پاورپوینت کامل چالش های اجتماعی و فنی والدین در رویارویی با نحوه استفاده نوجوانان از رسانه ها و شبکه های اجتماعی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چالش های اجتماعی و فنی والدین در رویارویی با نحوه استفاده نوجوانان از رسانه ها و شبکه های اجتماعی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چالش های اجتماعی و فنی والدین در رویارویی با نحوه استفاده نوجوانان از رسانه ها و شبکه های اجتماعی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چالش های اجتماعی و فنی والدین در رویارویی با نحوه استفاده نوجوانان از رسانه ها و شبکه های اجتماعی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

چکیده

با حضور میلیون ها نوجوان در فضای مجازی و استفاده آنها از اینترنت، والدین نیز می کوشند از آنچه فرزندان در فضای مجازی انجام می دهند، سر درآورند و علت فعالیت های آنها را بدانند. شناخت نحوه اثرگذاری فن آوری بر فرایند یادگیری، رشد و پیشرفت اجتماعی نوجوانان، امری ضروری برای سلامت و سعادت آنها و آسایش خانواده هاست.

با این حال، هماهنگ سازی اقتدار و اِعمال نفوذ والدین، با حریم خصوصی و اختیار عمل نوجوانان، امری دشوار است. در این مطالعه به منظور بررسی چالش های پیش روی والدین در رویارویی با استفاده نوجوانان از فن آوری ها، با شانزده تن از والدین امریکایی مصاحبه شده است.

آنها در مورد استفاده فرزندان از تلفن همراه و اینترنت، خواستار شفافیت بیشتر از جانب فرزندان هستند و از طرفی، چوبِ ناآشنایی خود با فن آوری را می خورند. نظارت والدین بر فن آوری ها، معضلی فراگیر است و جالب آنکه والدین در این زمینه، از جامعه خود، انتظار حمایت و همکاری دارند.

مقدمه

امروزه در امریکا حدود ۲۳ میلیون نوجوان وارد فضای مجازی می شوند؛ این عده یا در اتاق های گفت وگو می چرخند یا از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. هجده میلیون نوجوان، تلفن همراه دارند و ۵/۴ میلیون نفر از آنها در طول شبانه روز بیش از صد پیام رد و بدل می کنند.

در همین حال، بیش از هفده میلیون نفر از پدران و مادران، نظاره گر عملکرد نوجوانان خود هستند و نگران اند که ایشان چه می کنند و چرا؟ ارسال و دریافت چه تعداد پیام کوتاه معقول و منطقی است؟ آیا مطالعه در زمانی که پنجره اتاق گفت وگوی اینترنتی باز است و تلویزیون نیز روشن است، اشکالی ندارد؟ آیا دریافت و ارسال پیام کوتاه در تختخواب یا دور میز غذاخوری، از نظر اجتماعی رفتاری مناسب است؟ پیام کوتاه چه تغییری در ارتباطات و توانمندی های ارتباطی نوجوانان و از منظری کلی تر، چه تغییری در آداب و رسوم جامعه ایجاد کرده است؟

شناخت نحوه تأثیرگذاری فن آوری و رسانه های اجتماعی بر فرایند یادگیری و رشد و پیشرفت اجتماعی نوجوانان، برای سلامت و سعادت آنها و آسایش خانواده ها امری ضروری است.

ما در جست وجوی پاسخی برای این پرسش ها، با شانزده تن از والدین مقیم در شهر آتلانتا مصاحبه کردیم. این مقاله به توصیف جدل ها و چالش هایی می پردازد که والدین به آنها اشاره کرده اند و تجربه هایی که در برخورد با نحوه استفاده فرزندان از فن آوری، پشت سر گذاشته اند. هدف از چنین پژوهشی، طرح رویکردهای مختلف والدین در مدیریت نحوه استفاده از فن آوری ها، و واکاوی روش هایی مؤثر برای کمک به ایشان در این راستاست.

