پاورپوینت کامل اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام و غرب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷۲
«قسمت اول»
تماس اسلام و غرب، به سده های پیشین باز می گردد. نخست دورانی که مسلمانان، گستره
فتوحات خود را تا دیوارهای اروپا کشانده و فرهنگ و تمدنی درخور زندگی و انسانیت پدید
آوردند و دیگر بار دوران ظهور تمدن نوین غرب که نجات بخشیِ ذهن و زبان غربیان از آیین و
سلطه کلیسا، سبب ساز جنبش های فکری و تحول های اجتماعی و تاریخی و نیز نهضت صنعتی
اروپا گردید. البته در این میان، نباید جنگ های صلیبی را از یاد برد که «اسلام» را در مرتبه مذهب
و اخلاق برتر و انسانی نشانید و جهل و خشونت و خون ریزی را در کارنامه «مسیحیت» گنجانید.
دیدارها و رفتارها، به ویژه در عرصه رقابت مذهبی و تاریخی و فرهنگی، نقشی تعیین
کننده به همراه خواهند داشت و بی گمان تماس دو امت و آیین و سلوک و پیشینه، که در تقابل و
ستیز با یکدیگر بوده اند، تاریخ و سرنوشت ملت ها را دگرگون خواهد ساخت. در این مجال
می کوشیم که تماس های اسلام و غرب، یا به دیگر سخن؛ اسلام و مسیحیت را بررسی نموده و
تصویری روشن از برخوردها و انگیزه ها و پیامدهای آن ارائه دهیم.
پیش از طرح چند و چونیِ تماس مسلمانان و غربیان و یا به عبارتی مسلمانان و مسیحیان،
اشاره ای به دیدگاه قرآن نسبت به مسیح و مسیحیان خواهیم داشت. بدین سان می توان به
ژرفای تماس ها و برخوردها پی برد و به درستی در برابر آسیب های فکری، فرهنگی، اجتماعی و
سیاسیِ ناشی از آن همه، موضع گیری کرد.
همان گونه که پیامبر اسلام، به دور از قهر و کین و تعصب با پیروان مسیح رفتار نمود و در
عین حال توحید و عزت مسلمانان را پاس داشت، مسلمانان نیز باید روشن اندیشی و ایمان را به
هم آمیزند و باب گفت و گوی پیروان ادیان ابراهیمی را گشوده نگاه داشته و دین را از دام
سیاست بازی ها برهانند.
تأمل در کارنامه غربیان، به روشنی از آلوده سازیِ مذهب و معبد، در راستای
منفعت طلبی های ارباب کلیسا در درازنای سده ها، حکایت دارد. پس از رنسانس و انقلاب
صنعتی فرانسه و پیشرفت اروپا، استعمارگران غربی با ابزارسازی دین و فرستادن کشیش ها،
بازرگان ها و شرق شناس ها، زمینه تجزیه فرهنگی و سیاسی مسلمانان را فراهم آوردند.
۱ـ قرآن، مسیح و مسیحیان
مسیح ـ علیه السلام ـ را در قرآن کریم، بنده و فرستاده حق می یابیم. وی از زنی شایسته و پاک
سرشت زاده شده و در دنیا و آخرت؛ از برگزیدگان و مقربان پروردگار است.
«اِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ اِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ اِسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ
وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»(۱)
«[یاد کن] هنگامی [را] که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمه ای از جانب
خود، که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده می دهد، در حالی که [او] در دنیا و
آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.»
پیام مسیح، همان پیام جاودانه و انسان ساز پیامبران ابراهیمی است؛ یعنی توحید یا
یکتاگرایی.
«اِنَّ اللّهَ رَبّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»(۲)
«[مسیح می گوید:] در حقیقت، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را
بپرستید [که] راه راست این است.»
همراهان مسیح، سالکان حقیقت و کرامت انسانی اند. آنان کلام وحی یا انجیلِ حق را باور
داشته و از پیامبرشان مسیح پیروی کرده اند.
