پاورپوینت کامل اقتراح: گفتمان سازی در زمینه افزایش جمعیت ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اقتراح: گفتمان سازی در زمینه افزایش جمعیت ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اقتراح: گفتمان سازی در زمینه افزایش جمعیت ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اقتراح: گفتمان سازی در زمینه افزایش جمعیت ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

با حضور (دکتر سیدحسین شرف الدین و دکتر محمدحسین پوریانی)

اشاره: از آغاز سال ۱۳۹۱ موضوع کاهش روزافزون جمعیت کشور به دغدغه ای برای برخی از مدیران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد و آنان را به تکاپو برای اصلاح سیاست جمعیتی کشور واداشت.

نخستین اقدام در این زمینه، تدوین «راهبردها و اقدامات ملی مربوط به جلوگیری از کاهش نرخ باروری و ارتقای آن متناسب با آموزه های اسلامی و اقتضائات راهبردی کشور»، مصوب ۲/۳/۱۳۹۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

با بازتاب نگرانی های کارشناسان و مسئولان کشور در زمینه کاهش جمعیت به مقام معظم رهبری، ایشان نیز در تاریخ ۳/۵/۱۳۹۱ در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام بر ضرورت تجدیدنظر در سیاست تحدید نسل تأکید کردند.

با گذشت نزدیک به دو سال از این ماجرا، هنوز حرکتی جدی و اساسی در جهت تغییر سیاست جمعیتی کشور و فرهنگ سازی برای افزایش زاد و ولد شکل نگرفته و این موضوع ضرورت ورود جدی تر رسانه ملی به این عرصه را دو چندان ساخته است. بر این اساس، میزگرد کارشناسی این شماره نشریه به بررسی «گفتمان سازی در زمینه افزایش جمعیت» با تأکید بر نقش رسانه ملی اختصاص یافته است.

گفتنی است در ابتدا قرار بر این بود که این نشست، در قالب اقتراح با حضور سه تن از صاحب نظران؛ آقایان حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی، حجت الاسلام دکتر محمدحسین پوریانی و دکتر سید حسین شرف الدین ارائه شود، ولی با توجه به اینکه دیدگاه جناب آقای دکتر آذربایجانی در این زمینه قدری با دیگر صاحب نظران متفاوت بود، امکان ارائه یک جای دیدگاه های صاحب نظران وجود نداشت و ازاین رو، به ناچار دیدگاه دو تن از صاحب نظران، در کنار هم ارائه شد و دیدگاه جناب آقای دکتر آذربایجانی به صورت مستقل. امیدواریم که این اقتراح مورد استفاده مدیران و برنامه سازان رسانه ملی قرار گیرد.

آقای شفیعی سروستانی: بسم الله الرحمن الرحیم. از سروران محترم برای حضورشان در این جلسه تشکر می کنم. امیدوارم بحث و گفت وگوی خوبی در زمینه گفتمان سازی در حوزه افزایش جمعیت داشته باشیم. قبل از ورود به بحث، لازم می دانم به نکته ای اشاره کنم و آن اینکه در یک سال اخیر که بحث افزایش جمعیت توسط مقام معظم رهبری عنوان شده، گفت وگوهای بسیاری در این زمینه انجام شده، کتاب هایی منتشر گشته و همایش هایی برگزار شده است، اما در این گفت وگو، فراتر از بحث افزایش جمعیت، قصد داریم درباره گفتمان سازی هم بحث کنیم.

به بیان دیگر، در اینجا به دنبال بحث از چیستی، چرایی و چگونگی گفتمان سازی، هم هستیم. اهمیت گفتمان سازی از آن جا نشأت می گیرد که مقام معظم رهبری، در سال گذشته به مناسبت بحث های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به موضوع گفتمان سازی و دعوت به گفتمان سازی اشاره داشته اند. منتها اصل واژه «گفتمان سازی» شناخته شده نیست. چه برسد به روش ها و چگونگی تحقق آن. به دلیل نقش بی بدیل رسانه ملی در گفتمان سازی لازم است که قدری بیشتر در این باره صحبت شود. بنابراین طرح سؤالاتی در حوزه گفتمان سازی به دلیل ضرورت شناخت هر چه بیشتر این حوزه و استفاده از آن است.

