پاورپوینت کامل میزگرد بازنمایی خانواده مطلوب در رسانه: ازدواج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میزگرد بازنمایی خانواده مطلوب در رسانه: ازدواج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میزگرد بازنمایی خانواده مطلوب در رسانه: ازدواج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میزگرد بازنمایی خانواده مطلوب در رسانه: ازدواج ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ازدواج، سنگ بنای ایجاد خانواده و از مسائل مهم مربوط به آن به شمار می رود که متأسفانه در جامعه ما با مشکلاتی مواجه است. بی توجهی به مشکلات، اصول و معیارهای دینی و فرهنگی ازدواج، موجب بروز بی ثباتی و تزلزل در خانواده و به دنبال آن اختلال در کارکردهای آن می شود.

به این ترتیب بحث و بررسی ازدواج و مسائل آن، موضوعی است که برای برطرف کردن مشکلات موجود و جلوگیری از بروز مشکلات جدید به ویژه از طریق رسانه، نقش حایز اهمیتی دارد. به این جهت در نشست این شماره که با حضور اساتید محترم، آقایان حجت الاسلام دکتر سالاری فر و حجت الاسلام دکتر علی احمد پناهی و سردبیر نشریه برگزار شده، بایسته ها و مسائل ازدواج و نحوه بازنمایی آن در رسانه مورد بحث قرار گرفته است.

آقای پویا: بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از حضور اساتید ارجمند در این گفت وگو، چنانکه مستحضرید موضوع مورد بحث ما یک محور کلی دارد که بازنمایی خانواده مطلوب در رسانه است و یک موضوع اختصاصی و ریزتر که در این شماره قرار شد موضوع ازدواج باشد.

لازم است یک نکته را هر چند پیش از این هم گفته شده به عنوان مقدمه عرض کنم و آن اینکه در این بحث ها، مشکل ما در جاهایی است که از سویی مسئله چند رشته ای و انضمامی است و از سوی دیگر ضرورت عملیاتی شدن، مطرح است. به عبارت دیگر، در مباحث نظری و به خصوص از نقطه نظر مطلوبیت ها و مباحث تجویزی کمتر ابهام داریم.

اما وقتی که به مباحث عملی می رسیم و در جریان عمل با موانعی مواجه می شویم، تعیین تکلیف دشوار می شود. در اینجا از یک طرف بحث ازدواج و خانواده را داریم که بحثی دینی، روان شناسی و جامعه شناختی است، از یک طرف ورود عملی این بحث ها به حوزه رسانه است. به هر حال می توان گفت ما وقتی این را می خواهیم بیاوریم در رسانه جمعی میلیونی، ضلع دیگری از بحث مطرح می شود که کار را پیچیده می کند.

پس از این یادآوری کوتاه، اولین سؤال این است که در شرایط امروز جامعه ما، ازدواج مطلوب باید دارای چه مؤلفه هایی باشد تا با مبانی دینی ما تطبیق کند و بتوانیم در رسانه روی آن کار تبلیغی و فرهنگی کنیم. در ضمن نگاه ما به موضوع، رویکرد بالینی نیست، بلکه نگاه عمومی داریم، که معنایش این است که اگر مؤلفه هایی برای اصلاح امر ازدواج مطرح می کنیم، باید قابل اجرا در سطح عموم باشد. با طرح این سؤال هر یک از دو بزرگوار که مایل هستید بحث را آغاز بفرمایید.

آقای سالاری فر: من در ابتدای بحث از اهتمام علمی مجموعه شما تشکر می کنم. در هر صورت رسانه در جامعه تأثیرگذار است. رسانه به پشتوانه های علمی ـ پژوهشی نیاز دارد تا بتواند برنامه های خود را قوی تر ارائه دهد. این نشریه هم می تواند در این راستا بسیار مفید باشد. هرچه این پشتوانه ها قوی تر باشد، انتقاد کمتری به رسانه وارد می شود. به هر حال من از این کوشش علمی شما تشکر می کنم و آن را یک امر ضروری می دانم.

