پاورپوینت کامل جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های تصویری ایران ۶۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های تصویری ایران ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های تصویری ایران ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های تصویری ایران ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

چکیده

یکی از مسائل مهم جامعه جهانی در عصر حاضر، ظهور و رشد جریان های متنوع دفاع از حقوق زنان است که در قالب فمینیسم نمود پیدا کرده است. در این میان، استفاده از رسانه های تصویری از جمله فرصت هایی است که فمینیست ها در گسترش و رواج نظریه های خود از آن بهره گرفته و به ترویج اهداف خود پرداخته اند. این نوشتار با مروری اجمالی بر پی آمدهای این جریان و بررسی نسبت فمینیسم و رسانه به دنبال جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های تصویری داخلی اعم از سینما و تلویزیون است.

مقدمه

بررسی جایگاه فردی، اجتماعی و حقوقی زن یکی از مسائل مهم جامعه انسانی به شمار می رود که به ویژه در دهه های اخیر به آن توجه فراوان صورت گرفته است. رسانه ملی نیز به این موضوع مهم توجه دارد و آن را بررسی می کند.

در این میان، آنچه باید به آن توجه کرد، زاویه ورود و کیفیت پرداختن به مباحث زنان و مبانی این مباحث است. بدون تردید، آگاهی هرچه بیشتر مدیران و برنامه سازان در سطوح مختلف رسانه ملی از مبانی دینی نگرش به زن و همچنین آگاهی از اندیشه های انحرافی موجود در مقوله زن و مسائل آن از بروز مشکلات فراوان فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی در جامعه جلوگیری خواهد کرد.

جنبش اجتماعی زنان یا «فمینیسم» یکی از جریان های انحرافی و افراطی است که به بهانه دفاع از حقوق زنان در دو سه قرن اخیر پدید آمد و در دهه های گذشته به اوج خود رسید و خسارت های جبران ناپذیری بر جای گذاشت. ریشه های این جنبش به دوران روشنگری اروپا و بیداری این قاره از خواب قرون وسطایی می رسد که اساس خود را بر دفاع از حقوق زنان بنا نهاد. با این حال، به دلیل شعارهای افراط گرایانه و انحراف از مسیر خود، نتایج زیان باری را برای زنان و جامعه انسانی به بار آورد؛ به گونه ای که برخی فمینیست هایی که روزگاری با افتخار از این جریان دفاع می کردند، در نهایت، با انتقاد شدید از این جریان و آثار مخربی که در مورد زنان داشت، اظهار پشیمانی می کنند. به گفته خانم سوزان فالودی در کتابش به نام بک لش، در پشت این شادی و سرور و بزرگ داشت پیروزی زنان در امریکا و در ورای اخباری که همواره و بی وقفه تکرار می شود که مبارزه برای حقوق زن به ثمر نشست، پیام دیگری خودنمایی می کند.

این پیام به زنان می گوید: اکنون شما آزاد و برابر هستید، ولی هیچ وقت بدبخت تر از این نبوده اید.» یا به قول بتی فریدان: «امروز تنهایی زنان مستقل، سلامت روانی آنها را تهدید می کند. اکنون زنان به یک بحران جدید هویت مبتلا شده اند که اسم خاصی ندارد. چطور ممکن است زنانی که در چنین مشکلات و بحران های بغرنج و خطرآفرینی به سر می برند، خوشبخت نامیده شوند.

اگر زنان به آنچه می خواستند رسیده اند، پس دیگر مشکل چیست؟ جواب این معما یک چیز بیشتر نیست و آن همان برابری حقوق مرد و زن است که موجب همه این بلایا شده است. زنان افسرده دل و غمگین هستند چون آزادند، زنان اسیر و برده آزادی خویش شده اند. حرکت نهضت زنان برای کسب آزادی و برابری که بارها در گوش ما زمزمه می شد، دشمن سرسخت خود زنان شده است». (گوهریان و دیگران، ۱۳۸۶: ۱۰)

مخاطرات جنبش فمینیسم

غرب خاستگاه این جریان بود که در نهایت به عنوان یک مکتب فکری مطرح شد. به تدریج، این جنبش در قاره ها و ملل دیگر نیز نفوذ کرد و با گسترده شدن وسایل اطلاعاتی و رسانه ای به ویژه در دهه های اخیر، تأثیر فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر دیگر جوامع نیز بر جای گذاشت.