به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از نظریه «زمینه مبنا»[۱] بهره می گیریم، و سپس برای ساماندهی به نتایج تحقیق، از چارچوبی متأثر از «نظریه فعالیت» استفاده می کنیم. در نهایت، مفاهیمی طراحی می شوند تا بتوانیم از نظر اجتماعی، یک «پنجره دیجیتالی» شفاف و واضح را ترسیم کنیم.

تحقیقات پیشین: پنجره ای رو به زندگی اجتماعی نوجوانان

نوجوانان جزو نخستین گروه هایی هستند که فن آوری های جدید را می پذیرند و از آنها زیاد هم استفاده می کنند. این موضوع به ویژه در مورد کشورهای توسعه یافته صدق می کند؛ چراکه در سال های اخیر، امکان دسترسی به این فن آوری ها در این کشورها، رشدی چشمگیر داشته است.

نوجوانان از تالارهای گفت وگوی مجازی، امکان ارسال پیام مجازی، فیس بوک، یوتیوب و بازی ها استفاده می کنند. برای مثال، ۷۵ درصد از نوجوانان دوازده تا هفده سال در ایالات متحده، تلفن همراه دارند و ۷۲ درصد از آنها از قابلیت ارسال پیام کوتاه به طور مداوم استفاده می کنند.

در بسیاری از کشورهای جهان می توان چنین الگویی را مشاهده کرد. در بین انواع راه های مرسوم برای برقراری تعامل با دوستان (نظیر تماس تلفنی، گفت وگوی چهره به چهره، شبکه های اجتماعی، ارسال پیام به طور مجازی و یا ایمیل)، ارسال پیام کوتاه، بر دیگر روش ها چیرگی دارد.

این آمارها برای والدین زمانی رنگ واقعیت به خود می گیرند که می بینند نوجوانانشان چطور به گوشی های تلفن همراه چسبیده اند: درِ یخچال باز است و نوجوان در حال ارسال پیام است؛ نوجوان به محض خروج از حمام، پیام ارسال می کند؛ یا به محض ورود به منزل به همان دوستی پیام می دهد که تا چند لحظه پیش و در بیرون از منزل در کنارش بوده است.

ارسال پیام کوتاه، تنها یک نمونه از الگوهای اجتماعی شدن نوجوانان است. فن آوری، نه تنها سبک زندگی نوجوانان را در جامعه و خانه تغییر داده است، بلکه زندگی والدین را نیز به شدت دگرگون کرده است.

به گفته والدین، آنها در آگاهی از عملکرد کودکان هنگام استفاده از فن آوری، چرایی این عملکرد و نحوه اِعمال قوانین و محدودیت ها برای رسیدن به تربیتی بهتر، با مشکل روبرو هستند. امروزه، این موضوع پیچیده تر شده است. فرایند تاریخی تربیت فرزند، تحت تأثیر برخی از عوامل بوده است.

معرفی نسلی جدید از فن آوری ها (نظیر تلویزیون و تلفن ثابت) در دوره های مختلف، همواره مستلزم اجرای رویکردهای مبتنی بر آزمون و خطا در فرایند تربیت فرزندان بوده است. مقاله هایی که طی چندین دهه در ستون «دیر ابی»[۲] به چاپ رسیده اند، جملگی در یک مورد جالب و اغلب مضحک مشترک اند: درگیری پیوسته مادران با استفاده کودکان شان از تلفن و تلویزیون.

برخی از تعامل های میان والدین و نوجوانان، محدود به یک دوره زمانی خاص نیستند. ویژگی شخصی بودن و قابلیت جابه جایی فن آوری، مرزهای تربیت فرزند را به سمت و سوی تازه ای کشیده است؛ نخست آنکه، به دلیل شخصی بودن و قابلیت جابه جایی فن آوری های امروز، والدین تقریباً هیچ گونه اشرافی بر آنچه فرزندانشان با فن آوری انجام می دهند، ندارند؛ دوم، استفاده کودکان از فن آوری، مسئله ای فراگیر است و به تعامل گسترده بخش های جوامع (نظیر معلمان، مربیان، خویشاوندان و مسئولان مدارس) نیاز دارد. از این منظر، «تربیت معطوف به فن آوری»، یا همان مدیریت والدین بر استفاده فرزندانشان از فن آوری، می تواند به موضوعی چالش برانگیز تبدیل شود.