بحث خانواده و ازدواج هم که واقعاً یک بحث ضروری است و شاید بتوان ادعا کرد که در این زمینه با بحران جدی مواجه ایم. بحث ازدواج که آن را به عنوان موضوع بحث قرار داده اید، با دو نوع بحران مواجه است. یکی اینکه ازدواج ها در جامعه ما تأخیر پیدا کرده و سن ازدواج مرتب بالا می رود.

بنا بر آخرین آمارها سن ازدواج برای دختران به ۲۳ و برای پسران ۲۷ سال رسیده است. ملاحظه می فرمایید ده سال از سنی که پسران از لحاظ جنسی بالغ می شوند فاصله وجود دارد. یعنی پسران پس از زمان بلوغ، ده تا دوازده سال گذشته که ازدواج می کنند. از طرفی ما در جامعه ای زندگی می کنیم که ارزش های فرهنگی و کنترل روابط عاطفی و جنسی برایمان مهم است و معتقد به آزادی در این زمینه نیستیم. در چنین جامعه ای مشکلات خیلی جدی است.

قطعاً ما در حل مشکل ازدواج و تأخیر آن باید تلاش کنیم. بحران دوم، طلاق است که ازدواج ها با شرایط نامناسب صورت می گیرد و به طلاق منجر می شود. در آخرین بررسی ها صحبت از این است که ایران در دنیا رده چهارم طلاق را دارد. رده چهارم طلاق برای کشوری که پیشینه دینی و انقلابی دارد از لحاظ فرهنگی زیبنده نیست.

این نشان می دهد که شاید ما در کارهای فرهنگی حداقل در حوزه خانواده و ازدواج موفق نبوده ایم و سیاست فرهنگی ما خوب نبوده است. البته در بحث ازدواج عوامل دیگر هم دخیل است و فقط بحث فرهنگی نیست. بنابراین ما برای حل این بحران نیاز داریم که روند پدیده ازدواج را اصلاح، و طبق فرهنگ دینی و مبانی خودمان برای ازدواج سالم و کارآمد برنامه ریزی کنیم و از این طریق، خانواده ها را به بستر سالمی برای تربیت فرزندان کارآمد تبدیل نماییم.

ما باید برگردیم به فضایی که این فشارهایی که به جوانان می آید و این بحران هایی که رخ داده را حل کنیم. ازدواج اسلامی چند رکن دارد که باید روی آنها کار کرد. اولین رکنی که در متون و فرهنگ اسلامی مورد توجه قرار گرفته، کفویت یا همسانی زن و مرد است.

در همسانی زوجین بحث اعتقاد و مراتب ایمان نقش مهمی دارد، چنانکه همسانی اخلاقی و فرهنگی نیز لازم است. اگر ازدواج ها در جامعه بر اساس همسانی شکل بگیرد، می توان گفت یک رکن ازدواج اسلامی تأمین شده است. دومین رکنی که نبودش ازدواج را دچار مشکل می کند، عشق و علاقه واقعی زن و مرد به یکدیگر است که به نظر من این رکن خیلی مهم در تداوم زندگی است. برای تحقق این موضوع است که در احکام اسلامی، منع برخی مسائل برداشته شده است.

به این ترتیب که وقتی دختر و پسری در فرآیند همسرگزینی به این نتیجه برسند که می خواهند ازدواج کنند، برای اینکه تمایل و علاقه به جاذبه بدنی و احساس زیبایی شناختی انسان تأمین شود، احکام دیدن زن توسط مرد ساده می شود. در این مورد گفته شده که خانم لباس نازک بپوشد، تا مرد اندام او را خوب ببیند، در حالی که در غیراین شرایط به هیچ وجه شرع چنین اجازه ای نمی دهد. رکن دوم در ازدواج اسلامی به این معناست که ما به موضوع علاقه زن و شوهر به هم، به عنوان امر فرعی نگاه نکنیم و مثلاً بگوییم اصل، ایمان و اخلاق است، پس به ظاهر توجه نشود. بخشی از مشکلات ازدواج های ما به این برمی گردد.

