پاورپوینت کامل میزگرد رسانه و الگوی خانواده مطلوب ایرانی، اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میزگرد رسانه و الگوی خانواده مطلوب ایرانی، اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میزگرد رسانه و الگوی خانواده مطلوب ایرانی، اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میزگرد رسانه و الگوی خانواده مطلوب ایرانی، اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
این میزگرد با حضور حجت الاسلام جناب آقای زیبایی نژاد رئیس دفتر مطالعات زنان و خانواه وابسته به حوزه علمیه قم و جناب آقای دکتر امید علی احمدی استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل خانواده و سردبیر نشریه درباره «رسانه والگوی خانواده مطلوب ایرانی، اسلامی» برگزار شده است.
آقای پویا: بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از حضور شما در این میزگرد، بحث ما درباره خانواده و رسانه است. مباحث زیادی در این زمینه مطرح است که برای استحضار شما بعضی از آنها را عرض می کنم.
نکته مهم در بحث ما این است که نتایج این گفت وگو برای رسانه ملی قابل استفاده باشد. یکی مسئله ازدواج است که ضمن آن بحث انتخاب همسر، مهریه های سنگین – که کم وبیش زندان ها شاهد حضور بدهکاران این مهریه ها است، هزینه سنگین ازدواج، ازدواج مجدد و مانند اینها، مطرح است.
بحث مهم بعدی، سبک و رفتار زندگی است که هم جنبه اقتصادی دارد و هم جنبه فرهنگی. موضوع دیگر، بحث تربیت فرزندان و شکاف نسل ها و نیز بحث تحصیلات و اشتغال زنان است. همچنین موضوع خانواده های تک والدینی مطرح است که متأسفانه در جامعه ما با افزایش آمار طلاق، گسترش یافته است و این خانواده ها نیز مشکلات خاص خودشان را دارند.
بحث ارتباطاتِ خویشاوندی و خانوادگی هم که به مهاجرت و زندگی در شهرهای بزرگ ارتباط دارد، موضوع مهمی است که فقدان آن سبب می شود ارتباطات خانوادگی تقریباً حذف شود و مشکلات دیگری به وجود آید. مسئله دیگری که کم تر به آن توجه شده، بحث خانواده و مصرف رسانه ای است که تحت عنوان سواد رسانه ای هم مطرح می شود و در مجامع علمی به آن توجه شده است.
همچنین بحث هایی مانند: حقوق خانواده و مسائل سیاسی و تأثیر آن بر خانواده است. اینها مسائل مهمی در ارتباط با خانواده است که به اختصار به آنها اشاره شد. یکی از این موضوعات، الگوی مطلوب خانواده ایرانی، اسلامی است، یعنی خانواده مطلوب ایرانی – اسلامی چیست و چگونه باید در رسانه مطرح شود. بحث ما در این میزگرد حول این موضوع است. مقام معظم رهبری (دام ظله) در حکم دوم انتصاب آقای مهندس ضرغامی نکته ای را فرموده اند که از اهمیت خانواده در نظر ایشان حکایت دارد. در آنجا ایشان تأکید کرده اند که خانواده باید بر اساس چهار محور دین، اخلاق، آگاهی و امید شکل بگیرد. اگر این چهار محور در خانواده اجرا شود، در جامعه نیز اجرا خواهد شد که این مسئولیت بزرگی را متوجه رسانه می کند.
آقای زیبایی نژاد: چون شروع کار این نشریه است، یک نکته مقدماتی می گویم که اگر می خواهید وارد بحث شوید، از آن استفاده کنیم. با جست وجوی کوتاهی می توان دید نشریات علمی و پژوهشی که تولید می شود، چنگی به دل نمی زند. تنها کاری که می کنند این است که دستی به رویش می کشند و نهاد و گزاره را جابه جا می کنند.
