پاورپوینت کامل رویکردی جامعه شناختی به سبک زندگی اسلامی در تلویزیون ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رویکردی جامعه شناختی به سبک زندگی اسلامی در تلویزیون ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکردی جامعه شناختی به سبک زندگی اسلامی در تلویزیون ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکردی جامعه شناختی به سبک زندگی اسلامی در تلویزیون ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
(با تأکید بر نقش پدر در سریال «یه تیکه زمین»)
چکیده
واقعیت آن است که ساختارها و محتواهای فرهنگی هر جامعه ای اگر به درستی حفاظت نشوند، ممکن است در طی زمان دستخوش تغییر یا حذف گردند. بر همین اساس، رسانه های جمعی و به ویژه تلویزیون، یکی از مهم ترین ابزارهایی هستند که با بازنمایی مفاهیم و تولید محتوا، در ایجاد، تغییر و دگرگونی و تثبیت و مراقبت از سنت های بومی نقش ایفا می کنند.
در این نوشتار، با رویکردی جامعه شناختی، به موضوع سبک زندگی در تلویزیون پرداختیم و مورد مطالعه ما، سریال «یه تیکه زمین» است. در این سریال، شیوه بازنمایی نقش پدر را به عنوان مفهوم کلیدی، با استفاده از الگوی تحلیل جان فیسک و با تکیه بر دو سطح بازنمایی و ایدئولوژیک بررسی کردیم. در نهایت، به موارد تعارض و تضاد تلویزیون با جامعه اسلامی ما در ارائه سبک زندگی، با تأکید بر نقش پدر، اشاره شد و مصداق های این موضوع را بیان کردیم.
از جمله تعارض ها می توان به مجموعه ای از کنش ها و تعامل های شخصیت اصلی روایت با اعضای خانواده و افراد دیگر اشاره کرد. هدف داستان، بیشتر ارائه شخصیتی سنتی و ارزش مدار از این کاراکتر است که در عمل به این هدف نمی رسد. واگذاری تصمیم به ازدواج بدون مشورت های لازم به فرزند خود، تحقیق نکردن درباره خواستگار، موافقت با شخصیت کلیشه ای دختر جوان برای شغل نه چندان متناسب با خصوصیات زنانگی در محیط تعاونی، نداشتن توکل و رضا در برخورد با مشکلات، داشتن غرور و اخلاق ناسالم با همسر و اعضای خانواده، نبود نمادهای عملی و رفتاری تقید اسلامی، کمرنگ بودن حس پدری و بی توجهی به کارکردهای خانواده اسلامی، از جمله این موارد شمرده می شود.
مقدمه
سبک زندگی از مفاهیمی است که در دو دهه گذشته کاربرد زیادی پیدا کرده است. این مفهوم به دلیل تفاوت ها در تعریف و حدود و ثغور آن، دامنه وسیعی از عرصه ها و قلمروهای اجتماعی – فرهنگی را در بر می گیرد. گستردگی تصورها و مصداق ها، باعث دشواری اجماع بر تعریفی واحد و جامع از سبک زندگی شده است. در این میان، دلیل دست نیافتن به یک تعریف واحد را وجود گستردگی و تمایزها در مجموعه تلاش های شخصی و جمعی افراد برای تولید شیوه ای از زندگی که متناسب با نگرش ها و آرمان های آنها باشد، می دانند. در همین حال، تمایز بین شکل های زندگی، شیوه ها و سبک های زندگی، به وضوح مشخص نیست.
حقیقت آن است که امروزه تلویزیون، به بخشی از محیط و زندگی روزمره تبدیل شده است. مردم امروز وقت زیادی را صرف استفاده از این رسانه می کنند و تلویزیون از این طریق، به زندگی روزمره ما شکل می دهد؛ چرا که زمان و مکان را در زندگی ما تسخیر کرده است. (گیبینز و بوریمر، ۱۳۸۱: ۷۵ و ۷۶)
تلویزیون، مسائل بنیادی را برای ما تعریف می کند و ما آن چیزی را مهم تلقی می کنیم که تلویزیون این گونه القا کرده است. تلویزیون به زندگی ما نظم می دهد و مردم ساعت خواب، غذا خوردن و دیگر فعالیت هایشان را با آن تنظیم می کنند. تلویزیون، تا به درونی ترین لایه های احساس ما مثل تولید لذت و ایجاد احساس هیجان، مربوط می شود. در واقع، تلویزیون به لذتی بی انتها تبدیل شده است که اصطلاحات آن تا مدت ها در گفت وگوهای مردم جریان دارد و زمان، مکان، انسان، حافظه جمعی و هویت را تحت تأثیر قرار می دهد.