من در جلسات مشاوره دیده ام، که می گویند من از ظاهر و چهره او خوشم نمی آید. هم در مورد خانم ها دیده ام هم در مورد آقایان، هم در چهره های مذهبی و فرهنگ های مذهبی دیده ام و هم در غیرآنها. این طور نیست که گفته شود این مسئله به آدم های مذهبی مربوط نیست.

آقای پویا: اجازه بدهید برای اینکه به عملیاتی شدن بحث نزدیک شویم، درباره همسانی و علاقه جسمی و عاطفی نکته ای را عرض کنم. ما گاهی مواجه می شویم با اینکه دختر و پسری در ابتدای زندگی خودشان با عشق و علاقه و پذیرش شکل ظاهری ازدواج کرده اند، اما در دوره ای که ما زندگی می کنیم به دلیل ارتباطات گسترده ای که از طریق روابط اجتماعی و نیز فن آوری های رسانه ای وجود دارد، تمایلات دستخوش تغییر و دگرگونی می شود.

یعنی آن برداشت اولیه ای که فرد از علایق خود دارد چه زن و چه مرد، بعداً تغییر می کند. مورد رسانه ای را اشاره می کنم. بررسی ها نشان می دهد برخی تولیدکنندگان فیلم ها، مانند هالیوود به کمک روان شناسان و سایر متخصصان، در فیلم های خود زن ها را از لحاظ ترکیب بدنی به نحوی جذاب نشان می دهند که در بیرون از فیلم آن گونه ترکیب بدنی کمتر وجود دارد. تازه این در ژانر فیلم هایی است که بیننده عمومی دارد. تصور بفرمایید تکرار تماشای این گونه فیلم ها روی اذهان به طور معمول چقدر تأثیرگذار است.

بنابراین، به دلیل ارتباطات گسترده و برخورد با نمونه های متعدد و متفاوت از همسر خود، گاهی آن معیارهای اولیه همسرگزینی دستخوش تغییر می شود. به عبارت دیگر، روز اول که دختر و پسری یکدیگر را می بینند، برای خودشان یک معیارهای اولیه دست نخورده ای دارند. به خصوص برای ما که تأکید می کنیم ازدواج در سنین پایین باشد، اما چند سال که از زندگی می گذرد، این تمایلات دستخوش ارتباطات مجازی و واقعی قرار می گیرد و تغییر می کند.

واقعاً این یک صورت مسئله ای از دنیای امروز است که مرد و زن صرفاً در نظام خانوادگی خودشان با چند نمونه از شکل ها، تیپ ها و آدم های دور و بر خود ارتباط ندارند. شاید بخشی از بحران های خانوادگی و حتی مشکلات روحی زمانه ما به چنین اموری برمی گردد.

امروزه حضور گسترده زوجین در محیط های شغلی و تحصیلی نیز می تواند چنین پی آمدهایی را داشته باشد که بنده نیز در مشاوره ها شاهد آن بوده ام. به این ترتیب ملاحظه می فرمایید آن انتخاب همسان در تمایل، عشق و آن گزینش ظاهر بدن که در ابتدای کار بود، الان در شرایط جدید، معیار انتخاب تغییر کرده است، چه باید کرد؟ نقش اساسی رسانه و دستگاه های تبلیغی اینجاست که بااهمیت و حساس می شود که ما درباره آن باید صحبت کنیم.