اگر بحث گفتمان سازی روشن شود، می توان از این بحث در حوزه های دیگر، به ویژه حوزه مباحث فرهنگی که امسال مورد توجه مقام معظم رهبری بوده است، نیز استفاده گردد. با این مقدمه، نخستین سؤالم را این گونه طرح می کنم که:

برخی کارشناسان بر این باورند که کاهش نرخ زاد و ولد در دهه هفتاد و هشتاد و به تبع آن، کاهش ناگهانی رشد جمعیت، بیش و پیش از آنکه ناشی از اعمال سیاست های تحدید جمعیت نظام اسلامی باشد، ناشی از تحولات ساختاری، تغییر سبک زندگی و تسلط گفتمان فردگرایانه و مصرف گرایانه ای بود که در پی اجرای الگوهای توسعه غربی از اواخر دهه شصت به بعد در کشور رخ داد. به نظر شما این سخن تا اندازه چه درست است؟

آقای شرف الدین: تردید نیست که تصمیم سازمان های دولتی در خصوص کنترل یا کاهش زاد و ولد و تعدیل نرخ رشد جمعیت کشور در ۱۳۶۸ به عنوان یک سیاست راهبردی و اعلان رسمی آن و نیز تمهید برخی برنامه ها و اقدامات اجرایی جهت عینیت یابی تدریجی آن، در تحقق این مهم و ابتلا به وضعیت موجود تأثیرگذاربوده و دست کم در تسریع آن نقش داشته است؛ اما نباید در خصوص آن مبالغه کرده و به عنوان تنها عامل تعیین کننده از آن یاد شود. بدیهی است که این تصمیم راهبردی نه در خلأ که متعاقب بروز برخی تحولات محقق و در حال وقوع اتخاذ شد و تحلیل های کارشناسانه آن روز، همه از ظهور تدریجی وضعیت هایی حکایت می کرد که می توانست روند نوپای توسعه آفرینی همه جانبه کشور را با مشکل مواجه سازد.

علت العلل وقوع و تشدید این وضعیت نیز ـ درست یا غلط ـ رشد بی رویه و مهارناپذیر جمعیت تشخیص داده شد. از دید برخی کارشناسان، شاید اگر چنین سیاستی هم تدبیر و اعلان نمی شد، روند تحولات ساختاری و دست های نامریی، جامعه را در عمل به تجدیدنظر در روند جاری سوق می داد. برخی از تحولاتی که بالقوه می توانست منطق عملی مردم را در این خصوص متأثر سازد یا زمینه ساز اتخاذ این تصمیم از سوی دولت مردان گردد، از این قرارند:

بالابودن نرخ رشد جمعیت کشور نسبت به امکانات بالفعل و روند فعلیت یابی تدریجی ظرفیت ها، ورود بی رویه و غیرمنتظره خیل عظیم مهاجران افغان متعاقب جنگ داخلی آن کشور، وقوع جنگ تحمیلی و رانش اجباری بخشی از جمعیت مناطق جنگی و استان های مرزی به سایر مناطق و تحمیل نوعی تراکم ناخواسته بر بخش های مرکزی، مهاجرت گسترده از روستاها به شهرهای کوچک و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، طرح توقعات متنوع و فزآینده جمعیت شهرنشین بعد از پایان جنگ و عدم توان دولت در تأمین این نوع مطالبات روزافزون، تلاش حاکمیت در جهت برون رفت سریع از معضلات موجود و ترمیم عقب ماندگی های موروثی دوران طولانی حاکمیت طاغوت حسب وعده های انقلاب و انتظارات ایجاد شده، ضرورت ترمیم ویرانی های گسترده ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی، ضرورت بازسازی زیرساخت های کهنه وفرسوده، لزوم توسعه آفرینی متناسب با نیازها و ضرورت های به وجود آمده در بخش های مختلف، تحمیل تحریم های سنگین از سوی دشمنان و کندی روند بازسازی و توسعه کشور، بروز برخی مشکلات ملموس نظیر چند شیفته شدن مدارس، کثرت روزافزون پشت کنکوری ها، بیکاری شایع، افت کیفیت در بیشتر استاندارهای زیستی و…. این تحولات در کنار سایرعوامل ساختاری، نقش تعیین کننده ای در اتخاذ این سیاست داشت.