تعامل میان والدین و نوجوانان

از دهه ۱۹۹۰ پژوهشگران به مطالعه درباره کودکان و استفاده آنان از اینترنت روی آوردند. سرمایه گذاری های اخیر نهادهای بزرگی چون پو،[۳] قیصر[۴] و مک آرتور،[۵] پژوهشگران بسیاری را به موضوع «جوانان دیجیتال» علاقه مند کرده است. با وجود این، تنها بخش کوچکی از پژوهش هایی که در حوزه تعامل های میان انسان و رایانه صورت گرفته است، به مدیریت والدین بر استفاده فرزندانشان از فن آوری، و به طور خاص، رابطه والدین و نوجوانان در این حوزه، مربوط می شود.

دیگر پژوهش ها در حوزه تعاملات خانواده، بر این موضوع ها تمرکز دارد: پیگیری رشد کودک، فضاهای رسانه ای خانگی برای پیوند میان خانواده های دور از هم، گروه های طراحی و به اشتراک گذاری تصاویر میان نسلی، و ارتباط میان والدین و کودکان در خانواده های طلاق. رود[۶] به مطالعه تنش هایی درباره سلامت و امنیت استفاده کودکان از فن آوری در محیط خانه می پردازد.

براش و اینکپن،[۷] در مطالعه خود درباره استفاده از فن آوری برای به اشتراک گذاشتن مطالب به صورت عمومی یا در فضاهای خصوصی در خانه، نوجوانان را نیز بررسی کردند. مطالعه آنان نشان داد که بیشتر والدین، از استفاده کودکانشان از رایانه و اینترنت، نگران اند. آنها تلاش کرده بودند با محدود کردن مدت زمان استفاده از رایانه، انواع مختلف کارکردهای رایانه، و نیز امکان استفاده از رایانه، به نوعی استفاده کودکانشان از اینترنت را کنترل کنند. جاج و همکاران[۸] نیز در پژوهشی مشابه، نتیجه گرفتند که کنترل والدین بر استفاده کودکان از اینترنت، بخش مهمی از فضای رسانه ای خانه به شمار می آید.

پژوهش های دیگری نیز بر نقش نوجوانان در استفاده خانواده از فن آوری تمرکز کرده اند. مش[۹] در پژوهش خود با تمرکز بر نوجوانان در محیط خانه و مسئله امنیت، به ویژگی های مربوط به ناسازگاری های میان نسلی اشاره می کند. در گزارش وی، ناسازگاری های زیادی میان افراد خانواده مشاهده شده است؛ چرا که هر خانواده تنها دارای یک رایانه و یک تلفن ثابت بوده است. لینگ [۱۰]تأثیر اجتماعی تلفن همراه بر روابط قدرت را بررسی، و اشاره می کند که ظهور تلفن های همراه، نوجوانان را از سلطه والدین «رها» کرده است. در نهایت، کیسلر و همکاران[۱۱] نیز در بررسی عبارت «معلمان نوجوان»، اشاره می کنند که نوجوانان، منبع انتقال کمک های فنی تکنولوژیک به افراد بالغ به شمار می آیند. آنها ضمن اشاره به نیاز به پژوهش های بیشتر، خاطرنشان می کنند که «در ساختار نسل ها چه تغییری روی داده که باعث شده است در برخی حوزه ها، دانش نوجوانان، بیش از افراد بالغ باشد؟ با اینکه پژوهشگران در حوزه های مختلفی چون واسطه گری فن آوری، کنترل والدین بر استفاده فرزندان از مای اسپیس، و مسائل مربوط به کلاس درس، تحقیقات بسیاری انجام داده اند، همچنان این سوال در پژوهش حاضر بی جواب مانده است».