آقای پناهی: خانواده پردامنه ترین گستره زندگی اجتماعی افراد است؛ به این معنا که همه افراد ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند. از اولین روزهای خلقت انسان هم این اتفاق افتاده و حضرت آدم و حوا رسماً ازدواج کردند. در گذشته نیز این بوده و همه زندگی می کردند، زاد و ولد داشتند و در کنار همسر به نیازهای عاطفی و روانی و جسمانی و معنوی خود می پرداختند. زن و مرد رکن اساسی این وصلت است که در سایه ازدواج محقق شود و منجر به تشکیل خانواده می شود.

وجود شرایط فرهنگی جدید یک واقعیت است ولی هر آنچه ما برای یک زندگی موفق نیاز داریم، در آموزه های دینی وجود دارد و یا واگذار به عقل بشر شده است و عقل هم از امور مورد تأیید و تأکید دین است. خیلی از مسائل با عقلانیت حل می شود و این مورد تایید اسلام است. فرض کنید اگر ما سن ازدواج را در نظر نگیریم و ازدواج در زمان مناسب انجام نشود، شما نمی توانید پایه بعدی، مثل مسئله همسرداری یا چیزهای دیگر را محکم کنید، چون طرف سنش به سن ازدواج نرسیده یا سنش از سن ازدواج گذشته و خیلی چیزها، دیگر برای او مفهوم ندارد.

در یک روایت که ظاهراً از امام صادق علیه السلام است، ایشان می فرماید: اگر سن ازدواج بالا رفت و افرادی همدیگر را به همسری انتخاب کردند و همسر شدند از آن دلبری ها و دلدادگی ها و اظهار علاقه هایی که مقتضای روابط همسری در سن جوانی است، محروم می شوند.

مسئله مهم دیگر، همسر گزینی است. اکر گزینش درست باشد و همسرداری هم صحیح صورت بگیرد، زندگی باید سروسامان جدی داشته باشد. البته باید به آن آسیب هایی هم که حضرت عالی فرمودید توجه شود. اگر معیارهای همسر گزینی و همسرداری که دین مقدس اسلام و عقلای عالم بیان کرده اند، انجام شد، زمینه آن آسیب ها از بین می رود.

آقای پویا: عذر می خواهم سؤال من مربوط به جایی که کسی برخلاف قواعد شرع عمل کرده و معیارهایش تغییر می کند، نبود. من اتفاقاً سؤالم در جایی است که زندگی در چارچوب قواعد شرعی شکل گرفته و این اتفاقات می افتد. حتی اگر برای درصد کمی هم تغییر معیار پیش بیاید، مهم است و ما باید توجه کنیم.

مثلاً در موضوع ارتباطات اجتماعی که من عرض کردم، مرد یا زنی که وارد محیط گسترده شغلی یا تحصیلی می شوند، اصلاً هم قصد ندارند چشم چرانی کنند یا مرتکب خلاف شوند، اما در مواردی رفت و آمدها خودبه خود موجب شکل گیری تمایلات و معیارهای دیگری می شود. بنابراین، فعلاً سؤال بنده در چارچوب اقدامات و کارهای غیرشرعی نیست تا بگوییم اگر آن رفتار کنار گذاشته شود، مسئله حل می شود. البته بنده قبول دارم که با رعایت دقیق دستورات شرعی، بسیاری از آسیب ها خودبه خود پیش نمی آید.

آقای پناهی: پاسخ من این است که برای جلوگیری از این آسیب ها، زن ها و مردها در محیط کارشان یا در دانشگاه نباید کنار هم قرار بگیرند، رفت وآمدهای دوستانه داشته باشند، هر برنامه ای را تماشا کنند. مگر می شود کسی مشروب مصرف کند، ولی مست نشود. این در واقع محرک را ایجاد می کند.

آقای پویا: درست می فرمایید، اما فرض آخر کلام شما از بحث من خارج است. اینکه می فرمایید شما نمی توانید مشروب بخورید و مست نشوید، بله درست است؛ لکن مصداق آنچه بنده عرض کردم، خوردن مشروب که مست کننده است، نیست.

