پاورپوینت کامل گلگشتی در دیوان باباطاهر ۵۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلگشتی در دیوان باباطاهر ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلگشتی در دیوان باباطاهر ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل گلگشتی در دیوان باباطاهر ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

خطر غفلت

بسیاری از مصیبت ها، سختی ها و پس رفت ها، تنها بر اثر فراموشی دامن آدمی را می گیرد. فراموشی یاد خدا، غفلت از فرصت ها و غفلت از دام های فراوانی که همواره ممکن است بر سر راه انسان پهن شده باشد، می تواند او را به تباهی بکشاند و گاه نیز خسارت های جبران ناپذیری بر او وارد کند. از امام علی علیه السلامدر این باره نقل است: «اَلْغَفْلَه اَضَرُّ الْاَعْداءِ؛ غفلت، زیان بارترین دشمنان است.۱ آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود:

فَیالَها حَسْرَه عَلی کلِّ ذی غَفْلَه اَنْ یکونَ عُمُرُهُ عَلَیهِ حُجَّه وَاَنْ تُؤَدّیهُ اَیامُهُ اِلَی الشِّقْوَه.۲

وای بر غفلت زده ای که عمرش بر ضد او گواهی دهد و روزگار، او را به شقاوت و پستی کشاند.

شاعر بیداردل همدان، باباطاهر در این باره چنین می سراید:

جَرِه بازی۳ بُدم رفتم به نخجیر۴ سیه دستی زده بر بال مو تیر

بوره۵ غافل مچر در چشمه ساران هر آن غافل چره، غافل خوره تیر۶

بابا طاهر در جای دیگر می گوید:

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل؟ مطیع نفس و شیطانی چه حاصل؟۷

بوَد قدر تو افزون از ملایک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل

پیام متن:

کاروان رفت و تو غافل خفته ای در زیانی در زیانی در زیان

مولانا

بازتاب اعمال

شاعر عارف باباطاهر در مقام هشدار نسبت به بازتاب اعمال می گوید:

مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو

چو فردا نامه خوانان نومه خوانَن تو را از نومه خواندن ننگت آیو۸

آنچه می توان از این دو بیتی استفاده کرد اینکه جهان هستی، مکان بازتاب اندیشه ها و رفتارهای ماست. صرف نظر از جهان آخرت که آدمیان سزای کمترین کار نیک و بد خود را خواهند دید، در این جهان نیز انسان ها بر سر سفره اعمال خویش نشسته اند و سرنوشت خوب یا زشت خویش را به دست خویشتن رقم می زنند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصیبَه فَبِما کسَبَتْ أَیدیکمْ؛ و آنچه از مصیبت به شما رسیده است، پس به واسطه کارهای خودتان است».(شورا:۳۰)

توجه به بازتاب کارها، عامل مهمی در اصلاح اندیشه ها و رفتارهای فرد است و او را از بسیاری گناهان و لغزش ها، به ویژه گناهانی از جنس ستم و بیداد، تجاوز به حقوق دیگران و تمسخر انسان ها باز می دارد و در بهروزی و کمال آدمی نیز نقش بسزایی دارد.

پیام متن:

از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو

(مولانا)

سحرخیزی

سحرگاهان که همه سر و صداهای دنیاطلبان فرو می خوابد و آرامش خوشایندی هستی را فرا می گیرد، عاشقان عارف و بیداردل پروردگار، تماشای زیبایی های برخاسته از سکوت و خلوت سحرگاهان را غنیمت می شمارند. اینان در زلال جلوه های پرشکوه پروردگارشان در آن لحظه ها، دل و جان خویش را به آب رحمت و آمرزش بنده نواز و بی نیاز می شویند و سیمای ظاهر و باطن خود را به نور خداوندشان می آرایند، نیز از این رهگذر، دنیای خویش را نیز به شادکامی می گذرانند.

علامه طباطبایی در ضمن خاطره ای از استاد خویش، مرحوم آیت الله قاضی می گوید:

چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرّف شدم، گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی می رسیدم و از ایشان استفاده می کردم. تا اینکه روزی دم در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی، نماز شب بخوان؛ آخرت می خواهی، نماز شب بخوان!۹

باباطاهر در شعری رمزگونه، درباره سحرخیزی چنین گفته است:

سحرگاهان فغان بُلبلانه به یاد روی پر نور گلانه

ز آه مو فلک آخر حذر کن اثر در ناله سوته دلانه۱۰

این شاعر نیک اندیش در جای دیگری می گوید:

نسیمی کز بُن آن کاکل آیو۱۱ مرا خوش تر ز بوی سنبل آیو

چو شو۱۲ گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو۱۳

پیام متن:

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

حافظ

عبرت آموزی

باباطاهر می گوید:

به گورستان گذرکردم کم و بیش بدیدم حال دولتمند و درویش

نه درویشی به خاکی بی کفن ماند نه دولتمند بُرد از یک کفن بیش۱۴

دل بیدار و اندیشه آگاه، از هر چیزی عبرت می آموزد و از هر نکته ای، درسی. امام کاظم علیه السلام در پاسخ به نامه هارون که از آن حضرت پند و موعظه خواسته بود، فرمود: «در هر چیزی که می نگری، پند و موعظتی نهفته است».۱۵

آدمی با عبرت گرفتن از جهان پیرامون خویش از لغزش هایش می کاهد و از عمر خود بهتر از پیش استفاده می کند.

همچنین عبرت آموزی نفس را صفا می دهد و بی ثباتی و بی وفایی دنیا را برای انسان به تصویر می کشد و در نهایت، انسان را به نوعی زندگی متعالی رهنمون می شود.