به طور خاص درباره استفاده از اینترنت، پژوهشگران، دیدگاه های والدین و کودکان را درباره انواع واسطه گری فن آوری و جلوگیری از خطر اینترنت بررسی کرده اند. لیوینگ استون و هلسپر،[۱۲] در پژوهشی متوجه شدند که والدین، انواع اجتماعی ارتباط (مانند گفت و گو) را به انواع فن آورانه ارتباطی (مانند صفحه های نمایشی و فیلترینگ) ترجیح می دهند.

با این حال، این گونه راهکارها برای کاهش خطرها، آن قدر که محدودیت های اعمال شده از سوی والدین تأثیرگذار بوده اند، کارایی نداشته اند. بایرن[۱۳] در پژوهش خود متوجه شد که شیوه ارتباطی و شیوه برخورد والدین، نشان دهنده ناهماهنگی هایی میان راهکارهای جلوگیری از خطرهای اینترنت میان والدین و فرزندان است.

به طور خاص، وقتی کودکان شرایط گفت وگو با والدین خود درباره استفاده از اینترنت را دشوار می یافتند، با آنها درباره جلوگیری از خطرهای اینترنت، مخالفت می کردند. با این حال، والدین و کودکان، موافق بودند که آگاه کردن کودکان از خطرها، مفید خواهد بود.

شیوه عملکرد والدین

یکی از دلایل گسترش تنش میان والدین و نوجوانان، اختلاف نظر درباره میزان و نحوه اختیار عمل نوجوانان و میزان مجاز کنترل والدین بر آنان است. تربیت صحیح، نیازمند تعادل میان میزان اعمال نفوذ والدین و میزان آزادی عمل نوجوانان است. محدودیت های بیش از حد، ممکن است به بازخوردهای روان شناختی نوجوانان بینجامد.

در این اوضاع، آنها احساس می کنند که رفتارشان تهدید می شود. بنابراین، خلاف خواست والدین واکنش نشان می دهند یا محدودیت ها را دور می زنند. میزان اعمال نفوذ والدین در رفتار نوجوانان را می توان به چهار حوزه تقسیم کرد:

( اخلاقی (برای مثال، نصیحت هایی از قبیل اینکه: با دوستان خود برخورد فیزیکی نکنید، بلکه به تبادل نظر بپردازید)؛

( احتیاطی (برای مثال، تذکراتی چون: وقتی قیچی در دست دارید، ندوید)؛

( قراردادهای اجتماعی (برای مثال، این توصیه: با بزرگ ترهای خود مؤدبانه رفتار کنید)؛

( شخصی (مانند مسائل مربوط به امنیت، دوست یابی، موسیقی، فعالیت ها، لباس و ظاهر)

بخش بزرگی از تنش های میان والدین و فرزندان. به حوزه شخصی مربوط می شود. نوجوانان اغلب با قوانین اخلاقی و احتیاطی، مانند دزدی نکردن یا ندویدن در خیابان، مشکلی ندارند، مشکل اصلی آنان با قوانین شخصی است. تنش ها وقتی ایجاد می شوند که نوجوانان با مفهوم یک قانون شخصی مخالف هستند.

برای مثال، وقتی به دختری اجازه داده نمی شود که دامن کوتاه بپوشد، او احساس می کند باید در نوع پوشش خود اختیار عمل داشته باشد؛ در حالی که خانواده ها معتقد ند این قانون، بخشی از قانون خانوادگی و قراردادی اجتماعی است و محل بحث نیست. این تنش ها به طور روزمره میان نوجوانان و والدین در جریان هستند و گاهی ممکن است روابط میان نوجوانان و خانواده ها را سست و ناپایدار کنند.

با وجود تنش های بسیار میان والدین و نوجوانان نظریه های کارآمدی نیز درباره شیوه عملکرد والدین مطرح شده است. این نظریه ها شیوه های عملکرد والدین را به چهار الگو تقسیم می کنند: استبدادی، آزادگیرانه، بی طرفانه و مقتدرانه. والدین مستبد، توقعات بالایی دارند، اما در قبال آنها پاسخ گو نیستند. آنها انتظار دارند قوانینشان بدون هیچ گونه توضیح یا دلیلی پذیرفته شوند. والدین آزادگیر پاسخ گو هستند، اما هیچ گونه توقع و درخواستی ندارند. آنها همواره مدارا می کنند و از مشاجره می پرهیزند.

