پاورپوینت کامل زمزم راز (شرحی بر دعای عارفان) ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زمزم راز (شرحی بر دعای عارفان) ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زمزم راز (شرحی بر دعای عارفان) ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل زمزم راز (شرحی بر دعای عارفان) ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۳

تأثیر گناه بر جسم و جان

یکی از آثار زیان بار گناه برای روح و جان، این است که دل و گوش و چشم آدمی را حجاب
فرا می گیرد و او را از درک حقایق ناتوان می سازد. امام علی علیه السلام می فرماید:

اِحْذَرْ سُکْرَ الْخَطیئَه فَاِنّ لِلْخَطیئَهِ سُکْرا کَسُکْرِ الشّرابِ بَلْ هِیَ اَشَدُّ سُکْرا فِیهِ حَتّی یَقُولَ اللّهُ
تعالی صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ.

بپرهیز از مستی گناه؛ زیرا همانند مستی شراب است، بلکه بالاتر از آن، تا آنجا که خداوند متعال
می فرماید: «کر و کور و گنگ هستند و راه برگشت ندارند.»

به راستی، سبب انجام گناه چیست؛ آیا جز درک نکردن زشتی گناه، غفلت از سرانجام گناه و ناسپاسی
نعمت های الهی است؟ فرشتگان الهی به انسان گناهکار نزدیک نمی شوند، حتی گاهی بوی گناهانی چون
غیبت، زنا، شهادت ناحق و کبر تا آسمان ها بالا می رود و آنان را آزار می دهد. مولوی در این باره می سراید:

این نجاست بویش آید بیست گام

آن نجاست بویش از ری تا به شام

بلکه بویش آسمان ها بر رود

بر دماغ حور و رضوان بر شود

هیچ عذابی بالاتر از این نیست که حور و فرشته و حتی مؤمنان، به خاطر گناهمان از ما
بگریزند. روز قیامت، «یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ» است که باطن ها آشکار و طبیعت گناهان ظاهر می شود.
آن روز، هر رذیله اخلاقی با مصداقی مثالی ظاهر می شود، همان گونه که مولوی می گوید:

ای دریده پوستین یوسفان

گرگ برخیزی از این خواب گران

این سخن های چو مار و کژدمت

مار و کژدم می شود گیرد دُمت

برخی سالکان طریقت، از درون آدمیان آگاهند. آنان هرگاه به شخصی گناهکار نزدیک می شوند،
بوی آزاردهنده گناهان فرد، آنها را به شدت ناراحت می کند. امام سجاد علیه السلام در دعای خمسه عشر به ما
می آموزد که جامه گناه و پستی را از تن خود برکنیم و با آب توبه، جسم و جان را شست وشو دهیم:

خداوندا! خطاها، جامه خواری بر تنم کرده و دوری از تو بر من پوشش بیچارگی افکنده است و
جنایت بزرگ من، دلم را به مرگ کشانده است. پس به پذیرش توبه از طرف خود آن را زنده
کن. ای آرمان و مطلوبم وای خواسته و آرزویم! پس سوگند به عزت تو، برای گناهانم جز تو
آمرزنده ای نیافته ام، برای شکست خود چاره ای غیر از تو ندیده ام و به تحقیق، من برای بازگشت
به سوی تو خضوع کرده ام.

عارف واصل، شهید چمران هم عذر تقصیر از خداوند می خواهد و می گوید:

خدایا، ما را ببخش از گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم. گناهانی را
می کنیم و با هزار قدرت عقل توجیه می کنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم.

پیام متن:

۱. گناه، مانعی برای درک حقایق؛

۲. گناه، باعث دوری فرشتگان از آدمی؛

۳. طلب عفو از گناهان، به درگاه بخشاینده مهربان.

مهاجر الی اللّه

هجرت؛ یعنی دوری گزیدن، کوچ کردن از دیار یار به سوی وادی ایمان و نجات. رسول اکرم صلی الله علیه و آله
بر این تعریف صحه می گذارد آنجا که می فرماید: «المهاجِرُ مَنْ هَجَر السیئات؛ مهاجر کسی است که از
گناهان دوری کند».