از اموری که پندهای فراوان در آن نهفته، اندیشیدن در سرنوشت اهل قبور است. کسانی که خاموش و ساکت، میان قبر جای گرفته اند و از این نظر، هیچ فرقی میان غنی و درویش نیست. همان گونه که باباطاهر در دوبیتی خویش بدان اشاره کرده بود.

پیام متن:

گوش ما موعظت نیوش نبود ورنه هر ذرّه ای زبانی داشت

خامه دهر بر شکوفه نوشت هر بهاری ز پی خزانی داشت

بی ارزشی دنیا

اگر دنیا و جلوه های آن، انسان را از یاد خدا و رستاخیز غافل کند، ذره ای ارزش ندارد. امام صادق علیه السلام با اشاره به چنین دنیایی می فرماید:

یابْنَ جُنْدَبٍ، اِنْ اَحْبَبْتَ اَنْ تُجاوِرَ الْجَلیلَ فی دارِهِ وَتسْکنُ الْفِرْدَوسَ فی جَوارِهِ فَلْتَهُنْ عَلَیک الدُّنْیا.۱۶

ای پسر جندب! اگر دوست داری که همسایه خانه خدای جلیل شوی و در فردوس در جوار او سکنا گزینی، باید دنیا در نظرت خوار و بی مقدار باشد.

سخنان راه گشای پروردگار و آموزه های اهل بیت علیهم السلام درباره توجه و اهتمام به دنیا تنها در حد لزوم، آدمیان را از ناچیزی و بی ارزشی دنیا آگاه می سازد. در دعای ندبه می خوانیم: «خداوند با اولیای الهی علیه السلامشرط کرد که به مقام ها و لذت ها و زینت های آن زهد ورزند و آنها نیز به این شرط عمل کردند.» باباطاهر نیز در یکی از دوبیتی های خویش، این گونه از بی ارزشی دنیا یاد می کند:

به گورستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی

شنیدم کلّه ای با خاک می گفت که این دنیا نمی ارزد به کاهی۱۷

پیام متن:

سراسر مال دنیا سوتنی بی نظر از مال دنیا دوتنی بی

غم و دردی که در دل داری امروز برای روز حشر اندوتنی بی

حافظ

بهار جوانی

جوانی، بهاری است بی تکرار و رودی است بی بازگشت و ستاره ای است که تنها یک بار در آسمان عمر آدمی طلوع می کند و چون غروب کرد، هرگز برای آن طلوعی دوباره نخواهد بود. به راستی چه باید کرد و چگونه باید بود در این فرصت یگانه و با این موهبت؟

دوران طلایی جوانی، چنان باشکوه و جان فزا و سرشار از شادابی است که همگان، حسرتِ از دست دادنش را خواهند خورد، حتی آنان که در آن روزگار خوش زیستند و همه لحظه های آن را دریافتند و به خوبی از آن بهره بردند. باباطاهر در افسوس از کف دادن روزهای نایاب جوانی چنین می سراید:

بهار آمد به صحرا و در و دشت جوانی هم بهاری بود و بگذشت

سر قبر جوانان لاله رویه دمی که مهوشان آین به گلگشت۱۸

پس «اکنون که می توانی، دامنی از گل سرخ پر کن؛ که عقاب کهن سال زمان، همچنان در پرواز است و این گل که امروز در روی تو می خندد، فردا همه بر باد خواهد رفت. از عمر آدمی، همان بخش نخست، بهترین است. آن هنگام که خون گرم جوانی در تن جاری است و چون این دوران سپری شود، ایامی سخت تر و ناخوش تر، آن روزگاران خوش را در پی خواهند بود. پس ناز و بهانه را رها کن و فرصت غنیمت شمار که چون جوانی را بی بهره پشت سر نهادی، جز آه و حسرت، پیش روی نخواهی داشت».۱۹

پیام متن:

فارقی از قدر جوانی که چیست تا نشوی پیر ندانی که چیست

یاد همیشگی خدا

ذکر و یاد خدا، آثار مثبت فراوانی همچون آرامش روح، صفای باطن و امید و قوّت قلب بر دل و جان آدمی به جای می گذارد. البته این تأثیر زمانی روی می دهد که پیوسته چراغ یاد خدا در دل آدمی روشن باشد. خداوند در قرآن کریم، انسان های والا و صاحب اندیشه را کسانی می داند که در همه حال به یاد خدایند، آنجا که می فرماید: «الَّذینَ یذْکرُونَ اللّهَ قِیامًا وَ قُعُودًا وَ عَلی جُنُوبِهِمْ؛ آنها که در حال ایستاده و نشسته و در بستر، به یاد خدا هستند».(آل عمران: ۱۹۱)

برترین نمونه ذکر خدا نیز نماز است و در صورتی ثمره کامل آن بر نهال قلب انسان به بار می نشیند که همواره برپاگردد، چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «…الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ؛ آنها که نمازهای شان را مرتب و همواره به جا می آورند».( معارج: ۲۳)

باباطاهر در این باره چنین می سراید:

خوشا آنان که اَللَّه یارشان بی که حمد و قل هو اللّه کارشان بی

خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی۲۰

پیام متن:

صَمت۲۱ و جوع۲۲ و سَهَر۲۳ و عزلت و ذکری به دوام

ناتمامان جهان را کنند این پنج تمام

شوق وطن

باباطاهر در یکی از دوبیتی های خویش می گوید:

تن محنت کشی دیرم۲۴ خدایا دل حسرت کشی دیرم خدایا

ز شوق مسکن و داد غریبی به سینه آتشی دیرم خدایا۲۵

این بیت ها، شرح حال غربت باباطاهر در این جهان مادی و شوق او