«قالَ مَنْ اَنْصاری اِلَی اللّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ اَنْصارُ اللّهِ»(۳)
«[مسیح گفت:] یاران من در راه خدا چه کسان اند؟ حواریون گفتند: ما یارانِ [دین[
خداییم.»
«رَبَّنا امَنّا بِما اَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدِینَ»(۴)
«[حواریون مسیح گفتند:] پروردگارا، به آن چه نازل کردی گرویدیم و فرستاده[ات[
را پیروی کردیم، پس ما را در زمره گواهان بنویس.»
مسلمانان و اهل کتاب
مسیحیان عصر پیامبر، گاهی به سبب امانت داری و نرم دلی و معنویت گرایی ستایش و گاهی بر
اثر تفاخر جاهلانه و دروغ زنی و شرک گرایی، نکوهش شده اند. نمونه های چندی از رفتار
خیرگرایانه پیروان مسیح در دست است؛ مانند مهاجرپذیری پادشاه مسیحی حبشه.(۵) حال آن
که نمی توان درباره یهودیان چنین داوری داشت؛ آنان از هیچ آزاری فروگذار نبودند و بسا آتش
فتنه که در امت پیامبر اسلام برافروختند.
چنان که از سیره نبوی بر می آید، مسلمانان باید روابط خود را برپایه خیر و احسان استوار
ساخته و به جز گرویدگان به حق و عدل را، همدل و همراه برنگیرند. قرآن کریم، آشکارا پیامبر و
امت وی را از هرگونه رابطه ولایی با اهل کتاب برحذر می دارد.
«یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تَتَّخُذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری اَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءَ بَعْضٍ وَ مَنْ
یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ اِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ»(۶)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصارا را دوستانِ [خود] مگیرید [که] بعضی از
آنان دوستان بعضی دیگرند. و هر کس از شما آن ها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد
بود. آری، خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید.»
نفی ولایت و پیوند مسلمانان با یهودیان و مسیحیان، به این دلیل بود که پیشوایان
سلطه طلب آنان، سعی در کژروی یکتاگرایان مسلمان داشتند. پیامبر اسلام، همواره
تزویرپیشگی برخی عالمان یهود و مسیحی را یادآور گشته و هدایت انسان ها را در کیش
توحیدی ابراهیم سراغ می گرفت.
«وَ قالُوا کُونُوا هُوداً اَوْ نَصاری تَهْتَدُوا قَلْ بِلْ مِلَّهَ اِبراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ
الْمُشْرِکینَ»(۷)
«و [اهل کتاب] گفتند: یهودی یا مسیحی باشید، تا هدایت یابید. بگو: نه، بلکه [بر[
آیین ابراهیم حق گرا [هستم]؛ و وی از مشرکان نبود.»
جدال اسلام و پیامبر با گروه هایی از یهودیان و مسیحیان، نمودار حقیقت گرایی بود، نه
برتری جویی مذهبی و قومی؛ چرا که قرآن کریم، ایمان به خدا و وحی او به پیامبران ابراهیمی
پیشین از جمله موسی و مسیح، و هم چنین تسلیم بودن در برابر فرمان های پروردگار یکتا(۸) را،
راه هدایت دانسته و همگان را بدان فرا می خواند.
پیداست که رویگردانی از قرآن و دعوت حق گرایانه پیامبر اسلام، ستیزه خویی و دشمنی را
می نمایاند. پیوند عاطفی و اجتماعی و سیاسیِ مسلمانان با عناصر حقیقت ستیز و سلطه جو و
منفعت طلب ـ که با نقاب مذهب، چهره خود را پوشانده اند ـ به جز زبونی چه حاصلی به همراه
دارد؟
«فَاِنْ امَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدوْا وَ اِنْ تَوَلَّوْا فَاِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ»(۹)
«پس اگر آنان [هم] به آن چه شما بدان ایمان آورده اید، ایمان آوردند، قطعاً هدایت
شده اند، ولی اگر روی برتافتند، جز این نیست که سرستیز [و جدایی] دارند.»