از این نیروهای انسانی پژوهشگر، چیزی در نمی آید مگر اینکه نیروهایی آموزش ببینند و در ساختار معینی وارد شوند تا پژوهش هایی شکل بگیرد. پس بحث نیروی انسانی بسیار مهم است. ما اگر حالا بکاریم، تا چند سال دیگر ثمر خواهد داد. بسیاری از آنهایی که می توانند ظرفیت علمی ما باشند، بالفعل توانی و حرفی برای گفتن ندارند. اینها را باید در روند کارشناسی و پژوهشی وارد کرد تا زاویه دید درستی پیدا کنند.
به طور کلی، چنین افرادی باید روحیه علمی داشته باشند تا در بستر این نقدها آرام آرام بحث های علمی هم شکل بگیرد. خوب است در مسائل مهم و تخصصی، جلسه های کارشناسی اولیه ای برگزار شود که بارش فکری در آن صورت گیرد تا از درون این جلسات، موضوع برای پژوهش درست شود.
در مرحله بعد باید یافته های علمی در نشست های ده تا سی نفری به صورت کنفرانس ارائه، غنی سازی و تصحیح شود. اگر این جریان صورت نگیرد، به نظر می آید که از چند مقاله علمی کار زیادی ساخته نیست، هر چند قابل استفاده است.
بحث دیگر این است که مخاطب ما کیست. گاهی مطرح شدن خانواده محوری در رسانه به دلیل آنکه آمادگی طرح آن وجود ندارد، به مشکل تبدیل می شود. جامعه رسانه ای ما از جامعه علمی متأثر است و به طور معمول تفکرات مدرن دارد.
در تفکرات مدرن وقتی از دین سخن می گوییم، گوینده یک چیزی می گوید و مخاطب چیز دیگری می فهمد. برای نمونه، وقتی در یک دهه قبل از دین و رسانه بحث می شد، دغدغه دیگری مطرح بود. می خواستند ببینند جریان های دینی چطور می توانند وارد رسانه شوند. آن گاه جامعه هنری از دین به معنویت های مدرن تعبیر می کردند که با دین و شریعتی که ما می گوییم، فرق می کرد. نتیجه پرداختن رسانه به موضوع خانواده، پخش برنامه هایی مبتنی بر این رویکرد است. در نتیجه این، خانواده دینی با ابزارهای دینی زیر سؤال می رود. در این صورت، باید دید شعار خانواده محوری برای رسانه خوب است یا بد است؟
پس هم باید موضوع را خوب شناخت و هم مخاطب را. حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: حرف حکمت را از جهال دریغ کن؛ که اگر چنین نکنی، به حکمت ظلم کرده ای و از اهلش دریغ نکن؛ که اگر دریغ کنی، به آنها ظلم کرده ای. ما اگر بتوانیم حرف های خود را به درستی به جامعه رسانه ای بفهمانیم تا یک گروه هنری کارشناس، با ملاحظه وضعیت مخاطب برنامه سازی کنند، کار مهمی انجام داده ایم. در این صورت، وقتی برنامه ای ارائه می شود، احساس خواهیم کرد که نظام و مبانی ما یکی است و نوعی هماهنگی و هم سویی در کار بین ما و آنها حاصل شده است.
آقای پویا: نکته آخر شما نکته ای اساسی است. با این حال، هر کاری هم که کنیم، سرانجام به کسی می رسیم که می خواهد برنامه را بسازد. به تعبیر شما، اگر برنامه ساز برداشت متفاوتی از کارشناسان خانواده داشته باشد، همان گونه می شود که شما اشاره کردید. اگر در موضوع دقیق بشویم، نمی توانیم توقع داشته باشیم که این اتفاق در جای دیگر یا خود به خود بیفتد.
بالاخره برنامه سازان هم در همین نظام آموزشی رسمی ما درس خوانده و در این جامعه رشد کرده اند. بعضی از آنها در دانشگاه، سینما یا بعضی حتی معارف اسلامی و گرایش های دینی خوانده اند و اکنون تهیه کننده، نویسنده و یا کارگردان هستند باید کمی جلوتر برویم و ببینیم مشکل از کجاست.
