور می شنویم و ادراکش نمی توانیم بکنیم.
در روایات متعددی وارد شده است: پیامبر(ص) در هنگام وحی چنان احساس سنگینی و فشار
می کرد که بدن مطهرش داغ می شد و عرق از وجود مبارک آن حضرت سرازیر می گشت و اگر بر
شتر و مرکبی سوار بود، آن حیوان چنان خم می شد که به زمین می رسید. عباده می گوید:
هنگام نزول وحی رنگ صورت پیامبر(ص) تغییر می نمود و در آن حال سر خود را فرو
می انداخت.
اینکه چرا پیامبر(ص) در هنگام وحی دچار این حالت می گشت، حقیقت آن برای ما معلوم
نیست. حضرت امام(ره) همان گونه که اصل وحی را قابل درک ندانسته اند، در مورد کیفیت
نزول وحی هم همین اعتقاد را دارند. این کلام بسیار مهم و اساسی به نظر می رسد، زیرا
دست ما از حقیقت این مسئله کوتاه است و فقط ما می توانیم آثاری از آن را که در
روایات اشارت شده است تا حدودی درک نماییم.
دیدگاه زرقانی در مورد کیفیت نزول وحی
زرقانی می گوید:
هذا من انباء الغیب فلایطمئنّ الانسان الی رأی فیه الا ان ورد بدلیل صحیح من
المعصوم. کیفیت نزول وحی از اخبار غیبی است که انسان نمی تواند نظر قطعی درباره آن
بدهد، مگر اینکه دلیلی از طرف معصوم وارد شده باشد.
زرقانی در ادامه سه نظریه را مطرح ساخته است:
اول: نزول قرآن بر ملک یک نزول روحانی بوده است و جبرئیل(ع) آن را از لوح محفوظ گرفته
و بر پیامبر(ص) نازل کرده است.
دوم: ملائکه حافظ، قرآن را در مدت بیست شب بر جبرئیل به صورت تدریجی نازل کردند و
سپس جبرئیل در مدت بیست سال به صورت تدریجی بر پیامبر(ص) نازل فرمود.
سوم: جبرئیل قرآن را سماعاً از خداوند دریافت نموده و سپس بر پیامبر(ص) نازل کرده
است.
وی در ادامه می گوید: این اقوال صحیح باشند یا نباشند، هدف مهمی بر آنها مترتب
نمی شود، زیرا ما قطع داریم که مرجع تنزیل خداوند است.
نزول قرآن در ماه مبارک رمضان
حضرت امام(ره) درباره نزول قرآن در ماه مبارک رمضان می فرماید:
در ماه رمضان قضیه ای اتفاق افتاد که ابعاد آن قضیه و ماهیت آن قضیه در ابهام الی
الابد مانده است … و آن نزول قرآن است، نزول قرآن بر قلب رسول الله(ص) در لیله
القدر.
قرآن نازله ای در ماه مبارک رمضان، آن هم بر قلب مبارک رسول خدا(ص)، و از آنجا متنزل
شده است تا رسیده است به آن جایی که با زبان گفته می شود.
ماه رمضان مبارک است برای اینکه نزول وحی در او شده است یا به عبارت دیگر، معنویت
رسول خدا(ص) وحی را نازل کرده است.
خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و
اقدس خود نازل کرده فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و
سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده است.
از کلام حضرت امام(ره) نکاتی را می توان استفاده نمود:
نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و شب قدر بوده است . این نکته از آیات قرآن استفاده
می شود: « انا انزلناه فی لیله القدر، « شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن».
کلام حضرت امام(ره) نیز با آیات شریفه کاملاً سازگار است.
نزول قرآن در ماه مبارک رمضان تا ابد در ابهام می ماند و هیچ کس نمی تواند آن مسئله
را درک نماید.
نکته دیگری که در کلام آن حضرت به چشم می خورد این است که نزول قرآن در شب قدر بر
قلب رسول الله(ص) بوده است.
قرآن غیر از نزولی که بر قلب پیامبر(ص) داشته است، مجدداً آن را تنزل داده تا به این
عالم ظلمانی رسیده و به صورت الفاظ و حروف درآمده است.
نزول قرآن در بیت المعمور
حضرت امام(ره) درباره کیفیت نزول قرآن می فرماید:
در مورد کیفیت نزول قرآن در حدیث است که جمله واحده در بیت المعمور» و در ظرف ۲۳
سال بر رسول خد(ص) وارد شده و ورود در بیت المعمور نیز نزول بر رسول خداست.
مرحوم صدوق(ره) آورده است:
نزّل القرآن فی شهر رمضان فی لیله القدر جمله واحده الی بیت المعمور فی السماء
الرابعه ثمّ نزل من البیت المعمور فی مده عشرین سنه وان الله أعطی نبیه(ص) العلم
جمله. قرآن در ماه رمضان و شب قدر به صورت کامل به بیت المعمور در آسمان چهارم نازل
گشت. سپس به مدت بیست سال از بیت المعمور به پیامبر(ص) نازل شد و خداوند علم به قرآن
را به صورت دفعی به پیامبر(ص) عطا نمود.
در کلام حضرت امام(ره) سه نکته اساسی و مهم وجود دارد که قابل دقت است:
قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان به صورت دفعی در خانه ای به نام بیت المعمور نازل
شده است. این کلام برگرفته از روایاتی است که در منابع شیعه وجود دارد.
مدت نزول تدریجی قرآن ۲۳ سال بوده که همان قول مشهور است، اگر چه عده ای قائل اند
که قرآن در مدت بیست سال نازل گشته است.
ورود قرآن در بیت المعمور همان نزول بر قلب رسول خدا(ص) است. این نکته بسیار جالب است
که ایشان بیت المعمور را قلب رسول خدا(ص) دانسته و کمتر کسی به این نکته اشاره نموده
است.
نزول قرآن در بیت العزه
اهل سنت درباره نزول قرآن در شب قدر می گویند: ابتدا قرآن در شب قدر به جبرئیل(ع)
داده شد و او قرآن را در خانه ای به نام بیت العزه قرار داد و از آنجا قرآن به
صورت تدریجی بر پیامبر(ص) نازل گردید.
أخرج الحاکم وابن أبی شیبه من طریق حسان بن الحریث عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس
قال: فصل القرآن من الذکر، فوضع فی بیت العزه من السماء الدنیا، فجعل جبرئیل(ع)
ینزّل به علی النبی(ص)، اسانیدها کلها صحیحه.
ابن ابی شیبه از طریق حسان بن ثابت و او از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده که
گفت: قرآن از طرف خدا در خانه ای از آسمان دنیا به نام بیت العزه قرار داده شد، و
جبرئیل(ع) کم کم آن را بر پیامبر(ص) نازل فرمود.
در روایت دیگری از اهل سنت آمده است:
وأخرج ابن أبی شیبه فی فضائل القرآن من وجه آخر عنه، دفع الی جبرئیل(ع) فی لیله القدر
جمله واحده فوضعه فی بیت العزه ثمّ جعل ینزّله تنزیلاً.
ابن ابی شیبه این روایت را از وجه دیگری از ابن عباس نقل کرده است که تمام قرآن در
شب قدر به جبرئیل(ع) داده شد، پس جبرئیل آن را در بیت العزه قرار داد و از آنجا کم کم
بر پیامبر(ص) نازل کرد.
نقله القرطبی عن مقاتل بن حیان، وحکی الاجماع علی انّه نزل جمله واحده من اللوح
المحفوظ الی بیت العزه فی السماء الدنیا.
قرطبی از مقاتل بن حیا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 