مسیحیت و پیامبر اسلام
رهبران روحانی مسیحیت و کلیسا، همواره در بد نام ساختنِ اسلام و پیامبر کوشیده اند. آنان، به
خصوص در سده هایی که شاهد پیشرفت معجزه آسای اسلام و مسلمانان در قلمرو مسیحیت
بوده و فرهنگ و تمدن اسلامی را جذب کننده قومیت های گوناگون یافته اند، به دشمنی و
کینه توزی دست یازیده اند.
به منظور آگاهی از تلاش تبلیغاتی مسیحیت یا غرب در عرصه اسلام ستیزی، سخن را در
دو بخش مسلمانان و پیامبر پی می گیریم:
الف: مسیحیت و مسلمانان
غرب در طی سده های اخیر، از هیچ کوششی به منظور ترور شخصیتِ فاتحان و پیشوایانِ
مسلمانان، دریغ نورزیده است. پژوهشگر مسیحی انگلیسی؛ «جان دیون پورت» در این باره
می نویسد:
«هیچ معامله ای غیر عادلانه تر از رفتاری که در تاریخ هند، توسط نویسندگان
انگلیسی نسبت به اسلام شده است نمی تواند وجود داشته باشد. نویسندگان
انگلیسی، امپراتوری های مغول قرن چهاردهم را با نیروی نظامی فاتح ملایم! و با
پیشرفت های رأفت آمیز قوای انگلیسیِ مأمور در شرق؛ در قرن نوزدهم مقایسه
می کنند! … اخلاق سلاطین مسلمان را به سلاطین معاصرشان در اروپا، و جنگ های
هندوستان را در قرن چهاردهم با جنگ های “فرانسوی” یا با جنگ های “صلیبی”
مقایسه می کنند و نیز تأثیر فتوحات مسلمین را در اخلاق “هندوها” با تأثیر فتوحات
“نورمن”ها در اخلاق “انگو ساکسن”ها. [یعنی عصری که] هر کس انگلیسی نامیده
می شد، موهون و مورد نکوهش بود! عصری که اشخاصی که برای اداره کردن امور
عدلیه انتخاب می شدند، خودشان منشأ و منبع همه بی عدالتی ها بودند! … در
موقعی که هرزگی و لاابالی گری و فساد اخلاقِ [انگلیسی ها] این قدر شیوع داشت که
یک نفر شاهزاده خانم اسکاتلندی مجبور شد جامه روحانیت بپوشد تا مصون از
تعرض باشد!
گفته می شود که تاریخ طبقات سلاطین مسلمان در هندوستان، مملو از نمونه های
قساوت و ستمگری فاتحین قدیم است؛ در صورتی که این اعمال در دوران تسلط
مسیحیان معاصرشان بی سابقه نیست. زیرا وقتی که شهر “بیت المقدس” در اواخر
قرن دهم به وسیله “مهاجمین صلیبی”، تحت فرماندهی “گادفری دوبویون” تسخیر
شد، قوای مهاجم مرکب از چهل هزار نفر جنگجو بود که با شمشیر کشیده وارد شهر
شدند و بر هیچ کس رحم نکردند.
… با همان شمشیر که بدن مادران را می دریدند، کودکان را نیز نابود می کردند.
کوچه های بیت المقدس از تل های اجساد مقتولین پوشیده شده بود و صدای ناله و
فریادهای نومیدی از هر خانه ای بلند بود! وقتی که “صلاح الدین” [ایوبی [سلطان
سوریه برای بار دوم این شهر را پس گرفت، بعد از تسلیم شدن شهر، حتی یک نفر
کشته نشد و حداکثر ترحم را نسبت به اسیران مسیحی ابراز کرد و به اسیرانی که
فقیر بودند، بدون گرفتن فدیه آزادی داد!»(۱۰)
ب: مسیحیت و پیامبر اسلام
مسیحیت، با نگاهی که به زن و زندگی و دنیا دارد و آن همه را فریب و بازیچه شیطان و زشت و
هراسناک تصویر نموده است، پیامبر اسلام را نشان می دهد. رهبانیت و ترک دنیا و لذت ستیزی،
شالوده و جان مایه مسیحیتِ کلیسایی است که طی سده های دراز، غربیان را از زیستن و
پیشرفت و کمال بازداشته است.