برنامه ها و سریال های تلویزیونی به مثابه نظامی نشانه ساز، به بازتولید رمزگان اجتماعی می پردازند. در واقع تلویزیون در جایگاه یک رسانه، همان قدر که بر ساختارهای اجتماعی اثر می گذارد، از آنها اثر می گیرد. تلویزیون به دلیل ماهیت فراگیرش و به سبب آنکه شبیه ترین بازنمایی به زندگی واقعی است، در ایجاد انگاره های ذهنی مخاطبان خود از همه چیز، به ویژه نقش های جنسیتی و جنسی، مؤثر واقع می شود. (نبئی، ۱۳۷۸: ۴)
اهمیت این امر زمانی بیشتر می شود که بدانیم مجموعه های تلویزیونی (سریال ها)، همواره در بین برنامه های تلویزیونی جایگاهی ممتاز دارند. پربیننده بودن این برنامه ها و مناسب بودن این ساختار برای عرضه و القای غیرمستقیم پیام، باعث شده است که با وجود پرهزینه بودن آنها نسبت به دیگر ساختارها، مورد استقبال و توجه رسانه قرار گیرند. گزارش نظرسنجی ای که مرکز تحقیقات صدا و سیما انجام داده، حاکی از آن است که ساختار مورد علاقه ۸۸ درصد پاسخ گویان، مجموعه های تلویزیونی است. (جمشیدی، ۱۳۸۳: ۶۲)
بر همین اساس، تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای ارتباط جمعی، به ماشین مفهوم سازی و تولید معنا مبدل شده است. چارچوب های شکل دهنده به مفاهیم، به گونه ای تعریف و بازسازی می شوند که کاملاً مبتنی بر اندیشه و ایدئولوژی سیاست گذاران این وسیله ارتباط جمعی هستند. قالب های فکری و کلیشه های مفهومی، با استفاده از جذابیت های دیداری و تصویری و مهم تر از آن، جذابیت های محتوایی، چنان ساخته می شوند که با بهره گیری از شگردهای رسانه ای و در طول زمان، به عادت واره ای اجتماعی مبدل می شوند.
به عبارت دیگر، این امر به تدریج در قالب رفتار اجتماعی نمود عینی پیدا می کند و بر اثر مداومت و به کارگیری آن در مناسبات و روابط اجتماعی، رفتاری پذیرفته شده نزد اعضای جامعه تلقی می شود. نپذیرفتن آن به وسیله دیگر اعضا، با نوعی سرزنش همراه است. نکته مهم تر آن است که تقید به پذیرش این نوع از رفتارها، در میان افراد کاملاً درونی می گردد و یکی از ارکان بدیهی در ساخت اجتماعی و رفتار جمعی تلقی می شود.
در مجموع، تلویزیون با ایجاد نظامی معناساز و دربردارنده اندیشه ایدئولوژیک در قالب های جذاب هنری، نوعی از سبک زندگی را برای مخاطبان به تصویر می کشد. این نوع سبک زندگی تلویزیونی که در قالب نمادها و نشانه هایی به مخاطب انتقال می یابد، در طول زمان، چارچوب های ذهنی را شکل می دهد و در نهایت، به تنظیم روابط بر اساس معانی تولیدشده در رسانه، می انجامد.
سنت های سبک زندگی
اندیشمندان گوناگونی به سبک زندگی توجه کرده اند. برخی از آنها سبک زندگی را همان معنای تکامل یافته شیوه زیست بوم افراد تلقی کرده اند، کسانی باورها و افکار افراد را خاستگاه انتخاب این روش ها عنوان کرده اند و برخی نیز با برجسته کردن ابعاد رفتاری در زندگی، به این مفهوم نظر داشته اند.
