پاورپوینت کامل مناعت طبع و عزت نفس ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مناعت طبع و عزت نفس ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناعت طبع و عزت نفس ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مناعت طبع و عزت نفس ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۶۳
هرگز ندیدم خواهشی کنند
از آیت اللّه سبحانی نقل است: هیچ گاه دیده نشد که امام از کسی تقاضایی بکنند و یا منتی را
بپذیرند.من در تمام مدتی که ایشان را می شناختم، هرگز ندیدم از کسی خواهشی بکنند.مثلاً اگر
فروشنده ای جنسی را گران می فروخت، برای ارزان خریدن آن هیچ نمی گفتند و می گذشتند.
خدا ضامن روزی شماست
حجت الاسلام توسلی می گوید: بعد از وفات آیت اللّه بروجردی عده ای از طلبه ها و محصلان،
نگران وضع آینده حوزه بودند؛ بعضی افراد برای اصل حوزه و بعضی افراد کوتاه نظر برای وضع
مادی حوزه. ایام مسافرت طلبه ها در ماه محرم فرارسید. امام در سخنرانی خودشان فرمودند:
«مبادا به شهرستان ها و بلاد که می روید، آبروی حوزه را ببرید و دست گدایی برای حوزه دراز
کنید. خداوند ضامن روزی شماست و این حوزه را حفظ می فرماید».
غصه روزی تان را نخورید
از حجت الاسلام باکوئی نقل است: بعد از درگذشت حضرت آیت اللّه بروجردی که چهل روز
حوزه علمیه قم تعطیل شد، در اولین روزی که آقایان درس را شروع کردند، امام در مسجد اعظم
طی نصیحتی به طلاب فرمودند: «هیچ وقت غصه روزی تان را نخورید.» (طلاب می گفتند آقای
بروجردی که مرحوم شده، طلاب باید چه کار کنند) امام می فرمودند: «شما باید آن قدر همت تان
عالی باشد که دنیا به اندازه پر کاهی در نظر شما ارزش نداشته باشد».
شما به راه خودتان بروید
حجت الاسلام عبائی خراسانی می گوید: یادم می آید هنگام رفتن به حرم، در اواسط راه و در
کوچه به امام برخورد کردیم و چون دوست داشتیم که همراه ایشان باشیم، پشت سر ایشان به
طرف حرم مطهر حرکت کردیم. امام وقتی متوجه حضور ما شدند، ایستادند و فرمودند: «آقایان
فرمایشی دارند؟» گفتیم: «نه! عرضی نداریم، فقط دوست داریم که همراه شما باشیم و از این کار
لذت می بریم.» فرمودند: «شَکَّرَ اللّه ُ سَعْیَکُمْ. من از این کار شما تشکر می کنم، شما آقا هستید، طلبه
هستید. محترم هستید، من دوست ندارم که شخصیت شما با دنبال من حرکت کردن کوچک
شود. شما به راه خودتان بروید و من هم به راه خود می روم».
طلاب عزت نفس داشته باشند
حجت الاسلام عمید زنجانی: امام دوست داشتند طلاب عفیف باشند و عزت نفس داشته باشند.
گاه اتفاق می افتاد بعضی از طلاب می آمدند و اظهار احتیاج می کردند که امام با آنها برخورد
ملاطفت آمیزی نداشتند. البته این به آن معنا نبود که کمک نکنند. بارها خودم به واسطه نامه و
یادداشتی خدمت شان عرض می کردم که فلانی مقداری احتیاج دارد، امام با آغوش باز عنایت
می کردند. ولی اگر شخصی خودش می آمد و اظهار می کرد، خوش شان نمی آمد. بارها اتفاق
می افتاد بعضی ها که اخلاق امام را نمی دانستند، می آمدند و اظهار نیاز می کردند و امام با
دست شان رد می کردند و می فهماندند که این کار درستی نیست (مخصوصاً اگر جایی بود که یکی
دو نفر هم ناظر بودند). امام دوست داشتند که همه طلاب نسبت به مسائل دنیا عزت نفس داشته
باشند و آن حالت توکل و عزت نفس خودشان را حفظ کنند.
