پاورپوینت کامل خانواده و رسانه های جمعی: با نگاهی به تلویزیون در خانواده های امریکایی ۷۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خانواده و رسانه های جمعی: با نگاهی به تلویزیون در خانواده های امریکایی ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خانواده و رسانه های جمعی: با نگاهی به تلویزیون در خانواده های امریکایی ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خانواده و رسانه های جمعی: با نگاهی به تلویزیون در خانواده های امریکایی ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

«خانواده» [۱]از آن دسته مفاهیمی است که در علوم اجتماعی دارای تعاریف متعددی است و تعریفی واحد ندارد. هر یک از اندیشمندانی که در حوزه مطالعات خانواده به فعالیت پرداخته یا در این حوزه اندیشیده اند، آن را به گونه ای متفاوت تعریف کرده اند. مهم ترین دلیل تنوع و گوناگونی های موجود در تعریف این مفهوم عبارت است از ابعاد متنوع و مؤلفه های فراوانی که در دلِ این مفهوم نهفته است.

این تنوع و تکثرِ ابعادِ مستتر در مفهومِ خانواده سبب شده است هر یک از اندیشمندان، متناسب با دیدگاهی که به آن نظر دارند، بخش یا بخش های خاصی از این مؤلفه ها را برجسته سازند و آن را به عنوان مؤلفه های اصلی بر سازنده مفهوم خانواده مطرح کنند.

برای مثال، برخی افراد، ویژگی های زیست شناختی موجود در نهاد خانواده را در مرکز تعریف خود از این مفهوم قرار داده اند. برخی به بعد کارکردی خانواده توجه کرده و برخی دیگر به بعد اجتماعی یا بعد ساختاری آن توجه بیشتری داشته اند. برای مثال، بوردیو، خانواده را این گونه تعریف می کند: «خانواده، مجموعه ای از افراد خویشاوند است که از طریق ازدواج،… نسب یا… فرزند خواندگی به یکدیگر متصلند و زیر یک سقف زندگی می کنند؛ یعنی بر دو اصل خویشی و هم زیستی متکی است.» (بوردیو، ۱۳۸۰: ۱۸۰)

این تعریف، تعریفی ساختاری است که در آن، بیشتر بر ابعاد ساختاری خانواده تمرکز شده است. منادی نیز به نقل از شرفی می نویسد: «خانواده، گروهی اجتماعی است که اعضای آن به وسیله دودمان، ازدواج یا فرزندخواندگی با یکدیگر پیوند برقرار می کنند و نیز کسانی که در زندگی با هم از تشریک مساعی در تأمین درآمد، اقتصاد زندگی و نگه داری از فرزندان برخوردار هستند.» (منادی، ۱۳۸۵: ۱۳)

این تعریف بیشتر دارای وجه کارکردی است؛ گرچه ابعاد ساختاری نیز در آن وجود دارد و می توان آن را تعریف کارکردی – ساختاری در نظر گرفت.از سوی دیگر، خانواده، نهادی به شدت متکی بر مؤلفه های فرهنگی است. ازاین رو، از فرهنگی به فرهنگ دیگر، دارای تعاریف متفاوتی است.

بنا بر ماهیت تاریخی هر فرهنگ که مؤلفه های ساختی – کارکردی خاصی را در دل خود می پروراند، در میان فرهنگ های مختلف، گوناگونی های بسیاری از منظر نوع مفاهیمی دیده می شود که در آن فرهنگ به شکلی تاریخی رسوب کرده اند. خانواده نیز مفهومی است که در دلِ این تنوعات متکثرِ فرهنگی تعریف می شود. ازاین رو، در بین فرهنگ های مختلف می توان نگرش ها و جایگاه های متفاوتی را برای نهادِ خانواده مشاهده کرد. این امر نیز سبب گوناگونی و تنوع در تعاریف مفهوم خانواده شده است.

در نهایت، باید به تعاریف ارائه شده از مفهوم خانوده در طول زمان و تغییرات ناشی از گذشت زمان اشاره کرد. در دوره های زمانی و تاریخی مختلف، ابعاد متفاوتی از مفهوم خانواده برجسته شده و بنا بر ملزومات دوره های مختلف، تعاریف از خانواده، مؤلفه های مختلفی به خود گرفته است.

برای مثال، تعریف از خانواده در زمان کنونی با تعریف این مفهوم در دوره زمانی انقلاب صنعتی و همچنین با تعریف آن در دوره پیشامدرن از حیات بشر متفاوت است. در این دوره های زمانی، باز مؤلفه های ساختی – کارکردی مختلفی دارای مهمترین نقش و اهمیت در تعریف مفهوم خانواده هستند، با این حال، نقش زمان و دوره های زمانی مختلف در برجسته کردن ابعاد مختلف این مفهوم قابل توجه و شایسته بررسی است.