در کنار این عوامل، سیاست های تنظیمی و توصیه های کنترلی مؤکد سازمان ملل به کشورهای در حال توسعه، نیز تصمیم دولت سازندگی به اعمال سیاست های کنترلی و ترغیب به کاهش نرخ رشد جمعیت (با شعار: دو تا بچه کافیه، فرزند کمتر زندگی بهتر و…) را شدت بخشید و بر ضرورت آن مهر تایید نهاد.

از این تحولات بنیادین که بگذریم، وقوع برخی دیگر از تحولات ساختاری در دو دهه اخیر، نیز زمینه های فرهنگی، اجتماعی لازم و کافی برای سوق یابی توده ای به این سیاست را تشدید کرد. در پاسخ به سؤال های بعدی به برخی از این تحولات ساختاری اشاره خواهم کرد.

آقای پوریانی: بنده، به میزان زیادی با این دیدگاه موافقم، و کاهش شدید رشد جمعیت را بیشتر متأثر از عوامل فرهنگی می دانم تا اقتصادی و حتی سیاسی (سیاست های تحدید جمعیت). از اواخر دهه ۶۰ با طراحی و اجرای برنامه های توسعه ای که بیشتر الگو گرفته از برنامه های عمرانی ـ اقتصادی قبل از انقلاب بودند، تغییرات بنیادین در نظام ارزشی، و زیبایی شناختی مدرن جامعه ایجاد شد و به تبع آن زندگی اقشار مختلف جامعه در راستای مصرف گرایی، جهت یافت. گسترش مصرف گرایی و تقویت دنیاگرایی در بین خانواده ها زمینه را برای کاهش تمایل به فرزندآوری فراهم کرد. البته گسترش فرهنگ آپارتمان نشینی و تغییر طراحی مسکن نیز در عقیم سازی روحی و ذهنی مردم تأثیرگذار بوده است.

آقای شفیعی سروستانی: معنا و مفهوم «گفتمان» چیست و این اصطلاح ریشه در کدام یک از علوم انسانی دارد؟

آقای شرف الدین: ارائه تعریفی واحد و مورد وفاق از واژه «گفتمان» به دلیل تعدد حوزه های کاربرد، تنوع دیدگاه ها و تلقی ها و کثرت ابعاد و مؤلفه ها، کار آسانی نیست. گفتمان در تلقی غالب و متناسب با سؤال شما، بیشتر یک نظام معنایی، یک جهان بینی، باور مرجّح، انگاره مشترک و دیدگاه ترجیحی در خصوص یک موضوع، رویداد، آرمان فرهنگی اجتماعی و… است که به دلایلی در ذهنیت عمومی یا اکثری غلبه یافته و به صورت ناخودآگاه و غیر مستقیم، اندیشه ها، گفتارها، احساسات، اراده ها، خواسته ها و کردارها را هم سو با خود جهت می دهد.