آقای پناهی: ولی شبیه آن است.

آقای پویا: از چه جهت و چقدر شبیه است؟ ببینید امروز اینترنتی که به طور گسترده در جامعه مورد استفاده قرار می گیرد، خارج از آن چارچوب دقیق شرعی که اشاره کردید، مسائلی دارد. ما نمی توانیم برای جلوگیری از آسیب، استفاده آن را جایز ندانیم. آیا راه حل دیگری هم وجود دارد؟ فراموش نکنیم که در این گفت وگو، بحث بر سر توجه عملی به مشکلات تداوم ازدواج سالم است. آقای دکتر سالاری فر، جناب عالی لطفاً نظرتان را بفرمایید.

آقای سالاری فر: من فکر کنم که ما باید مسئله را به صورت یک نظام منسجم ببینیم. ما براساس یک نیاز جدی جنسی و عاطفی در زندگی می گوییم یک بخش این نیاز جنسی، جاذبه جسمانی است. پس زن و مرد از اول کار بر این اساس باید پیش بروند. با این اساس که شروع شد، فرد در شرایط خودش این کسی را که با میل انتخاب کرده پس بر اساس همین میلش این جاذبه رخ داده و ارضا هم برایش وجود دارد. همین چیزی که بر این اساس بنا شده، ممکن است یک اتفاقاتی برایش بیفتد، که این دو حالت دارد.

یک وقت اصل جاذبه وجود نداشته است که این ازدواج، بسیار در معرض خطر است. یک جایی با جاذبه شروع شده، اما مسائلی پیش می آید و این جاذبه از بین می رود. همین فرضی که شما فرمودید. البته چیزهای شرعی جای خودش، اما در زندگی روزانه به هر حال ما با این موانع مواجه ایم. در این صورت ما یک سری دستورات و برنامه هایی داریم که موجب می شود که این جاذبه حفظ شود و استمرار پیدا کند، تا از بروز این مشکلات جلوگیری شود.

اگر فرد اول غذایش را خوب بخورد، وقتی به غذا میل ندارد از کنار ده تا رستوران هم که عبور کند، اصلاً نگاه نمی کند و بوی غذا را که استشمام کرد، اصلاً احساس گرسنگی نمی کند. پس شرط اول این است که سیر شده باشد. تحقیقات در روان شناسی اجتماعی نشان می دهد مردانی که زنان زیبا را دیده اند، اعلام کرده اند که همسر مورد علاقه خودشان را کمتر دوست دارند. بنابراین شما وقتی می توانید به کسی بگویید دزدی نکن که او سیر باشد. باید شما اول طرف را سیر کنی، بعد بگویی نباید دزدی کنی.

آقای پویا: به این ترتیب در این بحث سه فرض وجود دارد. یک فرض این است که فرد از اول انتخاب درستی نکرده و به تمایل واقعی خود توجه نکرده است. در اینجا چون انتخاب از اول غلط بوده، طبیعی است ازدواج با بحران مواجه شود. فرض دوم این است که فرد انتخابش درست بوده و در جریان تعاملی که با دیگران و در جامعه دارد، دستورات و نکات اخلاقی مورد نظر اسلام را دقیقاً رعایت می کند. به عبارت دیگر انتخاب صحیح بوده و بعد هم ورودی فکر و ذهن و چشم را کنترل کرده است.

در این فرض، ازدواج کمتر با بحران مواجه می شود. بنابراین، فرض اول یک طرف طیف است و فرض دوم طرف دیگر طیف. سؤال من بیشتر معطوف به وسط این دو طیف است. یعنی آنجا که انتخاب به خوبی صورت گرفته، اما در ادامه به دلیل روند ارتباطات اجتماعی، فرهنگی و تعاملات زندگی و تأثیرات رسانه ها، فرد ناخودآگاه از معیارهای اولیه به سمت معیارهای دیگری سوق پیدا می کند.

