پاورپوینت کامل اخلاق سیاسی امام علی علیه السلام (با تکیه بر نامه مالک اشتر) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق سیاسی امام علی علیه السلام (با تکیه بر نامه مالک اشتر) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق سیاسی امام علی علیه السلام (با تکیه بر نامه مالک اشتر) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق سیاسی امام علی علیه السلام (با تکیه بر نامه مالک اشتر) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
۸۲
مفهوم شناسی اخلاقی سیاسی در اسلام
اخلاق سیاسی، واژه ای است که تعریف و تفسیر روشنی را می طلبد. بنابراین، تبیین جداگانه هر کدام
از دو مفهوم اخلاق و سیاست لازم است. در تعریف مفهوم اخلاق می توان بر این باور بود که در هر
جامعه ای اخلاق عبارت است از «فضیلت های مورد پذیرش عموم که از شرع و عرف و تاریخ و عقل
برخاسته است.» مفهوم سیاست نیز به عملِ «تصمیم گیری و اجرای آن برای کل جامعه» تعریف می شود.
بر این اساس، مراد از اخلاقی کردن سیاست تنظیم روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر پایه
اخلاق و عدالت است.
پیام متن
می توان پای اخلاق را به میدان سیاست نیز کشاند، به گونه ای که: «سیاست،
عینِ دیانت و دیانت عین سیاست باشد».
جایگاه اخلاق سیاسی در اسلام
اخلاق سیاسی در اسلام، جایگاهی ویژه دارد. پرآوازه ترین شخصی که در اسلام به اخلاق سیاسی
توجهی ویژه نشان داد، امام اول شیعیان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است. آن حضرت برای حاکم
ساختن نظام اخلاقی معتبر در هر دو زمینه فردی و اجتماعی، به مدد کارگزاران سیاسی خود به
اخلاقی کردن سیاست همت گماشت. هدف مولای متقیان در اخلاقی کردن سیاست، اصلاح مردم و
رهنمون ساختن آنان به سوی سعادت ابدی بود.
امام این هدف والا را با شیوه های اخلاقی درست و ویژه ای پی گیری کرد. عناصر شیوه اخلاقی
حضرت در حکومت و سیاست مداری، نشان از تلفیق آرمان با واقعیت دارد و اعلان می کند که
امام علی علیه السلام آرمان گرایی واقع بین بود. بنابراین، شناخت عناصر عملی اخلاقی کردن سیاست در
دوران زمام داری حضرت، اهمیتی دو چندان می یابد.
مؤلفه های اخلاقی کردن سیاست در شیوه حکومتی امام علیه السلام ، با مفاهیمی چون حق جویی،
عدالت محوری، ابزار انگاری قدرت، تقوای سیاسی، کرامت انسانی، مردم گرایی، صلح مداری،
عهدمندی و مصلحت سنجی همراه است. از این رهگذر، هر حکومت سیاسی که بدون این مؤلفه ها
باشد، با حکومت علوی فاصله زیادی خواهد داشت.
پیام متن
ویژگی برجسته حکومت حضرت علی علیه السلام ، حضور اخلاق در کنار سیاست است؛
یعنی حکومتی که به همراه حق جویی، عدالت محوری، تقوای سیاسی، کرامت
انسان و مردم گرایی باشد.
مؤلفه های نه گانه اخلاقی کردن سیاست، در شیوه حکومتی حضرت علی علیه السلام
اخلاق و دین در حکومت حضرت علی علیه السلام جلوه ای پر رنگ داشت و این اخلاق سیاسی آن
امام معصوم علیه السلام ، بر آمده از عناصری بود که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱. حق جویی
حق جویی، نخستین مؤلفه اخلاقی کردن سیاست در شیوه حکومتی امیرمؤمنان علی علیه السلام است. این
مؤلفه یکی از اساسی ترین رکن های جامعه علوی به شمار می آید و زیربنای چنین جامعه ای را
تشکیل می دهد. برای شناخت این عنصر زیربنایی، باید به سه تعریف از واژه حق اشاره کرد. در
تعریف نخست، حق به عنوان نامی از باری تعالی به شمار می آید. دومین تعریف، حق را به معنای
حقیقت و واقع، راست و درست و ضد باطل می پندارد. در آخرین تعریف، حق به معنای توانایی و
برتری است که خداوند به اشخاص عنایت کرده است و با بهره و نصیب، مترادف به کار می رود.