نمی خواستند روح توقع در طلاب باشد
آیت اللّه محمدی گیلانی: برخی از طلاب وجوهی را برای امام می آوردند. برخورد امام با این گونه
افراد به نحوی سازنده بود که باعث می شد روح توقع در طلاب به وجود نیاید و آنها مناعت
نفس شان را از دست ندهند و برای پول به کسی خضوع و خشوع نکنند. بعضی از دوستان به من
پیشنهاد کردند، خدمت امام عرض کنم که در این مسائل این قدر سختگیری نکنند؛ اما من نمی پذیرفتم
چون می دانستم تمام کوشش امام این است که در افراد روحیه تملق، سالوسی و ریا به وجود نیاید و اگر
هم مختصر زمینه ای در بعضی افراد بود، با آن گونه برخوردهای امام از بین می رفت.
این گونه زیارت، شایسته نیست
حجت الاسلام رودباری: یک وقت بعضی از طلبه ها و اهل علم ایرانی از راه آبادان به طور
غیرقانونی و بدون اخذ ویزا وارد عراق می شدند و از این رو بعضاً در مرز، گرفتار مأموران عراقی
شده و روانه زندان می شدند، و چه بسا مورد اهانت قرار می گرفتند و سپس با وساطت و توصیه
آقایان علما نجات پیدا می کردند و به زیارت کربلا و نجف می رفتند. یک شب که در نجف محضر
امام بودم، معظم له در همین رابطه اظهار نگرانی کردند و فرمودند: «زیارت امام حسین علیه السلام به هیچ
وجه شایسته نیست که با این ذلت و خواری توأم باشد».
خم به ابرو نمی آوردند
آیت اللّه خلخالی می گوید: وقتی مرحوم آقای سید فضل اللّه خوانساری، داماد آیت اللّه سید احمد
خوانساری از طرف ایشان و علمای تهران برای استعلام از حال امام در ترکیه، با ایشان ملاقات
کرد، به امام پیشنهاد کرد که یکی از بستگان یا نزدیکان ایشان جهت اداره امور زندگی شان در
تبعیدگاه، رهسپار ترکیه شود. امام به او اظهار داشتند: «به کسی احتیاجی ندارم. آقای علی
بی رئیس ساواک شهر بورسا از من به نحو احسن پذیرایی می کنند.» بعدها شهید حاج آقا مصطفی
خمینی نقل می کرد: آن گاه که به حضور امام در تبعیدگاه رسیدم، از نظر غذایی وضع ایشان به
حدی بود که اگر دیرتر می رسیدم، شاید امام مریض می شد. هر خوراکی را که برای ایشان می آوردند،
بدون آنکه خم به ابرو بیاورند، می خوردند و هرگز خوراک مورد نیاز خود را طلب نمی کردند.
نمی خواستم کوچک ترین خواهشی بکنم
مرحوم حاج آقا مصطفی می گفت: وقتی مرا به ترکیه تبعید کردند و من بعد از سه چهار ماه به خدمت امام
رفتم، دیدم لای پرده های اتاق فقط یک ذره باز است و روشنایی کمی به داخل اتاق می آید. خدمت شان
عرض کردم: چرا این پرده ها را کنار نمی زنند. بعد پرده ها را کشیدم کنار و گفتم چرا شما در تاریکی
نشسته اید؟ فرمودند: «من نمی خواستم کوچک ترین خواهشی حتی در مورد پرده از اینها بکنم».
من بر تو منت دارم
حجت الاسلام انصاری کرمانی: در نجف شخصی که بدهی قابل توجهی از وجوهات اسلامی داشت،
خدمت امام رسید. ضمن پرداخت وجوه، امام از صحبت های او استنباط می کند که این فرد می خواهد بر
امام منتی بگذارد که با اعتراض شدید امام مواجه می شود. امام به او می فرمودند: «من باید بر تو منت داشته
باشم که مسئولیت بزرگی را از گردن تو برداشتم و به عهده خود واگذار نمودم».
بردار و برو!
حجت الاسلام رحیمیان می گوید: یکی از تاجران ایرانی مبلغی سنگین به عنوان وجوه شرعی به
نجف خدمت امام آورده بود. ضمن تقدیم وجه، از موضع کسی که از پول هنگفتی دل کنده و
امتیاز آن را به دیگری اعطا کرده، از امام درخواست کرد که به اصطلاح تخفیفی به او بدهند و مثلاً
خمس اتومبیلش را از او نگیرند.امام تمام وجه را جلوی او گذاشته و فرمودند: «بردار و برو! شما
گمان می کنید حالا که این پول را اینجا آورده اید، منتی بر ما دارید؟ نه خیر، این ما هستیم که بر شما منت
داریم؛ چ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 