کشور ایران از رشد و نفوذ این جریان در امان نمانده و به ویژه در سال های اخیر، شاهد رشد گسترده تفکر فمینیستی در جامعه اسلامی و شیعی ایران هستیم که متأسفانه تاکنون تأثیرهای منفی فراوانی بر جای گذاشته است. فمینیسم یک جریان به ظاهر انتقادی است، اما نظرهای خود را بر مبانی اندیشه ای غرب بنا نهاده است و راه حل هایی که ارائه می دهد، مبتنی بر همان مبانی است. در نتیجه، بدون شناخت آن مبانی اندیشه ای مثل اومانیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم، فهم درستی از فمینیسم به دست نخواهد آمد. با این حال، جریان فمینیسم مانند هر جریان و مکتب دیگری سایه خود را بر سر دیگر فرهنگ ها نیز گسترانیده است.

غربی ها نه تنها مخالفت جدی با جریان فمینیسم ندارند، بلکه از رشد و گسترش این جریان نیز استقبال و از آن به نفع خود استفاده کرده اند. دستاورد جریان های مختلف فمینیستی، فضای جدیدی را برای حضور زن در جامعه ایجاد کرد که به نفع طبقه سرمایه دار بود.

برای مثال، در عرصه اقتصادی، حضور زنان در جامعه به ویژه بعد از جنگ جهانی اول و دوم که جوامع غربی در اروپا و امریکا با کمبود نیروی کار مواجه بودند، فرصت مغتنمی برای دست یابی صاحبان سرمایه و کارخانه داران به نیروی ارزان و مطیع و چندمنظوره به وجود آورد.

این حضور، صنایع جدیدی را نیز پدید آورد که حتی از صنایع پیشین سودآورتر بود. برای نمونه، صنعت هرزه نگاری به یکی از پردرآمدترین صنایع موجود جهان تبدیل شد. کریس هنجر، برنده جایزه پولتیزر در رشته گزارشگری و استاد انیستیتو ملی امریکا در این باره می نویسد: «هر ساله، سیزده هزار فیلم پورنو در امریکا تولید می شود. بر پایه گزارش internet filter review، درآمد جهانی پورنو شامل پخش فیلم در هتل ها و کلوپ های سکس و صنعت رو به گسترش سکس الکترونیک در سال ۲۰۰۶، ۹۷ میلیارد دلار بوده است.

این درآمد با درآمد شرکت های پیشرو در حوزه فن آوری مانند «مایکروسافت» «گوگل» «آمازون»، «ان پی»، «یاهو» و «اپل»، «نت فیلیکس »، «ارث لینک» برابری می کند. جنرال موتورز صاحب «direct tv» هر ماه چهل میلیون تصویر پورنو روانه خانه امریکایی ها می کند. شرکت «at&t» جنرال موتورز نزدیک به ۸۰ درصد دلارهای صرف شده توسط کاربران و مصرف کنندگان صنعت پورنو را پارو می کند». (شفیعی سروستانی: ۷۶)

صنعت دیگری که جریان های فمینیستی به ظاهر منتقد آن بودند، ولی سبب رونق آن شدند، صنعت «روسپی گری» است. جانسین جی رایموند در مقاله ای به بررسی این صنعت در اروپا می پردازد و در این زمینه می نویسد: «تخمین زده می شود که همه ساله پانصد هزار زن و کودک اکثراً از اروپای شرقی، افریقا، امریکای جنوبی و جنوب غرب آسیا، برای استثمار جنسی به کشورهای اروپایی قاچاق می شوند. این آمار را «سازمان اروپایی کنترل و پی گیری جرایم» اعلام کرده است. «سازمان بین المللی مهاجرت» ادعا می کند این تجارت سالانه هشت میلیارد دلار سودآوری داشته است». (همان: ۷۷)

فمینیسم و رسانه

نکته جالبی که در این میان وجود دارد، این است که آنچه فمینیست ها به دنبال آن هستند، فقط خروج زنان از انفعال در این گونه پدیده ها و صنایع جدید است. به دیگر سخن، از نظر فمینیست ها، اگر زنان در بازار صنعت سکس و پورنوگرافی از حالت انفعال درآیند و خود، انتخاب گر باشند، حضورشان نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار مطلوب است.