احتمال وقوع این فرض در جامعه زیاد است. همان طور که آقای دکتر سالاری فر هم اشاره کردند در مشاوره ها با آن مواجه شده ایم. حتی در برخی از خانواده های مذهبی هم دیده می شود که مثلاً خانم می گوید من با همسرم زندگی شیرینی داشتیم و به همدیگر علاقه مند بودیم، اما همین که ماهواره آمد، یا فلان رفت و آمدها صورت گرفت، در زندگی ما همه چیز تغییر کرد.

چون این نمونه امروزه به اشکال مختلف وجود دارد، سؤال اینجاست که ما برای این بخش قابل ملاحظه ای از همسران که امروز ناخودآگاه در جامعه در مسیر اختلاف، بحران و جدایی قرار می گیرند چه راه حلی ارائه می کنیم؟ در اینجا نمی توان فقط به توصیه های صرف اخلاقی بدون توجه به واقعیت های اجتماعی بسنده کرد.

آقای سالاری فر: ما در این شرایط غیراز نکات روان شناختی و دینی چیزی نداریم. با فرض چنین موردی، نهایت اینکه فرد می گوید اکنون برایم جاذبه کم شده است. در اینجا روان شناسی با نگاه غربی می گوید: اگر نمی توانی ادامه دهی، مورد جدیدی را انتخاب کن. ما می گوییم فرض می کنیم این کار را کردی. فکر می کنی دو یا سه سال دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟

مگر انسان به آنچه می خواهد می تواند برسد؟ آنچه که هست، به درون تو برمی گردد. تو باید آن را درست کنی. از سوی دیگر، یک سری وظایف اساسی در رابطه با همسر وجود دارد که باید به آن عمل شود.

در روایات می فرماید که زن زیباترین لباس هایش را بپوشد، هر شب خودش را به شوهرش عرضه کند و بهترین عطر را استفاده کند. اما اگر فرض کنید ما با زن و یا مردی مواجه شویم که در این خصوص، تنوع طلب است، یعنی یک شخصیت متزلزلی دارد، این را بیماری می دانیم و در این صورت به او می گوییم که وسواس جنسی داری و باید مشکلت را حل کنی. در چنین فرضی اگر مرد، ده زن زیبای دیگر هم داشته باشد، مشکل حل نمی شود.

آقای پویا: اگر بحث را تا اینجا نتیجه گیری کنیم، این می شود که در چنین شرایطی برای جلوگیری از بروز اختلاف ها و بحران در خانواده، لازم است ضوابط دینی و توصیه های علمی به صورت دقیق و همه جانبه رعایت شود. مرد و زن وظایفشان را در قبال یکدیگر به خوبی انجام بدهند. منتها در کنار همین راه حل، در زندگی امروز ما موانعی وجود دارد که توجه به آنها موجب تعمیق بحث ما می شود. فرض بفرمایید قرار است زن لباس خوب بپوشد، وسایل خوش بو استفاده کند و خودش را به مرد عرضه کند؛ اینها درست، اما برای مثال اگر خانمی تا دیر وقت سر کار است و احتمالاً از سر کار هم که می آید آثار خستگی کار روزانه و فشارهای عصبی و روانی را نیز با خود به خانه می آورد، در این صورت تا چه اندازه می تواند به آن وظایف به درستی عمل کند؟

نمونه این موارد در مشاوره ها مکرر دیده می شود. به علاوه گاهی اوقات نیز اساساً زن برای ایفای چنین نقشی تربیت نشده است. یا اینکه بعضی خانم ها حرص و ولع زیادی برای تحصیل، البته در غیرمسیر زندگی از خود نشان می دهند و چنانکه با وجود داشتن همسر و فرزند، تا دیر وقت مشغول کارهای درسی و فعالیت های مربوط به اشتغالات بیرون از منزل هستند. آیا این مسائل آن تجویزهای دینی و علمی را دچار مشکل نمی کند؟

