پاورپوینت کامل موانع ایمان و عمل صالح در قرآن ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موانع ایمان و عمل صالح در قرآن ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موانع ایمان و عمل صالح در قرآن ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل موانع ایمان و عمل صالح در قرآن ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۷

عناد و سرکشی انسان

افرادی که تقوای درونی ندارند، اگر در برابر حق قرار گیرند، آن را سدی به روی منافع
خویش می بینند و به مقابله با آن می پردازند و عناد می ورزند. این عنادورزی مراتب مختلفی
دارد، گاهی شخص از فطرت خود فاصله زیادی نمی گیرد و به همین جهت حق را زیبا و به جا
و باطل را زشت و ناروا می بیند، ولی هنوز برای حفظ منافع خود در عمل، با آن مخالفت
می کند. چنین شخصی اگر به فطرت خود مراجعه کند، وجدان بیدارش او را سرزنش می کند
و چه بسا نیروی مقاومت در برابر حق را از دست می دهد.

ولی شخص معاند بر اثر تکرار مخالفت با حق، زیبایی ها و حقایق را آن طور که هست
نمی بیند، بلکه حقایق را باطل و زشت و باطل ها و بدی ها را خوب و زیبا می پندارد، مانند
کسی که بر اثر دروغگویی زیاد، دروغ گفتن را خوب و نشانه زیرکی و هوشمندی می داند.
خداوند در قرآن کریم در مورد این گروه می فرماید:

أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا. (فاطر: ۸)

آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده است و آن را خوب و زیبا می بیند، (همانند
کسی است که واقع را آنچنان که هست، می یابد؟)

مولوی نیز در مورد شیطان گفته است:

زشت ها را نغز گرداند به فن

نغزها را زشت گرداند به ظن

البته، گاهی مرتبه عناد از این هم بالاتر می رود و سراسر وجود شخص را فرا می گیرد و
کوردلی کامل او را سبب می شود. در این مرحله، نه تنها حقایق را نمی بیند و باطل را
می پذیرد، بلکه دست به توجیه می زند و اگر با بدیهی ترین دلایل هم راه درست را به او نشان
دهند، منکر می شود و محسوسات عینی مورد مشاهده همگان را، انکار می کند.

مخالفان پیامبران نیز گاهی به این مرحله می رسیدند؛ چنان که قرآن مجید بارها به این امر
توجه می دهد، برای مثال آنجا که:

وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ بابًا مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فیهِ یَعْرُجُونَ * لَقالُوا إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ
مَسْحُورُونَ. (حجر: ۱۴و۱۵)

اگر ما دری از آسمان به رویشان باز می کردیم تا پیوسته در آن بالا روند، هر آینه می گفتند:
جز این نیست که دیدگان ما بسته شده و در واقع ما به طور جمعی جادو شده ایم.

در حقیقت، این دسته از افراد اگر با چشم خود، گشایش درهای رحمت و عنایت آسمانی
را ببینند و به آنجا صعود هم کنند، باز دست به انکار می زنند و به توجیه گری می پردازند و
می گویند چشم های ما را سحر کرده ای! قرآن مجید در آیه دیگری می فرماید: «اگر ما کتابی از
آسمان نازل می کردیم که اینان با دست خود آن را لمس می کردند، باز کافران می گفتند: این
سحر آشکاری است». (انعام: ۷)

پیام متن:

اهل عناد و سرکشی، گاهی حقایق را آن گونه که هست می بیند؛ در این صورت
امکان راه یابی به حق وجود دارد. گاهی حقایق را وارونه می بیند و گاهی هم
نمی خواهد حقایق را بپذیرد؛ در این صورت به بیراهه خواهد رفت.

کری و کوری قلب

خداوند خطاب به پیامبر اسلام می فرماید:

ای پیامبر! بعضی از کافران و منکران به سخن تو گوش می دهند و کلام تو را می شنوند، ولی
گوش قلب شان کر است و تو نیز نمی توانی کلامت را به آنها بفهمانی. سخن تو قرآن است
که معجزه، صدق و حق است. آنها این کلام را با گوش سر می شنوند، ولی چون گوش
قلب شان کر است، آن را نمی فهمند. همچنین بعضی به تو می نگرند، معجزه ها و کارهایت را
که بر پایه حقیقت است می بینند، اما چون چشم دل شان کور است، بصیرت و شناخت
نمی یابند و هدایت نمی شوند. بسیارند کسانی که چشم و گوش ظاهرشان سالم است، ولی
قلب آنان مریض است. حقایق و نشانه های خدا را در جهان هستی مشاهده می کنند و آیات
خدا را به گوش می شنوند، ولی قلب شان نه می شنود و نه می بیند؛ اینها همان مرده دلانی
هستند که زمینه و استعداد هدایت یافتن را از دست داده اند.