اساساً جنس تولید فیلم و کارهای هنری، کاری چندرشته ای و دشوار است. در هر صورت، یکی از کارهای ما این است که تعامل سازنده ای بین نهادهای علمی و تخصصی و گروه های رسانه ای و برنامه ساز ایجاد کنیم تا بتوانیم با ارائه مطالب کاربردی و پشتیبانی فکری این بخش اثرگذار، رسانه را یاری کنیم.
آقای زیبایی نژاد: حواسمان باید باشد که میزان تأثیر گذاری در این فرض چه محدودیت هایی دارد. یعنی گمان نکنیم وقتی می نشینیم گفت وگویی می کنیم، کار تمام شده است. تا زمانی که برنامه ساز به گونه دیگری آموزش دیده و تربیت شده باشد، دشوار است که در کوتاه مدت بتوان به تولید متفاوتی دست یافت.
آقای پویا: کار تربیت نیروی انسانی در سازمان، به عهده دانشگاه صدا و سیماست که هم اکنون برنامه ریزی قابل توجهی در آنجا صورت گرفته است.
آقای زیبایی نژاد: این کار هم باید بشود، ولی در جای خودش. کار دیگری هم که باید بشود به عنوان بضاعت موجود ما، این است که در جامعه هنری ما کسانی هستند که منزوی اند و فکر دینی را هم بیشتر قبول دارند.
همین هفته پیش، یکی از بازیگران تئاتر می گفت که در جریان های سینمایی، باندهای ناسالمی هستند که نمی گذارند کسانی بالا بیایند و لذا دستگاه تئاتری ما سالم تر است تا سینما. او می گفت: وقتی من برای دفاع مقدس کار تولید می کنم، می گویند که عصر این چیزها گذشته است و افراد برای زندگی خودشان لنگ هستند.
فعال هنری ما چون می بیند این تیپ کارها جا نمی افتد و مورد پسند نیست، مجبور است به دنبال کارهای دیگر برود. یکی از رسالت های ما این است که به کسانی که می توانند با ادبیات ما ارتباط برقرار کنند، ولی منزوی هستند، تشکل بدهیم تا بالاخره حرف ما دست اینها بیفتد تا برنامه تولید کنند. اینها برنامه های میان مدت است.
در برنامه های کوتاه مدت باید حواسمان جمع باشد که وقتی حرفی می زنیم، مخاطب به اندازه فهم خودش می فهمد و عمل می کند. تأثیر ما تأثیر جزئی خواهد بود و گاهی اوقات هم منفی مثلاً وقتی من درباره مجموعه تلویزیونی ستایش فکر می کنم، می گویم شاید کارگردان خواسته است همت یک دختر را در پی گیری اهدافش نشان بدهد.
شاید هم در این مسئله موفق بوده است. وقتی دختر من پای این سریال می نشیند، بیش از اینکه این مسئله در ذهنش نقش ببندد، مسئله مناسبات مردسالارانه در جامعه و ضرورت تغییر قوانین و نفی اینها در ذهنش می آید، صورت مسئله عوض می شود.
ممکن هست برخی کارگردان ها زرنگ باشند و چیزهایی چاشنی کنند که می دانند پیام مورد نظر خودشان تأمین می شود؛ یعنی تهیه کننده یا مدیر صدا و سیما را با پیام صریح و آشکاری دست به سر می کنند، ولی حرف خود را در ارتباط با مخاطب جور دیگری می زنند.
آقای علی احمدی: نکته ای که می خواهم به این مطلب مهم اضافه و تأکید کنم، این است که ما خانواده را خیلی دست کم گرفته ایم. در بحث خانواده، ساده انگاری فوق العاده ای وجود دارد. در خیلی از موضوعات، ساده انگاری می شود، ولی در موضوع خانواده، بیشتر. متخصصان در مطالعات خانواده می گویند که قومیت گرایی و نگاه ساده انگارانه به خانواده به شکلی تاریخی وجود داشته و امروز هم در همه جا هست.