والدین بی طرف، نه درخواستی دارند و نه پاسخ گو هستند. آنها همواره کناره گیری می کنند و به امور، بی اعتنا هستند. در نهایت، والدین مقتدر، هم توقع دارند و هم در قبال آنها پاسخ گو هستند. آنها معیارها و محدودیت هایی روشن مشخص می کنند و هنگام تنبیه فرزند خود، دلیل و انگیزه خویش را نیز به او توضیح می دهند.

کارشناسان تربیت فرزند، تربیت مقتدرانه را بهترین نوع تربیت معرفی کرده اند. کودکانی که والدینی مقتدر دارند، کودکانی شاد، توانا، موفق، اجتماعی تر و دارای اعتماد به نفس بالاتری هستند.

در بافت مربوط به استفاده از فن آوری، پرسش های متعددی مطرح است: رفتارهای مختلف ذیل چه گروهی قرار می گیرند؟ گروه بندی های شخصی میان والدین و نوجوانان چه تفاوت هایی دارند و چه مشاجراتی احتمال بروز دارند؟ هنگامی که نوجوانان با فن آوری، احساس راحتی بیشتری می کنند تا با والدین، بهترین راهکار تربیتی والدین چیست؟ بحران قدرت والدین، هنگامی که آنان از بی اطلاعی خود از فعالیت های کودکان در محیط اینترنت ابراز نگرانی می کنند، به چه شکل هایی ممکن است ایجاد شود؟

نظریه فعالیت

رویکرد ما در تحلیل اطلاعات موجود، بر چارچوب «نظریه فعالیت» مبتنی است. این نظریه، برای درک ارتباط میان افراد و فن آوری، چارچوبی کارامد به نظر می رسد. تربیت فرزندان مقوله پیچیده ای است و دسترسی کودکان به فن آوری های روز نیز بر این پیچیدگی افزوده است. نظریه فعالیت به تأثیر پویا و به طور بالقوه مخربی اشاره می کند که فن آوری می تواند بر نحوه تربیت فرزندان داشته باشد. این نظریه، هم زمان به انگیزه اصلی والدین نیز می پردازد: تربیت نوجوانانی سالم و متعادل.

نظریه فعالیت پس از پژوهش لئونتیو[۱۴] درباره قدرت «دنیای روابط اجتماعی» و فعالیت های نهفته در آن، مطرح شد. لئونتیو عملکردهای انسان را به عنوان پدیده هایی در نظر گرفت و سپس نظریه فعالیت را چارچوبی برای بررسی عناصری که فعالیت های انسان را تحت تأثیر قرار می دهند، معرفی کرد. ساختار این نظریه از گروهی انسان تشکیل شده است (اجتماع) که از اهداف و علاقه های مشترکی برخوردارند (هدف) منظور از موضوع نیز خود افراد حاضر در فعالیت هستند. به این ترتیب، در بافت تربیت فرزند و استفاده از تکنولوژی، منظور از «هدف»، حمایت از تربیت نوجوانانی سالم و متعادل است و منظور از «اجتماع» نیز والدین، مدارس، معلمان و دولت است. در نهایت، افرادی که در فعالیت تربیت فرزند حضور دارند ـ یعنی همان والدین ـ نیز «موضوع» هستند.

در این نظریه با عنوان های دیگری نیز روبه رو هستیم: «ابزار و قوانین» مؤلفه هایی هستند که به بررسی نحوه اجرای فعالیت و هنجارها و قراردادهایی که هنگام اجرای فعالیت در نظر گرفته شده اند، کمک می کنند. «تقسیم کار» به نحوه تقسیم فعالیت ها میان اعضای حاضر در فعالیت اشاره می کند.

