پاورپوینت کامل تواضع در آموختن و پرهیز از غرور و تکبر ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تواضع در آموختن و پرهیز از غرور و تکبر ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تواضع در آموختن و پرهیز از غرور و تکبر ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تواضع در آموختن و پرهیز از غرور و تکبر ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

سلوک دانشجویی

غرور و تکبر در مرحله پیش از آموختن، مانع فهمیدن می شود. فرد مغرور و متکبر، خود را برتر از
دیگران می پندارد. ازاین رو، پرسیدن که اعتراف ضمنی به ندانستن است، برای او دشوار می آید.
پرسش، کلید گنجینه دانش است. مغرور، درِ دانایی را به روی خود می بندد و از دانستن محروم
می شود، در حالی که تواضع و فروتنی در یادگیری و پرسیدن و فهمیدن، نقش مهمی در پیشرفت
علمی دارد. انسان متکبر، همچون زمینی بلند است که در آبیاری، هرگز آب به آن نمی رسد. در
نتیجه، از این مایه حیات محروم می ماند.

ازاین رو گفته اند:

افتادگی آموز اگر طالب فیضی

هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است

در مرحله پس از آموختن نیز غرور سبب می شود انسان، خود را برتر از دیگران بداند و مردم را به
چشم حقارت بنگرد. پس این گونه فخر بفروشد و خود را دانای کل بپندارد و خود را گرفتار غرور علمی
سازد. در واقع، تهذیب نفس، رتبه ای بالاتر و مقدم تر بر آموزش علم دارد. اگر آدمی خود را از
آلودگی های نفس نپیراید، دانش او سبب رکود و ضد ارزش برای او می شود.

آن گاه علم و دانایی به جای درمان بودن، درد می آفریند و به جای نوش، نیش می شود. نجات
نمی بخشد، بلکه گرفتار نیز می کند و به جای بال بودن، وبال او می شود.

مغرور نشدن به دانسته ها و حرمت نهادن به دیگران و هویت خود را به سبب مسلط شدن به
مشتی اصطلاحات علمی از دست ندادن، از بایسته های یک دانشجو در راه تحصیل علم و از
رمزهای موفقیت او در این راه است.

پیام متن:

تواضع در آموختن، هم سبب می شود دانشجو از نعمت پرسیدن
در راه کسب علم بی بهره نماند و هم اینکه مانع از آن می شود که
اندوخته های علمی او عاملی برای برتری طلبی و فخرفروشی به
دیگران می شود.

احترام به استاد

معلمان، فراگیران خویش را مهمان علم خود می سازند و سفره دانش خویش را در برابرشان
می گسترند. پس آنان از صاحبان حق اند و فراگیران، موظف به حق شناسی و ادای وظیفه در برابر
آنان؛ که این، نشانه «بلوغ انسانی» است. چه زیباست رفتار سرشار از ادب آنان که وقتی به
مرحله های بالای دانش و تخصص می رسند، باز حق استاد را از یاد نمی برند و در هر موقعیت و
شرایطی، احترام معلم را بر خویش واجب می دانند و مایه کسر شأن خود نمی شمارند. این، آموزه
بزرگ حضرت رسالت است، آن جا که هم به شاگردان دستور می دهد در برابر معلم خود فروتن باشند،
هم استادان را فرمان می دهد که با شاگردان خود با فروتنی رفتار کنند: «تَواضَعُوا لِمَنْ تَعَلَّمُونَ مِنْهُ وَ
تَواضَعُو لِمَنْ تُعَلِّمُونَه».

در میان سخنان راه گشای حضرت علی علیه السلام ، رهنمودهای ارزشمند فراوانی وجود دارد. یکی از آنها
این سخن است: «قُمْ مِنْ مَجْلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ و اِنْ کُنْتَ اَمیرا؛ به احترام پدرت و معلمت از جای
برخیز، هر چند «امیر» باشی».

بر این اساس، فرمان روایی نباید انسان را چنان غافل و نسبت به پدر و معلم، مغرور سازد که
وظیفه ادب و تواضع در برابرشان را از یاد ببرد.

شهید ثانی در کتاب منیه المرید، آداب شاگرد در برابر استاد را عبارت می داند از:

ارج نهادن به استاد، تواضع در برابر او، یادکرد محترمانه از او، سپاس گزاری از ارشادات
استاد، تحمل جفا و تندی او، جلوس مؤدبانه در محضر او، مراقبت از حرکات و حالات
خود در حضور استاد، نادیده انگاشتن لغزش های گفتاری او، تمرکز حواس و استماع دقیق
و عدم تکرار سؤال های فرساینده.

پیام متن:

معلم با روحی بزرگ، گوهر دانش خویش را به آدمی
می بخشد. پس حق بزرگی بر عهده انسان دارد. ازاین رو، باید
همواره در احترام گذاشتن به او کوشید و حقوق او را گرامی
داشت.

پرهیز از مجادله

بحث علمی، پسندیده است و جدال علمی، ناپسند. بحث کردن در مسائل علمی، به روشن شدن
حقیقت کمک می کند و جدال کردن در این باره، به خاطر وجود ردپای برتری جویی، ره به جایی
نمی برد. اخلاقیون، جدل را یکی از آفت های علم می دانند؛ زیرا به لجاجت درمی آمیزد و آدمی را به
نتیجه شایسته ای نمی رساند. در روایت است که «مردی به حسین بن علی علیه السلام پیشنهاد داد که بنشین
تا درباره دین بحث و مناظره کنیم. امام که گویا از روحیه جدل گرایی و مناظره خودنمایانه یا
غیرحق طلبانه او آگاه بود، فرمود: فلانی! من از دین خودم بصیرت و آگاهی دارم و هدایت و بر حق
بودن من، برایم روشن و یقین است. تو اگر دین خودت را نمی دانی، برو و آن را بجوی! مرا با مجادله
و چه کار؟ شیطان گاهی کسی را وسوسه می کند و بیخ گوش او می گوید: برو و درباره مسائل دینی با
مردم مناظره کن تا خیال نکنند تو ناتوان یا نادانی».