نکته مهمی که در تمام تعاریف ارائه شده در باب خانواده مشاهده می شود، این است که در بیشتر این تعاریف، سعی بر آن است که رابطه میان خانواده با ساختار اجتماعی در نظر گرفته شود. به این ترتیب که اصولاً خانواده را نهادی در نظر می گیرند که با ساختار کلان اجتماعی ارتباط دارد. در نگاهی کلی، درباره نوع رابطه میان خانواده و جامعه می توان به دو دیدگاه اشاره کرد. گروهی معتقدند خانواده، نهادی است که تحت تأثیر جامعه قرار دارد و به دیگر سخن، خانواده خود تحت تأثیر جامعه و نهادهای مختلف اجتماعی مانند رسانه ها قرار دارد.» (همان: ۱۵) گروهی دیگر نیز معتقدند جامعه از خانواده متأثر می شود.

با وجود نقدهای بسیار در باب هر یک از این دو دیدگاه، این نوشته، نگاهی تعاملی یا دیالکتیکی را به عنوان نگاهی جامع مطرح می کند که در آن، رابطه میان درون / برون، حوزه خصوصی / حوزه عمومی یا در حالت کلی، خانواده / جامعه، رابطه دیالکتیکی و تعاملی است؛ یعنی این دو بر هم اثر می گذارند و از همدیگر اثر می پذیرند. تصورِ خانواده به عنوان چارچوبی بسته و خودبسنده نمی تواند وجود داشته باشد، چنان که تصور جامعه بدون خانواده نیز محال می نماید. در این میان، آنچه اهمیت فراوانی دارد، نوع و شیوه رابطه و تعامل میان خانواده و جامعه است. این دو نهاد می توانند کاملاً موافق و منطبق بر هم باشند. همچنین در صورت داشتن وضعیت مذاکره ای نسبت به یکدیگر، نوعی دادوستد میان خانواده و محیط اجتماعی برقرار خواهد شد. در نهایت، می توان وضعیت سومی را در نظر گرفت که این دو ساختار در تضاد با یکدیگر عمل کنند. در هر سه مورد، رابطه میان نهاد خانواده با جامعه، رابطه ای است که در آن نمی توان به راحتی، برتری یکی را بر دیگری به طور دقیق نشان داد.

آزاد ارمکی در کتاب جامعه شناسی خانواده ایرانی معتقد است: «نهاد خانواده در کنار دین و دولت، از گذشته تاکنون سازنده جامعه ایرانی بوده است.» (آزاد ارمکی، ۱۳۸۵: ۳) این سه نهاد مهم و اساسی سازنده جامعه ایرانی در رابطه ای متعاملی بر هم دیگر اثر می گذارند و از یکدیگر اثر می پذیرند. بنابراین، «انسجام اجتماعی»، «اخلاق اجتماعی و فرهنگ» و «امنیت و توسعه»، سه نیاز اصلی است که هر جامعه ای برای ماندن و استقرار به آنها نیازمند است». (همان: ۵۵)

یکی از رایج ترین دسته بندی خانواده بر اساس ساختار صورت می گیرد که بر اساس آن، دو نوع خانواده عبارتند از:

الف) خانواده گسترده: متداول ترین شکل آن مشتمل بر حضور والدین (پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها)، پدران و مادران همراه با فرزندانشان در یک مکان است. این نوع خانواده از طریق شبکه خویشاوندی، فرهنگ مشترک، نظام اقتصادی مشترک، محل مسکونی واحد و علایق و حمایت های عاطفی سامان می یابد.

ب) خانواده هسته ای: متشکل از والدین با فرزندان یا بدون فرزندان است.

خانواده گسترده، فرافردی است و بر اساس جمع شکل گرفته است در حالی که خانواده هسته ای با محوریت فرد معنا می یابد. خانواده گسترده در گذشته، کارکردهای اقتصادی، آموزشی، دینی، حمایتی و اجتماعی داشت، در حالی که خانواده هسته ای، بسیاری از این کارکردها را به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار کرده و این امر، پیچیدگی های بسیار زیادی را در مطالعه نهاد خانواده با خود به همراه آورده است.

از سوی دیگر، این تقسیم بندی و نگاهی به سیر تطور خانواده از این منظر، نشان دهنده وضعیت پویا و دینامیک نهاد خانواده است. این امر به شکل ضمنی نشان می دهد که نباید در بررسی نهاد خانواده یا هر نهاد اجتماعی دیگر، نگاهی ذاتی و جوهری داشت، بلکه لازم است آن را در بافت تاریخی و پویا بررسی کنیم.

ازاین رو، در یک رابطه دیالکتیکی، از مطالعه خانواده در ایران می توان به وضعیت نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی پی برد و برعکس (از مطالعه وضعیت کلی جامعه ایرانی می توان به وضعیت و شرایط حاکم بر خانواده ایرانی راه برد).

