پاورپوینت کامل اشک، نمادی از شکوه آفرینش ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اشک، نمادی از شکوه آفرینش ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اشک، نمادی از شکوه آفرینش ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اشک، نمادی از شکوه آفرینش ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۴۹

اشک، آشنای دیرینه

قطرات بلورین اشک، همراه و همدم همیشگی انسان هاست. گریستن، آشنای دیرینه آدمی است
و پدیده ای که فقط نوع بشر آن را تجربه می کند. هر قطره اشکی که از چشمی فرو می ریزد،
مرواریدی است که در صدف دیده پرورده و باصفای سینه آمیخته شده و حامل پیامی است. گریستن، از
بی پیرایه ترین راه های تخلیه دردها و آرزوهای درونی است که با گوهر اشک نمود می یابد.

در حقیقت، اشک، درّ غلطانی است که از گنجینه دل جدا می شود و از مخزن روشن و منور
چشم راهی دیار گونه ها می شود.

گریستن، یکی از عالی ترین نمودهای روح انسان و اشک، از شاهکارهای جهان آفرینش
است و برماست که پروردگار مهربان را به خاطر این نعمت بزرگ سپاس گوییم.

گریه شام و سحر، شکر که ضایع نشد

قطره باران ما گوهر یکدانه شد

حافظ

پیام متن:

اشک همراه همیشگی انسان ها در غم ها و شادی هاست.

اشک، در ادبیات فارسی

ادبیات پربار فارسی، به ویژه ادبیات عرفانی، سرشار از تعبیرهای ارزشمندی پیرامون اشک
است که خود، گویای رمز و راز اشک های زمرد گونه ای است که گوهر جان را شست و شو
می دهد و روح آدمی را از زنگار گناهان و بدی ها پاک می سازد.

شهریار در این باره چنین می سراید:

چشم ها برق صفا می زد و گل می بارید

همره شبنم اشک از در و دیوار به من

هر گُلِ فرش یکی چشم ندامت می شد

که به من بنگرد و گریه کند زار به من

خود به هر پرده که پیچید عیان می دیدم

یار رو می کند از صحبت اغیار به من

چهره بخت فرو شسته ام از چشمه چشم

آبرو می دهد این اشک نگونسار به من

آشتی کردم و با یاد عزیزان گفتم

نرسانند از این بیشتر آزار به من

چشمه فیاض اشک، موهبت بزرگی است که خداوند رحمان به بندگان خود ارزانی داشته و
آن ر آرامش بخش روح متلاطم او ساخته است.

اشک در دیده و دل نور و سرورم جز تو

تو به نزدیک من آ، کز همه دورم جز تو

کارها با تو و تو با همه کارت جز من

چشم ها در من و من از همه کورم جز تو

پیام متن:

۱. اشاره به جایگاه و اهمیت اشک در ادبیات فارسی؛

۲. اشک الهام بخش شاعران است.

اشک، از دیدگاه جبران خلیل جبران

نه تنها در ادبیات فارسی استعاره ها و تشبیه های زیبایی در مورد اشک آمده است، بلکه در ادبیات
دیگر کشورها نیز تعبیرهای زیبایی در این باره به چشم می خورد. جبران خلیل جبران در
حکایتی به نام «مروارید» مطالبی را بیان می کند که بیانگر بخشی از رسالت و امانت بزرگی است
که خداوند به همه کاینات عرضه کرد و جملگی از پذیرش آن سرباز زدند. حافظ، شاعر و عارف
ایرانی نیز چنین می گوید:

آسمان بار امانت نتوانست کشید

قرعه فال به نام من دیوانه زدند

جبران خلیل جبران در این مورد می گوید:

صدفی به صدف دیگر گفت: «درد عظیمی در درونم دارم. سنگین و گرد است و آزارم می دهد». صدف
دیگر با غرور و نخوت گفت: «شکر که من دردی ندارم، من چه از درون و چه از بیرون، سالم سالمم».

همان لحظه خرچنگی که از کنارشان می گذشت، گفت وگوی آن دو صدف را شنید و به
صدفی که از درون و بیرون سالم بود، گفت: بله، سالم و سرحالی، ولی حاصل درد رفیقت،
مرواریدی بسیار زیباست.

بدیهی است که تا دردی در سرای سینه وجود نداشته باشد، قطره اشکی از چشم سرازیر نمی شود.

قلب من از پی این قافله بس آه کشید

تا به گوش دلم، آواز «درآ» باز آمد

حافظ

جبران، در بخش دیگری از سخنانش آورده است:

ای مه، به دنیا بسیار عشق ورزیدم و دنیا به من، زیرا تمامی لبخندهایم بر لبان دنیا بود.

و تمام اشک های دنیا در دیدگان من، لیک میان ما دریایی از سکوت بود که او بر آن پلی نزد و
من از آن نگذشتم… .

ای مه، اینک با تو یکی شده ام. دیگر خویشتن نیستم. دیوارها فرو ریخته اند و زنجیرها
گسسته اند. به سوی تو برمی خیزم، چون یک مه و با هم بر دریاها شناور خواهیم شد تا روز دوم
زندگی. آن گاه که سپیده تو را مبدل به ژاله هایی کند در باغی و مرا به کودکی در آغوش یک مادر.

پیام متن:

تأکید جبران خلیل جبران بر گوهر انسانیت.

اشک در ادبیات فرانسه

اشک همزاد انسان است و به قوم و گروه خاص و زمان و مکان ویژه ای تعلق ندارد. ویکتور هوگو
شاعر و نویسنده مشهور فرانسوی، در یکی از شعرهای خود چنین می سراید:

گور به گل سرخ گفت: ای گل عاشقان! با قطره های اشکی که هر شب از دیده سحرگاهان بر
چهره تو می ریزد، چه می کنی؟

گل پاسخ داد: تو نیز بگو، با آنچه پیوسته در کام خود فرو می بری چه می کنی؟

سپس خود گفت: ای گور تیره! من این اشک ها را درون سایه، آرام آرام به صورت عطر و
عسل درمی آورم و تحویل مردم می دهم.

گور گفت: ای گل! من نیز از هر روحی که آن را به من می سپارند، دیر یا زود فرشته ای می سازم
و به آسمانش می فرستم.

پیام متن:

۱. اشک مونس انسان ها در همه مکان ها و زمان ها.

۲. اشاره به سیر تکاملی انسان، و مرگ، به عنوان تولدی دوباره.

اشک در نگاشته های پروین اعتصامی

پروین اعتصامی، شاعره نامدار ایرانی و اختر فروزان آسمان ادب ایران، مضمون و تشبیه های
زیبایی در مورد اشک، در شعرهای خود به یادگار گذارده است. در این بخش می کوشیم به همراه
بررسی در ادبیات فارسی، به شعرهای او در این باره (اشک) بیشتر توجه کنیم.

گوهر اشک

آن نشنیدید که یک قطره اشک

صبحدم از چشم یتیمی چکید؟

برد بسی رنج نشیب و فراز

گاه در افتاد و زمانی دوید

گاه درخشید و گهی تیره ماند

گاه نهان گشت و گهی شد پدید

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.