سبک زندگی، در دو سنت متفاوت علمی جامعه شناسی و روان شناسی، پایه گذاری شده و رشد یافته است. نگاه روان شناسی به سبک زندگی، نگاهی فردی است و بیشتر متکی بر آگاهی و گزینش گری و خلاقیت، و البته همراه با پذیرش تأثیر محیط اجتماعی و فیزیکی، به عنوان زمینه و بستر بروز جلوه های مختلف سبک زندگی است. سبک زندگی در روان شناسی، در حوزه نظریه های شخصیت تداوم یافت. (مهدوی کنی، ۱۳۸۷: ۱۲۶)
در این رویکرد، محور تحلیل ها و تفسیرها، به انگیزه ها، نگرش ها (باورها، اعتقادها و رفتارهای فردی)، زمینه های روانی و روحی فرد و ترجیحات او بر می گردد. به بیان دیگر، حالات و پیش زمینه های روحی و روانی، در سبک زندگی خاص فرد اثر می گذارد. این عامل، متأثر از گزینش ها و تصمیم های فرد در زمینه انتخاب شیوه زندگی است که متناسب با گرایش ها و علاقه مندی های خود، بررسی می شود.
بنابراین، در بررسی سبک زندگی بر مبنای این دسته از تحلیل های مربوط به حوزه روان شناسی، فرد و انگیزه های درونی و روانی گزینش گری او مورد نظر قرار می گیرد, اما در سنت جامعه شناسی، نگاه به سبک زندگی از منظری کاملاً جمعی آغاز شده و به سوی نگاهی «فردی – جمعی» پیش رفته است. نگاه جامعه شناسی، بر فرایند جامعه پذیری، آگاهی و گزینش گری محدود از میان الگوهای موجود در فضای اجتماعی مبتنی بوده و امروزه با گسترش روزافزون این محدوده و افزایش فرصت ها، بر خلاقیت ها تأکید می شود. (همان)
در سنت جامعه شناسی، مجموعه اعمال، رفتار، کنش ها و واکنش ها، تعامل ها و تبادل های افراد در انتخاب شیوه زندگی، مورد نظر است. فرد، در این رویکرد، عضوی از جامعه انسانی در کلیت ساختارها و چارچوب های زندگی و همراه با دیگر اعضای نظام اجتماعی قلمداد می شود و مورد نظر قرار می گیرد.
سبک زندگی دارای ویژگی هایی است که امکان می دهد آن را در عرصه تجربی نیز مشاهده کنیم. این ویژگی ها عبارتند از:
الف) سبک زندگی می تواند ویژگی یک جامعه یا گروه اجتماعی باشد؛
ب) سبک زندگی انسجام دارد. به عبارتی، مجموعه رفتاری، یعنی سبک زندگی، حول یک محمول اساسی مشخص انسجام یافته است؛
ج) سبک زندگی، مستلزم عنصر انتخاب است. سبک زندگی ناشی از بروز تنوع هم هست. (فاضلی، ۱۳۸۴: ۵)
سبک زندگی اسلامی
بیان تعریفی از سبک زندگی اسلامی، که بتواند همه جوانب حیات طیبه را برای انسانی که خلیفه الله است، در بر گیرد، کاری بسیار دشوار است. مهم تر آنکه نه انسان موجودی تک بعدی است که بتوان با تکیه بر آن، متغیرهای انسان الهی و توحیدی را برشمرد و نه دین مبین اسلام یک جانبه گراست که بخواهیم نمودی از آن را در رابطه با انسان بررسی کنیم.
ازاین رو، با توجه به نبود تعریفی دقیق و جامع در میان تعاریف و متون موجود، می توان گفت که منظور از سبک زندگی اسلامی، برخورداری از مجموعه مکارم اخلاقی و آموزه های اصیل اسلامی در اندیشه ها، آداب، اعمال و رفتارهای زندگی فردی و اجتماعی است که بر پایه مفاهیم بنیادین موجود در اصول دین و جهان بینی الهی و توحیدی، شکل گیری، طراحی و عملیاتی شده باشد.
این گونه از سبک زندگی، دارای شاخصه هایی است که می توان آنها را در ابعاد فردی و اجتماعی یا در مجموعه نظام های اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی، سیاسی تقسیم بندی کرد. با توجه به موضوع این مقاله که بیشتر بر جنبه فردی و اجتماعی نقش پدر متمرکز شده است، شاخصه های سبک زندگی اسلامی را با تأکید بر نقش فردی و اجتماعی، پدر مورد نظر قرار می دهیم. این شاخصه ها را می توان به دو شاخه عقیدتی و شاخه رفتاری و عمل گرایی تقسیم کرد. به مهم ترین آنها در نمودار ذیل اشاره می کنیم.