در بافت مربوط به تربیت فرزند، ابزار، همان وسایل تکنولوژیکی هستند که والدین می توانند با آنها، نحوه استفاده فرزندانشان از اینترنت را بررسی کنند (برای مثال، بررسی حافظه جست وجوی مرورگر). قوانین نیز محدودیت ها و انتظاراتی است که والدین درباره نحوه استفاده فرزندانشان از فن آوری مطرح می کنند (برای مثال، درباره پیام فرستادن هنگام صرف شام).

برای مشاهده نمودار به فایل پی دی اف مراجعه کنید

مؤلفه های تشکیل دهنده نظریه فعالیت

برای مشاهده جدول به فایل پی دی اف مراجعه کنید

تقسیم کار، مسئولیت بررسی و مدیریت استفاده کودکان از تکنولوژی را میان مسئولان مربوط به این امر، یعنی والدین، معلمان و یا قانون گذاران، تقسیم می کند. مفهوم تقسیم کار در علم اقتصاد، پیشینه ای طولانی دارد و به اختصاصی کردن مهارت ها برای کار و تولید اشاره می کند. تقسیم کار به خرده وظایف، بازدهی کل را بیشتر می کند. با وجود این، ممکن است درباره شیوه تقسیم کار یا میزان اعمال قدرت در بخش های مختلف، میان افراد اختلاف نظرهایی ایجاد شود و به تنش هایی در نظام فعالیت منجر گردد. وقتی کودکان در گوشی تلفن همراه خود، در مدرسه، عمل ناشایستی را مرتکب شوند، چه کسی مسئول است؟ وقتی کودکی آخر هفته، در خانه، با استفاده از لب تاپ مدرسه (یا حتی رایانه شخصی خود) به آزار همکلاسی خود می پردازد، چطور؟ این مسائل بسیار پیچیده است و بررسی بیشتری را می طلبد.

یک ویژگی مهم نظریه فعالیت، این است که در آن، تمامی بخش ها درگیر هستند. مردم با استفاده از ابزار، با یکدیگر کار می کنند، قوانینی را وضع می کنند و به برون دادی مشخص می رسند. در این نظریه، هر بخش، واسطه ای برای بخش دیگر به حساب می آید. شرح کامل نظریه فعالیت در این مقاله نمی گنجد. برای اطلاعات بیشتر درباره این نظریه، به انگ استورم[۱۵] (۱۹۹۹) مراجعه کنید.

روش ها

ما با پرس و جو از افراد و بررسی مدارس محلی، به جمع آوری نمونه ای از والدین پرداختیم که به احتمال زیاد، به فن آوری دسترسی داشتند. مدرسه ای که نمونه مدنظر ما از آن جمع آوری شد، به طور میانگین از هر دانش آموز خود در طول سال، بیست هزار دلار شهریه دریافت می کرد. همچنین در این مدرسه درصد بسیار کمی از دانش آموزان کمک هزینه تحصیلی دریافت می کردند (حدود هفت درصد از کل شهریه).

حضور در کلیسا برای تمام دانش آموزان اجباری است. ما از هیچ یک از شرکت کنندگان در مورد دیدگاه های مذهبی و سیاسی آنان پرس و جو نکردیم. با این حال، برخی از این مباحث در طول مصاحبه مطرح شد و مشخص گردید که در این موارد، شرکت کنندگان بیشتر به مسیحیت و جمهوری تمایل دارند. به طور کلی، والدین مورد بررسی در این پژوهش، اعلام کردند که از توان مالی کافی برای خرید فن آوری های نوین برخوردار ند. نمونه ما نماینده جامعه آماری نبوده و صرفاً برای افزودن عمق و جزئیات به توصیفی غنی از یک زیرگروه، گردآوری شده است.

