پاورپوینت کامل سفر به ریشه ها «محیط زیست» ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سفر به ریشه ها «محیط زیست» ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفر به ریشه ها «محیط زیست» ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سفر به ریشه ها «محیط زیست» ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۶
«در قسمت پیشین خواندیم که ناصر و مسعود، دو دوست صمیمی و همکلاسی بودند. با آمدن
آقا مصطفی، دایی مسعود و سکونت دایمی اش در خانه آنها، فرصت مناسبی ایجاد شده بود که
هر دو دوست، از حضور دایی مصطفی که معلمی باسواد و فرزانه بود، استفاده کنند.
آنها با کمک و راهنمایی دایی مصطفی توانسته بودند اوقات فراغتشان را پربارتر کنند و از راه
گفت وگو با گروه های مختلف جامعه و طرح بعضی مسائل اجتماعی و علمی، سطح آگاهی
خودشان را بالا ببرند. اکنون ادامه داستان به زبان ناصر:
آن روز امتحان علوم داشتیم. صبح زود به مقصد مدرسه از خانه خارج شدم. هنوز چند قدمی
دور نشده بودم که ریزش قطره های ریز باران را بر گونه هایم احساس کردم. برای آنکه خیس
نشوم، سعی کردم با سرعت خودم را به مدرسه برسانم. قبل از اینکه باران تند شود، من در کلاس
نشسته بودم. بعد از برگزاری امتحان و تعطیلی مدرسه، من و مسعود، دست در دست یکدیگر به
طرف خانه حرکت کردیم. مدرسه ما در حاشیه شهر قرار داشت و هر روز چشم اندازی زیبا از
سبزه و گل و گیاه دوطرف خیابان، قلب هایمان را طراوت و صفای قشنگی می بخشید. باران برای
مدتی بند آمده بود، ولی چندی نگذشت که با غرش رعد از دل ابرها و درخشش نور برق آن،
دوباره بارش رحمت الهی آغاز شد و خیلی زود هم شدت گرفت.
ما سرعتمان را زیاد کردیم که زودتر خودمان را به زیر سقفی برسانیم، ولی همه چیز چنان
سریع پیش آمد که ناگزیر تسلیم رگبار تند باران شدیم. بالاخره با هر جان کندنی بود، خودمان را به
درگاهی خانه رساندیم.
مسعود گفت: راستی، فردا شب جمعه است! دوست داری دوباره دایی مصطفی را ببینیم؟ اگر
موضوعی بود، جمعه فرصت مناسبی برای تهیه مقاله و تحقیق است. من در حالی که آب داخل
کفش هایم را خالی می کردم، دعوت او را پذیرفتم. مسعود هرچه منتظر ماند که باران آرام بگیرد،
فایده ای نداشت. ناگزیر بار دیگر دل به دریا زد و به طرف خانه شان دوید.
درِ خانه ما باز بود. من با همان لباس های خیس، خودم را به داخل اتاق رساندم. مادرم با
مشاهده سر و وضع من، بلافاصله یک حوله با چند تکه لباس برایم آورد تا خودم را خشک کنم.
چند لحظه بعد هم دیدم با یک کاسه آش داغ بالای سرم ایستاده و با مهربانی گفت: ناصر جان،
بخور تا گرم شوی. آش را خورده ـ نخورده، از جایم بلند شدم و پرده پنجره اتاق را کنار زدم.
باران هنوز با همان شدت می بارید. خوب که به باغچه توی حیاط خیره شدم، برگ های درخت ها
و گل ها را دیدم که زیر قطره های مروایدگونه باران می رقصند و شادی می کنند. توی دلم گفتم:
چه قدر خوب شد؛ حالا که روی برگ ها تمیز شده، بهتر می توانند نفس بکشند و زیباتر از همیشه
جلوه گری کنند. آن ساعت های بارانی گذشت و نعمت خدادادی، برکت خود را بر همه دشت و
صحرا گسترد. فردای آن روز، بعد از پایان وقت مدرسه، همراه مسعود به دیدار دایی مصطفی
رفتیم. او این بار هم مشغول مطالعه بود. با دیدن ما خیلی خوشحال شد، کتابش را بست و با
شیرینی از ما پذیرایی کرد.
بعد هم عینک مطالعه را از چشمش درآورد و داخل جعبه اش گذاشت و گفت: چه قدر به
موقع آمدید. اتفاقاً همین الان بعد هم به یاد شماها بودم. او در حالی که به آرامی سرفه می کرد،
دستش را روی تشکچه گذاشت و بلند شد و پنجره کوچک پشت سرش را باز کرد. نفس عمیق
کشید و گفت: بچه ها، می دانید محیط زیست یعنی چه؟ مسعود گفت: نه دایی جان، درست بلد
نیستیم. من هم سرم را پایین انداختم و در حالی که سینی چای را روی فرش سُر می دادم، گفتم:
محیط که یعنی پیرامون، ولی بقیه اش را… .
دایی نیم نگاهی پر از خنده به ما کرد و دوباره سرش را از پنجره بیرون برد و محو تماشای
دورنمای زیبا و سرشار از طراوت شد. چند لحظه ای سکوت کرد. سپس در حالی که پنجره را
می بست، ادامه داد: محیط فقط پیرامون نیست. گاهی به معنی فضا، جا و مکان نیز هست. پس به
زبان ساده و خودمانی، محیط زیست؛ یعنی جایی که ما در آن زندگی می کنیم یا فضایی که برای
زیستن در اختیار داریم. دلم می خواهد، این بار درباره همین موضوع تحقیق کنید! مطمئنم، پاسخ
درست و کاملی به دست خواهید آورد. شما سعی کنید در سطح کوچه ها و خیابان ها، مواردی
مثل عوامل تخریب و آلودگی محیط زیست را شناسایی کنید. ببینید چه چیزهایی در آلوده کردن
محل زندگی ما مؤثرند. البته مسائل بسیاری درباره محیط زیست هستند که شناخت و مطالعه آن
از عهده شما خارج است. فعلاً آستین همت بالا بزنید و بار دیگر توانایی و کارآمدی خودتان را با
ارائه یک مقاله زیبا در همین باره به نمایش بگذارید.
من و مسعود بلند شدیم و اتاق آقا مصطفی را ترک کردیم. فردای آن روز از اول صبح، با نام
خدای بزرگ، بررسی و تحقیق درباره محیط زیست را آغاز کردیم، ولی هنوز نمی دانستیم که
چگونه و از کجا باید شروع کنیم. با همین فکر، زیر تیر برق ایستاده بودیم که ناگهان به خاطرم
رسید پشت پارک شادی، خیابان کم عرضی هست که از دروازه ورودی شهر تا صحرا کشیده شده
و یک جوی پر آب از کنار همان خیابان عبور می کند و به سوی کشتزارها می رود. دست مسعود
را گرفتم و با همدیگر راهمان را به سمت آن خیابان کج کردیم که شاید در آنجا سوژه ای برای
شروع تحقیقمان پیدا کنیم.
بعد از گذشتن از پارک، به محل مورد نظر رسیدیم. از قضا، به خاطر بارش زیاد دو روز
گذشته، آب جوی سرریز شده و در گوشه گوشه خیابان، نمایشگاهی از زباله راه انداخته بود:
قوطی کنسرو، پاکت ساندیس، لنگه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 