پاورپوینت کامل پژوهشی در تجمل و خودآرایی در اسلام ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پژوهشی در تجمل و خودآرایی در اسلام ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پژوهشی در تجمل و خودآرایی در اسلام ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پژوهشی در تجمل و خودآرایی در اسلام ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۸۱

معنای تجمّل

تجمّل به معنای زیور بستن، آذین کردن، خودآراستن، مال و اثاثه گرانبها داشتن، خودآرایی، جاه
و جلال، خدم و حشم و … آمده که جمع آن تجمّلات است.(۱) همچنین به آنچه که موجب نشان
دادن شأن و شکوه و زیبایی باشد، تجمل گویند.(۲)

استاد شهید مطهری نیز در معنای تجمل قائل است که تجمل همان خود را زیبا کردن
است و حدیثی داریم که «انّ اللّه جمیلٌ و یحبّ الجمال»؛(۳) «خداوند زیباست و زیبایی را دوست
دارد.»(۴)

تجمل و خودآرایی در اسلام

الف: در قرآن

خداوند متعال به عنوان یک قانون همیشگی که شامل تمام اعصار و قرون می شود دستور
می دهد که:

«یا بنی آدم خُذوا زینتکم عند کلّ مسجدٍ»(۵)

«ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید»

این جمله از کلام الهی می تواند هم اشاره به «زینت های جسمانی» باشد که شامل پوشیدن
لباسهای مرتب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن می شود، و هم شامل
«زینت های معنوی»، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.(۶)

همچنین در آیه بعد، خدا با لحن تندتری به پاسخ آنها که گمان می برند، تحریم زینتها و
پرهیز از غذاها و روزیهای پاک و حلال، نشانه زهد و پارسایی و مایه قرب به پروردگار است،
می پردازد و می گوید:

«قُل مَنْ حَرَّمَ زینهَ اللّهِ الّتی اخرج لعبادهِ و الطیّباتِ من الرّزق»(۷)

«ای پیامبر! بگو چه کسی زینت های الهی را که برای بندگانش آفریده و هم چنین
مواهب و روزیهای پاک و پاکیزه را تحریم کرده است.»

سپس برای تأکید اضافه می کند:

«قُلْ هی لِلّذین آمنوا فی الحیوه الدّنیا خالصهً یوم القیامه»

«به آنها بگو که این نعمتها و موهبتها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان
آورده اند و روز قیامت نیز خاصّ آن می باشد.»

در مورد استفاده از انواع زینتها، اسلام مانند تمام موارد، حدّ، اعتدال و میانه روی را انتخاب
کرده است و استفاده از زیباییهای طبیعت، لباسهای زیبا و متناسب، به کار بردن انواع عطرها و
بوهای خوش و … نه تنها مجاز شمرده شده بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است.

ب: در روایات

پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می فرماید:

«انّ اللّه تعالی جمیلٌ یحبّ الجمال و یحبّ ان یری اثر نعمته علی عبده.»(۸)

«خداوند متعال زیباست و زیبایی را دوست دارد و خواستار آن است که اثر نعمت
خود را در بنده اش ببیند.»

در همین زمینه امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ نیز فرموده است:

«اِنّ اللّه یحبّ الجمال و التجمیل، و یکره البؤس و التباؤس؛ فانّ اللّه عزّ و جلّ إذا انعم
علی عبدٍ نعمهً احبَّ ان یری علیه أثرها.»

«خداوند زیبایی و خودآرایی را دوست دارد و بینوایی و قیافه فقرآلود را ناخوش
می دارد. هرگاه خداوند به بنده ای نعمتی دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند.»

در این هنگام یکی از یاران حضرت سؤال نمود: چگونه؟ حضرت در پاسخ وی فرمود:

«ینظف ثوبه، و یطیّبُ ریحه، و یُحصِّصُ داره، و یکنس أفنیتَه حتّی اِنّ السراجَ قَبْلَ
مغیب الشّمس ینفی الفقر و یزیدُ فی الرّزق.»(۹)

مواردی که امام برشمرد، عبارتند از:

۱ـ لباس تمیز پوشیدن؛

۲ـ خوشبو نمودن خود و استعمال عطر؛

۳ـ نیکو و زیبا ساختن خانه و کاشانه؛

۴ـ جارو نمودن جلوی در خانه؛

۵ـ چراغ روشن نمودن پیش از غروب (که موجب رفع فقر و زیادی روزی می شود.)