ما در زمستان و بهار سال ۲۰۱۰ میلادی، با دو پدر و چهارده مادر مصاحبه کردیم. این شانزده شرکت کننده (که هیچ یک خویشاوند نبودند)، در مجموع چهل و یک فرزند داشتند. هر پدر یا مادر حداقل یک فرزند نوجوان، و بیشتر شرکت کنندگان نیز بیش از یک فرزند نوجوان داشتند. مصاحبه ها به صورت فردی انجام شده و محل آنها نیز بسته به اینکه مصاحبه شونده در کجا احساس آرامش بیشتری کند، متفاوت بود؛ برخی در مدرسه، برخی در خانه و برخی نیز در یک کافی شاپ نزدیک محل زندگی آنان. مصاحبه ها با کسب اجازه از مصاحبه شونده ضبط و ثبت شدند. مدت مصاحبه ها از چهل دقیقه تا یک ساعت و نیم متفاوت بود و به طور میانگین یک ساعت بود.

سؤال از والدین درباره نحوه تربیت و چالش های پیش روی آنان، ممکن است برای آنان ناخوشایند باشد. به منظور کاهش این نگرانی، تمامی مصاحبه ها با شرح ماجرایی از کودکان و آنچه آنان علاقه دارند در دنیای مجازی انجام دهند، شروع شد. در ادامه مصاحبه، پرسش های شخصی تری نیز مطرح شدند. برای مثال: آنها چه قوانینی را برای کودکان خود وضع کرده اند؟ چگونه کودکان خود را کنترل می کنند و والدین با چه چالش ها و نگرانی هایی روبه رو هستند؟ همچنین سؤال شد که آیا مدارس و دولت نیز باید در قبال استفاده کودکان از فن آوری، مسئولیت داشته باشند یا خیر.

نتایج

با روی آوردن نوجوانان به فن آوری های نوین و کنش های ارتباطی، فعالیت والدین نیز در برخی زمینه ها متفاوت شده اند. بخش های ذیل بر اساس «نظریه فعالیت» به قوانین، ابزار و تقسیم کار مربوط می شوند. هر بخش به مفاهیم اصلی مطرح شده در مصاحبه ها اشاره، و نتایجی را در بافتی گسترده تر مطرح می کند.

قوانین: هنجارها و انتظارها درباره استفاده از فن آوری

قوانینی که والدین وضع می کنند، بر پایه زمان استفاده، دفعات استفاده و مکان استفاده از فن آوری، استوار هستند. والدین درباره نوجوانانی که در ابتدای سال های نوجوانی هستند، در مقایسه با آنهایی که در آستانه جوانی اند، محدودیت های بیشتری اِعمال می کنند. والدینی که فرزندانی در بازه سنی دوره اول متوسطه داشتند، اغلب شکایت کرده بودند که کودکان آنها از کلاس ششم مایل بودند همچون دیگران تلفن همراه داشته باشند: «اگر از او بپرسید، خیال می کند که تنها کسی که در جهان تلفن همراه ندارد، خودش است!». این والدین از ما خواسته بودند که تحقیق کنیم که چنددرصد از کودکان سطوح تحصیلی دیگر تلفن همراه دارند.

زمان استفاده

والدین نوجوانانی که در ابتدای سال های نوجوانی بودند، بیشتر قوانینی وضع کرده بودند که بر اساس آن، کودکان تنها عصرها امکان استفاده از فن آوری را داشتند. والدینی که نوجوانانی بزرگ تر داشتند، وضع قانون دراین باره را دشوار دانسته بودند. چهاردهمین مادر مورد مطالعه، اعلام کرده بود فرزندش علاقه مند است که آخر هفته ها با «ایکس باکس»[۱۶] بازی کند. وی احتمال می داد که فرزندش بعد از اینکه مادر به خواب می رود، باز هم به این بازی بپردازد؛ با این حال، چون فرزندش ورزشکار بوده و هفته ای هشت بار تمرین داشت و این تمرین ها اغلب صبح زود انجام می شد، او بعید می دانست که فرزندش بیش از حد نیاز برای بازی بیدار بماند. برخی والدین در ساعت های مشخصی از روز، دسترسی نوجوانان به این گونه فن آوری ها را قطع می کنند. عده ای دیگر نیز فقط از فرزندان خود می خواهند که از استفاده از فن آوری مورد نظر دست بکشند و امیدوار ند که دستورشان انجام شود.