در اصل، نسبت میان خانواده با فرامتن های کلان جامعه ایرانی از خلال این صورت بندی مشخص می شود. برای مثال، می توان این ایده را پیش کشید که از بررسی بازنمایی خانواده در رسانه ها به جایگاه کلی خانواده در نظام اجتماعی – فرهنگی ترسیم شده در رسانه ها پی ببریم و تفاوت ها و شباهت های میان آنچه را در جامعه حاکم است و آنچه را در رسانه ها به تصویر کشیده شده است و کشیده می شود، مشخص کنیم.

خانواده و رسانه ها

رابطه میان خانواده و رسانه ها، رابطه پیچیده ای است؛ چون از یک سو، خانواده، مفهومی متکثر است و از سوی دیگر، رسانه ها دارای ابعاد و مؤلفه های گوناگونی هستند. ازاین رو، برای تحدید موضوع مورد مطالعه در اینجا به رابطه میان یکی از رسانه ها (تلویزیون) با مفهوم خانواده پرداخته می شود.

در اصل، نسبت میان خانواده و تلویزیون، مسئله ای مهم و قابل تأمل است و این امر را می توان با نگاهی به تعداد کتاب ها و مقالات نوشته شده در این موضوع اثبات کرد. در بین تحقیقات انجام شده درباره نسبت میان رسانه ها و نهاد خانواده، به تلویزیون به عنوان مهم ترین و پربسآمدترین رسانه، بیش از دیگر رسانه ها توجه شده است.

خانواده و تلویزیون

خانواده ها و تلویزیون به شکل عملی از همدیگر جدانشدنی اند. «گرچه دستگاه های تلویزیون به شکل قابل توجهی در رستوران ها، فرودگاه ها، سالن های استراحت و دیگر مکان های مشابه دیده می شوند، اما مرکز تماشای تلویزیون در خانوارها و در بین اعضای خانواده قرار دارد». (Schement, 2002: 301)

رابطه میان خانواده ها و تلویزیون مبتنی بر نوعی هم زیستی است. حیات تلویزیون ها به خانواده ها وابسته است که به منزله بینندگان آن، امواج تلویزیونی را خریداری می کنند (در تلویزیون های کابلی) یا از طریق مشاهده آگهی های تجاری سببِ بقای حیات شبکه های تلویزیونی می شوند و آن را از نظر مالی تامین می کنند.

از سوی دیگر، خانواده ها نیز به شدت وابسته به تلویزیونند؛ چراکه اطلاعات و سرگرمی های مورد نیاز خود را از طریق تلویزیون دریافت می کنند. خانواده ها عنوان های بحث های خود را از تلویزیون می گیرند، با آن تعامل می کنند و در این میان، بسیاری از کارکردها مانند کارکردهای اجتماعی و روان شناختی را می توان بررسی کرد.

با وجود «این وابستگی دوگانه، خانواده ها اغلب نوعی رابطه عشق – نفرت[۲] با تلویزیون دارند. با توجه به حجم کلانی از زمان که خانواده ها پای تلویزیون صرف می کنند،… ممکن است این تصور پیش کشیده شود که تلویزیون باید مورد علاقه خانواده ها بوده باشد و توسط بخش عظیمی از آنها (البته نه همه آنها) تحسین شود.

اما در واقع، تلویزیون به شکل گسترده ای به واسطه تاثیرات منفی آن بر روی اعضای خانواده و به ویژه کودکان مورد انتقاد واقع شده است. یکی از اشکال چنین انتقاداتی، نگرانی هایی است که درباره نحوه به تصویر کشیده شدن خانواده ها در تلویزیون مطرح می شود» (همان) همچنین از اثرگذاری برنامه های تلویزیونی روی ارزش های خانواده نیز به شدت انتقاد شده است.

تغییرات خانواده و تغییرات در تلویزیون

زمانی که افراد درباره خانواده ها صحبت می کنند، ذهن بسیاری از افراد به شکل سنتی خانواده های هسته ای مرتبط می شود. خانواده در شکل مدرن آن با تصاویر کلیشه ای از پدر، مادر، خواهر و بچه خردسال همراه است. اشمنت (۲۰۰۲) اشاره می کند که مرکز ملی سنجش افکار عمومی ۲ از اوایل دهه ۱۹۷۰، پیمایش هایی ملی درباره خانواده انجام می دهد. گزارش این مرکز نشان دهنده تغییرات عمده ای در خانواده هاست. برخی از این تغییرات عبارتند از:

– در اوایل دهه ۱۹۸۰، بیشتر خانواده های امریکایی دارای فرزند بوده اند، اما در ابتدای سال ۲۰۰۰، تنها در ۳۸ درصد خانه ها، بچه دیده می شود.

– حضور دو والدِ ازدواج کرده به همراه بچه ها به عنوان واحد نوعی[۳] خانواده در نسل های قبلی شمرده می شد، اما در سال ۲۰۰۰، این شکل از خانواده ها را می توان صرفاً در یک چهارم خانواده ها مشاهده کرد.

– شکل غالب خانوارها در سال ۲۰۰۰ عبارت است از فردی ازدواج نکرده (مجرد) که بدون داشتن فرزند زندگی می کند. این شکل از زندگی در یک سومِ خانواره

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.