در حدیث دیگری نیز امام صادق ـ علیه السلام ـ امر فرمود:

«البس و تجمّل، فانّ اللّه جمیل و یحب الجمال ولیکن من الحلال.»(۱۰)

«لباس زیبا بپوش؛ زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، اما باید حلال
باشد.»

نکته جالبی که امام در این حدیث بر آن تأکید می کند آن است که بایستی آدمی ظاهر خود
را آراسته نماید و لباس زیبا و مناسب بپوشد، اما این آراستگی لازم است از راه حلال باشد، نه آن
که به هر قیمتی ـ هر چند از راه حرام و غیرمشروع ـ انسان ظاهر خود را بیاراید.

آن حضرت در روایتی فرموده است که پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مردی را دید
که موهای سرش ژولیده، لباسش کثیف و چرکین و سر و وضعش پریشان و به هم ریخته بود، به او
فرمود که بهره بردن از نعمتهای الهی و نمایاندن نعمت جزء دین است.(۱۱)

پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در فرمایش گهربار خویش تأکید می کند که:

«اِنَّ اللّه یحبّ مِن عبده اذا اخرج الی اخوانه ان یتهیّأ لهم و یتجمّل.»

«خدای تعالی دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادران خود می رود با هیأت و ظاهری
پرداخته و آراسته برود.»

همچنین حضرت فرموده است:

«أحسنوا لباسکم و أصلحوا رحالکم، حتی تکونوا کانّکم شامهٌ فی الناس.»(۱۲)

«لباس خوب بپوشید و خانه هایتان را آباد کنید تا در میان مردم مانند خال رخساره
باشید.»

سیره معصومان در آراستگی خویش

با نگاهی به سیره عملی پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در برخورد با دیگران
در می یابیم که در عین ساده زیستن و پرهیز از اسراف و تجمل گرایی موارد زیر را رعایت می کردند
و دیگران را نیز به آن سفارش می نمودند:

۱ـ عطر زدن و خوشبو نمودن خویش؛

۲ـ شانه زدن موی خویش؛

۳ـ گاهی رنگین نمودن موی خود؛

۴ـ لباس تمیز و پاکیزه پوشیدن؛

۵ـ مرتب نمودن سر و وضع ظاهری در ملاقات با دیگران.(۱۳)

تجمّل و آراستگی معنوی و اخلاقی

در احادیث و آثار بزرگان دین، تجمل صورت و سیرت، آراستن جسم و جان در کنار هم و آمیخته
به یکدیگر بیان شده است. به عبارت دیگر جمال و تجمل بر ظاهر و باطن و صورت و معنا هر دو
اطلاق می گردد. از بعضی روایات بر می آید که ولایت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ زینت روح و
زیبایی اندیشه است. جامه زیبا بر کالبدی که حامل انواع زشتی های اخلاقی است، هرگز زیبنده
نیست. جمال معنوی و اخلاقی یکی از مهم ترین ارکان زیبایی بشر است.

زیبایی کامل و جامع آن است که سیمای جسم و جان و شکلِ صورت و معنا هر دو جمیل و
نیکو باشد. مولای متقیان علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرموده است: «امتیاز مرد به عقل اوست و
زیبایی اش به مردانگی و فضایل اخلاقی.»(۱۴) امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ نیز فرموده است:
«زیبایی چهره به جمال ظاهری است و نیکو بودن عقل، جمال و زیبایی باطنی و درونی است.»(۱۵)

اعتدال و میانه روی در تجمل

اسلام در استفاده از انواع زینتها ـ همچون تمامی موارد ـ حد اعتدال و میانه روی را برگزیده و
هرگونه افراط و تفریط را مردود شمرده است. برخلاف برخی که استفاده از زینتها را هر چند به
صورت معتدل، مغایر زهد و پرهیزکاری می پندارند یا کسانی که به حد تجمل پرستی و رفاه طلبی
و افراط می رسند و به هرگونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف تن می دهند.