برای مشاهده نمودار به فایل پی دی اف مراجعه کنید
روش بررسی
یکی از الگوهای تحلیلی مناسب برای بررسی تصاویر متحرک را جان فیسک، در مقاله «فرهنگ تلویزیون» عرضه کرده است. فیسک در این مقاله، برای تحلیل دو صحنه از سریالی عامه پسند، به دسته بندی رمزگان تلویزیون پرداخته است که ابزار اولیه بسیار مفید برای بررسی متون تصویری فراهم می کند. او مدل خود را در سه سطح عرضه می دارد:
– سطح اول که «واقعیت» نامیده می شود، شامل ظاهر، لباس، چهره پردازی، محیط، رفتار و گفتار، حرکات سر و صورت، و صدا و غیره است. این رمزها با رمزهای فنی و به کمک دستگاه های الکترونیک تولید می شود.
– سطح دوم، «بازنمایی» نامیده می شود و دو دسته رمز را در بر دارد: دوربین، نورپردازی، تدوین، موسیقی و صدابرداری که رمز های متعارف بازنمایی هستند و به عناصر دیگری از قبیل روایت، کشمکش، شخصیت، گفت وگو، زمان و مکان، انتخاب نقش آفرینان و غیره شکل می دهند.
در نهایت، سطح سوم از منظر فیسک، «سطح ایدئولوژیک است» که عناصر سطح اول و دوم را در مقوله های «انسجام» و «مقبولیت اجتماعی» قرار می دهد. برخی از این رمزها عبارتند از: پایگاه اقتصادی و اجتماعی، طبقه های اجتماعی، تبار و تعلق نژادی، پدرسالاری و….
در واقع، رمزگان موجود در فیلم و در مجموع در متن، دارای بار معنایی خاصی است که مؤلف یا نویسنده، و در فیلم و سریال، تهیه کننده، درصدد نشان دادن مقصود خود با استفاده از این کدهاست. به بیان دیگر، رمزگان، کدهای معنایی موجود در متن یک قصه، روایت یا داستان است که مخاطب از طریق آن، به معنای مورد نظر و هدف تولیدکننده و معناساز پی می برد.
معنای موجود در متن، معنای صریح یا تحت اللفظی نیست و ممکن است در اولین برخورد و ارتباط با متن، معنای صریح برداشت شود، ولی با توجه به ماهیت متون تصویری و معناهایی که در آنها به کار گرفته می شود، همواره معانی صریح نیستند، بلکه به صورت پنهانی و همراه با استعاره، کنایه یا صورت های دیگر هنری، در قالب رمز به مخاطب عرضه می شوند.
فیسک معتقد است: «معنا فقط زمانی ایجاد می شود که واقعیت و انواع بازنمایی و ایدئولوژی در یکدیگر ادغام شوند و به نحوی منسجم و ظاهراً طبیعی به وحدت برسند. (فیسک، ۱۳۸۰: ۱۳۰) و با استفاده از واژگان و نقد نشانه شناختی یا فرهنگی را عملی واسازانه قلمداد می کند که باید وحدت فوق را «واسازی کند و نشان دهد که طبیعی به نظر آمدن این وحدت، ناشی از تأثیرات به سزای (رمزهای) ایدئولوژیک است. (همان، ۱۳۰)
با وجود این، فیسک اذعان می کند: «این رمزها در ساختار های سلسله مراتبی و پیچیده عمل می کنند… [لیکن] باید اشاره کنم که طبقه بندی این رمزها براساس مقوله های دل بخواه و انعطاف پذیر صورت گرفته است؛ کما اینکه سطح بندی رمزها در این سلسله مراتب نیز به همین شکل است». (همان، ۱۲۷)
از نظر فیسک، هدف از بازنمایی تحلیل برنامه های تلویزیونی، معلوم ساختن لایه های مختلف معانی رمزگذاری شده در ساختار آن برنامه هاست. بدین ترتیب، می توان بحث کرد که چگونه ترکیبی از رمزگان مختلف اجتماعی و بازنمایانه و ایدئولوژیک، مفاهیم ویژه ای را منتقل می کنند.
بر همین اساس، در این بررسی تحلیلی – توصیفی، سعی شده است با تکیه بر سطوح تحلیل جان فیسک و با تمرکز بر دسته دوم و سوم رمزگان مورد اشاره صورت پذیرد. به عبارت دیگر، ضمن بررسی شیوه بازنمایی از منظر روایت و فرایند داستان با نگاه به شخصیت ها و کاراکترهای نقش ها، سطح ایدئولوژیک مورد نظر جان فیسک، در این سریال مشخص شود.