لازم به ذکر است که در تحلیل یک گفتمان، واکاوی زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطی و به طور کلی همه عناصر موقعیتی و فرازبانی مؤثر در شکل گیری آن گفتمان، یک ضرورت راهبردی است. گفتمان ها دارای سرشت، ماهیت و ساختار اجتماعی هستند و با تغییر زمان، مکان و اوضاع و شرایط فرهنگی اجتماعی دست خوش تغییر می شوند.

شاخص برجسته تحقق و عینیت یابی یک گفتمان یا تبدیل یک ایده، ارزش و آرمان به یک گفتمان فرهنگی این است که می توان آن را در ذهن، زبان، نظام ترجیحی و جهت گیری رفتار توده ای مشاهده نمود. در خصوص جمعیت نیز گفتمان غالب و منطق نظری و عملی ترجیح یافته، همچنان بر ضرورت استمرار رویه موجود و توجیه پذیری سیاست های کنترلی (کاهش یا محدودسازی) و متقابلاً پس زدن ایده ها و انتظارات مخالف، تأکید و تصریح دارد.

آقای پوریانی: مفهوم گفتمان، در ادبیات علمی، معانی متعددی دارد. این مفهوم معادل واژه «discourse» در زبان انگلیسی است. اندیشمندان مختلف، تعاریف متفاوتی از این واژه کرده اند. در این میان، اندیشمندانی چون فردینان دو سوسور، زلیک هریس، مایکل هالیدی،[۱] میشل فوکو،[۲] یورگن هابرماس،[۳] ارنستو لاکلائو[۴] و چانتال موفه[۵] برای تعریف این واژه و تبیین مفهوم آن تلاش کرده اند. بنابراین، تعریف واحد و قابل اجماعی از این مفهوم وجود ندارد.

البته معمولاً در فضای اجتماعی و سیاسی جامعه آنچه از مفهوم گفتمان فهمیده می شود، بیشتر تحت تأثیر اندیشه لاکلائو و موفه قرار دارد. این دو، گفتمان را به معنای «یک نظام معنایی متشکل از دال ها و مدلول ها می دانند که در رابطه خاصی با یک نظام معنایی دیگر قرار دارد» تعریف کرده اند.

اگر بخواهیم تعریف فوق را درخصوص جمعیت تطبیق دهیم، می توان گفت، گفتمان کاهش جمعیت یک نظام معنایی است که در رابطه خاصی با گفتمان افزایش جمعیت قرار دارد و این دو از سوی نهادها یا کارگزارانی تبلیغ می شوند و هرکدام بر آن هستند تا نظام معنایی خود را در سطح افکار عمومی جامعه رواج و غلبه دهند، بعضی اجماع عمومی را به نفع خویش ایجاد کنند.

در حال حاضر دو رویکرد کلان در باب گفتمان وجود دارد. رویکرد نخست «زبان شناختی» است که ریشه در اندیشه «فردینان دوسوسور» دارد و در قالب سه رویکرد فرعی «ساختارگرا»، «کارکردگرا» و «انتقادی» استمرار یافته است. رویکرد دوم نیز «سیاسی ـ اجتماعی» است. این رویکرد نیز در قالب رهیافت میشل فوکو و نظریه گفتمان لاکلائو و موفه انسجام و استمرار یافته است.

بنابراین، می توان گفت واژه گفتمان (discourse) در اندیشه های زبان شناسان، تأویل گرایان و همچنین در تفکرات اندیشمندانی متأخر چون میشل فوکو و هابرماس ریشه دارد و به معنای «یک تعداد گزاره هایی است که فضای معنایی کل واحدی را شامل می شود. در این مفهوم تکیه بر رابطه تعاملی بین متن[۶] و زمینه[۷] است. یعنی زمینه ها و شرایط، رابطه محکمی با تولید مفاهیم دارد.

این مفهوم، گاه به اشتباه در زبان فارسی به جای گفت وگو به کار برده می شود. البته این کاربرد به طور تسامحی یا با جعل قرینه اشکالی ندارد، ولی در دستگاه معرفتی اسلام، مجموعه اصول ثابت و محکمی وجود دارد که در آنها کمتر جای گفتمان وجود دارد؛ زیرا شرایط و زمینه ها در این اصول و ثوابت، نمی تواند اثر گذار باشد.