آیا علاوه بر توصیه های خرد، نباید در نظام سازی و چارچوب بندی اداره جامعه، تصمیمات اساسی تری در این باره گرفته شود؟ به عبارت دیگر در کلان موضوع و حوزه مدیریت جامعه چه اقداماتی باید انجام شود؟ اگر این بحث ها را مرحله به مرحله دنبال کنیم آیا ما را به این نتیجه نمی رساند که علاوه بر توصیه های دینی فردی و روان شناسی بالینی، یک سازمان بندی های مبنایی تری در سازماندهی ساختارهای جامعه مورد نیاز هست که اساساً فلسفه برپایی نظام اسلامی نیز به این امور برمی گردد. اینکه مقام معظم رهبری می فرمایند: «ما برای معرفی خودمان به جامعه جهانی، باید یک جامعه نمونه معرفی کنیم» گمان می کنم اساس آن همین نظام سازی ها در حکومت اسلامی است.

عرض اول بنده فراموش نشود که رسانه می خواهد برای عموم مردم اعم از مدیران جامعه و مردم عادی راهکارها و راهبردهایی ارائه نماید که در این صورت هیچ چاره ای جز این نیست که به همه ابعاد موضوع توجه کند. در غیراین صورت، بعد از مدتی می بینیم به رغم ارائه همه توصیه ها، مشکل ادامه پیدا کرده است.

آقای سالاری فر: بله، بحث ازدواج ابعاد مختلف دارد. از جمله بعد آن، یکی از آنها که فرمودید این است که گاهی زن و مرد هر دو در طول روز کار می کنند. اینجا بروز مشکلات در ارتباط همسران و تربیت فرزندان و مانند اینها پیش می آید. ما که درگیر مسائل خانواده و مشاوره ها هستیم می فهمیم که بسیاری از این دست مشکلات متأسفانه وجود دارد. گاهی خانواده ای به علت بیکاری مرد بحران پیدا کرده و من طی ۵ ماه ۶ ماه توصیه می کنم جاهای مختلف برود، آخرش هم موفق به پیدا کردن کار نمی شود. در این موارد طبیعی است که خانواده دچار مشکل می شود.

آقای پویا: بحث بیکاری مردان بحث دیگری است. من جریان طبیعی زندگی را عرض می کنم که درآمد مرد کفاف زندگی را می دهد، با این حال زن به رغم داشتن همسر و فرزندان به دنبال فعالیت های شغلی یا در موارد غیرضروری به دنبال تحصیل است.

آقای پناهی: بحث مهمی است، جا دارد در اینجا به چند نکته توجه کنیم. یکی در رابطه با شکل گیری خانواده مطلوب است که اشاره شد، باید به سه چیز توجه شود: انتخاب صحیح، مهارت های زندگی و کنترل آسیب ها. بنابراین ابتدا باید انتخاب صحیح صورت بگیرد. بعد زن و شوهر مهارت های زندگی را یاد بگیرند که چه طور با یکدیگر تعامل کنند، بعد هم اگر آسیب هایی به وجود آمد، چه طور آنها را برطرف کنند. نکته بعد اینکه نقش همسران در خانواده چیست.

آن وقت باید تعریف کنیم که آیا اسلام یا منطق زندگی خانوادگی اجازه می دهد که خانم ها، تمام وقت شاغل باشند؟ نقش همسران در نظام خانواده اگر مشخص باشد، دیگر نمی توان پذیرفت که زن صبح تا غروب سرکار باشد و وقتی می آید خانه، جان و رمق نداشته باشد، چه برسد به اینکه عطر بزند، لباس زیبا بپوشد و دلربایی کند. یا مرد آن قدر در کار غوطه ور شود که نتواند نیازهای عاطفی همسرش را ارضاء کند. به قول استاد ما مرحوم خانم دکتر دادستان، زن و شوهری که هر دو شاغلند، بچه هایشان بی پدر و مادر بزرگ می شوند و قطعاً آسیب می بینند. شاید اینها از جهت وضع مالی پیشرفت کنند، اما زندگی آرامی نخواهند داشت.