مروری بر ادبیات و ارائه مدل مفهومی تحلیل
بازنمایی رسانه ای یا نحوه ارائه واقعیت ها و رویدادهای پیرامونی حیات اجتماعی بشر از زاویه یک رسانه، موضوع مطالعات رسانه ای بسیاری در سال های اخیر در جهان و ایران بوده است. می توان گفت که تنها وظیفه مطالعات رسانه ای، سنجش شکاف میان واقعیت و بازنمایی نیست, بلکه تلاش برای شناخت این نکته نیز است که رویه ها و صورت بندی های گفتمانی، چگونه معانی را تولید می کنند. از دیدگاه استوارت هال، ما جهان را از طریق بازنمایی می سازیم و بازسازی می کنیم. (کیسی و همکاران، ۲۰۰۲: ۲۰۰)
به نظر ریچارد دایر، مفهوم بازنمایی در رسانه ها عبارتند از ساختی که رسانه های جمعی، از جنبه های مختلف واقعیت، مثل افراد، مکان ها، اشیا، اشخاص، هویت های فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد ایجاد می کنند. تجلی بازنمایی ها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری و یا تصاویر متحرک باشد. (دایر، ۱۹۹۳)
در زمینه بازنمایی رسانه ای، دو نظریه مطرح شده است: نظریه اول در بازنمایی، نظریه انعکاسی است. این نظریه بر این باور است که دوربین در حال نشان دادن واقعیت است و قدرت فهم واقعیت و چیز مابه ازا در جهان خارج وجود دارد؛ یعنی دوربین، واقعیت را منعکس می کند.
نظریه دوم، نظریه ارادی است. این نظریه بر خلاف نظریه انعکاسی، می گوید هیچ عمل انعکاسی از جهان بیرونی وجود ندارد و آنچه دوربین نشان می دهد، اراده و نیت پنهانی است که تصاویر واقع است. دوربین، واقعیت را منعکس نمی کند، بلکه نمایشی از واقعیت است. (برنستون و استافورد، ۲۰۰۲: ۱۵۰)
امروزه هرچه نفوذ سنت کاهش می یابد و زندگی روزمره بیشتر بر اساس تأثیرات متقابل عوامل محلی و جهانی بازسازی می شود، افراد نیز ناچار می شوند سبک زندگی خود را از میان گزینه های مختلف انتخاب کنند. سبک های زندگی به صورت عملکردهای روزمره درمی آیند که در نوع پوشش، خوراک و طرز کار و محیط های مطلوب برای ملاقات با دیگران، تجسم می یابند, ولی این امور در پرتو ماهیت متحرک هویت شخصی، به گونه ای بازتابی، در برابر تغییرات احتمالی، باز و پذیرا هستند. (گیدنز، ۱۳۷۷: ۱۲۰)
از نظر گیدنز، تحول سبک های زندگی و دگرگونی های ساختاری مدرنیته، به واسطه بازتابندگی به یکدیگر گره می خورند و به دلیل گشودگی زندگی اجتماعی امروزی و کثرت زمینه های کنش و منابع، انتخاب سبک زندگی، برای ساختن هویت شخصی، به طور فزاینده ای اهمیت می یابد. (همان: ۸۸)
چانی نیز می گوید: «سبک زندگی، شکل اجتماعی جدیدی است که نشانه اولیه هویت هر فرد است.» وی بر این باور است که سبک های زندگی، حساسیت هایی هستند که در اهمیت های اخلاقی، معنوی یا زیبایی شناختی نفوذ می کنند. (چانی، ۱۹۹۶: ۱۱)
بوردیو، با مفهوم «فضای اجتماعی»، سبک های مختلف زندگی را نشان می دهد. فضای اجتماعی به این ترتیب ساخته می شود که عاملان و گروه های اجتماعی براساس حجم و میزان سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی خود، با برخی افراد اشتراکاتی می یابند و با برخی دیگر فاصله پیدا می کنند. (بوردیو، ۱۳۸۰: ۳۳)
بنابراین، فضای اجتماعی بر مبنای سرمایه ساخته می شود. هر قدر سرمایه فرد بیشتر باشد، در فضای اجتماعی در موقعیت بالاتری قرار می گیرد. بوردیو استدلال می کند مردمی که در یک فضا، نزدیک به هم اجتماعی هستند، مشابهت های بسیاری دارند؛ حتی اگر هرگز یکدیگر را ندیده باشند. به عبارت دیگر، مردمی که در فضای اجتماعی مشابهی قرار دارند، ذائقه های مشابه و سبک های زندگی مشابه دارند.