دفعات استفاده

تمامی شانزده پدر و مادری که در این مطالعه حضور داشتند، اعلام کرده بودند که کنترل دفعات استفاده از تلفن همراه و اینترنت، برای آنان دشوار است. برخی والدین در این خصوص بسیار نگران بودند؛ برخی راضی بودند، اما سعی می کردند که به آن اهمیت ندهند؛ و برخی نیز فقط اعلام کرده بودند که استفاده فرزندشان از این ابزار زیاد است و از ما نظر خواسته بودند.

یکی از مادر ها اعلام کرده بود که درباره زمان استفاده فرزندش از فن آوری، بسیار سخت گیر است. وی گفته بود که فرزندانش (یازده ساله و کمتر) فقط روزی نیم ساعت مجاز به استفاده از فن آوری هستند. او همچنین سیستمی کارتی راه اندازی کرده بود که طی آن، فرزندان می بایست مدت زمان استفاده را از مادر می خریدند. هر رفتار خوب، برابر با مدت زمان بیشتر استفاده از فن آوری بود. مادر دیگری اعلام کرده بود که هرچند علاقه ای ندارد پسرش سه ساعت در خانه دوستش به بازی رایانه ای مشغول باشد، به او اجازه می دهد که گاهی از قوانین وی «سرپیچی» کند. مادر دیگری نیز اعلام کرده بود که با استفاده فرزندانش از اینترنت و تلفن همراه در آخر شب مخالف است، اما به آنها اجازه انجام دادن این کار را می دهد؛ چرا که نمی خواهد بیش از حد «ریزبینی» به خرج دهد.

اینکه هیچ یک از والدین به نحوه تقسیم ابزار فن آوری میان اعضای خانواده اشاره ای نکردند، برای ما عجیب بود. این یافته با یافته های پژوهش های پیشین کاملاً متفاوت بود. در پژوهش های پیشین، این مسئله بسیار چالش برانگیز و نیازمند مدیریت والدین دانسته شده بود. شاید یکی از دلایل اینکه این پژوهش به نتایج متفاوتی دست یافته است، این باشد که شرکت کنندگان در این پژوهش از توان مالی بالایی برخوردار بودند و در خانواده های آنان، هر فرد تلفن همراه و لب تاپی شخصی داشته است. طبیعی است که در چنین اوضاعی، نیازی به تقسیم ابزار فن آوری میان اعضای خانواده نیست.

مکان استفاده

تمامی شرکت کنندگان به مکان استفاده از فن آوری نیز اشاره کرده بودند؛ آن هم به طور خاص محیط خانه. در این مورد نیز نگرانی ها و قوانین کاملاً متفاوت بودند. برخی، از فرزندان خود خواسته بودند که از فن آوری ها تنها در محیط های عمومی استفاده کنند؛ در حالی که برخی دیگر دراین باره به فرزند خود آزادی کامل داده بودند. یکی از مادرها گفته بود که به فرزند خود اجازه می دهد تلفن همراهش را به اتاقش ببرد، اما نه همیشه. یکی دیگر از والدین نیز گفته بود که قانون خاصی درباره مکان استفاده در نظر نگرفته است، اما متوجه شده که فرزندش ساعت ها در طبقه بالا با لب تاپ مشغول به کار است. وی مطمئن نبود که در این ساعات، فرزندش واقعاً در حال کار است یا مشغول ارسال ایمیل و یا چت کردن. فرد دیگری نیز گفته بود که یک بار هنگامی که رایانه آنها در طبقه پایین بوده و به همین دلیل نظارتی بر آن نداشتند، فرزندشان در فضای مجازی به مشکلاتی دچار شده است. بیشتر والدین نیز درست نمی دانستند که چه قوانینی و چگونه برای مکان استفاده از فن آوری اعمال کنند.

مکان استفاده، به طور خاص به توانایی کنترل از سوی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.