از این رو جای شگفتی نیست که مبلغان مسیحی و نویسندگان مغرض و یا بی اطلاعی که
تحت تأثیر تبلیغات مذهبی یا سیاسی آنان قرار گرفته اند، کوشیده اند تا در روح نیرومند محمد
ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نقطه ضعفی بیابند.
تربیت اخلاقی مسیحیت، زیبایی زن را فریب شیطان می شمارد و گرایش به او را فساد و
انحطاط تلقی می کند و بدین گونه ترک ازدواج را مایه خشنودی خدا و حافظ تقوای دینی خوانده
است.
از طرفی وجدان امروز اروپایی، تعدد زوجات را زشت و زننده تلقی می کند و این همه سبب
شده که به گفته یکی از نویسندگان زندگینامه پیامبر، از او یک «دون ژونِ» شرقی بسازند که
شیفته زنان است و همچون سلاطین مشرق حرمسرا تشکیل می دهد! حال آن که به گفته
نویسنده مسلمان مصری؛ «عباس محمود عقاد»:
«برای یک مسلمان، هیچ دلیلی بر صدقِ نبوت محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از
شیوه رفتار وی با زنانش، و کیفیت انتخاب آن ها صادق تر نیست.»(۱۱)
محقق انگلیسی؛ «جان دیون پورت»، اتهام های وارده بر رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله
وسلم ـ ، از جانب مسیحیت را چنین برمی شمرد:
۱ـ اتهام محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ ، به این که دینی را به منظور ارضای حس
جاه طلبی ابداع کرده و جعل نموده! بدون این که از طرف خدا، وحیی به او شده باشد!
۲ـ گفته اند که محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دینش را به وسیله شمشیر تبلیغ کرد و از
این جهت موجب تضییع خون های زیادی گردید و بدبختی های زیادی برای بشریت ایجاد کرد!
۳ـ خاصیت شهوانیِ بهشت او، به طوری که در قرآن ذکر شده است!
۴ـ تقویت و ترویج شهوت پرستی به وسیله تجویز تعدد زوجات!(۱۲)
پژوهشگر یاد شده، پیش از آن که به یاوه های کلیسا و غرب، پیرامون شخصیت پیامبر
اسلام پاسخ دهد و تجاوزپیشگی های جنسی و سیاسی غربیان و مسیحیان را خاطر نشان سازد،
ضرب المثل مشهور انگلیسی را به یاد می آورد:
«کسانی که در خانه های بلوری زندگی می کنند، نباید اولین کسانی باشند که به خانه
دیگری سنگ پرتاب می کنند!»(۱۳)
در میان نویسندگان مسیحی، چهره های ناموری همچون «کارلیل» به چشم می خورد که
در پژوهش های پیامبر شناسانه خویش، اشاره هایی به شخصیت والای رسول اکرم ـ صلی الله
علیه وآله وسلم ـ داشته است:
«این فرزند صحرا، با قلبی عمیق و چشمانی سیاه و نافذ، و با روح اجتماعی وسیع و
پردامنه اش، همه نوع افکاری را با خود همراه داشت غیر از جاه طلبی! چه روح آرام و
بزرگی! او از کسانی بود که جز با شور و عشق سر و کار ندارند … او فقط با روح خودش با
حقیقتِ اشیاء سر و کار داشت … کلام چنان مردی، صدایی است مستقیم از قلب
طبیعت! مردم باید به آن گوش دهند و اگر به چنان کلامی گوش ندهند، به هیچ
صدایی نباید اعتنا کنند؛ زیرا همه چیز در برابر آن مانند باد است.»(۱۴)
در این جا مجال آن نیست که از جلوه های سماحت و سهولت در سنت پیامبر و رفتار
مسلمانان و فاتحانِ سرزمین های مسیحی یاد شود، تا راستی در توحیدگرایی و نجات بخشی
دعوت قرآن و پیامبر آشکار گردد.