فوکو و هابرماس می گویند باید در یک فضای عرفی با یکدیگر نشست و با توجه به شرایط و زمینه ها، حقیقتی را ساخت. در حالی که از نظر اسلام حقیقت ساختنی نیست آن هم در فضای عرفی!

پس اگر این واژه (گفتمان) در مباحث بومی، اسلامی استفاده می شود باید توجه داشت که از مفهوم اصلی خود (که مورد نظر تأویل گرایان و هابرماس و فوکو است) جدا شده است. چون هر مفهومی که استفاده می شود، بستر مفهومی را به همراه خود خواهد آورد.

اما گذشته از این مقدمه، گفتمان فضای واحد حاکم بر تعدادی از فرضیه ها، نظریه ها و روش ها است که مانند چتر واحدی بر سر آنها عمل می کند. مثلاً انقلاب اسلامی را اگر یک گفتمان کلان و اصلی در ایران در نظر بگیریم چندین گفتمان ریزتر در ذیل آن تاکنون توسط دولت ها به وجود آمده است؛ گفتمان توسعه و عدالت، گفتمان آزادی و دموکراسی، گفتمان عدالت و گفتمان اعتدال. اینها در پارادایم سیاسی اش است اما در زمینه های دیگر نیز می توان با اتفاق یک سری از نظریه های کلان و روش ها به گفتمان دست یافت.

وقتی گفته می شود گفتمان، باید بتواند تمام زنجیره های ارتباطی را از عرصه های مختلف به سوی یک مسیر واحدی بسیج کند؛ یعنی هم از سیاست بتواند یاری بطلبد و مقبول باشد هم به لحاظ فرهنگی و ایدئولوژیکی پر توان باشد هم با اقتصاد و معاش مردم در ارتباط باشد و هم با عملکرد سیاسی و فلسفه سیاسی یک جامعه مرتبط باشد. گفتمان سازی بدون توجه همه جانبه ممکن نیست و به وجود نمی آید.

یک گفتمان برتر (یا به تعبیر دیگر دالّ برتر) همه حوزه ها را به استخدام می گیرد و در سطوح مختلف توصیف، تغییر و تبیینی حرف برای گفتن دارد.

آقای شفیعی سروستانی: چگونه در زمینه های گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک «گفتمان» شکل می گیرد؟

آقای شرف الدین: واژه گفتمان در حوزه های معرفتی مختلفی همچون روان شناسی ادراکی و اجتماعی، جامعه شناسی، انسان شناسی، علوم سیاسی، ارتباطات، مطالعات فرهنگی و ادبیات ریشه دارد وبه لحاظ تبارشناسی نیز به دیدگاه های ساختارگرا در حوزه زبان شناسی و نشانه شناسی نسب می برد.

شکل گیری گفتمان به عنوان یک فرایند و تلاش برنامه ریزی شده در جهت ایجاد یک گفتمان به عنوان یک پروژه، مستلزم تمهید زمینه ها و شرایط فرهنگی اجتماعی متناسبی است که البته بسته به نوع موضوع، اهداف و انتظارات، کم و کیف این زمینه ها نیز متفاوت خواهد بود. یک گفتمان معمولاً تحت تأثیر بحث و گفت وگو ها و مجادلات مفهومی و کلامی، تبلیغات، رویه های عملی هم سو، منازعات معنایی با گفتمان های رقیب، مساعدت افکار عمومی و ذهنیت جمعی، فرصت ها و ظرفیت های فرهنگی اجتماعی، وفاق اکثری اتفاقی یا هدایت شده میان افراد ذی نفوذ، فشارها و تقاضاهای محیطی، فشار ارباب قدرت و اقتضائات منفعتی گروه های ذی نفوذ، انجماد و انسداد معنایی گفتمان های موجود و… شکل می گیرد و عمدتاً تحت تأثیر تغییرات محیطی و اوضاع فرهنگی اجتماعی، دستخوش تغییر می شود.