در واقع، به ازای هر سطحی از موقعیت ها، سطحی از سبک زندگی ها و ذائقه ها وجود دارد که بر اثر شرایط اجتماعی مناسب با آن به وجود می آیند و به وسیله این سلیقه ها و ظرفیت تکثیرکننده آنها، مجموعه ای انتظام یافته از ثروت ها و خصلت ها پدید می آید که در درون خود، از نوعی وحدت سیره ها برخوردارند. (همان، ۳۵)
مچین و لوون معتقدند سبک های زندگی دارای دو سطح فردی و اجتماعی هستند. (مچین و لوون، ۲۰۰۵) از یک سو، سبک زندگی سبکی گروهی است که نه تنها با موقعیت های اجتماعی ثابتی همچون طبقه، جنس، سن و یا با فعالیت هایی همچون مشاغل مشخص می شوند، بلکه به وسیله رفتارهای مصرفی مشترک (همچون ذائقه های مشترک)، الگوهای مشترک فعالیت، اوقات فراغت (برای مثال علاقه به ورزش)، نگرش های مشترک به موضوعات کلیدی (همچون نگرش های مشابه به مسائل محیطی) نیز مشخص می شوند. (چانی، ۱۹۹۶: ۱۱)
چانی معتقد است: «مردم سبک های زندگی را در زندگی روزمره، برای مشخص کردن و تبیین پیچیدگی های وسیع تر هویت و پیوستگی به کار می برند». (همان: ۱۲)
همچنین سبک زندگی، اجتماعی است؛ زیرا به وسیله نمودها فهمیده می شود؛ چنان که به وسیله مجموعه ای از نگرش ها می توان آن را درک کرد و به وسیله سبک های لباس پوشیدن، آراستگی و مانند آن، مشخص می شود. «عقاید و تعهدات به ارزش های خانواده که به طور قوی حفظ می شوند، احتمالاً توسط سبک های ویژه ای از انتخاب های زیباشناسانه نمادگرایی می شوند.» (همان: ۹۶) از سوی دیگر، سبک های گوناگون زندگی، موجب کاهش همگونی می شود؛ انتخاب های افراد را افزایش می دهد و متصل به نیاز به لباس طبق سن، جنس، طبقه و… سبک های متمایزی را برای زنان و مردان به وجود می آورد. (مچین و لوون، ۲۰۰۵)
در پژوهش های اجتماعی، سبک زندگی را می توان در جرگه نظریه های مکتب مطالعه روش شناسی مردمی تلقی کرد. در روش مطالعه مردم شناسی، تأکید بر کنش اعضا، ارتباطات، گفت وگوها، و زبان کاربردی آنهاست. تکیه اصلی بر این است که چگونه افراد در عمل، روابط معناداری با دیگران برقرار می کنند. (توسلی، ۱۳۷۶: ۴۴۱)
در مجموع، می توان گفت که سبک زندگی در حوزه نظریه های اجتماعی، با نگاه اجتماعی و با رویکرد تحلیل مجموعه عادات اجتماعی، نگرش ها، شیوه های زیست، نمودهای زندگی جمعی و حتی نمادهای معنادار و هویت بخش، به صورت عینی بازنمایی می شوند.
در این میان، بازسازی صورت بندی های گفتمانی در سبک زندگی، چیزی خارج از حوزه نمادها و نمودهای معنادار زندگی اجتماعی و تعاملات و شیوه های کنش جمعی افراد در زندگی جمعی نمی تواند باشد و این، هدفی است که در تحلیل های با رویکرد جامعه شناسی به سنت اجتماعی سبک زندگی، مورد توجه تحلیل گران است.