حضرت علی علیه السلام در گفتار و کردار خود، به حق در هر سه معنا اشاره می کند و پیروی از آنها را سرمشق
جامعه خود قرار می دهد.
وقتی از حق به معنای باری تعالی سخن گفته شود، مفهوم خدامحوری و آخرت محوری به ذهن
می رسد. خدامحوری و ترس از پروردگار، در بسیاری از سخنان مولا آشکارا دیده می شود. و
امام علی علیه السلام به اثبات رساند که در همه زندگی اش هیچ گاه از یاد خداوند غافل نشد. آن حضرت در
پی توجه به خالق هستی و نیز مزرعه آخرت انگاشتن دنیا، دنیا و داشته هایش را به هیچ می انگاشت و
از آن، چونان راه رسیدن به مقصود بهره می برد. آخرت محوری آن امام همام، نه تنها در وجودش
ریشه دوانده بود، سبب سفارش های آخرت مدارانه اش به زمام داران و مردم نیز شد.
همچنین حق اگر به معنای حقیقت و واقع، ضد باطل و راستی و درستی باشد، نیز بارها در سخنان
حضرت علی علیه السلام بدان اشاره شده است.
با توجه به این معنا، زمام داران جامعه علوی به پرهیز از گفتار خلاف واقع و گزینش مشاورانی که
به حق تذکر می دهند، گرچه تلخ باشد، سفارش می شوند، از نمونه های آشکار این معنا، نفی
دروغ گویی و فریب کاری است. این جلوه، نخستین امام را به دوری از نیرنگ زنی و عوام فریبی
واداشت. در حالی که شم سیاسی بالای حضرت، او را از حیله و نیرنگ دشمنان آگاه می ساخت،
اعتقادش به چنین حقی (نفی فریب) مانع از مقابله به مثل وی می شد.
حال اگر حق، با بهره و نصیب مترادف باشد، می تواند حقوق الاهی و انسانی از نگاه امیرمؤمنان را
در بر گیرد. در حقوق الاهی، مسئولیت داشتن بندگان در برابر خداوند، یکی از برترین حقوق به
شمار می آید. در حقوق انسانی نیز می توان به حقوق متقابل مردم و زمام داران اشاره کرد و همچنین
حقوق دیگر طبقه های جامعه چون ارتشیان، کارمندان و قاضیان را مدنظر قرار داد. حق جویی
علی علیه السلام در این معنا، با موظف شدن سیاست مداران به رساندن حق همه گروه های جامعه، رنگ
روشنی به خود می گیرد. بدین ترتیب، همه افراد جامعه از حق آزادی بهره مند می شوند، البته با
مسئولیت در برابر خداوند. احقاق حق آزادی افراد جامعه در نگاه امیرمؤمنان علی علیه السلام چنان مهم و
ضروی است که تهدید آزادی های مردم و نقض حقوق آنان، یکی از آسیب های جدی هر حکومتی به
شمار می آید.
در مجموع به نظر می رسد که وجود موازین حق با سه معنای یاد شده، در گفتار و کردار
امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، سند محکمی بر حق جویی آن حضرت است. این سند نشان می دهد که
حق طلبی یکی از اساسی ترین ارکان اخلاق سیاسی امام علی علیه السلام به شمار می رود.
پیام متن
حق گویی، حق طلبی و حق محوری، از ویژگی های مهم حکومت حضرت علی علیه السلام
بود. پس باید در حکومت اسلامی، این مؤلفه اخلاق سیاسی آن حضرت، الگویی
برای همه مسئولان باشد.
۲. عدالت محوری
دومین مؤلفه مهم اخلاقی کردن سیاست در حکومت علوی، عدالت محوری است. سخن از
عدالت محوری جز با شناخت عدالت پیش نمی رود. بر این اساس، تعریف عدالت از دیدگاه
امام علی علیه السلام بسیار راه گشاست. امام علیه السلام عدالت را به معنای قرار دادن هر چیزی در جای خود و
دادن هر حقی به صاحبش به کار می برد. همچنین در برخی موارد نیز عدالت را این گونه می خواند که
«هر چه برای خود می پسندی، برای دیگران هم بپسند.» امیرمؤمنان علی علیه السلام به عدل، بیشتر، از
جنبه های اجتماعی می نگریست، نه از جنبه فردی و شخصی. در این باره جرج جرداق مسیحی
می گوید: «مسئله ای که علی بن ابی طالب علیه السلام را مجبور به پذیرش خلافت کرد، در خطر بودن عدالت
اجتماعی بود».
