پاورپوینت کامل گذری بر ضرب المثل های فارسی لطایف و حکایات ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گذری بر ضرب المثل های فارسی لطایف و حکایات ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گذری بر ضرب المثل های فارسی لطایف و حکایات ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گذری بر ضرب المثل های فارسی لطایف و حکایات ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

«آب از سرچشمه گل آلود است»

در حقیقت، اختلال و نابسامانی موجود در هر یک از امور و شئون زندگی، از بی کفایتی و تدبیر
نادرست شخصی که در رأس آن امور است، سرچشمه می گیرد؛ چرا که تا آب از سرچشمه
گل آلود نباشد، تیرگی به آن نمی گذرد و زلالی و روانی آن حفظ می شود.

ضرب المثل آب از سرچشمه گل آلود است، از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است.

ریشه تاریخی آن، به این صورت است که خلفای اموی جمعا چهارده نفر بودند که از سال ۴۱
تا ۱۳۲ هجری قمری، در سرزمین پهناور اسلامی خلافت کرده اند. در میان این خلفا هیچ کدام از
نظر مقام و فضیلت و تقوا و بشردوستی، با خلیفه هشتم، عمر بن عبدالعزیز قیاس نمی شود. این
خلیفه بزرگوار دستورهای اسلام را تمام و کمال اجرا می کرد و دوران کوتاه حکومتش با عدل و
داد همراه بوده است. خود او نیز بدون هیچ گونه تکلف و تجمل زندگی می کرد. او به خاندان
رسالت، به ویژه حضرت علی علیه السلام ارادات خاصی داشت و بسیار عشق می ورزید و از اینکه
بی خردان و کافران، به آن حضرت ناسزا می گفتند و آزار و اذیت می رساندند، بسیار آزرده
خاطر می شد.

تا جایی که این عملِ دشمنان را ممنوع کرد و با جوانمردی و فداکاری، در زمره اهل تقوا و
نیکمردان قرار گرفت. روزی عمربن عبدالعزیز، از عربی شامی پرسید: «عاملان من در دیار شما
چه می کنند و رفتارشان چگونه است؟» عرب شامی با تبسمی زیرکانه گفت: «إذا طابَتِ العَینُ،
عَذُبتِ الأنهارُ؛ چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد، در نهرها هم صاف و زلال خواهد بود. [و در
مقابل همیشه آب از سرچشمه گل آلود است].» عمربن عبدالعزیز از این پاسخ صریح و کوبنده عرب
به خود آمد و درسی آموزنده گرفت.

پیام متن:

۱. ریشه تاریخی ضرب المثل «آب از سرچشمه گل آلود است» که منسوب به
حکومت عمربن عبدالعزیز است، اشاره به آن دارد که تدبیر ناشایست
زمام دار موجب ظهور نابسامانی در جامعه می شود.

«آب زیرکاه»

آب زیرکاه، اصطلاحا به اشخاصی اطلاق می شود که زندگی و حشر و نشر اجتماعی خود را بر
پایه فریب و نیرنگ می نهند و با صورت حق به جانب، ولی سیرتی زشت و ناپاک درصدد به
انجام رساندن خواسته های شوم خود برمی آیند. ضرر و خطر این گونه افراد مکار و حیله گر،
بسیار بیشتر از دشمن ظاهری است؛ زیرا دشمن با چهره و حربه دشمنی به میدان می آید، در حالی
که این طبقه در لباس دوستی و خیرخواهی خیانت می کند. حال، بهتر است ببینیم که ریشه تاریخی این
عبارتِ مثلی از کجاست و چگونه امکان دارد آبی که در زیرکاه است، سبب ضرر و زیان شود.

آب زیرکاه، از ابتکارات قبیله ها و جامعه هایی بوده است که به علت ضعف و ناتوانی، جز از
طریق مکر و حیله جرئت مبارزه و مقابله با دشمن را نداشته اند و برای آنکه بتوانند حریف خود
را مغلوب کنند، در مسیر حرکت او باتلاقی حفر می کردند و در آن آب می ریختند و روی آب را با
کاه و گل طوری می پوشانیدند که هیچ عابری تصور نمی کرد در بخشی از آن مسیر و گذرگاه، آبی
زیرکاه ها وجود داشته باشد.