فمینیست های اولیه، جمله «چشمانت را پاک نگه دار» را به عنوان شعار برگزیده بودند، اما فمینیست های امروز جمله «به من نگاه کن» را مبنای عمل خود قرار داده اند که نظام سرمایه داری به شدت از آن استقبال کرده و دست مایه عمل رسانه ها هم قرار گرفته است. (مجموعه مقالات همایش دین و رسانه، ۱۳۹۰: ۲۰۰)

همین امر نقطه تلاقی رسانه ها و فمینیسم هست. با توجه به ویژگی های اثرگذار رسانه ها اعم از سرعت، مقبولیت، گستره وسیع و وسعت مخاطبان، جذابیت و قابل تکرار بودن و ویژگی هایی از این دست، جذابیت حضور زنان، فرصت هایی را از این نظر ایجاد کرده است که رسانه برای فمینیسم و موضوع فمینیسم نیز برای رسانه جذاب باشد.

مبارزات جنبش زنان در بریتانیا و امریکا، نظریه پردازان فمینیست را تشویق کرد تا شیوه ساخته شدن تصویرها و بازنمایی های رسانه های عمومی از زنان را که در نظام مردسالاری تولید و بازتولید می شود، زیر سؤال ببرند. پژوهش های فمینیستی در این زمینه، مفاهیم خود را از نشانه شناسی، روان شناسی و روش های علوم اجتماعی می گیرند. این پژوهش ها چهار هدف اصلی را دنبال می کنند:

۱. تحلیل محتوای جنس گرایی و کلیشه های مرسوم از زن؛

۲. ساخت شکنی «واقعیت» بازنمایی و سازوکارهایی که معانی زنانگی را می سازد؛

۳. توضیح روابط رسانه ها با مخاطبان آنها و قرائت های فرهنگی از نقش زنان؛

۴. تحلیل رسانه ها به منزله نظام اجتماعی – اقتصادی در چارچوب اشتغال زنان.[۱]

با این همه، بسیاری از پژوهش های فمینیست ها به دنبال بازتعریف نقش زنان در عرصه های مختلف مانند مادری، همسری، نقش های جنسیتی و بازنمایی متفاوت این نقش ها از رسانه ها بوده اند.

فمینیست ها در گذشته پیش بینی کرده بودند که رسانه های گروهی از جمله سینما و تلویزیون در آینده به آوردگاه زنان تبدیل خواهد شد و معتقد بودند از رسانه ها می توان به عنوان ابزاری ایدئولوژیک بهره گرفت؛ ابزاری که بر ضد تصویرسازی قالبی زنان در رسانه های مردمحور واکنش نشان خواهد داد. همچنین آگاهی آنان را از موقعیت فرودستشان در جامعه مردسالار که زنان در آن، نقش زیردست دارند، افزایش خواهد داد.

آنها معتقدند باید به وسیله رسانه ها به ویژه تلویزیون، جهانی را ترسیم کرد که در آن، زنان محوریت پیدا کنند و جهانی متفاوت را رقم بزنند. همین چشم انداز سبب شد فمینیست ها در همه عرصه ها و با همه علایق و سلایق به میدان بیایند و از تعریف خدا، پیامبران، مذهب و اخلاق گرفته تا ریزترین و جزئی ترین مسائل را به بوته نقد و ارزیابی و تحلیل بگذارند.

این امر دست مایه ساخت بسیاری از فیلم ها، سریال ها و برنامه های تلویزیونی و سینمایی شده و با این حال، فمینیست ها را به پی گیری نظریه هایشان واداشته است و محتوای کافی، جذاب و متنوعی را برای رسانه ها به ارمغان آورده که هم مخاطبان مرد و هم زنان را جذب رسانه ها کرده است.

جریان شناسی حضور فمینیسم در رسانه های داخلی

ظهور جنبش زنان در فضای اجتماعی در ایران و دیگر رسانه ها با ورود این جنبش در عرصه رسانه های تصویری متفاوت است. آنچه در ادامه خواهد آمد، در واقع، امواج و مقاطعی است که به نظر نگارنده فمینیسم در عرصه رسانه های تصویری کشور تا به حال پیموده است.

موج اول: ورود فمینیسم برای اولین بار با سینما در عرصه رسانه های تصویری کشور آغاز شد.