آن حضرت در سفارش خود به کارگزاران سیاسی اش، گسترش و استقرار عدالت در جامعه را
مطرح می کند و از آنان می خواهد که اجرای حق و عدالت و جلب رضایت افراد جامعه، در نزدشان از
محبوب ترین کارها باشد. امام علی علیه السلام برای اینکه بفهماند عدالت، عنصر ذاتی و مهم ترین رکن
سیاست است، هیچ مصلحتی را بالاتر از حق و عدالت قرار نداد.
عدالت محوری، از نگاه حضرت آن قدر اهمیت دارد که می فرماید: «حاضر نیستم حتی لحظه ای از
سیره پیامبر که مبنای عدالت است، کناره گیرم».
بنابراین، زمام دارانش را موظف می کند تا از حکومت های عادله پیش از خود درس بیاموزند و در
چیزی که با دیگران برابرند، خود را برتر نپندارند. برابر انگاری حضرت تا جایی پیش رفت که در
اجرای عدالت میان دوست و دشمن، یعنی عقیل و معاویه تفاوتی ننهاد و به این باور رسید که «أَلْزِمِ
الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَ الْبَعِیدِ.» «هر که ملازم حق باشد، ملازم او باش، چه از نزدیکان باشد و چه از
دوردستان.»
تأکید امیرمؤمنان علی علیه السلام بر عدالت، امام خمینی رحمه الله را بر آن داشت که در بیان جلوه های
عدالت محوریِ آن حضرت اشاره کند به مبارزه های آن بزرگوار با ظلم و بیدادگری و برتری های
طبقاتی، دفاع و پشتیبانی بی دریغ وی از مظلومان و ستم دیدگان و همچنین دست گیری هایی که
از گروه های محروم و رنج دیده اجتماع می کرد. پای بندی عادل ترین مردم به موازین عدالت،
سبب شد تا وی به خاطر شدت عدالتش، در محراب عبادتش به شهادت برسد. در نتیجه، به نظر
می آید بتوان عدالت محوری امام علی علیه السلام را به عنوان عنصری اساسی در اخلاقی کردن سیاست به
شمار آورد.
پیام متن
عدالت محوری زمام دار، دوستان را امیدوار و دشمنان را ناامید می کند و حق را
به صاحبان حق می رساند و زمینه رویش استعدادهای مادی و معنوی جامعه را
فراهم می کند.
۳. ابزارانگاری قدرت
قدرت، یکی از مؤلفه هایی است که مولای متقیان با ابزار انگاشتن آن، به اخلاقی کردن سیاست
دست زد. در تعریف قدرت گفته اند که «مجموعه منابع و ابزارهایی است، برای به انجام رساندن
کارهای ویژه حکومت.» قدرت بنا بر این تعریف، به دو صورت بهره برداری می شود: گاه واقع گرایانی
چون ماکیاولیست ها آن را هدفی غایی می پندارند و از هر وسیله ای در دست یابی به آن سود
می جویند. و گاه آرمان گرایانی چون افلاطون و ارسطو آن را ابزاری برای دست یابی به هدف های
انسانی و والا یعنی خیر و فضیلت همگانی می دانند. حضرت علی علیه السلام به سان دیگر آرمان خواهان،
قدرت را ابزار رسیدن به سعادت و کمال جامعه می دانست. البته نگاه آرمان گرایانه حضرت به قدرت
با عناصری از واقع پیوند خورد تا اخلاق سیاسی او به عنوان کنترل کننده ابزار قدرت عمل کند.
امام علی علیه السلام در شیوه اخلاقی ـ سیاسی خود با استفاده از قدرت و حکومت، کارگزاران سیاسی خویش
را به اجرای هدف های چهارگانه اقتصادی، نظامی، تربیتی ـ اخلاقی و عمرانی موظف کرد. این گونه
بهره گیری از قدرت، خط بطلانی بر آرمان گراییِ صرف کشید و به واقع گرایان فهماند که نظام اخلاقی ـ
سیاسی علی بن ابی طالب علیه السلام یک مدینه فاضله انتزاعی نیست.