بنابراین شایسته است جوان مؤمن و متعهد در هر شرایط مالی که قرار دارد و در عین حفظ
ساده زیستی، به ظاهر و سر و وضع خود برسد و تلاش کند تا بین سیرت و صورت زیبا جمع کند و
آراستگی معنوی و باطنی را با آراستگی ظاهری و تمیزی و پاکیزگی درهم آمیزد، به ویژه هنگام
عبادت و حضور در محضر باری تعالی، و بالاخص در مسجد که خانه خدا محسوب می شود و در
اجتماع با ظاهر آراسته ـ معطر نمودن خویش، شانه زدن موهای سر، مسواک کردن، لباس پاکیزه
و … ـ حاضر شود تا ذهنیتی مثبت و خوشایند در بین افراد جامعه نسبت به مؤمنان و
اجتماع کنندگان در مساجد و هیئت های مذهبی ایجاد شود و خود الگویی برای دیگر افراد در
این زمینه باشد.

تجمل پرستی و رفاه زدگی

آنچه در اسلام از آن نهی شده است، «تجمل پرستی» و «اتراف» و «رفاه زدگی» و گرایش افراطی به
ظواهر دنیوی و غفلت از آراستگی های درونی و معنوی است.

معنای اتراف و مترف

به نعمت و آسایش زندگانی کردن و تنعم، «ترف» گویند.(۱۶) ترفّه به معنای توسّع در نعمت است.(۱۷) به
عیاش و خوشگذران و ناز و نعمت پرورده و بی راه گردیده از نعمت و واگذاشته به میل و خواهش
خود که هر چه خواهد بکند و مغرور و خودبین و از خود راضی باشد، «مترف» می گویند.(۱۸) در واقع
مترف، یعنی خوگرفتگان به عیش و ناز و نعمت.(۱۹)

طبقه مترفین، غرقه شدگان در تنعم و به اصطلاح تنعم زدگان تاریخ می باشند.

«اتراف» واژه ای قرآنی است به معنای رفاه زدگی و نازپروردگی و مترفین یعنی مرفهین و
نازپروردگان.(۲۰) واژه «اتراف» سه بار و واژه «مترفین» پنج بار در قرآن به کار رفته است.(۲۱)

ابن عرفه در ذیل آیه ۱۶ سوره اسراء گفته است که مترف کسی است که به حال خود
واگذاشته شده و آن چه بخواهد می کند و از وی جلوگیری نمی کند.

بنابراین مترف به معنای ثروتمند است، یعنی کسی که به او نعمت زیاد داده شده و آن در
صورت عدم ایمان، سبب طغیان و سرکشی است: «اِنَّ الانسان لیطغی أن راه استغنی»(۲۲). از موارد
استعمال مترفین در قرآن به دست می آید که مراد و مقصود از این افراد، ثروتمند و قدرتمند
سرکش است.(۲۳)

مترفین در قرآن نمونه اعلای کسانی هستند که منکر رسالت پیامبران اند:

«وما ارسلنا فی قریهٍ من نذیرٍ اِلاّ قال مُترفوها اِنّا بما اُرسلتم به کافرون»(۲۴)

«و [ما] در هیچ شهری هشدار دهنده ای نفرستادیم جز آن که خوشگذرانان آنها
گفتند: ما به آنچه شما بدان فرستاده شده اید کافریم.»

از این آیه به خوبی روشن می شود که در وهله اول، طبقه سوم [مستضعفان] از انبیا حمایت
کردند؛ زیرا انبیا به حمایت آنان و غیره برخاسته اند و نیز ثروتمندان در مرحله اول با پیامبران به
مبارزه برخاسته اند؛ زیرا پیامبران از عیاشی و خیره سری آنان جلوگیری کرده و به تعدیل و انصاف
وادار می نمودند و آن برخلاف میل خودکامگان بود.(۲۵)

یکی دیگر از ویژگیهای مترفین ـ علاوه بر تکذیب پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله
وسلم ـ انکار معاد و روز قیامت است.

در این زمینه خداوند متعال می فرماید:

«و قال الملأ من قومه الّذین کفروا و کذّبوا بلقاء الاخره و اترفناهم فی الحیوه الدنیا ما
هذا اِلاّ بشرٌ مثلکم یأکل ممّا تأکلون منه و یشرب ممّا تشربون»(۲۶)

«و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگی دنیا
آنان را مرفه ساخته بودیم، گفتند: این [پیامبر اسلام] جز بشری چون شما نیست، از
آنچه می خورید، می خورد؛ و از آنچه می نوشید، می نوشد.»