بر همین اساس، مبتنی بر دو سنت موجود و مفروض، در این بررسی، به سنت جامعه شناختی، با دو رویکرد تحلیل اجتماعی در کلیت معنایی آن و رویکرد تحلیلی سطوح فردی اجتماعی، پایه های پژوهش را استوار خواهیم کرد. به عبارتی، مبنای دیدگاه نظری پژوهش، بر این دو رویکرد بنا شده است. شاکله و محتوای متن این تحلیل، عبارت از جامعه پذیری، آگاهی ها، گزینش گری ها، الگوهای موجود در فضای اجتماعی، مجموعه باورها، عقاید و رفتارهای اجتماعی کنشگران بر اساس دیدگاه و رویکرد اسلام است. سطوح مورد بررسی، بر اساس دیدگاه تحلیل جان فیسک و سطوح تحلیلی اوست که در این مقاله، توجه به دو سطح بازنمایی و ایدئولوژیک، بیشتر مورد نظر نویسنده بوده است
برای مشاهده نمودار به فایل پی دی اف مراجعه کنید
بررسی سطوح بازنمایی و ایدئولوژیک سریال
خلاصه داستان: حاج حیدر، از نانواهای قدیمی تهران است که هنوز نان سنگک را در ترازو وزن می کند و بعد به دست مردم می دهد. او مورد احترام مردم است و همه از او و خانواده اش به نیکی نام می برند. حاج حیدر در روستایی نزدیک تهران که زادگاهش است، یک تکه زمین دارد. روستاییان، فروش محصولات سالانه را به او و خانواده اش سپرده اند.
نظم این چرخه از روزی تغییر می کند که حاج حیدر نانوایی را به دلیل تخلف تعطیل می کند و این شروع ماجراست. اختلاف سلیقه پسر حاج حیدر که نماینده نسل جوان است با پدر، یکی از محورهای اصلی قصه را شکل می دهد. محمود در کارخانه ای کوچک، آرد مرغوب برای پخت نان های فانتزی تولید می کند. او که جوانی طمعکار است، در آرد مواد اضافه و ناخالصی وارد می کند که گلایه اهالی محله را در پی دارد.
واقعیت آن است که در تحلیل ابعاد درونی و بیرونی سبک زندگی، توجه صرف به فرد، بدون در نظرگرفتن روابط و کنش های عقلانی و استراتژیک در قالب چارچوب های عینی گستره اجتماعی، تحلیلی ناقص و تک بعدی خواهد بود.
بر همین اساس، سبک های زندگی، به عنوان رابط میان ویژگی های فردی, اعم از ارزش ها، نگرش ها، منابع و ذائقه ها از یک طرف، و الگوهای کنش از سوی دیگر، درک می شوند. رابطه میان ساختار اجتماعی، موقعیت فردی در سیستم اجتماعی، ویژگی های فردی در سیستم اجتماعی، ویژگی های فردی و الگوی کنش، در نمودار ذیل نمایش داده شده است. (روزنگرن، ۱۹۹۶: ۹)
برای مشاهده نمودار به فایل پی دی اف مراجعه کنید
شخصیت حاج حیدر در ساختاری نیمه سنتی – نیمه مدرن به تصویر کشیده شده است. این ساختار، دربردارنده برخی از مؤلفه ها و هویت اجتماعی مربوط به محیط روستایی (همچون انتخاب شغل پدر توسط فرزندان (موج اول جامعه کشاورزی تافلر)، ارتباط حرفه ای و شغلی با روستای سیاشون و محل زندگی روستایی خود، تأکید بر سنت ها و آیین های سنتی) و نیز برخی از پارامترهای حاکم بر محیط شهری و نیمه مدرن، همچون کار در اداره، سکونت در شهر، شاغل بودن بانوان در محیط شهری، تقسیم کار و تخصصی شدن امور، مصرف گرایی) است.
موقعیت فردی حاج حیدر، مدیون پایگاه اجتماعی- فرهنگی اوست. او در این ساختار، موقعیت خود را یافته است. البته باید خاطرنشان کرد که بخش عمده ای از این سرمایه اجتماعی او، برگرفته از ساختار نیمه سنتی حاکم بر زندگی اوست که با وجود انتقال به شهر، همچنان به محیط روستا می گردد و در پی تداوم و حفظ این موقعیت است,
چون محیط مدرن، قابلیت حفظ و تقویت این سرمایه را ندارد و به دلیل تکثر و تعدد کنشگران اجتماعی و نیز عوامل شکل دهنده به پایگاه های اجتماعی – اقتصادی، ورود افراد با پایگاه های ساخت یافته از عوامل محیط سنتی، یا دفع می گردد یا به حاشیه برده می شود.