در جهان بینی امیرمؤمنان علی علیه السلام ، قدرت، نعمتی الاهی به شمار می آید که چون امانتی در دست
مردم قرار دارد؛ امانتی که هرگونه استفاده نابجا از آن خیانت است. در این نگاه، قدرت، امر فاسدی
نیست تا در برابر حق قرار گیرد، مگر آنکه ابزار استفاده نادرست قرار گیرد. از گفتار حضرت علی علیه السلام
چنین بر می آید که خیانت در امانت یا استفاده نادرست از قدرت، تنها زمانی تحقق می یابد که قدرت،
ابزاری شود برای ارضای غریزه های نفسانی و شهوانی، حیله گری، ستم گری، ثروت اندوزی و
برتری جویی. بنابراین، بدیهی است که استبداد، خودکامگی، خودرأیی و بی توجهی به مردم با
ابزارانگاری قدرت سرِ سازگاری ندارد، بلکه جلوه های آشکار هدف انگاری قدرت و دیدگاه
اسلام گریزانه ماکیاولیست ها خواهد بود.
از این رو، می توان دریافت که چرا مولای متقیان پذیرش قدرت و حکومت را به احقاق حق مردم
و اصلاح آنان وابسته می داند و در نگاه هدفمندش، حکومت بسیار پست جلوه می کند؛ حتی
بی ارزش تر از پر کاهی خشکیده. آری امام علی علیه السلام از قدرت، تنها به عنوان ابزاری مشروع برای
رسیدن به هدف های والای الهی اش بهره برد و با ابزارانگاری قدرت، در پی اجرای حق و عدالت و
رساندن جامعه به تکامل بود.
پیام متن
در نگاه ابزاری به قدرت، انسان در خدمت جامعه است، ولی در نگاه هدف
انگاشتن قدرت، جامعه در خدمت شخص است.
۴. تقوای سیاسی
تقوای سیاسی، عبارت است از «آمادگی سیاست مدار برای به دست آوردن و به کار بستن کامل
دانسته ها و تجربه ها و بهره برداری از استعدادهای مربوط به توجیه حیات معقول مردم جامعه با کمال
اخلاص.» چنین تقوایی جامعه را اندام وار می داند و سیاست مدار را موظف می کند تا اندام جامعه را
چون اعضای پیکر مادی، اجزا، استعدادها و نیروهای درونی خود بپندارد؛ اندامی که چونان اعضای
افراد با مدیریت پویا در جاذبه کمال رشد خواهد کرد.
ضرورت وجود این مؤلفه، با تأکیدهای امام علی علیه السلام رنگ واقعی تری به خود می گیرد. زمانی که
مولای متقیان به نابرابر بودن بی تقوایان و باتقوایان اشاره می کند و آن هنگامی که متقی بودن را
شرطی برای کارگزاران و ارتشیان خود معرفی می کند، می توان جلای این مؤلفه را به چشم دید.
همچنین نشانه های تقوای سیاسی سیاست مداران در بیان مولا و فرمان وی به پرهیزهای گوناگون،
چنان اثری به این عنصر می بخشد که ادعای فردی بودن صرف تقوا جایی برای عرض اندام نمی یابد.
بدین ترتیب، آمادگی زمام دار برای توضیح فعالیت ها، شکوفایی رحمت و محبت و لطف و حق گرایی و
عدل پروری زمام دار درباره مردم جامعه و تکاپوی حاکم بر سعادت جامعه، نشان از تقوای سیاسی او
دارد. از دیگر سو، دستور حضرت علی علیه السلام به پرهیز از خواسته های نفسانی گروهی و فردی، پرهیز
از پنهان کاری و توطئه، پرهیز از فساد حاکم برای اصلاح جامعه و پرهیز از کم کاری و غفلت در امور
مردم ضرورت بنیانی این مؤلفه را گوشزد می کند.
تقوای سیاسی حالتی یک سویه ندارد. به عبارت دیگر، وجود صرف این ویژگی در سیاست مدار
کمال جامعه را در پی نخواهد داشت، بلکه مردم جامعه نیز باید فرهنگ و شعور استفاده از
زمام دار باتقوا را داشته باشند. در غیر این صورت، زمام داری که در حد اعلای رشد و کمال تقوای
سیاسی باشد، به زجر و شکنجه و دل شکستگی دچار می شود. همان گونه که مولای متقیان از
مردم بی وفای کوفه چنین ضربه ای را متحمل شد. اختلال در تقوای سیاسی سیاست مدار نیز
بدون تردید، اثر خود رادر جامعه بر جای می نهد و از رشد و کمال و هماهنگی مردم آن می کاهد.