از خصوصیتهای دیگر مترفین که خداوند در قرآن ذکر می کند، تقلید کورکورانه و
دنباله روی ناآگاهانه از آباء و اجداد خویش است:

«و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریهٍ من نذیر اِلاّ قال مترفوها اِنّا وجدنا اباءنا علی
اُمّهٍ و اِنّا علی آثارهم مقتدون»(۲۷)

«و بدین گونه در هیچ شهری پیش از تو هشدار دهنده ای نفرستادیم مگر آنکه
خوشگذرانان آن گفتند: ما پدران خود را بر آیین و راهی یافته ایم و از پی ایشان
راهسپریم.»

همچنین خداوند به سنت و قانون قطعی تاریخ درباره هلاکت و نابودی برخی سرزمینها و
اهل آن و ارتباط آن با رفاه زدگان و تجمل پرستان اشاره می کند و می فرماید:

«و اذا اردنا أن نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحقّ علیها القول فدمّرنها
تدمیرا»(۲۸)

«وهرگاه بخواهیم مردم سرزمینی را هلاک کنیم، رفاه طلبان آن را وادار به فساد
می کنیم و وقتی در آن به فسق و انحراف پرداختند و سزاوار عذاب گردیدند، آن گاه
آن جا را زیر و زبر می کنیم.»

خداوند متعال در این آیه میان وادار کردن رفاه طلبان، هرزه کاری و انحراف و هلاکت و زیر و
زبر شدن آنها رابطه شرط و جزای شرط بیان نموده، تصریح می کند که هرگاه شرط پدید آمد به
دنبال آن جزای شرط نیز خواهد آمد و این نخستین شکل از اشکال سنت یا قانون تاریخ است.(۲۹)

در نهایت خداوند جایگاه رفاه طلبان خوشگذران و مترفین نازپرورده و به تعبیر امام
خمینی ـ قدس سره ـ : مرفهین بی درد را در روز قیامت در شمار «اصحاب شمال» قرار می دهد که
در میان باد گرم و آب جوشنده و سایه ای از دود تار قرار دارند:

«و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سمومٍ و حمیم و ظلّ من یحموم لا بارد و لا
کریم، انّهم کانوا قبل ذلک مترفین»(۳۰)

با عنایت به موارد ذکر شده، متوجه می شویم که ماده «ترف» در قرآن در تمامی موارد در
مقام ذم و نکوهش به کار رفته است و دارای بار ضد ارزشی است.

نکوهش تجمل پرستی و رفاه زدگی در کلام اهل بیت

الف: نفی تجمل پرستی در فلسفه حج

حضرت علی ـ علیه السلام ـ در کلام ژرف و زیبای خویش در فلسفه حج چنین می فرماید:

«و فرض علیکم حجّ بیته الحرام، الّذی جعله قبلهً للأنام، یردونه ورود الأنعام، و یألهون
الیه ولوه الحمام، وجعله سبحانه علامه لتواضعهم لعظمته و اذعانهم
لعزّته … .»(۳۱)

«خداوند حج خانه محترم خویش را که قبله انبوه مؤمنان قرارش داده است بر شما
واجب ساخت تا بی هیچ تشریفاتی چونان چارپایان ـ بی تکلّف و فارغ از پیرایه های
تمدن انسانی ـ به درون روید، یا همچون کبوتران آزاد به سویش پناه آورید. خداوند
سبحان، حج را نشانی از کرنش بندگان در برابر شکوه خود رقم زد.»