البته این حیله جنگی در منطقه های باتلاقی و نقاط شالیزاری، مانند گیلان و مازندران بیشتر
به کار می رفت. به این ترتیب که در مسیر سپاهیان مهاجم، باتلاق هایی پراکنده و کم عرض حفر
می کردند و روی باتلاق ها را با کاه و گل می پوشانیدند. بدیهی است که عبور از این مناطق،
موجب می شد که قسمت مقدم مهاجمان، یعنی پیشتازان و سوارکان، در باتلاق های سرپوشیده
فرو روند و پیشروی آنها به کندی صورت بگیرد تا برای مدافعان فرصت و امکان آمادگی و
تجهیز سپاه فراهم آید. گفتنی است که حیله جنگی آب زیرکاه، در مبارزه های اخیر ویتنام شمالی
و جنوبی که تا ماه های آخر سال ۱۳۵۱ شمسی ادامه داشت، استفاده می شد.

پیام متن:

آب زیرکاه، عموما به افراد مکار و حیله گر اطلاق می شود. این ضرب المثل
منسوب به قبیله ها و جامعه هایی است که از این طریق بر دشمن غلبه می کردند.

«از آسمان افتاد»

عبارت مثلی از آسمان افتاد، بیشتر در مورد افرادی که به قدرت و زورمندی خود می بالند، به کار
می رود. به عنوان مثال، شخصی ظالم و زورگو به اتکای نفوذ و قدرتش، مالی را به زور تصرف
می کند و به هیچ وجه حاضر به بازگرداندن مِلک و مال غصبی نیست. در این زمان، عبارتی که می تواند
معرف اخلاق و منش این شخص باشد، این جمله است که «مثل اینکه آقا از آسمان افتاده!»

ریشه تاریخی این ضرب المثل مشهور و معروف، مربوط به عصر قاجاریه است که اشاره به آن خالی
از لطف نیست: حجت الاسلام حاجی سیدمحمدباقر شفتی، عالم و فقیه عالی قدر شیعیان در عصر
فتحعلی شاه و محمدشاه قاجار، در اصفهان سکونت داشت. مطالعه تاریخچه زندگی این مرد بزرگوار از
زمان طلبگی و فقر و ناداری در نجف اشرف که بیشتر وقت ها از شدت گرسنگی غش می کرد، تا زمان
مراجعت و مرجعیت در اصفهان و چگونگی ثروتمند شدن وی، بسیار خواندنی و آموزنده است.

ایشان به خاطر سیر کردن سگی با توله هایش که گرسنگی آنها را بر گرسنگی اهل و عیالش مقدم
می داشت، به قدرت مالی رسید. سید شفتی در رسیدگی به شکایت ها بسیار دقیق بود، به گونه ای که
بعضی از قضاوت ها و داوری هایش بیش از یک سال طول می کشید تا اینکه به حقیقت مطلب پی
ببرد و بر اساس آن داوری کند. تدبیر و فراست او در امر قضا به منظور کشف حقیقت، بیشتر از آن
است که در این مجال بگنجد. بنابراین، ما به ذکر یک نمونه از آن مرافعه ها بسنده می کنیم.

… زنی خدمت آن جناب (سید شفتی) رسید و عرض کرد، کدخدای فلان روستا مِلک
فرزندان مرا غصب کرده است. کدخدا را حاضر کردند. او منکر شد و چهارده حکم از چهارده
قاضی اصفهان گرفت و در همه مجالس رسیدگی به دادخواست، آن زن را جواب گفت. سید آن
احکام را ملاحظه کرد و آن نوشته ها را در پیش روی خود گذاشت و سپس به او گفت: کدخدا مرد
درستی است و سخن به قاعده می گوید! آن زن شروع به آه و ناله کرد. سید به بررسی دیگر
شکایت ها مشغول شد و پرسید: ای کدخدا، مگر تو این مِلک را خریده ای؟ گفت: نه، مگر در
مالکیت، خریدن لازم است؟ سید گفت: نه. باز مشغول قضاوت و دادخواهی شد. در آن میان
فرمود: آیا این مِلک از باب صلح یا وصیت به شما رسیده؟ گفت: نه، مگر در مالکیت، این گونه
انتقال شرط است؟ سید فرمود: نه. در اثنای رسیدگی ها، از یک یک گفتار و نقل قول هایی که در
باب مسائل شرعی بود، نام برد و آن شخص همه را نفی کرد. سید گفت: پس، به چه سبب این ملک
به تو انتقال یافته؟ گفت: سببی نمی خواهد. از آسمان سوراخی پدید آمده و به گردن من افتاده.
سید فرمود: چرا از آسمان برای من مِلک نمی آید؟! برو هر چه زودتر ملک فرزندان این زن را رد
کن ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.