یک مسئله دیگر اینکه خانواده دیندار بودن دلیل بر اسلامی بودن نیست. همان طور که تحصیل کرده بودن دلیل بافرهنگ بودن نیست. تعاریف متعددی برای فرهنگ داریم. فرهنگ اسلامی که ما می گوییم، یعنی فرد از آموزه های اخلاقی و تربیتی و کیفیت زندگی اسلامی برخوردار باشد و التزام هم داشته باشد. چنین کسی فرهنگ دینی دارد. لذا ممکن است فرد تحصیل کرده ای باشد که از نظر اخلاقی و تربیتی از یک فرد بی سواد هم سطحش پایین تر باشد. واقعاً این هست و ما می بینیم گاهی یک روستایی با سطح سواد پایین، تقیدات معنوی و دینی بالایی دارد. مگر نه اینکه سواددار می آید، چند میلیارد اختلاس می کند. خانمی در جامعه الزهرا تحصیل کرده است، می گفت من ازدواج مجدد اسلام را قبول ندارم. این خانم هر که باشد، التزام به قوانین اسلام ندارد. اسلام می گوید کسانی مسلمانند که به اسلام اعتقاد و التزام عملی داشته باشند، این اسلام واقعی است.

مسئله دیگر اینکه نظام اسلامی با اسم و شعار نیست. اگر نظامی توانست تمام ضوابط شرعی و اخلاقی را نهادینه کند، این نظام اسلامی است؛ والا اگر اسمش باشد و خودش نباشد، نظام اسلامی نمی شود.

مسئله دیگر اینکه وظیفه اصلی و اولیه خانم ها، شوهرداری، خانه داری و التزام به خانواده و تربیت است. بله، البته تحصیل هم باید داشته باشد، کسی منع نکرده است، اما به شرط آنکه با وظیفه اولیه اش منافات نداشته باشد. اسلام شاغل بودن زنان را تشویق نکرده است، هر چند تجویز کرده است.

دختران حضرت شعیب گله داری می کردند. این مورد تأیید اسلام هم هست. با این حال در اسلام تشویقی برای شاغل بودن زن نیست. چرا که اسلام نمی خواهد خانواده آسیب ببیند. اکثر توصیه ها و فضاهای تربیتی اسلام زمینه ساز است. می گوید زن و مرد نامحرم کنار هم قرار نگیرند و الا خود شیطان گفته من وارد می شوم و رابطه اینها را به حرام می کشانم. تجربه هم نشان می دهد هر کجا زن و مرد نامحرم خلوت کرده اند، مشکلاتی پدید آمده است.

حضرت یوسف علیه السلام هم در آن خلوت، خدا دستش را گرفت. چون شیطان قسم خورده که اینجا من می آیم. حالا ما می گوییم زن و مرد کنار هم باشند، اشکالی ندارد، این است که زن دیگر در خانه دلبری نمی کند، چون بخشی از نیازهای عاطفی و روانی او به جای دیگر میل کرده است. صدا و سیما نباید در این زمینه ها برنامه هایش را با شرایط موجود وفق دهد، باید فرهنگ سازی کند و بگوید که فرهنگ اسلامی این است. هم چنین تذکر بدهند که دیدن برنامه های تحریک کننده برای خانواده مضر است و دل ها را می لغزاند. تجربه شخصی بنده این است که اگر آگاهی بدهیم، بعد مهارت ها را آموزش دهیم و آسیب ها را هم شناسایی کنیم و جلو آنها را بگیریم، وضع سامان پیدا می کند.

آقای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.