امام صادق علیه السلام می فرماید:

هر کس دانش بجوید و علم آموزد تا به وسیله آن با دانشمندان به تفاخر بپردازد یا با
سفیهان نابخرد به مجادله مشغول شود تا توجه ها را به سوی خودش جلب کند، جایگاهش
را در دوزخ فراهم می سازد.

خداوند در قرآن کریم به «جدال احسن» فرمان می دهد، ولی جدال احسن وقتی تحقق می یابد
که انسان، بیش از خود، به حق بها دهد و بیش از دیدگاه ها و باورهای خویش، برای حقایق علمی
ارزش بگذارد و در بحث های علمی، صداقت داشته باشد. گاهی باید با سکوت، به میدان مبارزه با
یک لجوج و ستیزه جو رفت. به تعبیر زیبای صائب تبریزی:

نیست درمان، مردم کج بحث را جز خامشی

ماهی لب بسته، خون در دل کند قلاب را

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «پرهیزکارترین مردم، کسی است که جدل را ترک کند، هرچند حق
با او باشد».

پیام متن:

جدل در بحث های علمی، در نفس انسان ریشه دارد وبیشتر به
انکار حق و ستیزه جویی می انجامد. ازاین رو،باید به شدت از آن
پرهیز کرد.

علم به همراه ایمان

اگر در کالبد علم، روح بصیرت و معرفت نباشد و اگر صاحب دانش از ایمان و عاطفه تهی باشد، ارزش
او در حد ابزار صنعتی تنزل می یابد. دانش، تنها بخشی از شخصیت انسانی ما را می سازد، نه همه آن
را. ایمان و عمل، کامل کننده علم به شمار می آیند. اگر باور آدمی به خدا و آخرت و روز حساب و
برپایی محکمه الهی برای داوری عملکردهایمان، ضعیف باشد یا به این مسائل باور نداشته باشد،
علم انسان به تنهایی، قدرت نجات او از امواج متلاطم و رساندن او به ساحل امن را ندارد.

چه زیباست کلام استاد مطهری که فرمود:

علم، وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان، به شکل عمودی بالا می برد.
علم، طبیعت ساز است و ایمان، انسان ساز. علم، زیبایی عقل است و ایمان، زیبایی احساس.
علم، ابزار می سازد و ایمان مقصد. علم، سرعت می دهد و ایمان، جهت.

روشن تر بگوییم، مشکل امروز ما ضعف دانش مذهبی و آگاهی های دینی نیست و آنچه خطرساز
گشته، ضعف ایمان است، نه ضعف علم. با سست شدن ایمان مذهبی و بی توجهی به آخرت و حساب
و کتاب، بشر به راحتی به وجدان خود پشت می کند و از دید او جز منافع شخصی و سود مادی، چیز
دیگری ارزش ندارد.

چه چیزی می تواند انسان را از ورود به منطقه ممنوع در قلمرو مسائل اقتصادی و پول و دارایی
نگاه دارد؛ علم یا ایمان. مگر نه اینکه شیادان با چراغ دانش و تخصص، گزیده تر کالاها را به یغما
می برند. راستی که علم به تنهایی کافی نیست.

پیام متن:

علم، به تنهایی برای سعادت انسان کافی نیست و اگر با ایمان
همراه نباشد، برای انسان خطرناک و مایه بدبختی اوست.

از این نرو، باید به شدت از آن پرهیز کرد.

توجه به ریشه های اصیل علمی و فرهنگی خود

هر قوم و جامعه ای، به اندیشه ها و آموزه های مکتبی خویش ارج می نهد. همچنین به شخصیت های
علمی، ادبی و هنری یا به فرهنگ و آثار مکتوب و کتاب خانه و میراث های علمی نسل های گذشته که
مایه سربلندی شان گشته است، می بالد. اینهاست ریشه های هر ملت که هر چه عمیق تر، کهن تر و
قوی تر باشد، شکوه استواری و سرافرازی آن قوم تضمین شده تر است. برخی، از این ریشه ها بی خبرند
و عده ای به آن اعتقاد ندارند یا برتری و اصالت آنها را در برابر آثار و فرهنگ و شخصیت ها و
اندیشه های بیگانه نشناخته اند.

این گونه افراد به راحتی از فرهنگ خود برمی گردند و رنگ فرهنگ بیگانه را به خود می گیرند.
بازنگری عمیق در فرهنگ خود، عاملی برای در امان ماندن و ایستادگی در برابر این هجوم ها و
توفان هاست. تنها کسانی که روحی ضعیف و خالی از باورهای اصیل مذهبی داشته باشند، به فرهنگ
مهاجم پاسخ مثبت می دهند و این ضعف آنان، ناشی از احساس حقارت است.

اگر فهرستی از نام چهره های بزرگ و نورانی بزرگان مکتب و مفاخر ملی ما فراهم آید، چندین
جلد کتاب می شود. اگر آثار تألیفی اندیشمندان برجسته مسلمان در طول قرن های گذشته یک جا
گردآید، کتاب خانه ای بس عظیم خواهد شد.

بسیاری از نوابغ و فرزانگان علمی و ادبی ما، در غرب آشناتر و معروف ترند. کسانی چون حافظ و
مولانا، حکیم عمر خیام و ابوعلی سینا، خواجه نصیرالدین و زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و
جابربن حیان، ملاصدرا و فارابی، میرداما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.