در فصل هایی که پیش رو داریم، به دست می آید که اسلام، به ارزش های انسانی و جهانی ـ
که فطرت پاک بشری در جست و جوی آن است ـ پای بندی دارد؛ در حالی که غربیان به رغم
آموزه های فرهنگی و مذهبی مسلمانان در پیکارها و داد و ستدهای علمی و بازرگانی خویش، به
شعار و تزویر و سلطه گرایی روی آورده اند.
دولت عثمانی در نامه اعتراض آمیزی که تسلیم سفیر کبیر بریتانیا در قسطنطنیه نموده
بود، سیاست فریبکارانه غربیان در جهت تضعیف و فروپاشی قدرت سیاسی اسلام را هویدا
می سازد:
«عثمانی ها، هیچ نوع رابطه ای با شاه شما یا کشور شما ندارند. ما هیچ وقت از شما
نصیحت و نظری نخواسته بودیم و هیچ گاه طالب مداخله یا دوستی شما نبوده ایم …
به چه دلیل پیشنهاد می کنید که به نفع ما [مسلمانان] با روسیه داخل مذاکره و
وساطت بشوید؟ به چه جهت شما که ما مسلمین را کافر می دانید، درصدد
خدمت گزاری به یک امپراطوری کافر هستید؟ ما نه دوستی شما را می خواهیم و نه
کمک شما و نه مداخله شما را …
دو رویی و مکر و زرنگی، جزء اخلاق شما مسیحیان است … و افتخار می کنیم که
قرن ها، عهدشکنی و فساد و انحطاط مسیحیان را که ممزوج به انواع معایب و نفاق
بوده است مقهور کرده ایم …
وزارت خانه های عثمانی، که مکرر به مشورت های اروپاییان گوش فرا داده اند! یا
گمراه شده اند یا فروخته شده اند و یا فریب خورده اند!»(۱۵)
۲ـ انحطاط فرهنگی و اجتماعیِ هزار ساله غرب
غربِ امروز، سیاه ترین دوران تاریخی اش را ـ که نمی توان همانندی برای آن در تاریخ بشر سراغ
گرفت ـ پیش از «رنسانس» سپری کرده است. از آن دوران، به «قرون وسطی» تعبیر شده که مراد،
سده های میانی تاریخ اروپاست.
نقطه آغازین را می توان یک سده پیش از هجرت پیامبر به یثرب دانست که تا سده نهم
هجری استمرار یافته است. یعنی تاریک ترین و دردناک ترین فصل تاریخی غرب و مسیحیت،
هزار سال به درازا کشید. درخور تأمل است که این دوران ننگ آور، مقارن با پیشرفت اسلام و
ظهور و بالیدنِ تمدن انسانی ـ جهانی مسلمانان بوده است.
در سده پنجم میلادی، با هجوم قبایل بربر و جنبش بردگان، دولت روم غربی دچار
فروپاشی گشت. از این پس رهبری اروپا به چنگ مسیحیت و روحانیتِ کلیسا افتاد و نظام
«فئودال» و «سرواژ» بر غرب حاکمیت یافت. این نظام تا توسعه تدریجی دولت های غیردینی در
سده چهاردهم و تا اعتلاء سرمایه داری بورژوایی در سده هفدهم بیشتر دوام نیاورد.
در زمینه مسایل فلسفی تا انقلاب فرانسه در سده هیجدهم و حتی بعد از آن، حوزه کلیسا ـ
که خود از سده شانزدهم دچار تفرقه اصلاح مذهبی هم شده بود ـ هم چنان با فکر آزاد مبارزه
آشکار و پنهان را ادامه داد. از شروع انحطاط روم، کلیسا تدریجاً چنان قدرتی کسب کرد که تقریباً
یک سوم تمام خاک اروپا را مالک شد و خزاین آن از صدقاتِ اغنیا و فقرا لبریز بود.