آقای پوریانی: اگر گفتمان را به تعبیر لاکلائو و موفه، یک نظام معنایی تلقی کنیم، برای شکل گیری یک نظام معنایی می بایست ابتدا دال های اصلی شکل دهنده نظام معنایی مسلط و موجود شناسایی شوند، سپس ضمن شناخت و طراحی دال های نظام معنایی رقیب، در راستای ساختار شکنی از گفتمان مسلط و جایگزین سازی آن با گفتمان مطلوب تلاش کرد.

سازوکار گفتمان ساز و تلاش برای شالوده شکنی از گفتمان مسلط، باید همزمان در دو عرصه و سطح فرهنگ نخبگانی و فرهنگ عمومی پی گرفته شود. برای گفتمان سازی در عرصه فرهنگ نخبگانی، باید از طریق نظام آموزشی و علمی در سطوح عالی و دانشگاهی اقدام کرد. یکی از مهم ترین راه کارها در این خصوص نقد مبانی معرفتی علوم انسانی مدرن و تلاش برای تولید علوم دینی مبتنی بر مبانی معرفتی اسلامی است. برای گفتمان سازی در عرصه فرهنگ عمومی و سبک زندگی، معمولاً از سازوکار قهرمان سازی و نمادپردازی استفاده می شود و در این خصوص نقش رسانه به ویژه رسانه های مدرن (تلویزیون، ماهواره و اینترنت) بسیار بارز و پر رنگ است.

آقای شفیعی سروستانی: چگونه می توان در یک زمینه اقدام به گفتمان سازی یا تغییر گفتمان کرد، روش ها و مکانیزم های آن چیست؟

آقای شرف الدین: با توجه به نکاتی که در پاسخ سؤال دوم و سوم مطرح کردم و برای اینکه قدری عینی تر و واقعی تر به سؤال شما پاسخ دهم، به طور خاص به راه کارهای تغییر گفتمان در زمینه فرزندآوری می پردازم. به نظر بنده برای تحقق هدف یادشده، انجام این قبیل اقدامات ضروری است:

ـ تبیین و تشریع دیدگاه اسلام در خصوص ضرورت قبض و بسط کمی جمعیت، به استناد ملاحظات عقلانی، ضرورت های کارکردی، نیازها واقتضائات محیطی و انعطاف این مواضع به تناسب ملاحظات ثانوی؛

ـ جا انداختن این موضع که توصیه های ارشادی دین، ناقض توصیه های کارشناسانه دارای پشتوانه های منطقی و توجیهات و ترجیحات عقلانی نیست؛

ـ ایجاد وفاق حداکثری میان اندیشمندان و صاحب نظران و افراد ذی نفوذ در افکار عمومی؛

ـ اقناع افکار عمومی به توجیه ناپذیر بودن استمرار سیاست های کنترلی دو دهه گذشته با توسل به تحلیل های عقلانی، دلایل کارشناسی، شواهد آماری، مطالعات کارکردی و تجربه سایرکشورها؛

ـ تصحیح تدریجی انگاره های نظری و رویه های عملی شکل یافته و رسوبات القایی؛

ـ کاهش نگرانی افکار عمومی از پی آمدهای ازدیاد جمعیت؛

ـ سیاست گذاری مناسب و تمهید اقدامات بایسته جهت تشویق و ترغیب توده ها به اصلاح روند موجود؛

ـ عطف توجه به تبعات قهری ناشی از استمرار رویه موجود در پرتو مطالعات آینده پژوهی، تبعاتی مانند:

( کاهش میزان جمعیت کل کشور؛

(

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.