قرآن آنان را چنین توصیف کرده است: «دل هایی دارند که با آن فهم نمی کنند و چشم هایی
که با آن نمی بینند و گوش هایی که با آن نمی شنوند؛ آنها همچون چهارپایان، بلکه گمراه ترند».
(اعراف: ۱۷۹)

البته این کری و کوری از ناحیه خودشان است و این خود بندگان هستند که به خویشتن
ظلم می کنند؛ چنان که در این آیه شریفه به این امر اشاره شده است:

إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ النّاسَ شَیْئًا وَ لکِنَّ النّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ. (یونس: ۴۴)

خداوند به مردم ظلم نمی کند، و لیکن این مردم هستند که به خویشتن ظلم می کنند.

خداوند نظام خلقت را بر اساس سنت ها و قوانین محکمی بنا نهاده است. از جمله اینکه
اگر کسی بر اثر ظلم به دیگران از مسیر بندگی در آید، به عقوبت ظلم و گناه خویش گرفتار و
قلب او تاریک می شود و می میرد و گوش و چشم باطنش کر و کور می گردد. خداوند بندگان
را به مدد عقل آنها، پیامبران و اولیایش، از گناه و ظلم به دور داشته است. حال، اگر بنده ای راه
طغیان و ستم پیش گرفت و مرتکب گناه و پلیدی گشت و به عاقبت آن، یعنی کری و کوری و
دلمردگی گرفتار آمد، باید خویشتن را مقصر بداند؛ زیرا در حقیقت، او نتیجه کِشته خود را
درو می کند و به تعبیر فردوسی:

اگر بار، خار است، خود کشته ای

وگر پرنیان است، خود رشته ای

پیام متن:

۱. کری و کوری و دلمردگی انسان ها، بر اثر نتیجه اعمال بد خود آنهاست.

۲. انسان پس از خارج شدن از مسیر بندگی و ظلم به خویشتن، قدرت
درک حقایق را از دست می دهد.

اندوه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از بی ایمانی مردم

این آیه قرآن، نشان دهنده اندوه بزرگ پیامبر و احساس مسئولیت شدید ایشان در برابر انسان هاست:

لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاّ یَکُونُوا مُوءْمِنینَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها
خاضِعینَ. (شعرا: ۳ و ۴)

گویی می خواهی جان خود را از شدت اندوه از دست بدهی؛ به خاطر اینکه آنها ایمان
نمی آورند! اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه ای نازل می کنیم که گردن هایشان در برابر
آن خاضع گردد.

هر مسلمانی در برابر جامعه خویش، احساس مسئولیت می کند و افزون بر اینکه خود
رهرو صراط مستقیم است، می کوشد تا دیگران را هم به پیمودن این راه ترغیب کند. او طنین
«کُلُّکُمْ راعٍ و کُلُّکُم مَسْؤُولٌ» را همیشه در گوش خود حس می کند و هر چه ایمانش قوی تر باشد،
تعهد و احساس مسئولیتش نیز بیشتر خواهد شد. از این رو، پیامبران، این نگهبانان حریم
بشریت، عهده دار بیشترین و مهم ترین مسئولیت ها بودند و از بین آنان، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که
در بالاترین درجه معرفت و تکامل است، سنگین ترین مسئولیت را داشت. دوران
بیست وسه سال بعثت، با همه رنج ها و تلاش ها گواه این مدعاست.

پیامبر، مظهر رحمت الهی بود و نسبت به خلق خدا احساس مسئولیت می کرد. از سویی
نگران پیروانش بود که مبادا از نیمه راه برگردند یا سستی کنند و به کمال واقعی نرسند و از
سویی غم گمراهی گمراهان، بر قلبش سایه افکنده بود، به گونه ای که از شدت این اندوه
نزدیک بود جان به جان آفرین تسلیم کند.