در جهان، حجمی از ساختارهای جدید در خانواده در حال شکل گیری است که یک نمونه آن خانواده های تک والدی یا تک والدینی است که نزدیک به هفت تا هشت درصد در جامعه ما هست. آمار این گونه خانواده ها در غرب به نزدیک ۳۰ تا ۴۰ درصد می رسد. ساختارهای جدیدی هم در حال به وجود آمدن است که هنوز کسی آنها را رصد نکرده است.
مانند رابطه نامشروعی که قبل از ازدواج بین جوان ها وجود دارد یا همان چیزی که در غرب به عنوان «هم باشی» گفته می شود و تا اندازه ای در ایران در حال رواج است. دوره نامزدی در گذشته، روابط محدودی بود که خانواده ها تحمل می کردند و خانواده های مذهبی با عقد بستن آن را تحمل می کردند. حالا جوان ها بدون عقد و جشن نامزدی برای مدت طولانی با همدیگر هم خانه می شوند و کسی هم باور نمی کند که خانواده های ما به این طرف پیش می روند.
وقتی از خانواده سخن می گوییم، با یک ساختار واحد سروکار نداریم. وقتی از «خانواده بدو ازدواج» سخن، می گوییم در هویت خانواده بدو ازدواج، توزیع کارکردی و ساختاری آن و توزیع نقش ها و قواعد و تجهیزات و روابط بین اینها با خانواده ای که به مرحله دوم می رسد؛ یعنی خانواده ای که بچه اول متولد می شود و بعد خانواده ای که در آن، بچه به مدرسه می رسد تا اینکه این بچه به دوران نوجوانی و جوانی می رسد که تا ۲۴ مرحله برای زندگی خانواده برشمرده اند، دست کم در هفت مرحله از چرخه زندگی با هفت ساختار متفاوت خانواده مواجه ایم.
این هم برای خانواده های معمولی است که شکل بهنجار خودشان را می پیمایند. زمانی آلوین تافلر در کتاب موج سوم در دهه ۱۹۷۰ گفته بود که ۷۵ ساختار متفاوت در خانواده قابل تشخیص است. اعتقاد دارم اگر امروز این ۷۵ ساختار به ۱۵۰ نرسیده باشد، چیزی کمتر از آن نیست و جامعه ما در حال حاضر این مشکل را دارد.
اگر بخواهیم به موضوع از بعد نظری نگاه کنیم، گاهی از منظر کارکردگرایی در نظریه جامعه شناسی، می گوییم خانواده یک هویت کارکردی است و این کارکردهای مهم در خدمت جامعه است. یک وقت از منظر ساختاری نگاه می کنیم که این عناصر چگونه با هم سنخیت پیدا می کنند و روی هم تأثیر و تأثر دارند.
یک دفعه از منظر جامعه شناسان کنش متقابل نمادی نگاه می کنیم و می بینیم خانواده را یک نظام نمادین می دانند که معانی در خلال تعاملات شکل می گیرد. یک دفعه از منظر تضاد نگاه می کنیم و خانواده را دالی می دانند که بین دو جنس و بین سنین مختلف بر سر کسب موقعیت پایدار شکل می گیرد. پس خانواده واقعاً چیز واحدی نیست و حتی از بعد نظری هم نمی توان آن را واحد دانست. به شکل عینی و عملی هم که به خانواده نگاه می کنیم، ساختارهای بسیار متنوعی دارد.