وحدتی که تحت رهبری کلیسا در اروپا حاصل شد محتاج ایمان مشترکی بود که می بایست
بر روی هر گونه اندیشه ای سرپوش بگذارد و همه چیز را به حکم خویش خاضع نماید. فلسفه ای
که می بایست این ایمان مشترک را پرورش دهد، الهیات دینی بود و ناچار می بایست هر چه را نیز
خارج از کلیسا به دست می آورد با الهیات دینی خویش متجانس سازد.
این فلسفه، در واقع میراثِ نو افلاطونی و مشایی جدید بود که از اواسط قرون وسطی، تأثیر
حکمت اسلامی در آن ظاهر شد، اما مجموع آن، که مثل ثروت های دیگر بازمانده از دنیای
باستانی تدریجاً جذب معده پراشتهای کلیسای غرب شد، از نظر رهبران آن حوزه، وسیله ای
برای خدمت به حفظ و بقای کلیسا و الهیات آن تلقی می شد.
فرهنگ عصر هم در حقیقت مثل بخش عمده ثروت های دیگر در انحصار کلیسا بود و
مدارس و دانشگاه ها نیز که متعلق به دیرهای راهبان و کلیساهای جامع بود، حکمت را همچون
کنیز، خدمتگزار الهیات مسیحی می شمردند، و در برابر فرضیات اشتباه آمیز و نتایج مقدم بر
برهان ـ که مجموعه عقاید کلیسا جز آن نبود ـ اندیشه آزاد را به تسلیم و اظهار انقیاد وادار کردند.(۱۶)
انحصارطلبی و فزون خواهیِ حاکمیت دینی و روحانیِ کلیسا در عرصه های فرهنگ و
سیاست و اقتصاد، کمترین مجالی برای ظهور و بالندگی غرب باقی نگذاشت. دانشورانی که
گستاخی خویش را در برابر سلطه اهریمنی روحانیت کلیسا، آشکار ساخته بودند، به آسانی متهم
می شدند. آنان که از فرهنگ و دانش مسلمانان در «اندلس» (اسپانیا) اثر پذیرفته و در پی نجات
بخشی هم وطنان از سیطره جهل و تقلید بودند، مرتد و ملحد خوانده می شدند!
«انگیزیسیون» یا تفتیش عقاید، عنوانِ دادگاه های روحانی و دینی کلیسا بود که از یک سو
در بدنامی روشنفکران می کوشید و از دیگر سو، عوام را به منظور دستگیری آنان تحریک می کرد.
«ویل دورانت»، در این باره چنین نگاشته است:
«محکمه تفتیش عقاید، قوانین و آیین دادرسی خاص خود را داشت. پیش از آن که
دیوان محاکماتِ آن در شهری تشکیل شود، از فراز منابر، کلیساها فرمان ایمان! را به
گوش ها می رسانید. و از آن ها می خواست که هر کس ملحد و بی دین و بدعت گذاری را
سراغ دارد به اعضای محکمه تفتیش معرفی کند! آن ها را به خبرچینی و متهم
ساختنِ همسایگان و دوستان و خویشاوندان تحریص و تشویق می کردند …
آن کس که ملحدی را می شناخت و رسوا نمی ساخت و او را در خانه خویش پنهان
می داشت، به لعن و تکفیر و نفرین گرفتار می گشت … گاهی دست متهم را به پُشتش
می بستند و سپس او را به دار می آویختند! ممکن بود که او را ببندند، چنان که نتواند
حرکت کند و آن گاه چندان آب در گلویش بچکانند که به خفگی افتد! ممکن بود که
طنابی چند بر اطراف بازوان و ساق هایش ببندند و چندان محکم کنند که در
گوشت های تنش فرو رود و به استخوان ها برسد.»(۱۷)
جنایت و خشونت کلیسا، بی گمان به حساب مذهب و پیامبر و خدا، گذاشته می شد و آن
همه را در منظر افکار عمومی زشت و ناخوشایند می ساخت. درست همان شیوه امویان و
عباسیان را یادآور می ش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 