امام خمینی رحمه الله در این باره فرموده است:

تمام چیزهایی که انبیا از آن می سوختند، این بود که می دیدند مردم دارند خودشان را طرف
جهنم می کشند. انبیا مظهر رحمت حق تعالی هستند. می خواهند که مردم خوب باشند.
می خواهند همه مردم معرفت اللّه داشته باشند. می خواهند همه مردم سعادت داشته باشند.
وقتی می بینند که این مردم دارند به جهنم می روند، ایشان افسوسش را می خوردند.

این بزرگوار در جای دیگری می فرماید:

یکی از غصه های انبیا هم همین است که تعلیمات شان را نتوانستند به ثمر برسانند، آن گونه
که تعلیم اقتضا می کند. پیغمبر می خواست همه مردم را علی بن ابی طالب کند، ولی نمی شد.

البته افراد جامعه از لحاظ متعهد بودن به انجام دادن وظیفه متفاوتند. کسانی را می بینیم که از زیر
بار مسئولیت شانه خالی می کنند و هیچ وظیفه ای را به عهده نمی گیرند. گروهی از خود سستی نشان
می دهند و به شایستگی وظایف خود را به انجام نمی رسانند. بعضی دیگر افردی هستند که وظیفه
خود را به خوبی انجام می دهند و نیازی به تذکر و مراقبت ندارند. عده ای نیز سختی ها و مشکلات را
متحمل می شوند تا آنجا که اطمینان یابند وظیفه خویش را به درستی انجام داده اند. بهترین مصداق
برای گروه چهارم، پیامبر گرامی اسلام است که تمام تلاش خود را به کار می گرفت و سخت نگران
جهل و گمراهی برخی از مردم بود؛ به گونه ای که خداوند در این مورد او را آرامش خاطر می دهد و
می فرماید: «چنان نگران این مردمی که گویا می خواهی جان خود را از دست بدهی». (شعراء: ۳)

پیام متن:

نگرانی بیش از حد پیامبر برای اصلاح و هدایت تمام مردم و احساس
مسئولیت شدید ایشان در این باره.

گوش شنوا و چشم بینا؛ وسیله نجات

دوزخیان پس از مشاهده عذاب های دردناک و وحشتناک جهنم، در پاسخ مأموران دوزخ که
از علت دوزخی شدن شان می پرسند، می گویند: «وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أَصْحابِ
السَّعیرِ؛ اگر ما می شنیدیم یا می اندیشیدیم، از دوزخیان نبودیم». (ملک: ۱۰)

در حقیقت، علت اصلی بدبختی و شقاوت آدمیان، گوش ندادن به سخنان خداوند و تأمل
نکردن در آنهاست. چه بسا افرادی که رهنمودهای پیامبران الهی به گوش شان می رسید، ولی
چون قصد بهره گیری از آموزه های آنها را نداشتند، در آن دقت نمی کردند و در نتیجه هدایت
نمی شدند. به تعبیر قرآن کریم: «وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها؛ ایشان گوش دارند، ولی با آن (به حرف حق)
گوش نمی دهند». (اعراف: ۱۷۹)

حسرت این گروه در قیامت نیز از این روست که گوش شنوا نداشته اند و به هر چه از انبیا به آنها
می رسید، دقت نکرده و آن را نپذیرفته اند. این یک واقعیت است که تا انسان خود تصمیم بر
حق طلبی و حق یابی نداشته باشد، حرف دیگران در وی اثر ندارد. قرآن کریم پس از شمردن
نشانه های ربوبیت خدای متعال، آنها را نشانه هایی جهت افراد شنوا معرفی می کند:

إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ. (روم: ۲۳)

به درستی که در آن مطلب (خواب در شب و کسب و کار در روز)، نشانه هایی (از قدرت
خدا) هست؛ البته برای مردمی که بشنوند.

دومین حسرتی که دوزخیان گرفتار آنند، این است که چرا اینان در دنیا از عقل خویش
بهره ای نبرده اند.

منظور از عقل، همان نیروی تشخیص خیر از شر و سودمند از زیانبار است. از امام
صادق علیه السلام سئوال شد که عقل چیست؟ آن حضرت فرمود: «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمنُ وَاکْتُسِبَ بِهِ الجَنانُ؛
عقل چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت به دست آید».

خداوند این موهبت گران بها را در وجود تمام انسان ها به امانت نهاده است و آدمی به مدد آن
می تواندراه درست را از نادرست تشخیص دهد و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.