برخورد رسانه با این تنوع گوناگون و پدید فوق العاده دقیق ایجاب می کند که صدها پژوهش در مورد آن انجام شود تا نتیجه آن رسانه و خانواده شود. برخورد فوق العاده ساده انگاره ای بوده است. در برنامه های خانواده در تلویزیون، کارشناسانی را می آوریم که معمولاً در مورد خانواده توصیه های کلی می کنند؛ توصیه هایی از این قبیل که با هم خوب باشید. اینها واقعاً چقدر بر تغییر ساختار و کارکرد خانواده که پیچیده شده است، تأثیر دارد. هر تحولی که در تمامی نهادهای اجتماعی مثل اقتصاد و نظام سیاسی مشاهده می کنید، انعکاس آن را در خانواده می بینید. وقتی اعتماد به رسانه کاهش پیدا کند با تغییر در استفاده از رسانه، تحول در درون خانواده ایجاد می شود. همه اینها چنان در همدیگر تنیده شده اند که هر کجا هر، پیچی را شل یا سفت می کنید، پیچ دیگری دچار تغییر می شود.
وقتی برای این بحث مطالعه می کردم، دیدم گفته شده است که تعادل بین خانواده و رسانه مثل این است که شما یک فیل را سر خرطومش نگه دارید. تعبیر خیلی جالبی است و عکسی کشیده بود که یک فیل روی خرطومش بود. می خواهد بگوید چقدر سخت است که این دو واقعاً به تعادل برسند؛ یعنی هم مسائل رسانه حفظ شود و مخاطب را بتواند جلب کند و هم به خانواده آسیبی نزند و این دغدغه در توضیحات دوستان وجود داشت.
پس همان گونه که گفته شد، این کار در ذات خودش بسیار دشوار است. مؤسسات پژوهشی در حیطه خانواده یا نداریم یا خیلی کم داریم. اگر مؤسسات پژوهشی وجود داشتند که وضع خانواده را مشخص و رصد می کردند و توضیح می دادند که چه مسیری را می پیماید یا سیاست هایی را که در مورد خانواده در کشور وجود دارد نقد می کردند، نارسایی ها اصلاح می شد.
برای نمونه، باید دید روابط جنسی نامشروع که محصول ناکارآمدی نهاد خانواده است، در کشور ما تا چه اندازه است. اگر همین موضوع را شاخص موفقیت سیاست گذاری ها در خانواده بدانیم، به عمق مشکل پی می بریم. برخی در حوزه مطالعات خانواده در کشور، دو دانشگاه، رشته مطالعات خانواده را تأسیس کردند که آن هم با کلی نقد و انتقاد مواجه بود و محتوای درسی اش بارها مورد نقادی قرار گرفت. تا آنجا که می دانم، غیر از یک مؤسسه مطالعاتی که وابسته به دانشگاه شهید بهشتی است و موضوعات مربوط به خانواده را جمع می کند یا کمک می کند که سمینارهایی گذاشته شود و دو سه مجله که یکی به آموزش و پرورش مربوط است و مطالعات آموزش و پرورش و خانواده را چاپ می کند، کار دیگری در مورد خانواده نکردیم. این در حالی است که باید ده ها سازمان و مؤسسه پژوهشی می داشتیم و ده ها دانشگاه و دانشکده و دپارتمان که فقط روی خانواده تحقیق می کردند.
خانواده در ذات خودش نیز در تمام دنیا مهم است و ما باید به صورت مؤکد به آن توجه کنیم. همه ما می دانیم که همه این ارزش ها از زاویه خانواده و درون خانواده تولید می شود. زمانی خود خانواده، یک رسانه بود که اطلاعات جامعه یا منهیات جامعه را در قالب ارزش ها به بچه ها تلقین می کرد یا درونی می کرد. الآن رسانه ها این کار را می کنند؛ یعنی رسانه در خانواده مصرف می شود.
میزان سوادرسانه ای در خانواده تعیین می کند که چه چیزی باید مصرف شود. اگر خانواده از دست رفته باشد، طبعاً همه چیز از دست سیاست گذار خارج می شود. بنابراین، می خواهم تأکید کنم که با همه پیچیدگی هایی که خانواده در علم و جامعه دارد، در این سال ها به آن کم توجه شده است.