بنابراین، تقوای سیاسی و فردی ـ گروهی بودن صفت تقوا، از عناصر اثرگذار اخلاق سیاسی امام
علی علیه السلام به شمار می آید.
پیام متن
از نگاه علی علیه السلام ، یکی از عوامل مشروع بودن زمام دار، تقوای سیاسی اوست.
۵. توجه به کرامت انسانی
کرامت انسانی یکی دیگر از مؤلفه های اخلاقی کردن سیاست در شیوه حکومت علوی است. این
عنصر اخلاقی ترین عنصر اخلاق سیاسی در حکومت علوی معرفی می شود. مواردی که زیرمجموعه
این مؤلفه قرار می گیرند، شاید در مؤلفه های دیگر نیز کم و بیش یافت شوند. جلوه های کرامت انسانی
از فطرت انسان برمی آید و به زیباترین وجه، زیبایی های اخلاق را به تصویر می کشد. جلوه های این
مؤلفه در مواردی چون شهوت گریزی، گمان نیک بردن، دگردوستی و گذشت، نفی عیب جویی و
پرده دری، چشم پوشی، نفی خودپسندی، انتقاد خیرخواهانه و عزت و شرافت و آزادی به چشم
می خورد. جلوه های کرامت انسانی از بسیاری از سخنان گهربار مولای متقیان می درخشد. آن حضرت
به کرامت ذاتی انسان ها باور داشت و بر اساس کرامت انسان، با مردم رفتار می کرد. همچنین بر این
باور بود که حکومت مبتنی بر کرامت انسانی نمی تواند اخلاق و اصول آن را در برخورد با مردم زیر پا
نهد. امام علی علیه السلام یکایک جلوه های کرامت انسان را تبیین می کند تا مردم و زمام داران از آن
سرمشق بگیرند.
در این نوشتار به هشت جلوه از کرامت انسان در نگاه امیرمؤمنان علی علیه السلام اشاره می شود. در جلوه
نخست، حضرت، زمام دار را موظف می کند «أَنْ یُکَسِّرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ؛ بر سیاست مدار است که از
شهوت ها و طغیان گری های نفس خود جلوگیری کند.» و همچنان هرگز در غضب شتاب نکند و با
سخت گیری بر هوای نفس بر آن تسلط یابد. گمان نیک بردن [به جا] یکی دیگر از جلوه های کرامت
انسان است که حضرت آن را سبب رفع گرفتاری ها و مشکلات می داند، در حالی که ریشه گمان بد را
در بخل و حرص و ترس بیان می کند. سومین جلوه کرامت انسان، سخنان امام علی علیه السلام درباره
دگردوستی است. سخنان حضرت در این باره فراوان است، ولی می توان دستور امام به رحمت و
محبت و لطف در حق به مردم را عصاره آن دانست. دگردوستی، ویژگی ای است که در برابر
خوددوستی قرار می گیرد و گذشت، جلوه آشکار آن است. به دیگر سخن، عفو و گذشتن که حضرت
فراوان بر آن تأکید دارد، یکی از رفتارهای تحسین برانگیز دگردوستان است.
چهارمین جلوه کرامت انسانی، در نفی عیب جویی و پرده دری به چشم می آید. در این باره
امام علی علیه السلام به پوشاندن عیب های مردم دستور می دهد و عیب جویان را دورترین افراد از زمام دار در
نظر می گیرد. از این رو پرده دری به صفتی تعبیر می شود که با کرامت انسان و اصلاح جامعه در تضاد
قرار دارد و به رواج فحشا دامن می زند. یکی دیگر از جلوه های کرامت، چشم پوشی است. این جلوه
گاهی به آرامش فکر و آسایش خاطر می انجامد و گاه از گستاخ شدن گناه کار جلوگیری می کند. نفی
خودپسندی و فخرفروشی، ششمین جلوه از کرامت انسانی است. بر این اساس، حضرت علی علیه السلام به
زمام دار فرمان می دهد «إِیَّاکَ وَ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 