ب: نفی تجمل و رفاه زدگی در سیره پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ

زندگی ساده و بدون هرگونه تشریفات و تجملات پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ
به عنوان الگویی برای همه مسلمانان در طول تاریخ و همه اعصار و زمانها مطرح است. در همین
جهت، امام علی ـ علیه السلام ـ چنین فرموده است:

«و لقد کان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ یأکل علی الارض، و یجلس جلسه العبد، و
یخصف بیده نعلَه، و یرقعُ بیده ثوبَه، و یرکب الحمار العاری، و یردفُ خلفَه، و یکون
السّترُ علی باب بیته فتکون فیه التصاویر فیقول: “یا فُلانَهُ ـ لاحدی ازواجه ـ غیبیّه
عنّی، فانّی اِذا نظرت الیه ذکرت الدّنیا و زخارفها”. فاعرض عن الدنیا بقلبه، و أمات
ذکرها من نفسه، و أحبَّ أن تغیب زینتها عن عینه لکیلا یتّخذ منها ریاشا، و لا
یعتقدها قرارا، و لا یرجوا فیها مقاما. فاخرجها من النفس و اشخصها عن القلب و
غیّبها عن البصر. و کذلک من أبغض شیئاً أبغض أن ینظر الیه، و أن یُذکر عنده.»(۳۲)

«این سیره مسلم رسول خدا ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ است که نشسته بر
خاک غذا می خورد، نشست و برخاستی برده وار داشت، خود به دست خویش پینه بر
کفشش می زد و جامه اش را وصله می کرد. بر مرکب برهنه سوار می شد و حتی کسی را
پشت سر خویش سوار می نمود. روزی پرده ای رنگین و پرنقش و نگار بر در خانه
آویخته دید، به همسری از همسرانش فرمود: “آن را از برابر چشمانم دور بدار که
هرگاه نگاهم بدان می افتد، یاد دنیا و زرق و برقش می افتم”. بدین ترتیب روی دل از
دنیا برتافت و یادش را از صفحه جانش زدود. همواره دوست می داشت که آرایه های
دنیا از نگاهش پنهان بماند، مبادا که از آن پیرایه ای برگیرد، یا جاودانه اش انگارد و به
جایگاه و مقام خاصی از آن دل ببندد. بدین سان دنیا را از صحنه جان و از خانه قلب
بیرون راند و بر هر چه دنیوی بود، چشم فرو پوشید. آری چنین است که هر کس به
راستی چیزی را منفور بدارد، نگاه ویاد آن را نیز منفور و مبغوض خواهد شمرد.»(۳۳)

از سیره عملی پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در چگونگی برخورد با
تجملات و دوری از زرق و برقهای دنیوی و تشریفات بی اساس به خوبی در می یابیم که
تجمل گرایی و رفاه زدگی، وابستگی آدمی را به دنیای فانی زیاد می کند. وابستگی به دنیا نیز
مانند باتلاقی است که اگر انسان به آن نزدیک شود و در آن بیفتد، هر چه بیشتر در آن دست و پا
زند، بیشتر فرو خواهد رفت تا سرانجام به هلاکت و نابودی برسد.

در همین زمینه، حضرت علی ـ علیه السلام ـ در کلام گهربار خود، سرانجام رفاه زدگان و
هوسبازان را که دل به دنیا بسته اند، کشیده شدن به سوی گرفتاری و مصیبت می داند:

«ایّها النّاس! انظروا الی الدنیا نظر الزاهدین فیها، الصادفین عنها، فانّها و اللّه عمّا
قلیل تزیل الثاوی الساکن، و تفجع المترف الامن.»(۳۴)

«ای مردم! به دنیا به چشم بی رغبتی و بی اعتنایی بنگرید. به خدا سوگند دنیا به
زودی ساکنان خود را از میان می برد و هوسبازانی را که با خاطر جمعی در آن زندگی
می کنند به مصیبت می کشاند.»

پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در اخبار غیبی خویش که خبر از آینده و
آیندگان می دهد به گرایش افراطی به سمت تجمل گرایی و رفاه زدگی اشاره و عوارض نامطلوب
آن را بیان می کند. در همین زمینه در حدیثی از حضرت آمده است:

«سیأتی من بعدی اقوام یأکلون طیب الطعام و الوانها، و یرکبون الدّواب … و یتبرّجون
تبرّج النساء و زیهنّ مثل زیّ الملوک الجبابره و هم منافقوا هذه الامّه فی آخر الزّمان
… محاریبهم نساؤهم، و شرفهم الدّراهم و الدّنانیر.»(۳۵)

«به زودی بعد از من مردمانی می آیند که غذاهای لذیذ و رنگارنگ می خورند و بر
مرکب ها سوار می شوند … مانند زنان خودآرایی و جلوه گری می کنند و ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.