پس انجام دادن کار جدّی در این زمینه که نتیجه آن در قالب یک نشریه وزین و معتبر چاپ شود، واقعاً کار دشواری است. به ویژه روی سیاست گذاری خانواده تأکید می کنم که واقعاً سیاست گذاری خانواده در ایران از گذشته تا به امروز به خوبی صورت نگرفته است.
آقای پویا: از این نکته آخر آقای دکتر علی احمدی برای ادامه بحث استفاده می کنیم که خانواده الآن با وجود برخی سیاست گذاری ها و مراقبت ها، به دلایل مختلف، در وضعیت خوب و مطلوبی نیست. باید این را هم اضافه کنم که نباید تصور شود خانواده در ایران الآن صرفاً تابع سیاست گذاری هاست. به هر حال، عوامل زیادی بر وضع خانواده نقش دارند، از جمله مخاطرات جدی که واقعاً خارج از دست ماست.
می خواهم به بحث رسانه بیشتر توجه کنیم. تا پیش از اینکه شبکه فارسی وان شروع به کار کند، سریال های با دوبله فارسی در ماهواره ها پخش نمی شد. اگر سریال هایی هم پخش می شد، با زیرنویس فارسی بود. اولین بار در شبکه فارسی وان، سریال ها به زبان فارسی دوبله و پخش شد. عده ای که ماهواره داشتند، با اشتیاق زیاد به طرف این شبکه رفتند. اوایل کار بعضی افراد اصلاً احساس خطری هم نمی کردند و فکر می کردند سریال های پخش شده، خانوادگی و زیبا و جذاب است و با خانواده می نشستند و تماشا می کردند.
مقداری که جلو رفت، قضاوت نه همه، بلکه برخی افراد کمی تغییر کرد؛ چون این سریال ها خیانت در خانواده را خیلی عادی جلوه می دهد. این دست مخاطرات به سمت خانواده با فارسی وان شروع نشده است، ولی با فارسی وان، شکل و حجم گسترده ای پیدا کرد و جدید بود.
از این موضوع نتیجه گیری می کنم که رسانه هم می تواند و هم ضرورت دارد با جریانی که از آن بحث می کنیم، به دفاع از خانواده بپردازد. این کار هم مستلزم هدایت سمت و سوی مسائل خانواده از منظر علمی، تحلیلی و پژوهشی است. به عبارت دیگر، به رسانه ملی باید به عنوان مرکز دوکارکردی نگاه کنیم که هم باید آن جریان کلی را هدایت کند و خانواده مطلوب و سالم را معرفی کند و هم به مقابله با رسانه های تخریب کننده خانواده بپردازد.
بنابراین، اگر اجازه بدهید به بحث خانواده در رسانه برگردیم و سخن را درباره خانواده مطلوب ایرانی و اسلامی ادامه بدهیم. در این بحث ها هم روشن شد که ما از منظر مخاطب مسئله را به گونه ای می بینیم و از منظر کارشناس علمی، طور دیگر و از نظر برنامه ساز، نوع دیگری بحث را دنبال می کنیم که از هر سه منظر مهم است.
خانواده در مراحل مختلف از ابتدای شکل گیری تا تولد فرزندان تا تربیت، تحصیل، دانشگاه و کنکور، اشتغال، ازدواج، دوران نوجوانی و جوانی با مسائل زیادی مواجه است. باید به این مسائل در جای خود توجه کنیم تا بحث ما به روز باشد. البته خانواده مطلوب، خط و نشانی است که تلویزیون باید آن را در نظر داشته باشد؛ چه به این صورت که تهیه کننده بخواهد در آخر سریالش بگوید خانواده مطلوب همین هست که من گفتم و شما از آن الگوگیری کنید و چه به این صورت که بخواهد بر اساس «ادب از که آموختی؛ از بی ادبان»، خانواده های درهم ریخته و پریشان را نشان بدهد تا مخاطب نتیجه بگیرد که اگر بخواهد خانواده مطلوب داشته باشد، نباید این گونه باشد. در هر دو صورت، رسانه باید آن خط و نشان را بشناسد و معرفی کند.