در واقع، این محیط مدرن است که تنها عوامل همسان و همگون با مؤلفه های ساخت دهنده به فرهنگ متناسب با خود را تعیین می کند. بنابراین، حاج حیدر به لحاظ موقعیت فردی، محصول جامعه سنتی است و سرمایه اکتسابی خود را از ساختارهای سنتی حاکم بر آن محیط دریافت کرده است.
ویژگی های فردی حاج حیدر، دستگیری از مستمندان، عدالت گرایی، پرهیز از کسب آمیخته به حرام، تقید به امور شرعی و مذهبی، شرکت در مناسک دینی مثل عزاداری امام حسین علیه السلام است و در نهایت، او یک پهلوان کوچه بازاری است. موقعیت فردی او که بخشی از آن، مرهون اصالت خانوادگی و فامیلی اوست، وی را به داشتن چنین ویژگی هایی سوق داده است.
شخصیت حاج حیدر در سریال «یه تیکه زمین»، نماد یک پدر سنتی است. تا قسمت هشتم سریال، اتفاق خاصی نمی افتد. به نظر می رسد کارگردان تا این قسمت از سریال، به دنبال معرفی شخصیت هاست. از طرفی، سبک زندگی خانواده ای خاص را به تصویر می کشد که در سراسر این قسمت ها، نوعی نظم و هنجار درونی و نهادینه شده، برگرفته از سنت های اجتماعی و فرهنگی موجود در این خانواده، بر آن حاکم است.
سبک زندگی حاکم نیز سبکی آمیخته به احترام در روابط بین اعضای خانواده، تأکید بر نقش پدر نسبت به دیگر نقش ها، و روراستی و نظم امورات موجود در سریال است. پدری که در سریال، به تصویر کشیده شده نماد دوران «سنت راهبر» دیوید رایزمن است.
سنت ها، تعیین کننده کنش ها، رفتارها و تعاملات زندگی اجتماعی هستند. نظام اجتماعی حاکم تا حدی زیادی یکدست، و به دلیل تابعیت از سنت ها و ارزش های مورد تأیید افراد و اعضای جامعه، یکدست و همگون هستند.
غالباً نظم اجتماعی بر همه امور جامعه حکم فرماست و این یکدستگی و همسویی در رفتارهای اعضاست که اختلال یا عوامل ناهنجار را در کلیت جامعه برطرف می کند.
در این دوره، سنت ها فرهنگ را انتقال می دهند و هر نسل، پیوند خود با نسل های پیشین را از طریق اشتراک سنن بازمی یابد و همین باعث می شود که وحدت و هویت اقوام انسانی (نسل های انسانی) تأمین گردد. سنت ها در مقام راه ها و شیوه های عمل و میراث نیاکان، جنبه تقدس آمیز دارند و همین امر، شک و تردید در مورد آنها را از بین می برد. در این دوره، راه های آینده، همان راه هایی است که نیاکان جامعه ما طی قرن ها پیموده اند. (رابرتسون، ۱۳۷۴: )
در زندگی سنتی، این پدر سنتی با استفاده از مؤلفه های سبک زندگی، یعنی قدرت و پایگاه اجتماعی و تا حدی سرمایه اقتصادی، توانسته است از معتمدان محل شود. یکی از عوامل این امر، توجه وی به ترویج ارزش های دینی و مذهبی و همکاری با اعضای محل است. پایگاه اجتماعی حاج حیدر، مرهون طبقه اجتماعی اوست که قبلاً توانسته آن را در روستای محل سکونت خود به دست آورد. از سوی دیگر، حاج حیدر، منش و روش یک پهلوان کوچه بازاری را دارد و فردی معیاری تلقی شده است.
دیگران حرف او را حرف نهایی و تصمیمش را تصمیم آخر می دانند. او به نانوایی می رود و خودش نان به دست مردم می دهد. همچنین از ترازو که نماد معیار و عدالت گری است، برای وزن کردن نان بهره می گیرد. استناد اعضای محل به گفته ها و تصمیم های او نیز نشانه همین شخصیت است.
با این توصیفات، حاج حیدر تا اینجای بررسی ما به ظاهر، نماد پدری با پارامترهای دینی است و هیچ تضادی در برخوردها، منش و زندگی شخصی و اجتماعی او نمی بینیم, اما در تصویری که از زندگی شخصی وی ارائه شده، تضادهای معنایی و نمادهای ناهمساز با این شخصیت دیده می شود که بر اساس آنها، یک پژوهشگر مسائل اجتماعی، او را انسانی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 