هجرت معنوی، با پرواز انسان پاک و مطهر به سوی دوست، پس از بریدن از وابستگی ها
شروع می شود. عارف برای هجرت عرفانی روح، به ره توشه ایمان و امید به خدا نیازمند است.
امام سجاد علیه السلام می فرماید: «اِلهی لَیْسَ لی وسیلَهٌ اِلَیْکَ اِلّا عواطِفُ رَأفَتِکَ؛ خدایا وسیله ای برای من به سوی تو
نیست، جز عواطف و رأفت تو».

تا که از جانب معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

حافظ

یگانه زاد و راحله هجرت، لطف و عنایت خداست و چه کسی ما را به سوی خود فرا
می خواند و به رهایی از بندها و ریشه های خاکی هشدار می دهد، جز خدای رحمان. ناچیزترین
بستگی روحی و مادی، در پرواز انسان اثر دارد. بنابراین، هجرت دو مرحله است: اول آنکه آدمی
از موقعیتی که در آن است دور شود و دیگر اینکه با دلی پاک آرزوی وطن کند و برای معبودش
دل تنگ شود. او خداخواه است و آرزوی وصل دارد و دوری اش، او را رنج می دهد.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

چه خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

مولانا

چون انسان از بالاست و به معراج می اندیشد، گاهی دل تنگ می شود و این دل تنگی در عارف
به روزی چند بار می رسد و قلب او را می فشارد و او را شیدای وصل می سازد و پرواز به سوی
منزل حقیقی را طلب می کند. همان راهی که در مناجات خمسه عشر آمده است:

ای مهربان ترین کسی که به سوی او انسان گریزان مأوا می گیرد، به سوی پهنه عفو تو دستم را
دراز کرده ام و به دامان بخشش تو دستم را آویزان ساخته ام، پس مرا محروم نکن و به نومیدی و
زیانم دچار نساز، ای شنوای دعا، ای مهربان ترین مهربانان.

طبیعت روح انسان، والایی ست و به زیستنش در زمین قانع نیست که:

ای خوشا چون گوهری اندر صدف

گم شده در قعر دریا می شدم

با تنی عریان به گرداب بلا

هم نشین موج شیدا می شدم

در فنای ذات بی همتای دوست

با هزاران جلوه پیدا می شدم

پیام متن:

۱. بریدن از ریشه های خاکی، راهی به معراج آسمان ها؛

۲. گرایش طبیعت و فطرت خداجوی انسان به پرواز در ملکوت آسمان ها.

پیوند ذکر و اُنس

انسان اگر چیزی را ذاتا دوست بدارد، هیچ گاه آن را از یاد نمی برد. رسول گرامی اسلام می فرماید:
«من اَحَبَّ شَیْئا اَکْثَرَ ذِکرَهُ؛ انسان چیزی را که دوست دارد، زیاد او را یاد می کند».

ذکر و انس پیوندی ناگسستنی دارند، با ذکر می توان به مقام اُنس رسید. در حقیقت ذکر غذای جان است.
انسانی که عاشق خداست، با ذکر کام جانش شیرین می شود.

همچنین بنابر آیه قرآنی: «هرکس از یاد من روی گرداند، پس برای او زندگی تنگی است». (طه:۱۲۴)

ذکر، روشنایی دل ها و بیداری تفکر است:

ذکر باید گفت تا فکر آورد

صد هزاران گفته بکر آورد

مولان

ذکر خدا، مایه آرامش قلب هاست که: «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد: ۲۸). بهره انسان از ذکر
این است که از خواب غفلت دور می شود و همواره بیدار می ماند. دیگر هر چه شیطان اشارت
کند، بنده دچار نمی شود و کسی که شکار شیطان نشود، از خواب غفلت می گریزد. از شهید
بیداردل، چمران عزیز است ک