ترتیب بحث این است که از اینجا شروع کنیم که تعریف ما از خانواده مطلوب ایرانی و اسلامی چیست. مسئله دوم که بحث خیلی اساسی است و شاید جلسات متعددی برای آن باید برگزار کرد، این است که تصویر خانواده وقتی در تلویزیون مطرح می شود، چه وضعیتی پیدا می کند؛ زیرا اگر برداشت کاملاً دقیق، منطقی، علمی و دینی از مسائل خانواده مطلوب ایرانی و اسلامی داشته باشیم، هنگام پخش از تلویزیون باید جاذبه داشته باشد تا بتواند با رقبا هماوردی کند.
همچنین باید با مسائل اجتماعی و فرهنگی سازگاری داشته باشد و با مسائل روز تطبیق کند. باید با افکار عمومی در تضاد آشکار نباشد. رسانه در عین حال نمی تواند چشم بسته، خلاف موج برود، اما باید موج را ببیند. حالا این موج گاهی در مسائل فرهنگی و رفتار عمومی خود جامعه ماست، گاهی هم چنان که گفتیم، از بیرون اتفاق می افتد.
آقای زیبایی نژاد: از نظر رسانه ای، گاهی وقت ها می گوییم خانواده به مثابه مُدرک؛ یعنی چه تصویری از خانواده در ذهن کسانی هست که کنش گر رسانه ای، برنامه ساز و کارشناس رسانه اند. گاهی وقت ها می گوییم خانواده به عنوان مخاطب یعنی خانواده ای که الآن پای تلویزیون نشسته است و برنامه ها را می بیند، چه فهمی از ذات رسانه ای دارد، چه برداشتی از برنامه ها دارد و چگونه در مورد برنامه ها داوری می کند.
وقتی می گوییم خانواده به مثابه موضوع؛ یعنی در آنجا که ما مستقیماً درباره خانواده حرف می زنیم؛ برنامه های خانوادگی به معنای خاصش. گاهی عام تر می گوییم که آن برنامه ها خانوادگی نیست. مثلاً تبلیغات تلویزیونی است، اما خانواده را مصرفی بار می آورد. وقتی از کنکور می گویید، می گویند خانواده در فضای موج سوم علمی آمده که به اصطلاح، پیوند بین حوزه اطلاعات و حوزه اقتصاد است.
قدرت های اقتصادی در حوزه های علمی شکل می گیرند. الآن می بینید که بالاترین تبلیغات رسانه ای به مؤسسات آموزشی مربوط است. مثلاً گاج چقدر باید درآمد داشته باشد که این همه تبلیغات کند. آن وقت ما حواسمان نیست و داریم امتیاز می دهیم. رسانه ممکن است تخفیف بدهد به اینها که بیایند تبلیغ کنند، غافل از اینکه این جریان، جریان علمی نیست، بلکه جریان اقتصادی است و اصلاً تب توجه به کنکور که در خانواده ها افتاد، تب علم نیست، بلکه تب دیگری است.
خانواده، سرمایه اقتصادی و اجتماعی خودش را با یک پز اجتماعی، از دست می دهد. گاهی وقت ها هم خانواده به مثابه کنش گر است؛ یعنی مخاطب صرف نیست و می خواهد با رسانه ارتباط فعال داشته باشد. می خواهد اهداف و ادراکات خودش را به رسانه تحمیل کند. بیرمنگامی ها در زمینه مطالعات فرهنگی زیاد بحث کرده اند. آنها می گویند جریان انتقال اطلاعات جریان یک طرفه نیست برخلاف آن چیزی که قبلاً گفته می شد، بلکه جریانی کاملاً دوطرفه است.
مثلاً فارسی وان ممکن است صحنه های غیر اخلاقی مستقیم را نمایش ندهد و اگر نمایش دهد، با واکنش خانواده مواجه می شود. پس تا جاهایی با خانواده راه می آید؛ چون خانو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 